.svg)
عجیب‌ترین خواستگاری و ازدواج دنیا
پارسینه: دعوتنامه عروسی یک زوج انگلیسی مورد توجه بسیاری از کاربران فضای مجازی این کشور قرار گرفت.
آگهی دعوت عروسی‌ای که این زوج در پایگاه «ریدیت» منتشر کردند دربرگیرنده نکته‌ای متفاوت بود.
در این دعوتنامه آمده است: شما را برای حضور در عروسی‌مان دعوت می‌کنیم، اگر مایل به حضور هستید حداکثر تا 10 سپتامبر به اطلاع ما برسانید. اگر پاسخی از سوی شما نرسید و بعد از آن تصمیم به حضور داشتید، حتماً با خود یک صندلی و یک ساندویچ بیاورید.
بسیاری از کاربران فضای مجازی از اقدام این زوج حمایت کردند و آن را صحیح دانستند.
از سوی دیگر یک دختر جوان روس در مراسم خواستگاری با عجیب‌ترین حادثه عمر خود مواجه شد.
«آناستازیا» که قصد داشت به دیدن دوست خود «سرگئی» در سن‌پترزبورگ برود با پیام او مواجه شد مبنی بر اینکه قادر به حضور در فرودگاه نیست و یکی از دوستانش برای استقبال به فرودگاه می‌رود.
تا اینجا همه چیز عادی بود، آناستازیا به همراه این فرد سوار ماشین شدند و به سوی محل سکونت سرگئی حرکت کردند که ناگهان در میانه راه یک خودرو راه را بر آنها بست، افراد سیاه‌پوشی که نقاب به صورت داشتند از آن پیاده شده راننده را دستگیر و به جای دوری منتقل کردند و شروع به بازرسی اسباب و اثاثه دختر کردند. بعد از آن یک جعبه کوچک را از داخل آن خارج کردند و به او گفتند شما حامل مواد ممنوعه هستید.
در میان حیرت و وحشت آناستازیا یک زن پلیس خطاب به این دختر گفت شما متهم به حمل مواد مخدر هستید، ماموران پلیس فریاد هم می‌کشیدند: «بازی تمام شد اعتراف کن»، اما او همچنان می‌گفت: «شما اشتباه می‌کنید من کاری نکرده‌ام.»
بعد از چند دقیقه یکی از افراد نقاب‌پوش به نزدیک او آمد جعبه را باز کرد و از داخل آن یک جعبه کوچک‌تر را درآورد، در مقابل آناستازیا زانو زد، حلقه ازدواج را از داخل آن خارج کرد، نقاب را از چهره برداشت و به آناستازیا گفت: «با من ازدواج می‌کنی؟» و بدین شکل سناریوی سرگئی به طور کامل به انجام رسید و نامزد بیچاره‌اش را تا سرحد سکته پیش برد.
در این دعوتنامه آمده است: شما را برای حضور در عروسی‌مان دعوت می‌کنیم، اگر مایل به حضور هستید حداکثر تا 10 سپتامبر به اطلاع ما برسانید. اگر پاسخی از سوی شما نرسید و بعد از آن تصمیم به حضور داشتید، حتماً با خود یک صندلی و یک ساندویچ بیاورید.
بسیاری از کاربران فضای مجازی از اقدام این زوج حمایت کردند و آن را صحیح دانستند.
از سوی دیگر یک دختر جوان روس در مراسم خواستگاری با عجیب‌ترین حادثه عمر خود مواجه شد.
«آناستازیا» که قصد داشت به دیدن دوست خود «سرگئی» در سن‌پترزبورگ برود با پیام او مواجه شد مبنی بر اینکه قادر به حضور در فرودگاه نیست و یکی از دوستانش برای استقبال به فرودگاه می‌رود.
تا اینجا همه چیز عادی بود، آناستازیا به همراه این فرد سوار ماشین شدند و به سوی محل سکونت سرگئی حرکت کردند که ناگهان در میانه راه یک خودرو راه را بر آنها بست، افراد سیاه‌پوشی که نقاب به صورت داشتند از آن پیاده شده راننده را دستگیر و به جای دوری منتقل کردند و شروع به بازرسی اسباب و اثاثه دختر کردند. بعد از آن یک جعبه کوچک را از داخل آن خارج کردند و به او گفتند شما حامل مواد ممنوعه هستید.
در میان حیرت و وحشت آناستازیا یک زن پلیس خطاب به این دختر گفت شما متهم به حمل مواد مخدر هستید، ماموران پلیس فریاد هم می‌کشیدند: «بازی تمام شد اعتراف کن»، اما او همچنان می‌گفت: «شما اشتباه می‌کنید من کاری نکرده‌ام.»
بعد از چند دقیقه یکی از افراد نقاب‌پوش به نزدیک او آمد جعبه را باز کرد و از داخل آن یک جعبه کوچک‌تر را درآورد، در مقابل آناستازیا زانو زد، حلقه ازدواج را از داخل آن خارج کرد، نقاب را از چهره برداشت و به آناستازیا گفت: «با من ازدواج می‌کنی؟» و بدین شکل سناریوی سرگئی به طور کامل به انجام رسید و نامزد بیچاره‌اش را تا سرحد سکته پیش برد.
منبع:
dailymail
ارسال نظر