دولتها در ایران نتوانستند ما را خانه دار کنند/ تهیه مسکن برای فقرا چرا به یک معضل بدل شده است؟
پارسینه: دست به دست شدن تصاویر دلخراش تخریب خانه یک زن در بندرعباس که واکنش مقاماتی در سطح دادستانی و استانداری را هم در پی داشت، بار دیگر موضوع تامین مسکن برای قشر فرودست را در میان برخی محافل اقتصادی مطرح کرد اما چرا خانه دار شدن هنوز هم برای ما ایرانیها به عنوان یک مساله حل نشده باقی مانده است؟
تحریریه پارسینه - محمد مهدی حاتمی: دست به دست شدن تصاویر دلخراش تخریب خانه یک زن در بندرعباس که واکنش مقاماتی در سطح دادستانی و استانداری را هم در پی داشت، بار دیگر موضوع تامین مسکن برای قشر فرودست را در میان برخی محافل اقتصادی مطرح کرد اما چرا خانه دار شدن هنوز هم برای ما ایرانیها به عنوان یک مساله حل نشده باقی مانده است؟
این، اما نخستین باری نبود که ماموران شهرداری برای تخریب مسکن غیرمجاز، با گروههایی از شهروندان ایرانی درگیر میشدند. همین چندی پیش، تصمیم بنیاد مستضعفان برای بازپس گیری زمینهایی در روستای ابوالفضل در نزدیکی اهواز هم همین مباحثات را به صدر خبرها آورده بود اما تهیه مسکن برای فقرا چرا به یک معضل بدل شده است؟
از «مسکن اجتماعی» تا «مسکن مهر» و «مسکن امید»
طرحهای بزرگ و سراسری دولتی برای خانه دار کردن شهروندان ایرانی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی کلید خورد، اما این قبیل طرح ها، دست کم در سه مقطع اوج گرفتند. نخستین مورد، طرح «مسکن اجتماعی» بود که در دولت هاشمی رفسنجانی کلید خورد و بنا بود طبقات فرودست را خانه دار کند.
با بهبود وضعیت اقتصادی کشور و اولویت فرض کردن نیازهای طبقه متوسط بر نیازهای دهکهای درآمدی پایینتر در دولت اصلاحات، اما خانه دار کردن همه مردم هم دست کم به فراموشی نسبی سپرده شد و شاید همین نقطه ضعف بود که به برآمدن محمود احمدی نژاد با وعده رسیدگی به محرومان در سال ۱۳۸۴ انجامید.
احمدی نژاد، اما بزرگترین طرح از این دست را کلید زد: طرح «مسکن مهر». بر اساس این طرح قرار بود حدود ۲.۳ میلیون واحد مسکونی با حذف قیمت زمین در کشور ساخته شود تا مشکل مسکن در کشور، دست کم برای مدتی به تعویق بیفتد.
با این همه، این طرح نه تنها با فشار به منابع بانکی موجب بروز تورم سنگین در کشور شد، که در دولت احمدی نژاد نیز به پایان نرسید و انتقادات گستردهای نیز در مورد مکان یابی ساخت و سازها و نبود زیرساختهای مسکونی در پروژههای مسکن مهر در گرفت.
دولت روحانی هم در بهار ۱۳۹۸، با طرح موسوم به «طرح ملی بازآفرینی شهری» که به «مسکن امید» هم معروف شد، برای ساخت و ساز دولتی پا پیش گذاشت. آن طور که اعلام شده بود، در این طرح دولت قصد داشت در مشارکت با شهرداری ها، انبوه سازان مسکن و البته با بهره مندی از تسهیلات بانکی، به ساماندهی بازار مسکن در کشور بپردازد. این طرح، اما هرگز نه به ابعاد طرح مسکن مهر رسید و نه آنچنان جذابیتی برای بانکها و انبوه سازانی پیدا کرد که قرار بود برای اجرای آن پا پیش بگذارند.
متهم ردیف اول؛ کسری بودجه و تورم
به این ترتیب، هنوز و پس از گذشت حدود ۴ دهه از انقلاب اسلامی، مشکل تامین مسکن برای شهروندان ایرانی و به خصوص شهروندان دهکهای درآمدی پایین تر، مرتفع نشده است. عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی حدود دو سال پیش گفته بود که حدود ۱۹ میلیون ایرانی «بدمسکن» هستند و منظور او این بود که این تعداد شهروند ایران (یعنی حدود یک نفر از هر چهار نفر ایرانی) در حاشیه شهرها و در مناطقی زندگی میکنند که زیرساختهای شهری کافی در آنها وجود ندارد.
با این همه، به دنبال بروز شوکهای تورمی سنگین در دهه ۱۳۹۰ که آخرین مورد آنها هنوز هم ادامه دارد، بخش بزرگی از جمعیت ایران توانایی تامین مسکن را به طور کلی از دست داده اند. در این میان، بروز وضعیت بحرانی مالی در نهادهای حاکمیتی و نظام بانکی کشور هم موجب شده که توان اعطای تسهیلات نیز به حداقل برسد و به این ترتیب، بسیاری از کارشناسان مسکن پیش بینی میکنند بازار مسکن وارد رکودی بسیار سنگین خواهد شد.
اما در این وضعیت دولت برای تامین مسکن، به ویژه تامین مسکن برای شهروندان در دهکهای درآمدی پایینتر چه میتواند بکند؟ برای یافتن راه حل شاید نخست باید مشکل را شناسایی کرد. مسکن از جمله کالاهای «غیر منقول» است و این یعنی امکان واردات مسکن از خارج وجود ندارد. از طرفی، تقریباً تمام کالاهای مورد نیاز برای ساخت مسکن (بتن، آهن، کاشی، سیمان، شیرآلات و...) در داخل ساخته میشوند. بنابراین، تامین نهادههای مورد نیاز برای ساخت مسکن «الزاماً» به نرخ ارزهای خارجی گره نمیخورد.
در این میان، کارشناسان حوزه مسکن معتقدند اوج گیری قیمت این کالا که همزمان به عنوان اصلیترین دارایی (property) در میان بخش کثیری از جمعیت کشور هم در نظر گرفته میشود، دلیلی به جز نابسامانی وضعیت اقتصاد کلان کشور ندارد.
به عبارت ساده تر، این بروز شوکهای تورمی است که به افزایش قیمت مسکن و خروج آن از دسترس عمده دهکهای درآمدی کشور ختم میشود. اما بروز شوکهای تورمی در کشور چه دلیلی دارد؟ پاسخ این است که فارغ از فشارهای بین المللی که به افت ارزش ریال در سالهای اخیر ختم شده اند، بخش اصلی تورم افسارگسیخته در ایران ناشی از کسری بودجه مداوم دولتهای ایرانی است.
به بیان خیلی ساده، دولتهای ایرانی تقریباً همواره بیش از آنچه درآمد داشته اند خرج کرده اند و این به کسری بودجه، تورم افسارگسیخته و توزیع فقری همه گیر در میان ایرانیها انجامیده است. راه خانه دار شدن ایرانیها از انضباط مالی دولت میگذرد.
این، اما نخستین باری نبود که ماموران شهرداری برای تخریب مسکن غیرمجاز، با گروههایی از شهروندان ایرانی درگیر میشدند. همین چندی پیش، تصمیم بنیاد مستضعفان برای بازپس گیری زمینهایی در روستای ابوالفضل در نزدیکی اهواز هم همین مباحثات را به صدر خبرها آورده بود اما تهیه مسکن برای فقرا چرا به یک معضل بدل شده است؟
از «مسکن اجتماعی» تا «مسکن مهر» و «مسکن امید»
طرحهای بزرگ و سراسری دولتی برای خانه دار کردن شهروندان ایرانی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی کلید خورد، اما این قبیل طرح ها، دست کم در سه مقطع اوج گرفتند. نخستین مورد، طرح «مسکن اجتماعی» بود که در دولت هاشمی رفسنجانی کلید خورد و بنا بود طبقات فرودست را خانه دار کند.
با بهبود وضعیت اقتصادی کشور و اولویت فرض کردن نیازهای طبقه متوسط بر نیازهای دهکهای درآمدی پایینتر در دولت اصلاحات، اما خانه دار کردن همه مردم هم دست کم به فراموشی نسبی سپرده شد و شاید همین نقطه ضعف بود که به برآمدن محمود احمدی نژاد با وعده رسیدگی به محرومان در سال ۱۳۸۴ انجامید.
احمدی نژاد، اما بزرگترین طرح از این دست را کلید زد: طرح «مسکن مهر». بر اساس این طرح قرار بود حدود ۲.۳ میلیون واحد مسکونی با حذف قیمت زمین در کشور ساخته شود تا مشکل مسکن در کشور، دست کم برای مدتی به تعویق بیفتد.
با این همه، این طرح نه تنها با فشار به منابع بانکی موجب بروز تورم سنگین در کشور شد، که در دولت احمدی نژاد نیز به پایان نرسید و انتقادات گستردهای نیز در مورد مکان یابی ساخت و سازها و نبود زیرساختهای مسکونی در پروژههای مسکن مهر در گرفت.
دولت روحانی هم در بهار ۱۳۹۸، با طرح موسوم به «طرح ملی بازآفرینی شهری» که به «مسکن امید» هم معروف شد، برای ساخت و ساز دولتی پا پیش گذاشت. آن طور که اعلام شده بود، در این طرح دولت قصد داشت در مشارکت با شهرداری ها، انبوه سازان مسکن و البته با بهره مندی از تسهیلات بانکی، به ساماندهی بازار مسکن در کشور بپردازد. این طرح، اما هرگز نه به ابعاد طرح مسکن مهر رسید و نه آنچنان جذابیتی برای بانکها و انبوه سازانی پیدا کرد که قرار بود برای اجرای آن پا پیش بگذارند.
متهم ردیف اول؛ کسری بودجه و تورم
به این ترتیب، هنوز و پس از گذشت حدود ۴ دهه از انقلاب اسلامی، مشکل تامین مسکن برای شهروندان ایرانی و به خصوص شهروندان دهکهای درآمدی پایین تر، مرتفع نشده است. عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی حدود دو سال پیش گفته بود که حدود ۱۹ میلیون ایرانی «بدمسکن» هستند و منظور او این بود که این تعداد شهروند ایران (یعنی حدود یک نفر از هر چهار نفر ایرانی) در حاشیه شهرها و در مناطقی زندگی میکنند که زیرساختهای شهری کافی در آنها وجود ندارد.
با این همه، به دنبال بروز شوکهای تورمی سنگین در دهه ۱۳۹۰ که آخرین مورد آنها هنوز هم ادامه دارد، بخش بزرگی از جمعیت ایران توانایی تامین مسکن را به طور کلی از دست داده اند. در این میان، بروز وضعیت بحرانی مالی در نهادهای حاکمیتی و نظام بانکی کشور هم موجب شده که توان اعطای تسهیلات نیز به حداقل برسد و به این ترتیب، بسیاری از کارشناسان مسکن پیش بینی میکنند بازار مسکن وارد رکودی بسیار سنگین خواهد شد.
اما در این وضعیت دولت برای تامین مسکن، به ویژه تامین مسکن برای شهروندان در دهکهای درآمدی پایینتر چه میتواند بکند؟ برای یافتن راه حل شاید نخست باید مشکل را شناسایی کرد. مسکن از جمله کالاهای «غیر منقول» است و این یعنی امکان واردات مسکن از خارج وجود ندارد. از طرفی، تقریباً تمام کالاهای مورد نیاز برای ساخت مسکن (بتن، آهن، کاشی، سیمان، شیرآلات و...) در داخل ساخته میشوند. بنابراین، تامین نهادههای مورد نیاز برای ساخت مسکن «الزاماً» به نرخ ارزهای خارجی گره نمیخورد.
در این میان، کارشناسان حوزه مسکن معتقدند اوج گیری قیمت این کالا که همزمان به عنوان اصلیترین دارایی (property) در میان بخش کثیری از جمعیت کشور هم در نظر گرفته میشود، دلیلی به جز نابسامانی وضعیت اقتصاد کلان کشور ندارد.
به عبارت ساده تر، این بروز شوکهای تورمی است که به افزایش قیمت مسکن و خروج آن از دسترس عمده دهکهای درآمدی کشور ختم میشود. اما بروز شوکهای تورمی در کشور چه دلیلی دارد؟ پاسخ این است که فارغ از فشارهای بین المللی که به افت ارزش ریال در سالهای اخیر ختم شده اند، بخش اصلی تورم افسارگسیخته در ایران ناشی از کسری بودجه مداوم دولتهای ایرانی است.
به بیان خیلی ساده، دولتهای ایرانی تقریباً همواره بیش از آنچه درآمد داشته اند خرج کرده اند و این به کسری بودجه، تورم افسارگسیخته و توزیع فقری همه گیر در میان ایرانیها انجامیده است. راه خانه دار شدن ایرانیها از انضباط مالی دولت میگذرد.
منبع:
پارسینه
جهاد مسکن سازی
در دوره دولتین احمدی نژاد در ایران رقم خورد
و
بسیاری از مردم خاصه در شهرهای بزرگ توانستند با شصت یا نود میلیون تومان صاحب
خانه بشوند!
اما
در دولتین روحانی
اصلاحطلبان همزمان با ضد انقلاب ها
ابتدا شروع به مسخره کردن مساکن مهر کردند سپس
تکمیل آنها را کند و آخر سر هم با سو مدیریتشان خانه خریدن
را جز افسانه های ملت ایران کردند!
مسکن مهر دخالت دولت در اقتصاد بود و بظاهر حرکتی اصلاحی تلقی شد عملا ساخت د ساز را دولتی کرد و حذف بخش خصوصی سبب گرانی بی حد وحصر مسکن شد
اقتصاد دولتی همیشه همین عوارض را داشته است و هر چند در اوایل گشایش صوری رخ می دهد ولی عملا منجر به نابودی اقتصاد می شود
یکی از علل بزرگ فروپاشی شوروی همین اقتصاد دولتی بود
آقای احمدی نژاد این خبط بزرگ را انجام داد و تاوانش به دولت بعد منتقل شد