گوناگون

آيا اين حرف‌ها در راديوهای ما شنيده می‌شوند؟‏

پارسینه: مديران راديو نبايد به درجازدن‌ها قانع شوند و خود را سرگرم روزمرگی‌ها سازند؛ حتی به بهانه اينكه راديوی آنها راديويی موفق است. آنها بايد بدانند كه هر راديو، هرچند هم كه موفق باشد، مانند سطلی سوراخ‌شده است كه هرگاه مدير از آب‌ريختن در آن ناتوان شود، به سرعت همه‌چيز را از دست می‌دهد. مديران بايد آماده پذيرش ايده‌های نو باشند و بدانند كه با «تفاوت» در نگاه و نوع عملكرد آنهاست كه مخاطب به آنها روی می‌آورد و به حقيقت «شنونده» آنها می‌شود. آيا اين حرف‌ها در راديوهای ما شنيده می‌شوند؟

راديو يك رودخانه است؛ رودخانه‌ای كه در دل لحظه‌ها جاری می‌شود؛ آهسته و پيوسته به پيش می‌رود؛ كوه‌ها و دشت‌ها، و دره‌ها و قله‌ها را پشت‌ سر می‌گذارد؛ و سرانجام، پيروزمندانه به دريای ذهن مخاطب راه می‌يابد و «پيام» را بر اين دريا شناور می‌سازد. اين رودخانه از چشمه‌های جوشان خلاقيت سرچشمه می‌گيرد؛ با ايده‌های نو و نگاه متفاوت به حركت درمی‌آيد؛ و انعطاف‌پذير و فعال از آنچه آن را از رسيدن بازمی‌دارند، می‌گذرد؛ تا رودخانه همچنان رودخانه بماند و سرانجامی جز دريا نيابد و مرداب و حتی باتلاق پيام نباشد.
راديو همچنان می‌تواند «مخاطب فعلي» را حفظ و «مخاطب جديد» را جذب كند و به حقيقت در ميدان رقابت، پرشنونده و تأثيرگذار باشد؛ اگر به خواسته‌ها و نيازهای مخاطب توجه كند و در رفتار و نه در گفتار به آنها احترام بگذارد. مديران راديو در همه حال بايد اين پرسش اساسی را در ذهن خود تكرار كنند كه «ما تصميم داريم با چه كسانی صحبت كنيم و چه كسانی را مخاطب خود قرار دهيم؟» آنها همواره بايد
• محيط فعاليت خود را رصد كنند؛
• زمينه‌های بكر فعاليت در اين محيط را جست‌وجو و برای استفاده از آن برنامه‌ريزی كنند؛
و بر اين اساس،
• خواسته‌ها و نيازهای مخاطب را اولويت‌بندی كنند و به آن پاسخ دهند.
مديران راديو بايد بدانند آنچه به اين رسانه «چهره تأثيرگذار» می‌دهد و آن را پيشتاز رقابت با ديگر رقيبان
می‌سازد؛ تنها و تنها در «همراهی با مخاطبان و درك درست خواسته‌ها و نيازهای آنهاست.»
شعار هر راديو نبايد تنها برای «تزيين» ‌باشد؛ بلكه بايد به‌عنوان فلسفه برنامه‌سازی هر راديو باشد و رد پای آن در تمامی برنامه‌ها ديده شود. مديران راديو همواره بايد به دنبال آن باشند كه به آنچه وعده داده و به‌عنوان شعار برگزيده‌اند، وفادار باشند و تمامی تلاش‌های برنامه‏سازان و ديگر دست‏اندركاران را، چه در طراحی و ساخت برنامه‏ها و چه در ديگر فعاليت‏های مرتبط، در مسير تحقق اهداف هدايت كنند.
آنها به هنگام ارزيابی هر «برنامه» بايد به طرح اين پرسش از خود و ديگران بپردازند كه «آيا مخاطب ما اين برنامه‌ها را از ما طلب می‌كند و آيا آنچه در اين برنامه‏ها بيان و ارايه شده است، با شعار و چارچوب فعاليت ما همخوانی دارد؟»
مديران راديو بايد در انتخاب درست گويندگان و مجريان و البته پس از آن، در به‌كارگيری مناسب گويندگان و مجريان دقت بسيار كنند و با بررسی دايم فعاليت‏ آنها به دنبال پاسخ اين پرسش‌ها باشند كه گويندگان و مجريان ما
• تا چه اندازه در اجرای برنامه‌ها با موضوع برنامه آشنا هستند و از دانش نسبی در طرح آن برخوردارند؟
• تا چه اندازه مخاطب خود را می‌بينند و به بيان بهتر، مخاطب خود را می‌شنوند و با انتخاب لحن مناسب و اظهار همدلی با وي، تأثيرگذار بر علايق و دل‌نگرانی‌های مخاطب خود هستند؟ و
• تا چه اندازه به آنچه می‌گويند باور دارند و توانسته‌اند آنچه را كه اجرا می‌كنند به جزء جدايی‌ناپذير شخصيت حرفه‌ای خود تبديل كنند؟
مديران راديو همچنين بايد برای اين پرسش‌ها نيز پاسخ مناسب داشته باشند و آن را مبنای تمامی تصميم‏گيري-های خود قرار دهند؛ اينكه
• حال و هوای اين روزهای «جامعه» چگونه است؟
• مخاطب ما بيشتر درباره چه چيزهايی صحبت می‌كند؟
• خبر مهم امروز كدام است؟
• چه اتفاقی مهم در حال رخ‌دادن است؟
• مخاطب ما بيشتر به دنبال پيگيری كدام رخداد است و بيشتر چه فيلم‌ها و مجموعه‌های تلويزيونی را تماشا می‌كند؟
از جمله اين پرسش‏هاست كه در صورت بی‌توجهی و حتی كم‌توجهی مديران، راديو را با خسارت‏های جبران‏ناپذير مواجه می‌سازد و در نهايت از آن جز كالبدی بی‌روح بر جای نمی‌گذارد.
مديران راديو بايد به دنبال «محتوای مطلوب» باشند و از ارايه اين محتوا در برنامه‌های خود استقبال و از آن پشتيبانی كنند. محتوای مطلوب همان موضوع يا موضوع‌های داغی است كه مخاطب درباره آنها صحبت می‌كند و به دنبال كسب اطلاع درباره آنهاست. مديران بايد برنامه‌سازان را به يافتن موضوع‌های مناسب تشويق كنند و حتی در اين مسير، آنها را ياری دهند.
آنها بايد زمينه حضور برنامه‌سازان را در ميان مخاطبان فراهم كنند؛ جشن‌ها و گردهم‌آيی‌های مختلف برگزار كنند؛ و به «ارتباط مؤثر» برنامه‌ساز با مخاطب و مخاطب با برنامه‌ساز شكل دهند تا راديو به عضو فعال جامعه تبديل شود و در نهايت به حفظ و جذب بيش از پيش مخاطبان دست يابد.
مديران راديو در بررسی طرح هر برنامه «جديد» بايد قلم در دست بگيرند و هدف خود از طراحی و ساخت اين برنامه را به صراحت بيان كنند. آنها بايد چارچوب روشن و شفاف برای فعاليت برنامه‌سازان ايجاد كنند و «برنامه» را اسير سوءتفاهم‌های احتمالی در درك اهداف نسازند و از بروز احتمالی هر گونه سوءتفاهم جلوگيری كنند.
مديران راديو بايد هفته‌ای يكبار با گويندگان و مجريانی كه هر روز به اجرای برنامه می‌پردازند و ماهی يكبار با گويندگان و مجريانی كه هفتگی به اجرای برنامه می‌پردازند، جلسه برگزار كنند و در اين جلسه، برنامه‌های پخش‌شده را به اتفاق بررسی و ارزيابی كنند. اين جلسات بايد پربار و ثمربخش باشد و در آن، از هر آنچه شائبه مچ‌گيری و تخريب ايجاد می‌كند، خبری نباشد. يادآوری چند باره اشتباه و خطای ديگران نه تنها سودی ندارد كه ممكن است به گسترش روحيه محافظه‌كاری در راديو منجر شود و جرأت اقدام و بروز هرگونه خلاقيت را از مجريان سلب كند.
بايد دانست كه تنها با برجسته‌سازی اجراهای خوب و تأكيد بر نقاط قوت آن از ديدگاه ما مديران می‌توان در مسير تحقق اهداف گام برداشت و راديو را به رسانه‏ای قابل شنيدن برای مخاطبان تبديل كرد. بهتر آن است كه از خود گويندگان و مجريان بخواهيم تا بخشی از برنامه خود را برای مرور و ارزيابی انتخاب كنند. البته ممكن است آنها بخشی را انتخاب كنند كه به آن افتخار می‌كنند يا اينكه بخشی چالش‌برانگيز را انتخاب كنند كه نام برنامه به سبب آن بخش بر سر زبان‌ها افتاده است.
مديران راديو در بررسی برنامه‌ها و ارزيابی ميزان تحقق اهداف، به‌ويژه در حفظ و جذب مخاطبان، بايد با شاخص‌های سنجش عملكرد، آشنا و به آمار و ارقام مرتبط مجهز باشند.
• عملكرد قبلی راديو در زمان و روز مشابه؛
• عملكرد راديوهای رقيب در زمان و روز مشابه؛
• عملكرد برنامه‌های قابل مقايسه در ديگر راديوهای هم‌خانواده در زمان و روز مشابه؛
• تعداد كل مخاطبان راديو در اين زمان و اين روز؛ و
• ميانگين شنوندگان راديو در ديگر ساعت‌های شبانه‌روز؛
می‌توانند شاخص‏های مناسب سنجش عملكرد در هر راديو باشند و «مناسب» يا «نامناسب‌بودن» برنامه‌ها را فراتر از سليقه‏های شخصی در برابر مديران ترسيم كنند.
البته مديران راديو بايد بدانند كه مدت‌ها طول می‌كشد تا شنوندگان به تغييرات ايجادشده در برنامه‌ها عادت كنند و به همراهی با آن خو بگيرند. از اين ‌رو بيشتر نتايج به ‌دست ‌آمده از نظرسنجی‌ها ممكن است تنها منعكس‌كننده عادت شنوندگان به تغييراتی باشد كه سال گذشته انجام شده است. برنامه‌سازان باتجربه معتقدند حدود 15 تا 20 ثانيه طول می‌كشد تا شنوندگان در صورت دوست‌نداشتن برنامه، موج را تغيير دهند و يا راديو را خاموش كنند و در مقابل، حدود 15 تا 20 ماه طول می‌كشد كسی كه شنونده شما نبوده است، پس از بروز تغييرات شنونده
برنامه‏های شما شود. هر كس می‌تواند شجاعت طرح ايجاد تغيير در راديوهای «بيمار» را داشته باشد، اما چگونگی اجرای اين تغيير است كه اهميت دارد و به مهارت مناسب مديران به‌ويژه در «مديريت تغيير» نيازمند است.
مديران راديو نبايد به درجازدن‌ها قانع شوند و خود را سرگرم روزمرگی‌ها سازند؛ حتی به بهانه اينكه راديوی آنها راديويی موفق است. آنها بايد بدانند كه هر راديو، هرچند هم كه موفق باشد، مانند سطلی سوراخ‌شده است كه هرگاه مدير از آب‌ريختن در آن ناتوان شود، به سرعت همه‌چيز را از دست می‌دهد.
مديران بايد آماده پذيرش ايده‌های نو باشند و بدانند كه با «تفاوت» در نگاه و نوع عملكرد آنهاست كه مخاطب به آنها روی می‌آورد و به حقيقت «شنونده» آنها می‌شود.
آيا اين حرف‌ها در راديوهای ما شنيده می‌شوند؟
امروز آنها را ببينيد و برنامه‌های آنها را بشنويد.
پاسخ خود به خود پيدا می‌شود.
اينگونه نيست؟!
محمدرضا مانی‏فر
پژوهشگر و دانشجوی دکتری ژورنالیسم

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار