انتخابات سه قطبي مي شود
پارسینه: فضاي سياسي کشور در آستانه انتخابات يازدهمين دوره رياستجمهوري روزبهروز بيشتر رنگ و بوي انتخاباتي به خود ميگيرد.
آريا: گروهها و احزاب گوناگون همچنان در حال رايزني براي رسيدن به يک نامزد واحد هستند. اصولگرايان که با تعدد کانديداها روبهرو هستند و در عين حال رقيب سنتيشان يعني اصلاحطلبان هنوز به جمعبندي نهايي براي معرفي نامزد واحد نرسيدهاند. از سوي ديگر از اضلاع رقابتهاي انتخاباتي بهشمار ميرود و همه منتظر هستند تا نامزد نزديک به دولت معرفي شود تا براساس آن تصميمات خود را نهايي کنند. بههمين منظور دکتر امير محبيان، مؤسس حزب نوانديشان، مديرعامل خبرگزاري آريا در گفتگويي با هفته نامه مثلث به تحليل فضاي انتخابات رياستجمهوري و جريانشناسي احزاب و گروههاي حاضر در اين رقابتها پرداخت.
آرايش سياسي گروههاي اصولگرا و اصلاحطلب را در آستانه انتخابات چطور ارزيابي ميکنيد؟
وضعيت صحنه انتخاباتي به دليل بيثباتي در روابط ائتلافي و کثرت کانديداها از يک سو و مبهم بودن بعضي از فاکتورها بهشدت غيرشفاف است. با اين وجود ميتوان چهار ضلع را ميان اصولگرايان شناسايي کرد؛ ائتلاف پنج نفره، ائتلاف سه نفره، جبهه پايداري و عناصر مستقل. ميان اصلاحطلبان هم سه گروه تحت حمايت هاشمي، تحت حمايت خاتمي و مستقلها را ميتوان شناسايي کرد. ظاهراً هاشمي و خاتمي در حال رسيدن به يک اتحاد استراتژيک هستند. اگر چنين شود شايد بتوانند بهدليل سازشناپذيري اصولگرايان باهم و در صورت کشيده شدن انتخابات به دور دوم، يکي از دو کانديداي رقيب را از بين خود داشته باشند.
با توجه به آنچه مطرح کرديد، در انتخابات پيشرو و با توجه به موضعگيريهاي گروههاي اصولگرا و اصلاحطلب، انتخابات رياستجمهوري دو قطبي خواهد بود يا چندقطبي؟
در اين مسأله نقش شوراي نگهبان بسيار مهم و پررنگ است. شوراي نگهبان جزو عناصر استاتيک بازي شمرده ميشود. البته احمدينژاد از يکسو و اصلاحطلبان از سوي ديگر، ميکوشند شاخصهاي ارزيابي شورا را زيرفشار از محاسبات دروني به محاسبات بيروني، يعني مصلحتهاي اقتضايي تغيير دهند.
اگر شوراي نگهبان به روش قابل پيشبينياش عمل نمايد؛ رقابت ميان اصولگرايان و اصلاحطلبان در رده دوم خواهد بود، ولي در صورت موفقيت احمدينژاد در تغيير شرايط تصميمگيري شوراي نگهبان، رقابت سه قطبي خواهد بود.
با توجه به اختلافنظرهاي موجود در اردوگاه اصولگرايان و تعدد نامزدهاي رياستجمهوري بين آنان و همچنين احتمال حضور اصلاحطلبان در رقابتهاي انتخاباتي، آيا گروههاي اصولگرا در انتخابات آتي به وحدت نظر خواهند رسيد يا خير؟
بنابر آنچه امروز در اردوگاه اصولگرايان بهچشم ميخورد، روند فعلي به سوي وحدت پيش نميرود؛ مگر آنکه اصلاحطلبان بهصورت خطرناکي به سوي قدرت پيش روند و احساس خطر اصولگرايان باعث شود که از داخل و خارج کمپ اصولگرايي با اعمال فشار رواني، عوامل ناهمسازي حذف شوند. البته ترديد دارم که مديريت تشتت فعلي راحت و آسان باشد.
در صورتي که گروههاي اصلاحطلب به توافق برسند و بهطور رسمي نامزدي را معرفي کنند، اصولگرايان چه تاکتيکي را براي حضور در انتخابات خواهند برگزيد؟
بستگي به نامزد معرفي شده دارد. اگر آنقدر جدي باشد که اصولگرايان احساس خطر کنند، شايد به احتمال کم در دور اول بهسوي نوعي از همگرايي پيش بروند، ولي احتمال آن را زياد نميدانم. اما در صورتي که يک اصولگرا و يک اصلاحطلب به دور دوم بروند؛ نوعي وحدت قهري بين اصولگرايان رخ خواهد داد.
همانطور که جنابعالي هم اشاره کرديد، در انتخابات آتي در صورت حضور جريان دولت يا به تعبيري ديگر جريان مورد حمايت آقاي احمدينژاد و در صورت حضور اصلاحطلبان، بايد انتخابات را سه قطبي فرض کرد، تحليل جنابعالي از رويکرد دولت در انتخابات رياستجمهوري آينده چيست و آيا امکان ائتلاف اصولگرايان با نامزد موردنظر دولت وجود دارد يا خير؟
در اينجا بحث دولت مطرح نيست. موضوع، مدل حرکتي شخصي احمدينژاد است. ضمناً اصولگرايي عنواني نيست که بتواند همه مدعيان آن را به صورت يکپارچه در بربگيرد. هر چند امکان ائتلاف بخشي از جبهه پايداري با نامزد مورد حمايت دولت وجود دارد، ولي مابقي اصولگرايان ميان خود و احمدينژاد خطي از آتش کشيدهاند که عبور از آن را غيرممکن ميکند.
آرايش سياسي گروههاي اصولگرا و اصلاحطلب را در آستانه انتخابات چطور ارزيابي ميکنيد؟
وضعيت صحنه انتخاباتي به دليل بيثباتي در روابط ائتلافي و کثرت کانديداها از يک سو و مبهم بودن بعضي از فاکتورها بهشدت غيرشفاف است. با اين وجود ميتوان چهار ضلع را ميان اصولگرايان شناسايي کرد؛ ائتلاف پنج نفره، ائتلاف سه نفره، جبهه پايداري و عناصر مستقل. ميان اصلاحطلبان هم سه گروه تحت حمايت هاشمي، تحت حمايت خاتمي و مستقلها را ميتوان شناسايي کرد. ظاهراً هاشمي و خاتمي در حال رسيدن به يک اتحاد استراتژيک هستند. اگر چنين شود شايد بتوانند بهدليل سازشناپذيري اصولگرايان باهم و در صورت کشيده شدن انتخابات به دور دوم، يکي از دو کانديداي رقيب را از بين خود داشته باشند.
با توجه به آنچه مطرح کرديد، در انتخابات پيشرو و با توجه به موضعگيريهاي گروههاي اصولگرا و اصلاحطلب، انتخابات رياستجمهوري دو قطبي خواهد بود يا چندقطبي؟
در اين مسأله نقش شوراي نگهبان بسيار مهم و پررنگ است. شوراي نگهبان جزو عناصر استاتيک بازي شمرده ميشود. البته احمدينژاد از يکسو و اصلاحطلبان از سوي ديگر، ميکوشند شاخصهاي ارزيابي شورا را زيرفشار از محاسبات دروني به محاسبات بيروني، يعني مصلحتهاي اقتضايي تغيير دهند.
اگر شوراي نگهبان به روش قابل پيشبينياش عمل نمايد؛ رقابت ميان اصولگرايان و اصلاحطلبان در رده دوم خواهد بود، ولي در صورت موفقيت احمدينژاد در تغيير شرايط تصميمگيري شوراي نگهبان، رقابت سه قطبي خواهد بود.
با توجه به اختلافنظرهاي موجود در اردوگاه اصولگرايان و تعدد نامزدهاي رياستجمهوري بين آنان و همچنين احتمال حضور اصلاحطلبان در رقابتهاي انتخاباتي، آيا گروههاي اصولگرا در انتخابات آتي به وحدت نظر خواهند رسيد يا خير؟
بنابر آنچه امروز در اردوگاه اصولگرايان بهچشم ميخورد، روند فعلي به سوي وحدت پيش نميرود؛ مگر آنکه اصلاحطلبان بهصورت خطرناکي به سوي قدرت پيش روند و احساس خطر اصولگرايان باعث شود که از داخل و خارج کمپ اصولگرايي با اعمال فشار رواني، عوامل ناهمسازي حذف شوند. البته ترديد دارم که مديريت تشتت فعلي راحت و آسان باشد.
در صورتي که گروههاي اصلاحطلب به توافق برسند و بهطور رسمي نامزدي را معرفي کنند، اصولگرايان چه تاکتيکي را براي حضور در انتخابات خواهند برگزيد؟
بستگي به نامزد معرفي شده دارد. اگر آنقدر جدي باشد که اصولگرايان احساس خطر کنند، شايد به احتمال کم در دور اول بهسوي نوعي از همگرايي پيش بروند، ولي احتمال آن را زياد نميدانم. اما در صورتي که يک اصولگرا و يک اصلاحطلب به دور دوم بروند؛ نوعي وحدت قهري بين اصولگرايان رخ خواهد داد.
همانطور که جنابعالي هم اشاره کرديد، در انتخابات آتي در صورت حضور جريان دولت يا به تعبيري ديگر جريان مورد حمايت آقاي احمدينژاد و در صورت حضور اصلاحطلبان، بايد انتخابات را سه قطبي فرض کرد، تحليل جنابعالي از رويکرد دولت در انتخابات رياستجمهوري آينده چيست و آيا امکان ائتلاف اصولگرايان با نامزد موردنظر دولت وجود دارد يا خير؟
در اينجا بحث دولت مطرح نيست. موضوع، مدل حرکتي شخصي احمدينژاد است. ضمناً اصولگرايي عنواني نيست که بتواند همه مدعيان آن را به صورت يکپارچه در بربگيرد. هر چند امکان ائتلاف بخشي از جبهه پايداري با نامزد مورد حمايت دولت وجود دارد، ولي مابقي اصولگرايان ميان خود و احمدينژاد خطي از آتش کشيدهاند که عبور از آن را غيرممکن ميکند.
ارسال نظر