گوناگون

آشنایی با فرهنگ عمامه پیچی روحانیون/ فیلم آموزش عمامه پیچی

آشنایی با فرهنگ عمامه پیچی روحانیون/ فیلم آموزش عمامه پیچی

پارسینه: عمامه‌ای که حضرت رسول اکرم (ص) بر سر می گذاشت، سحاب (ابر) نام داشت و آن را بر طبق بعضی روایات به حضرت علی (ع) بخشید و درباره شکل...

عمامه‌ای که حضرت رسول اکرم (ص) بر سر می گذاشت، سحاب (ابر) نام داشت و آن را بر طبق بعضی روایات به حضرت علی (ع) بخشید و درباره شکل و رنگ آن اختلاف وجود دارد.

امروزه عمامه به عنوان پوششی مشهور و محترم برای روحانیان شناخته می شود و یادآور نمادی از پوشش پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی (علیهم السلام) است. این پوشش تاریخچه ای دیرینه دارد و روزگاری عموم اعراب و پس از ظهور اسلام، مردان بلاد اسلامی عمامه بر سر می گذاشتند.


به گزارش پارسینه و به نقل از شفقنا، عمامه Ammame در فارسی مشهور بهEmame انگلیسی turban، پوششی برای سر مردان، از پارچه نازک است که دور سر پیچیده می شود و معمولاً این پارچه را بر روی عرقچین و در قدیم بر روی نوعی شبکلاه می پیچیده‌اند. در لغت نامه دهخدا آمده است: "عمامه دارای رنگهای مختلفی است ، از قبیل سیاه و سفید و سبز و شیرشکری و غیره که هر کدام اختصاص به طبقه ای معین دارد. و معمولاً در زبان فارسی «عمامه » را بر دستار روحانیون اطلاق کنند. و بستن آن نیز بطورصحیح ، فنی بود و اشخاصی بودند که حرفه ٔ آنها عمامه پیچی بود و از این راه ارتزاق میکردند." گفته شده عمامه از خصایص اعراب بوده است و بدان افتخار می کردند چندان که عنوان تاج اعراب یافته است. پس از ظهور اسلام، در سراسر کشورهای اسلامی رواج یافت و در آغاز اهل فضل و علمای دین و اندک اندک دیگر طبقات جامعه آن را پذیرفتند ولی در اسپانیای دوره اسلامی چندان رواجی نگرفت و کمتر مورد استفاده بود و سپاهیان در این سرزمین عمامه را نپذیرفتند اما در دیگر بلاد اسلامی به حدی اهمیت پیدا کرد که به عنوان نمادی از شخصیت و فضل افراد به شمار می رفت.

در دوره خلفا، سپاهیان عمامه سیاه بر سر می گذاشتند و بعضی از بزرگ زادگان عمامه زرد. عمامه سبز که نشان سادات و علویان شده است از قرن هشتم هجری قمری بیشتر رشد کرده است و در ایران تا همین امروز عمامه سیاه و سبز مخصوص سادات است و عمامه سفید یا رنگهای زرد کمرنگ (شیر شکری) از آن دیگر مردم.

عمامه‌ای که حضرت رسول اکرم (ص) بر سر می گذاشت، سحاب (ابر) نام داشت و آن را بر طبق بعضی روایات به حضرت علی (ع) بخشید و درباره شکل و رنگ آن اختلاف وجود دارد.

همچنین برای مسلمانانی که در طبقات مختلف اجتماعی و مشاغل گوناگون بودند، ‌به تدریج نوع و رنگ و شکل عمامه‌ها ضابطه‌ای خاص پیدا کرد. در دوره خلفا، ‌هنگامی که کسی به وزارت می رسید، ‌با تشریفات خاصی عمامه بر سر او می نهادند و عمامه یکی از هدایا و خلعت های مهمی بود که از طرف خلیفه به افراد داده می شد.


با تحولاتی که در وضع اجتماعی و نوع جامه‌های ملل اسلامی در قرون اخیر روی داد،‌ عمامه عمومیت خود را از دست داد و به تدریج از میزان استفاده از آن کاسته شد. در ترکیه، سنت عمامه گذاری که در دوره سلاطین عثمانی با دقت تمام رعایت می شد در اواسط قرن نوزدهم از میان رفت و طربوش جای آنرا گرفت. همچنین در ایران کلاه با شکل های مختلف بجای عمامه مورد استفاده قرار گرفت و بر سر تعویض عمامه و کلاه مناقشاتی میان طرفداران و مخالفان عمامه و کلاه روی داد.

امروزه عمامه در دایره‌ی محدودی مورد استفاده قرار می گیرد که مخصوص محصلین علوم دینی است و عنوان ارباب عمائم بر علمای دین اطلاق می شود اما هنوز بعضی از روستاییان ایرانی نوعی عمامه بر سر می نهند که در خراسان آن را شال می خوانند. اما در مورد اینکه چرا عمامه سادات سیاه است و عمامه عموم سفید است با توجه به مطالبی که عرض شد و روایاتی که در ذیل نقل می شود به این نتیجه می رسیم که این رسم از زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام به جای مانده است، بعضی از روایات اینچنین است: امام صادق علیه السلام فرمود، آن روز که پیامبر مکه را فتح کرد و به مسجد الحرام داخل شد عمامه سیاه بر سر داشت . (2 )

عبد الله بن سلیمان از پدرش نقل می کند : امام زین العابدین علیه السلام در حالیکه عمامه سیاه بر سر داشت وارد مسجد شد. (3) بر اساس اینگونه روایات سادات عمامه سیاه بر سر می گذارند و این سنت رسول خدا و امامان است. (4)

اهميت و ارزش عمامه
دكتر محمود فاضل، محقق در مقاله ای می نویسد: عمامه بستن يكي از آداب و رسوم ديرينه اعراب بوده و با ظهور اسلام و سنت قرار گرفتن آن، بر اهميت و ارزش آن افزوده شد تا آنجا كه جامعة عرب مسلمان، دور كردن عمامه را از خود به هيچ وجه روا نمي دانست و چون مي ديدند كسي بدون عمامه است، مي گفتند كه او از مره بدور است و نسبت به آداب و رسوم ملي بي اعتنا. سربرهنه بودن و نداشتن عمامه را جز در مناسك حج روا نمي داشتند. معتقد بودند كه در برابر خدا به عنوان تذلل بايد سربرهنه بود و چون مي خواستند مجرمي را كيفر كنند، عمامه از سرش بر مي داشتند و در مجالس سوگواري خلفا براي ابراز تأسف بيشتر نيز عمامه از سر مي افكندند.

رنگ هاي عمامه
این محقق ادامه می دهد: معمولا اعراب، عمامه به رنگ هاي مختلف برسر مي نهادند. پيامبر اسلام (ص) نيز از رنگهاي مختلفي عمامه برسر مي گذاشتند؛ از جمله سحاب ( ابر ) كه عمامه اي بود سفيد رنگ و بدين نام موسوم گرديده بود، ديگر حرقانيه كه متمايل به سياهي بود. سوم قطريه؛ عمامه اي بود كه از قطر مي آورده اند و از پارچه هاي زيبا و معروف آنجا بوده يا نوعي از برديماني است كه تقريبا قرمز رنگ بوده و بالاخره آن حضرت گاه گاهي هم عمامه زرد رنگ مي پوشيده است.

ساير اعراب نيز عمامه به رنگ هاي مختلف برسر مي گذاشتند، مثلا نوعي پارچة زرد رنگ بوده كه از هرات مي آورده اند و به صاحب چنين عمامه اي مي گفتند: «هري عمامه». شعبي عمامه قرمز برسر مي نهاده. جنگجويان چون عمامه سفيد برسر مي گذاشتند علامت قرمزي بر بالاي آن قرارمي دادند، چنانچه آمده است كه حمزه - سيدالشهداء - در جنگ بدر پري از كبوتر قرمز بر فراز عمامة خود نهاده بود.

پوشيدن عمامه سياه ميان اعراب مرسوم بوده و رسول خدا (ص) روزي با عمامة سياه خطبه خواند و در فتح مكه هم عمامه سياه برسر گذاشته بود و حضرت علي بن ابيطالب و عبد الرحمن ابن عوف و سعيد بن مسيب و عمر و معاويه و ابوموسي اشعري و محمد بن حنيفه و... عمامه شان سياه بود، گذشته ازين در دوران عباسيان جامة سياه شعارشان بوده و عموم مسلمانان ناگزير بودند كه اين چنين باشند.


چنان که نقل شده در تاريخ نام عده اي از بزرگان صدر اسلام بچشم مي خورد كه عمامه هايشان سفيد بوده از جمله حضرت علي بن الحسين (ع)، سالم بن عبدالله ، سعيد بن جبير ، خارجه بن زيد .

در زمان حضرت رضا عليه السلام شعار علويان جامة سبز بود و درين روزگار پوشيدن عمامة سبز شايع شد. (5)

ضرورت عمامه گذاشتن براي طلبه و مبلغ دين اسلام به روایت سایت حوزه علمیه بناب
1. پيامبر اكرم (ص) و ائمه معصومين (ع) به اين لباس ملبس بوده اند. كساني كه رسالت عملي شان تبليغ دين بوده، در اين لباس بوده اند. علامه عسكري در جريان غدير نقل مي كند: هنگامي كه رسول‌خدا (ص) حضرت اميرالمومنين (ع) را در روز غدير به منصب امارت مؤمنان برگزيد و به طور رسمي حضرتش را از طرف خداوند به عنوان وصي خود معرفي نمود، عمامه‌اي مشكي را كه نه پيچ داشت، بر سر مبارك حضرت نهاد. ظاهرا پيامبر عمامهٔ خودش را بر سرحضرت علي (ع) گذاشته بود. اين مطلب، رمزي در مورد عمامه است پس بنابراين طلاب ـ كه به عنوان ادامه دهندگان راه انبيا و ائمه (ع) هستند ـ بسي مناسب است به لباس پيشوايان معصومشان ملبس شوند.

2ـ آن گونه كه تاريخ نشان مي دهد، از زمان غيبت امام عصر (ع) تاكنون احياي شريعت و تجديد ارزش ها و فرهنگ اصيل قرآن و عترت، به وسيلهٔ قلم و بيان عالمان ديني و از آن بالاتر با نفس مبارك ايشان بوده است. ترويج قرآن، احاديث معصومين، فقه اصيل، كلام، عرفان، فلسفه و اخلاق نوعا به دست روحانيت معزز و معظم ترويج يافته است. سنگر نشينان اين سنگر محكم و ديده بانان دژهاي اسلامي، عمامه به سرها بوده اند.

3ـ هر قشر و صنفي براي خودش لباس ويژه اي دارد: نيروهاي نظامي و انتظامي در سراسر دنيا، قضات و اساتيد دانشگاه ها (كه غالبا اين دو صنف اخير در ديگر ممالك لباس ويژه اي دارند) ورزشكاران، رهبران مذهبي و… همه لباس هاي آرم داري بر تن دارند. حال كه مساله تبليغ يكي از مهمترين مسایل و شغل انبياي الهي است، بايد دست‌اندركاران آن براي خود، لباس خاصي داشته باشند. اگر بنا بر اين است كه مبلغين دين اسلام لباس خاصي انتخاب كنند، آيا لباس اساتيد دانشگاه يا پاپ ها و اسقف ها در خور آنان است ؟ يا مثلا فرم و لباس نيروهاي انتظامي و … ؟ يا لباس كساني كه مقدس ترين و بهترين مخلوقات هستند كه همان لباس انبياست؟

4ـ با قطع نظر از ويژگي هاي قبلي، لباس روحاني لباسي متين و با وقار است كه كمال ادب ظاهري انسان به وسيلهٔ آن حفظ مي شود.

5ـ طلبه‌اي كه با نيتي مقدس اين لباس را مي‌پوشد، يك روحيهٔ معنوي در او به وجود مي آيد و اين مطلب را به او تلقين مي كند كه: «من طلبه هستم، من در جاي امام صادق (ع) نشسته ام، من سرباز آقا امام زمان (عج) هستم» اما وقتي خداي ناكرده اين لباس را در مي آورد، يا هنوز به آن ملبس نشده است، اين روحيه ممکن است كمتر در او وجود داشته باشد. اين لباس نه تنها معنويت‌آور است؛ بلكه [چه بسا] باعث مي شود برخي از لغزش هاي اجتماعي و خلاف عرف ها از طلبه سر نزند. البته اين حرف بدان معنا نيست كه هر كس عمامه اي داشته باشد، معصوم گونه خواهد بود! ما هيچ وقت مدعي نيستيم كه عمامه عصمت مي آورد. بالاتر از عمامه، امام زاده بودن هم عصمت نمي آورد، چه رسد به عمامه! عمامه از جمله عوامل اصلاح و از اهرم هاي تهذيب است.

6. علاوه بر اين ها در روايت شريفه به عمامه «تِيجَانُ الْمَلَائِكَه (6) » اطلاق شده است . به كلاه لبه‌دار ، كلاه پهلوي يا به كلاه هاي ديگر ،« تيجان الملائكه » گفته نشده است .
7. در نماز امر شده كه با « عمامه » نماز بخوانيد و تحت‌الحنك آن را باز كرده و از زير چانه عبورش دهيد . همهٔ اينها اهميت عمامه را مي رساند . پس بهتر است و تا حدي ضرورت دارد كه طلبه معمم شود؛ خصوصا كه مردم وقتي اين لباس را مي بينند، به ياد امامان معصوم (ع) و به ياد امام‌زمان (عج) مي افتند. (7)

رضا تاران، وبلاگ نویس روحانی در وبلاگ نامه های حوزوی می نویسد: عمامه یک پارچه به طور سنتی از جنس پارچه وال است به دو رنگ سفید یا سیاه و به طول ۶ تا ۱۱ متر است که تا می خورد و پچیده می‌شود و هرچه طول پارچه بیشتر باشد عمامه بزرگتر می شود.
بستن عمامه برای بعضی کار سختی است و طلبه هایی که هنوز بستن عمامه را خوب یاد نگرفته اند از دوستان خود می خواهند تا برای سفرهای تبلیغی شان برایشان عمامه بپیچند. معمولاً برای این سفرها دو عمامه آماده با خود می برند تا اگر یکی از عمامه‌ها اتفاقی باز یا خراب شد از عمامه دیگر استفاده کنند. طلبه‌های جوان تر معمولاً عمامه کوچکتر و ساده تری می بندند. در اسلام بستن عمامه مستحباتی هم دارد.

عمامه سفیدرنگ در بین مردان مسلمان نشانه آن است که فرد دانشمند یا شیخی است که جزو سادات نیست اما عمامه سیاه رنگ نشانهٔ سید بودن شخص است.این ترکیب و تقسیم بندی فقط در بین شیعیان رایج است.

مراسم عمامه گذاری
طلبه ها بعد از پنج سال تحصیل در حوزه و کسب صلاحیت اخلاقی از معاونت تهذیب حوزه و توان باسخگویی نسبی به سوالات مردم می توانند ملبس به لباس روحانیت شوند. معمولا در اعیاد اسلامی در حوزه های علمیه مراسم جشنی برگزار می شود که طلاب توسط مراجع و علما عمامه بر سر می گذارند در قم این کار توسط مراجع عظام برگزار می شود و در شهرستان ها ائمه جمعه و علمای بزرگ شهر این کار را انجام می دهند. (8)



فیلم اختصاصی پارسینه از عمامه پیچی نجفی


متن از این منابع اخذ شده است: :
1- دائره المعارف اسلامی، غلامحسین مصاحب؛ اطلاعات عمومی گنجینه، فریدون سنجری، انتشارات گنجینه، ۱۳۷۰،‌صفحه ۱۱۲۳
2- وسائل الشیعه ج 3 ص 379 ح 10 باب 30
3- همان ص 378 ح 9
4- سایت پرسشکده به آدرس https://www.porseshkadeh.com/Question/37128.aspx
5- https://www.ichodoc.ir/p-a/CHANGED/157/HTML/157_8.htm
6- الكافي ج : 6 ، ص : 461 : « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ : عَمَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِيّاً ع بِيَدِهِ فَسَدَلَهَا مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ قَصَّرَهَا مِنْ خَلْفِهِ قَدْرَ أَرْبَعِ أَصَابِعَ ثُمَّ قَالَ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ هَكَذَا تِيجَانُ الْمَلَائِكَةِ »
7- سایت حوزه بناب به آدرس https://www.hawzahbonab.com/modules.php?name=Content3&pa=PrintPage&pid=28
8- وبلاگ نامه های حوزوی به آدرس https://rezataran.blogfa.com/

ارسال نظر

  • ناشناس

    مستفیذ شدیم !!!!

  • حسین

    این فیلم آموزشیش کیفیت نداره!!

  • ناشناس

    حاج آقا مسئله

  • ناشناس

    خیلی با حاله

  • سید متین

    پارسینه خجالت بکش. من که تو نظر قبلی چیزی نگفتم که گفتی غیرقابل انتشار است. به یکی از دوستان گفتم یک کلمه رو اشتباه نوشته. همین. واقعا نامردی

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار