گوناگون

پُست همسر شهید رضایی‌نژاد درباره استاد شجریان جنجال به پا کرد!

پُست همسر شهید رضایی‌نژاد درباره استاد شجریان جنجال به پا کرد!

پارسینه: پست شهره پیرانی، همسر شهید رضایی نژاد درباره درگذشت محمدرضا شجریان حواشی زیادی به همراه داشت.

با انتشار این عکس نوشته بود: چندان که گفتم غم با طبیبان
درمان نکردند مسکین غریبان...
یا رب امان ده تا بازبیند
چشم محبان روی حبیبان...
روحش شاد
#استاد_شجریان
#حافظ
پ.ن: عکس را خودم از داریوش گرفته ام. آبان ماه ۱۳۸۵. در کنار عکس استاد که سالها زینت بخش خانه مان بود. وبه پاس خاطرات خوشی که از آوازها و تصانیف استاد شجریان با هم ساخته بودیم.

این پست با جنجال زیادی همراه شد طوری که خانم پیرانی با انتشار پستی دیگر سعی کرد حواشی را پایان دهد.

View this post on Instagram

. از کجا آغاز شد؟ نمی‌دانم. این را میدانم از وقتی چشم باز کردم گوش من با صدای استاد شجریان آشنا بود. خاطرات کودکیم با صدای استاد توامان است. پدرم طرفدار پر و پا قرص استاد بود. در یادگیری اجتماعی غیر مستقیم فرزندان هم موسیقی استاد را شناختیم و دل بستیم. بدون اینکه خودمان بفهمم تمام تصانیف و آوازهای استاد را حفظ شدیم. بدون اینکه چندان درکی در آن دوران کودکی با شعر سعدی، مولانا، حافظ، خیام، عارف، هوشنگ ابتهاج و... مانوس شدیم. پدرم شاید اگر خودش هم میخواست در تربیت مستقیم نمیتوانست این تاثیر را بر ما بگذارد. علاقه و درک او از شعر و موسیقی سنتی گوش و ذهن ما را تربیت کرد. همسرم که پیشنهاد ازدواج داد از اولین سوالاتش این بود موسیقی چه گوش میدهم؟ گفتم شجریان. کدام آلبوم استاد؟ آن موقع همچنان تحت تاثیر پدر و علایقش حتی در آلبوم های استاد بودم گفتم همایون مثنوی. بعدها شنیدم داریوش تا مدتها پس از آن و قبل از عقد مان، به یاد من همایون مثنوی گوش میداده. ازدواج که کردیم فهمیدیم پر رنگ ترین نقطه اشتراک مان کاست های استاد شجریان است. در سفر و حضر، در گفتگو و سکوت، در قهر و آشتی شجریان همیشه حرفی برای گفتن در زندگی ما داشت. داریوش دستگاه های موسیقی ایرانی را به خوبی میشناخت. دوستان و همکارانش حتما تصدیق میکنند حتی حین کار در آزمایشگاه و انجام تست حتما نوایی از شجریان روشن بود. من با داریوش فهمیدم آوازهای استاد را بیش از تصانیف دوست دارم. شعر را با آواز درک کردم. تازه فهمیده بودم چرا پدر اینقدر پرتکرار آوازها را گوش می‌دهد. دوستان شاعرم اغلب لطف دارند و به من میگویند با اینکه شاعر نیستی ولی شعرشناس خوبی هستی! نمیدانم اینگونه هست یا نه، اما قطعا هنر استاد شجریان در انتخاب شعر و موسیقی متناسب در این شناخت من و امثال من از شعر فارسی تاثیر غیرقابل انکاری داشته است. قطعا در تربیت آرمیتا هم راه پدرم و پدرش را پی خواهم گرفت. آرمیتا و نسل های پس از آرمیتا باید بدانند هویت شان ریشه در چه اصالتی دارد تا با هر بادی به سویی خم نشوند. اصالت و هویتی که استاد شجریان نقش به سزایی در یاداوری و بازسازی آن داشتند. پ.ن: کاش دوستان عزیزی که این روزها له یا علیه استاد شجریان موضع گیری میکنند نه یک آلبوم نه یک آواز که تنها یک تصنیف استاد را گوش داده بودند.

A post shared by shohreh pirani (@shohreh.pirani) on Oct 9, 2020 at 12:19pm PDT

وی با انتشار عکسی نوشت: از کجا آغاز شد؟ نمی‌دانم. این را میدانم از وقتی چشم باز کردم گوش من با صدای استاد شجریان آشنا بود . خاطرات کودکیم با صدای استاد توامان است. پدرم طرفدار پر و پا قرص استاد بود. در یادگیری اجتماعی غیر مستقیم فرزندان هم موسیقی استاد را شناختیم و دل بستیم. بدون اینکه خودمان بفهمم تمام تصانیف و آوازهای استاد را حفظ شدیم. بدون اینکه چندان درکی در آن دوران کودکی با شعر سعدی، مولانا، حافظ، خیام، عارف، هوشنگ ابتهاج و... مانوس شدیم. پدرم شاید اگر خودش هم میخواست در تربیت مستقیم نمیتوانست این تاثیر را بر ما بگذارد. علاقه و درک او از شعر و موسیقی سنتی گوش و ذهن ما را تربیت کرد. همسرم که پیشنهاد ازدواج داد از اولین سوالاتش این بود موسیقی چه گوش میدهم؟ گفتم شجریان. کدام آلبوم استاد؟ آن موقع همچنان تحت تاثیر پدر و علایقش حتی در آلبوم های استاد بودم گفتم همایون مثنوی. بعدها شنیدم داریوش تا مدتها پس از آن و قبل از عقد مان، به یاد من همایون مثنوی گوش میداده. ازدواج که کردیم فهمیدیم پر رنگ ترین نقطه اشتراک مان کاست های استاد شجریان است. در سفر و حضر، در گفتگو و سکوت، در قهر و آشتی شجریان همیشه حرفی برای گفتن در زندگی ما داشت. داریوش دستگاه های موسیقی ایرانی را به خوبی میشناخت. دوستان و همکارانش حتما تصدیق میکنند حتی حین کار در آزمایشگاه و انجام تست حتما نوایی از شجریان روشن بود. من با داریوش فهمیدم آوازهای استاد را بیش از تصانیف دوست دارم. شعر را با آواز درک کردم. تازه فهمیده بودم چرا پدر اینقدر پرتکرار آوازها را گوش می‌دهد.

دوستان شاعرم اغلب لطف دارند و به من میگویند با اینکه شاعر نیستی ولی شعرشناس خوبی هستی! نمیدانم اینگونه هست یا نه، اما قطعا هنر استاد شجریان در انتخاب شعر و موسیقی متناسب در این شناخت من و امثال من از شعر فارسی تاثیر غیرقابل انکاری داشته است.

قطعا در تربیت آرمیتا هم راه پدرم و پدرش را پی خواهم گرفت. آرمیتا و نسل های پس از آرمیتا باید بدانند هویت شان ریشه در چه اصالتی دارد تا با هر بادی به سویی خم نشوند. اصالت و هویتی که استاد شجریان نقش به سزایی در یاداوری و بازسازی آن داشتند.

پ.ن: کاش دوستان عزیزی که این روزها له یا علیه استاد شجریان موضع گیری میکنند نه یک آلبوم نه یک آواز که تنها یک تصنیف استاد را گوش داده بودند.

منبع: پارسینه

ارسال نظر

  • ناشناس

    خواهرم در مسیر زندگی زیبایی هست زوزه شغالان نیز هست، شرافت هست کفتاران بی اصالت هم هستند تا یادآور علیا و سفلای موجودیت باشند.
    عزمت را جزم تر کن و به دشنامهای پست آفرینش بی توجه باش

  • ایرانی آباد و آزاد

    چرا محبوبیت مردمی اکثریت مردم را از استاد شجریان می خواهید پنهان کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • ناشناس

    مادر من اهل موسیقی نیست ، روز شهادت قاسم‌سلیمانی دعای ربنا از مسجد جامع شهرمان پخش می شد ، گفت : عدم‌پخش دعای ربنا ماه رمضان را غریب کرده و قاسم سلیمانی ایرانمان را : حداقل به احترام دعای ربنایی که محمدرضا شجریان گفت متعلق به مردم هست ، قدرشناس باشیم . محمدرضا شجریانی که حکم سربازی را داشت که از موسیقی ملی و اصلیمان پاسداری کند همانطور قاسم سلیمانی از سرزمینش پاسداری کرد . کینه ها و دشمنی را دور بریزیم که این دو خصلت زشت ، با ملت امام حسین !!! سنخیتی ندارد .

  • ناشناس

    شماها شجریان چه میشناسید کیه

  • ناشناس

    کلا اهل سیاست خود را حاکم مال وجان مردم میدانند وسرباز ومعلم وهنر وفرهنگ و تمدن را قبول دارند که به آنها سود برساند نمیخواهند بپذیرند که آنها هم مثل یک معلم یک شهروند هستند وبه سلاح در دستشان نگاه میکنند میگویند اگر این تفنگ نباشد برای هیچکس امنیت نیست پس امنیت همه در دست من است پس من شبان گوسفندانم گوسفند یا شیر دارد یا گوشت اگر غیر این باشد مال من نیست

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار