گوناگون

احسان روزبهانی:می‌خواهم رکورد شکن بوکس ایران باشم

احسان روزبهانی:می‌خواهم رکورد شکن بوکس ایران باشم

پارسینه: ما بوکسورها یتیم هستیم،‌ امیدوارم کم‌توجهی مسئولان مانعی نشود که مرا از رسیدن به هدفم ـ که رکوردشکنی در تاریخ بوکس ایران است ـ باز بدارد.



با آن سر تراشیده، چشمان رنگی و البته مشت‌های پرتوان، خیلی زود به کابوسی برای بوکسورهای هم‌وزن خود در لیگ بوکس نیمه‌حرفه‌ای جهان تبدیل شد. احسان روزبهانی را می‌گوییم. همان که اشک‌هایش در المپیک لندن اشک خیلی از ایرانی‌ها را درآورد. فقط چند مشت تا کسب اولین مدال تاریخ بوکس ایران فاصله داشت، اما نشد...

با گذشت ده ماه از المپیک هنوز نتوانسته به علت آن شکست با خودش کنار بیاید، اما آنچه از احسان بیشتر نمود داشته، امید به آینده بوده است. او با مبارزه‌های خوبش در المپیک به عنوان نخستین بوکسور تاریخ ورزش ایران از دنیای نه‌چندان پرزرق و برق بوکس آماتور وارد دنیای پرهیاهوی بوکس نیمه‌حرفه‌ای شد تا با قهرمانان سرشناس‌تر مبارزه کند. او آنقدر جنگجو و مبارزه طلب بود که در بوکس نیمه‌حرفه‌ای هم خیلی زود ستاره شد. قهرمانی با تیم « آستانه» در لیگ بوکس نیمه‌حرفه‌ای، آن هم در شرایطی که بیشتر از دیگر هم‌تیمی‌هایش مسابقه داد، نشان از توانمندی‌های او دارد.

با این حال خودش می‌گوید تازه اول راه است. ترسیم آرزوهای بزرگ‌تر او را مجاب می‌کند هر روز پرتلاش‌تر از روز قبل باشد. احسان روزبهانی می‌خواهد وارد دنیای بوکس حرفه‌ای شود، همان دنیایی که پیشتر محمدعلی کلی با مبارزه‌های تاریخی‌اش ایرانی‌ها را شیفته خود کرد. البته قبل از آن‌که روزبهانی را در رینگ بوکس حرفه‌ای ببینیم او دو هدف بزرگ دیگر دارد؛ کسب نخستین مدال تاریخ بوکس ایران در رقابت‌های بوکس جهانی و کسب نخستین مدال بوکس ایران در رقابت‌های المپیک.

در آستانه رقابت‌های بوکس قهرمانی آسیا با احسان روزبهانی که حالا یک تنه انتظارها را از تیم ملی بوکس بشدت بالا برده است، درباره این اهداف و آرزوهای بزرگ صحبت کردیم.
*تو اولین بوکسور ایران هستی که مبارزه بدون کلاه را تجربه کرده است. قبل از هر چیز از فضای نیمه‌حرفه‌ای بگو.

برای من حضور در رقابت‌های بوکس نیمه‌حرفه‌ای یک تجربه جدید بود. من به عنوان اولین بوکسور ایرانی وارد رینگی شدم که نه مسابقاتش در سه راند سه دقیقه‌ای برگزار می‌شد و نه از کلاه محافظ و دستکش آماتور در آن خبری بود. بعد از سال‌ها رقابت در سطح آماتور، وارد‌شدن به چنین سطحی واقعا دشوار بود. مسابقه‌های بوکس نیمه‌حرفه‌ای در پنج راند سه دقیقه‌ای برگزار می‌شود؛ آن هم بدون کلاه و رکابی و با دستکش‌هایی که وزن کمتری دارد.

*پس لابد این چند ماه به تو خیلی سخت گذشت؟

بله! سخت گذشت، چون مبارزه‌های سنگینی داشتم، اما ناراضی نیستم. تیم آستانه آلانز که من در آن عضویت داشتم در هر وزن پنج یا شش بوکسور آماده داشت. به طور مثال در وزن من شش بوکسور حضور داشتند که من نفر اول بودم. البته قبل از هر مسابقه ما شش نفر با یکدیگر مبارزه می‌کردیم تا فرد پیروز در ترکیب اصلی قرار بگیرد. خود این مبارزه‌های درون‌اردویی، کم از مسابقات رسمی نداشت. در این میان، من با هفت مبارزه بیشتر از دیگر اعضای تیم در لیگ نیمه‌حرفه‌ای روی رینگ رفتم که این نیز خود نشان از فشار بالای این رقابت‌ها داشت.

*بجز دو مبارزه، بقیه مبارزه‌هایت را با پیروزی تمام کردی. این موفقیت‌ها چقدر برایت محبوبیت آورد؟

خیلی زیاد. مردم قزاقستان واقعا مرا دوست داشتند و فوق‌ستاره خطاب می‌کردند. آلماتی شهر بزرگی است، اما تقریبا در همه جا مردم مرا می‌شناختند و با احترام نسبت به من رفتار می‌کردند.
*در میان مردم آلماتی به غیر از فوق ستاره ، لقب دیگری هم داشتی؟

آنها مرا احسان روزبهانی‌اف صدا می‌کردند تا با این اسم من را از خودشان بدانند. اتفاقا خیلی دوست داشتند در قزاقستان بمانم، اما شرایط به گونه‌ای نبود که بخواهم این پیشنهاد را بپذیرم. با این حال، طی همین مدت کوتاهی که به ایران برگشتم دلم برای آلماتی قزاقستان تنگ شده است. تیم آستانه واقعا همه امکانات را برای من مهیا کرد و جای هیچ بهانه‌ای باقی نگذاشت که بخواهم به همکاری با این تیم پایان دهم.

*این امکاناتی که می‌گویی دقیقا چه امکاناتی بود؟

تمرین‌های خوب با مربیان با دانش و حضور تمام وقت یک تیم پزشکی و ماساژ در محل اردو باعث شده بود ما هیچ‌گاه در تمرینات احساس خستگی نکنیم. خارج از زمان اردو هم علاوه بر حمایت‌های مالی خوب، هم استراحت مناسبی داشتیم و هم با تفریحات مفرح به لحاظ روحی در وضع خوبی قرار می‌گرفتیم. بوکسورهای ایرانی شاید در خواب هم چنین شرایطی را تجربه نکنند. به جرات می‌گویم اگر تیم ملی یک کشور، یک‌سوم امکانات تیم باشگاهی ما را داشته باشد، مطمئنا در هر مسابقه قاره‌ای و جهانی پنج مدال کسب خواهد کرد.

*حکایت فینال بوکس نیمه‌حرفه‌ای که ناک‌دان شدی، چه بود؟

متاسفانه در دیدار پایانی و در مبارزه من با گوژنیک که در المپیک لندن صاحب مدال برنز شده بود، مشت این بوکسور اکراینی به فک من برخورد کرد و همین موضوع باعث شد مربی من با پرتاب حوله ناک‌دان را قبول کند. البته من قصد ادامه مبارزه را داشتم، اما چاره‌ای نبود جز این‌که به تصمیم مربی‌ام احترام بگذارم و شکست را بپذیرم.

*با وجود پیروزی در پنج مبارزه، اولین مسابقه را هم مثل مسابقه آخر باختی. دلیل شکست اول‌ استرس بود یا...؟

اولین مبارزه من در بوکس نیمه‌حرفه‌ای با نماینده اکراین در این کشور بود که آنجا هم از بدشانسی ابروی من پاره شد و نتوانستم مبارزه را تا انتها ادامه دهم. البته من در آن مبارزه هیچ استرسی نداشتم، چون از میدان المپیک آمده بودم. کارشناسان و مربیانم مرا به عنوان یک بوکسور جنگجو می‌شناسند. همین خصوصیت باعث شد تغییر سطحم از بوکس آماتور به نیمه‌حرفه‌ای تاثیر منفی چندانی در کیفیت مبارزاتم نگذارد.

*حضور تو به عنوان اولین بوکسور ایرانی در رقابت‌های بوکس نیمه‌حرفه‌ای چه بازتابی در میان مردم و رسانه‌ها و کارشناسان بوکس داشت؟

واقعیت این است که بیشتر‌کارشناسان من را یک سورپرایز از طرف بوکس ایران می‌دانستند که این برای من یک افتخار بزرگ است. آنها باور نداشتند بوکسورهای ایرانی هم می‌توانند اینچنین در سطح رقابت‌های نیمه‌حرفه‌ای مبارزه کنند و خوش بدرخشند.
*چه اتفاقی مسیر احسان روزبهانی را از دنیای بوکس آماتور به دنیای بوکس نیمه‌حرفه‌ای تغییر داد؟
ببینید، همیشه کسانی هستند که مسابقه‌های بین‌المللی را زیر نظر دارند و از افراد شایسته بوکس آماتور برای حضور در بوکس نیمه‌حرفه‌ای دعوت می‌کنند. بعد از مسابقه‌های جهانی باکو که یک سال قبل از المپیک لندن برگزار شد مبارزه‌های من و دو نفر دیگر از اعضای تیم ملی مورد توجه کارشناسان قرار گرفت، اما چون تمرکز من روی المپیک بود سرنوشت این‌طور رقم خورد که بعد از المپیک به عنوان نخستین بوکسور تاریخ ایران وارد دنیای بوکس نیمه‌حرفه‌ای شوم.

*به عنوان اولین بوکسور نیمه‌حرفه‌ای ایران، این پتانسیل را در دیگر بوکسورهای کشورمان می‌بینی که وارد دنیای بوکس نیمه‌حرفه‌ای شوند؟

واقعیت این است که حضور من در بوکس نیمه‌حرفه‌ای و مبارزه‌هایم برای سایر بوکسورها هم انگیزه ایجاد کرده که خود را به لیگ بوکس نیمه‌حرفه‌ای برسانند. این چیزی بود که بوکسورهای تیم ملی بعد از بازگشتم به ایران با مشاهده مبارزه‌هایی که داشتم، می‌گفتند. من هم از این موضوع واقعا خوشحالم. در این میان، خود من هم تلاش‌های زیادی کردم تا راه را برای یک یا دو بوکسور دیگر ایرانی باز کنم تا وارد بوکس نیمه‌حرفه‌ای شوند اما به دلیل نداشتن زمان کافی، موفق به این کار نشدم.

*این تلاش را برای فصل آینده هم خواهی داشت یا بیشتر روی تمدید قرارداد خودت متمرکز شده‌ای؟

اتفاقا من می‌گویم چرا فقط یک نفر از ایران باید در بوکس نیمه‌حرفه‌ای مبارزه کند؟! به همین دلیل خیلی امیدوارم با درخشش بچه‌ها در رقابت‌های امسال قهرمانی آسیا و قهرمانی جهان، آنها نیز مورد توجه کارشناسان لیگ نیمه‌حرفه‌ای قرار بگیرند تا این مسیر برای سایر بوکسورها نیز باز شود.

البته این را هم بگویم که برای حضور در بوکس نیمه‌حرفه‌ای انگیزه مالی، ‌کافی نیست. من هشت ماه در قزاقستان بودم و در این مدت فقط برای دو دوره ده روزه به ایران آمدم. در این شرایط آنها‌ که متاهل هستند یا وابستگی زیادی به دوستان و نزدیکان خود دارند براحتی نمی‌توانند این شرایط سخت را تحمل کنند. من در چهار ماه آخر به دلیل فشردگی و اهمیت مسابقه‌ها از ایران دور بودم و حتی در تعطیلات نوروز هم نتوانستم در کنار خانواده‌ام باشم. این دوری از خانواده وقتی با تنهایی و غربت همراه می‌شود، شرایط سختی را پیش روی یک ورزشکار قرار می‌دهد. برای خودم تحمل این شرایط فوق‌العاده سخت بود. بوکسورهای زیادی در تیم ما بودند که به دلیل فشارهای عصبی ناشی از این دوری، شب‌ها گریه می‌کردند.

*حضور در بوکس نیمه‌حرفه‌ای چقدر به احسان روزبهانی کمک کرد دغدغه‌های فکری‌اش را کاهش دهد؟

خیلی زیاد. من اولین سال حضورم در بوکس نیمه‌حرفه‌ای را تجربه می‌کردم و قرارداد پایینی داشتم، اما می‌دانستم دوستانم در ایران ماه‌هاست که در اردو هستند و حتی یک ریال هم حقوق دریافت نکرده‌اند. تازه این حقوق‌ها هم کفاف زندگی را نمی‌دهد. خود من قبل از المپیک ماهی 550 هزار تومان از فدراسیون پول می‌گرفتم که رقم قابل توجهی نبود.

*رقم قراردادت با تیم آستانه چقدر بود؟

من ماهی 1500 دلار از آنها می‌گرفتم که کمترین میزان قرارداد بود. در تیم ما بوکسورهایی هم بودند که تا سقف ده هزار دلار در ماه دریافت می‌کردند. البته این تفاوت به سابقه بوکسورها و رنکینگی که در سطح بوکس نیمه‌حرفه‌ای دارند، برمی‌گردد. من اگر در مبارزه فینال پیروز می‌شدم به صدر رنکینگ وزن خود صعود می‌کردم. من قبل از حضور در بوکس نیمه‌حرفه‌ای جایی در میان 40 بوکسور برتر وزن خود نداشتم، اما با رنکینگ سوم در مبارزه فینال شرکت کردم و اگر آن اتفاق برای من نمی‌افتاد، می‌توانستم به صدر رنکینگ بوکسور‌های جهان در این وزن صعود کنم. الان در سطح بوکس نیمه‌حرفه‌ای در رده ششم و در بوکس آماتوری در رده هفتم قرار دارم.

*برای فصل آینده چه تصمیمی گرفتی؟

قرارداد بعدی من بعد از رقابت‌های جهانی بوکس آماتور در قزاقستان امضا می‌شود که البته با این رنکینگ خوب احتمالا رقم آن نیز افزایش خواهد یافت. در حال حاضر از تیم آستانه آلانز پیشنهاد دارم و اتفاقا از شرایط و امکانات این تیم راضی هستم. چند پیشنهاد هم از اکراین و آلمان دارم، اما احتمالا قرارداد جدیدم را با رقمی معادل شش یا هفت هزار دلار با قزاق‌ها تمدید می‌کنم.

*آیا باز هم در لیگ ایران شرکت می‌کنی؟

به هیچ عنوان دیگر در لیگ ایران شرکت نمی‌کنم، چراکه بی‌برنامگی در آن موج می‌زند. گاهی اوقات حتی مدت زمان رقابت‌های یک فصل از یک سال هم طولانی‌تر می‌شود که این واقعا خسته‌کننده است. تازه پول خوبی هم به بوکسور‌ها داده نمی‌شود که انگیزه را برای شرکت در این لیگ افزایش دهد.

*احسان روزبهانی در این دوسال نشان داده با استرس بیگانه است؛ این را زمانی ثابت کردی که برای کسب سهمیه المپیک قهرمان ایرلندی اروپا را در یک رقابت نزدیک و پایاپای شکست دادی...
من نمی‌گویم هیچ وقت استرس ندارم، اما وقتی وارد رینگ می‌شوم از تمام توانم برای پیروزی استفاده می‌کنم و به این فکر نمی‌کنم اگر ببازم چه اتفاقی می‌افتد. آن مبارزه هم یکی از بهترین مبارزه‌های عمرم بود.

*اگر مبارزه با حریف ایرلندی که باعث شد سهمیه المپیک لندن را به دست بیاوری، یکی از پنج مبارزه مهم و سرنوشت‌ساز عمر تو باشد، چهار مبارزه دیگر کدام‌ است؟

شکست 3 بر یک مقابل ارشاد رسولف ازبکستانی در بازی‌های آسیایی گوانگجو که با ناداوری رقم خورد، پیروزی 18 بر 12 مقابل بهرام مظفر ترک در المپیک لندن، شکست 13 بر 10 مقابل نیازیبتوف قزاقستانی که من را از رسیدن به مدال برنز المپیک محروم کرد و بالاخره همین مبارزه آخرم در فینال لیگ بوکس نیمه‌حرفه‌ای که مقابل نفر سوم المپیک از اکراین ناک‌دان شدم.

*در این میان، تلخ‌ترین مبارزه‌ات احتمالا همان مبارزه با نیازیبتوف بود؛ مبارزه‌ای که بوکس ایران را از نخستین مدال تاریخ خود در المپیک‌ها محروم کرد و البته اشک‌های احسان روزبهانی را به همراه داشت. اگر یک‌سال به عقب برگردیم اولین چیزی که از آن مبارزه به ذهنت خطور می‌کند، چیست؟

من از آن مسابقه چیزی یادم نمی‌آید، اما یک سال قبل از آن را بخوبی به یاد دارم. روزهایی که اردوی تیم ملی تعطیل می‌شد، اما من در اردو می‌ماندم و به تمریناتم ادامه می‌دادم. در آن یک سال منتهی به المپیک واقعا زجر کشیدم و آنقدر به خودم ایمان داشتم که به همه مردم ایران قول کسب مدال دادم. من برای کسب مدال المپیک آنقدر انگیزه داشتم که حتی مدتی هم با دست شکسته تمرین می‌کردم. با این حال فکر می‌کنم مزدم این نبود که در مراسم تجلیل از قهرمانان هیچ نامی از من برده نشود. این درصورتی بود که در همان دهکده بازی‌ها آقایان علی‌آبادی و افشارزاده به من قول دادند به دلیل برخی ناداوری‌ها و البته شایستگی‌هایی که داشتم، معادل نفر سوم المپیک به من پاداش بدهند.

*چقدر طول کشید تا آن شکست تلخ را فراموش کنی؟

چیزی ‌حدود یک سال از المپیک می‌گذرد، اما من همچنان آن شکست را هضم نکرده‌ام و با فکر‌کردن به آن مبارزه اذیت می‌شوم. البته این را هم بگویم که در بازگشت از المپیک اهالی محل در تهرانپارس برای من سنگ تمام گذاشتند و باعث شدند کمتر به آن شکست فکر کنم. من بهترین جایزه را از مردم گرفتم.

*المپیک 2012 لندن تمام شد. احسان روزبهانی جوان در چند المپیک دیگر می‌تواند حضور داشته باشد؟

من دو المپیک دیگر پیش روی خود دارم و مطمئن هستم می‌توانم برای کشورم افتخارآفرین باشم. اما آیا مسئولان ورزش هم با اطمینان می‌توانند بگویند از قهرمانان ورزش حمایت خواهند کرد. اگر این حمایت باشد به جرات می‌گویم در بوکس هم می‌توانیم مثل کشتی که این روزها در خطر حذف‌شدن از المپیک قرار دارد، مدال‌آور باشیم. من معتقدم به بوکس هم باید به عنوان یک ورزش حرفه‌ای و مدال‌آور توجه شود، در غیر این صورت اگر قرار نیست حمایتی وجود داشته باشد، بوکس را تعطیل کنند برای همه ما بهتر است.

*متاسفانه نبود امکانات در رشته بوکس همیشه بیداد می‌کند. تو چگونه با این کم توجهی‌ها امرار معاش می‌کنی؟

به قول خودمان ما بوکسورها یتیم هستیم. البته من از خانواده‌‌ام تشکر می‌کنم که همیشه از من حمایت کرده‌اند و هیچ وقت نگذاشتند کمبودی را احساس کنم. فقط امیدوارم این کم‌توجهی مسئولان مانعی نشود که مرا از رسیدن به هدفم ـ که رکوردشکنی در تاریخ بوکس ایران است ـ باز بدارد.

*چقدر این کمبودها حین مسابقه به تو انگیزه می‌دهد تا با هر مشت به هدفت نزدیک‌تر شوی؟

من همیشه در حین مبارزه‌ها به خانواده‌ام فکر می‌کنم. به عنوان مثال، وقتی در المپیک قرار شد رقابت‌های ما به صورت مستقیم از تلویزیون پخش ‌شود انگیزه‌ای دوچندان یافتم.

*وضع اردوی تیم ملی را چطور ارزیابی می‌کنی؟

خدا را شکر در آستانه رقابت‌های قهرمانی آسیا بچه‌ها در بهترین شرایط هستند، اما امکانات همچون همیشه ضعیف است. به قولی در کنار جو خوب حاکم بر اردو، فقط جای یک اسپانسر خوب خالی است تا همه چیز به شکلی ایده‌آل پیش برود. هنوز یادم نرفته آن روزهای قبل از المپیک را که سه‌ساعت‌و‌نیم تمرین می‌کردم، اما مسئول سالن غذاخوری آکادمی به من می‌گفت چون نامه‌نگاری نشده نمی‌توانی غذا بخوری.

یا آن روز که من را از خواب بیدار کردند و گفتند چون هماهنگی‌های لازم صورت نگرفته باید خوابگاه را تخلیه کنی. ما هنوز یک دست لباس متحد‌الشکل نداریم و هرکس با هر لباسی که خودش دارد تمرین می‌کند. حقوق‌ها هم که سر وقت پرداخت نمی‌شود. این مسائل از لحاظ فکری بوکسور را خراب می‌کند. ما چیزی از بوکسورهای خارجی کم نداریم، فقط کافی است بیشتر به ما توجه و رسیدگی شود. البته یک انتقاد هم از کادر فنی تیم ملی دارم که من را مجبور کردند در مسابقه انتخابی شرکت کنم. من مشکلی با مسابقه انتخابی نداشتم و اتفاقا مقابل حریفم پیروز شدم، اما مجبور شدم در فاصله کمتر از یک ماه تا مسابقه‌های قهرمانی آسیا از وزن بدنم پنج، شش کیلو کم کنم.

*با وجوداین، کمتر از ده روز دیگر رقابت‌های بوکس قهرمانی آسیا آغاز می‌شود و انتظار از احسان روزبهانی حالا دیگر آنقدر بالا رفته که همه از تو در این رقابت‌ها مدال طلا می‌خواهند.

این یک واقعیت است. انتظار هواداران بوکس از من حالا دیگر بالا رفته است و من هم مجبورم مطابق با این انتظار تمرینات و تلاشم را بیشتر کنم. بدون شک در رقابت‌های قهرمانی آسیا هم به چیزی جز مدال طلا فکر نمی‌کنم، ولی این را نباید فراموش کرد که دو نفر از سخت‌ترین حریفان جهانی من از قزاقستان و ازبکستان هستند که در رقابت‌های قهرمانی آسیا هم حضور دارند. این را هم بگویم که من تمرکز اصلی را روی مسابقه‌های جهانی قزاقستان که در آلماتی برگزار می‌شود گذاشته‌ام تا در آنجا برای نخستین بار بوکس ایران را صاحب مدال جهانی کنم. من این موضوع را به کادر فنی تیم ملی هم گفته‌ام که مسابقه‌های آسیایی برای من فقط تمرینی است برای رقابت‌های جهانی.

*پس فعلا بزرگ‌ترین آرزوی تو کسب نخستین مدال تاریخ بوکس ایران در رقابت‌های جهانی است. این آرزو چقدر با واقعیت نزدیک است؟

من بعد از اتفاقی که در المپیک افتاد دیگر به کسی قول مدال نمی‌دهم، اما می‌دانم که می‌توانم پس از 70 سال این طلسم را بشکنم و بوکس ایران را در رقابت‌های جهانی صاحب سکو و مدال جهانی کنم.

*آرزوهای بزرگی داری؛ کسب اولین مدال تاریخ بوکس ایران در جهان و کسب اولین مدال تاریخ بوکس ایران در المپیک. چیز دیگری هم هست؟

بله! حضور در بوکس حرفه‌ای. من انگیزه زیادی برای حضور در بوکس حرفه‌ای دارم و اگر شرایط مهیا باشد این امکان وجود دارد که پس از المپیک 2016 برزیل برای همیشه با بوکس آماتور خداحافظی کنم. من می‌توانم اولین بوکسور ایرانی باشم که وارد بوکس حرفه‌ای می‌شوم.

*چه تفاوت‌هایی میان بوکس نیمه‌حرفه‌ای و بوکس حرفه‌ای وجود دارد؟

اگر در لیگ نیمه‌حرفه‌ای حضور داشته باشی، می‌توانی در سطح آماتور حضور داشته باشی، اما اگر به سطح حرفه‌ای برسی دیگر نمی‌توانی برای تیم ملی کشورت در رقابت‌های آماتوری و المپیک به میدان بروی. بوکس حرفه‌ای بالاترین سطح رقابت‌های بوکس است و به زبان ساده‌تر اگر نمره 100 را برای آن در نظر بگیریم، نمره بوکس المپیک 50 خواهد بود.

*احسان روزبهانی با این آرزوهای بزرگ چطور به رشته بوکس علاقه‌مند شده است؟

من در دوران بچگی فوق‌العاده پرتحرک بودم. اولین بار با برادرم که بوکس کار می‌کرد با این رشته آشنا شدم. اتفاقا این ورزش بهانه‌ای شده بود که احسان پرتحرک و شیطان، خیلی راحت تخلیه انرژی کند و چند شب اول راحت‌تر بخوابد. این موضوع باعث خوشحالی پدر و مادرم هم شده بود. البته برادرم و مربیانم این را فهمیده بودند که من هیچ ترسی هم از مشت‌خوردن و مشت زدن ندارم. همین موضوع باعث شد به فعالیت در این رشته ادامه دهم.

*و اولین باری که به طور رسمی وارد رینگ بوکس شدی...

اولین بار که به طور رسمی وارد رینگ بوکس ‌شدم، سنم هنوز به رده سنی جوانان نمی‌خورد. ولی خب با افراد بزرگ‌تر از خودم مبارزه کردم و قهرمان تهران شدم. اگر اشتباه نکنم سال 83 بود. بعد از آن در رقابت‌های قهرمانی کشور هم روی سکو رفتم و به اردوی تیم ملی جوانان دعوت شدم.

بعد هم با پیروزی در انتخابی جوانان راهی تیم ملی شدم و سال 85 در اولین مسابقه برون مرزی در رقابت‌های جوانان آسیا روی سکوی نایب‌قهرمانی ایستادم. پس از آن در رقابت‌های قهرمانی بزرگسالان آسیا قهرمان شدم و ضمن دریافت کاپ‌تکنیک به عنوان پدیده بوکس ایران معرفی شدم. الان هم که اینجا هستم علاوه بر حضور در رقابت‌های المپیک به عنوان ستاره بوکس آسیا معرفی شده‌ام. با این حال این‌طور فکر می‌کنم که اول راه هستم و برای رسیدن به اهدافم باید به این تلاش ادامه دهم.

*چند بار اتفاق افتاده از مشتت در جایی که نباید استفاده کرده باشی؟

خب، این اتفاق برای همه رخ داده است، ولی از موقعی که به رده قهرمانی آمدم هیچ‌وقت از مشتم جز در رینگ بوکس و تمرینات در جایی دیگر استفاده نکرده‌ام.

*خیلی‌ها شاید تاب تحمل یک شکستگی کوچک بینی را نداشته باشند، اما بوکسورها بیشتر از سایر ورزشکاران در معرض آسیب دیدگی قرار دارند.

زندگی من با شکستگی اعضای بدنم عجین بوده است. شاید باور نکنید، اما همه اجزای دست‌ها و پاهایم شکسته؛ هم استخوان‌های دنده و ترقوه‌ام و هم بینی و سرم.

*همه این حوادث در بوکس برایت اتفاق افتاده است؟

نه! بیشتر این آسیب‌ها در زمان کودکی و نوجوانی به سرم آمده. همان روزهایی که خیلی پرتحرک ‌ بودم. اما در بوکس هم شکستکی کم نداشتم. دستم، سرم و بینی. همه این آسیب‌ها نشان از جسارت دارد. پارامتری که ظاهرا برای بوکسور‌شدن جزو باید‌هاست. از طرفی من معتقدم زندگی باید هیجان داشته باشد. به‌همین‌دلیل هم همیشه دنبال این هیجان بوده‌ام.

*اصلا امکان دارد یک نفر بوکسور باشد و بینی‌اش نشکسته باشد؟

نه! می‌گویند کشتی‌گیر را از گوش‌های شکسته‌اش، تکواندوکار را از پاهای کشیده‌اش، جودوکار را از بدن چغرش و بوکسور را هم از لب ورم‌کرده، گونه برآمده و بینی شکسته‌‌اش باید شناخت.

*جریان این موهای کوتاه و تراشیده چیه؟

به قول مربیانم ابهت احسان روزبهانی به همین موهای تراشیده است. خودم هم حس جنگندگی بیشتری دارم وقتی با این ظاهر روی رینگ حاضر می‌شوم.

*زمانی گفته بودی بعد از المپیک برای همیشه از دنیای بوکس خداحافظی خواهی کرد.

احسان روزبهانی در اوج سنین جوانی چرا باید چنین حرفی بزند. شاید در برهه‌ای به دلیل کم‌توجهی‌های فدراسیون، فشار بالای تمرین‌ها، ندادن پاداش‌ها یا در اعتراض به برخی رفتارها چنین حرفی‌ زده باشم، اما همین جا می‌گویم هدف‌های بزرگی در بوکس دارم. من باز هم می‌گویم تازه اول راه هستم و هنوز هم به جایی نرسیده‌ام، پس باید با قدرت به کارم ادامه دهم.

*یکی از بهترین بوکسورهای ایران در مورد محمد‌علی کلی که یکی از اسطوره‌های بوکس دنیاست چه نظری دارد؟

من به کلی احترام می‌گذارم، اما هیچ وقت علاقه‌ای به تماشای مسابقه‌های کلی و حتی مایک تایسون نداشتم. شاید برایتان عجیب باشد، اما جز کلی و تایسون که همه آنها را می‌شناسند، هیچ‌یک از دیگر بوکسورهای مطرح دنیا را هم نمی‌شناسم. حتی در مسابقه‌های خودم هم اعتقادی به آنالیز حریفان ندارم و بیشتر روی کار خودم تمرکز دارم.


منبع: روزنامه جام جم

ارسال نظر

  • آناهیتا

    عاشقشم
    رکورد ایران که هیچی رکورد محمد علی کلی رو هم میزنه

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار