چند نکته درباره «رفتار غیر منصفانه» پیرامون یک رویداد تلخ
پارسینه: خبر حادثه تلخ پیرامون محمد علی نجفی و همسر دومش بیش از آن چیزی که تصور می شد رسانه ای شد. البته دلیل مهم آن این بود که فرد متهم «نجفی» به دلیل ارتکاب به قتل و آنهم از جایگاهی که مردم او را سالها به عنوان مرد و رجل با سابقه سیاسی و فرهنگی می شناسند اهمیت دوچندان پیدا کرد. اما همین کافی بود تا برخی رفتارهای غیر ضروری به حواشی عجیب و غریب خبری دامن بزند.
علی علیزاده -تحریریه پارسینه| خبر کوتاه بود و اما هولناک. دکتر نجفی با شلیک گلوله همسر دومش را کشت!
در این روزها چه روایت و قضاوتهایی از حادثهای که پیرامون یکی از دولتمردان سابق و شاید سرمایههای نظام افتاده، نشد!
ایکاش بیشتر از اینها منصف بودیم.
از لحظهای که خبر این حادثه تلخ به بیرون از یکی از آپارتمانهای برج دوبرال سعادت آباد درز پیدا کرد، شاید رسانههای بیطرف بین المللی فراتر از انتظاری که میرفت، این خبر را به جهان مخابره کردند. خبری که وزن آن شاید متعادلتر از رسانههای داخلی بود و اهمیتش فقط در این حد که یکی از اعضای سابق کابینه خاتمی و روحانی و البته مدیر سابق کلانشهری همچون تهران دست به جنایتی هولناک زده است.
اما رسانههای داخلی که برخی هم با شیطنت و برخی هم از روی عقده گشایی پیرامون این واقعه نوشتند و تحلیل کردند را چه باید گفت؟ رسانههایی که در صف بندی جناحی نجفی را به لکه ننگ روحانی در کارنامه دولت تشبیه و حمله و حمله کردند!
محمدعلی نجفی امروز در جایگاه متهم، همانطور که همسر سابقش هم تأکید کرده، همچنان با متانت و آرامش خاصی رفتار میکند. شاید هیجان و سراسیمه بودن عوامل تلویزیون و مجری معروفش که از این دست حوادث جنایی را پوشش میدهند، آنقدر حاشیه تولید کرد که خود نجفی از زمان ورودش به آگاهی تا پوشیدن لباس زندان، اسیر حاشیه نشد.
حاشیههای عجیب و غریب که رئیس پلیس را مجبور به توضیحاتی به افکار عمومی کرد. از نحوه و چگونگی پذیرایی و احترام به محمدعلی نجفی در ماه مبارک رمضان تا سایر حواشی که لاشخورهای ضد انقلاب بر روی آن موج سواری کرده و برای خود به نحو احسن از این آب گل آلود ماهی صید کردند.
انتشار محتوای غیر منصفانه و متنوع شامل تیکهها و متلکهای متوالی که پلیس و عوامل زحمتکش ناجا را به باد تمسخر گرفتند که چرا از متهم پذیرایی شده و چرا مقام ارشد پلیس به سیاستمدار کهنه کار و البته «قاتل» ادای احترام کرده در حالیکه «اگر» مردم عادی چنانچه در یک گوشه خیابان دست به اعتراض بزنند و یا در ایام روزه داری، در گوشه و کناری حتی مبادرت به نوشیدن آب میوه کنند به بدترین وجه ممکن، توسط پلیس تنبیه میشوند!
و خلاصه اینکه چرا اسلحه و آلت قتالهای که احتمالاً با سماجت مجری سیما، برای نمایش مقابل دوربین قرار گرفت، بجای اینکه در لابراتوآر تخصصی پلیس جنایی باشد، در دستان مجری خبرهای جنایی و قضایی صدا و سیما باید قرار گیرد؟
قطعا اگر عوامل حاضر در صحنه سیما با تکیه بر امتیازی که برای حضور در محلهای ممنوعه و مکانهایی که حضور سایر خبرنگاران در آنجا میسر نیست، اندکی وقت شناسی و قدرشناسی را چاشنی کارشان می کردند و با انتخاب روشی علمی در پی تهیه گزارش از متهم بر میآمدند، بسیاری از این حواشی اصلاً پیش نمیآمد. عجله و شتابزدگی برای تهیه گزارش از فردی که هم ذاتاً آرام است و هم ( در آن لحظه ) تعادل روانی مناسب ندارد و هم اینکه با پای خودش به پلیس مراجعه کرده اصلاً توجیه علمی و ژورنالیستی نداشته و ندارد.
روش نمایش اسلحه توسط مجری سیما، به ذهن هر بینندهای که از جزئیات حادثه خبر ندارد، این موضوع را متبادر میکند که این تفنگ با خشاب پر در جریان یک جست و جوی طولانی پلیسی و بر پایه یک درگیری تن به تن از قاتل فراری کشف و ضبط شده است!
از سوی دیگر اصلا تصور کنیم از محمد علی نجفی در ساعت غیر یا نزدیک به افطار پذیرایی هم شده باشد، هر روانشناس و آسیب شناس اجتماعی میداند که فرد متهم در چنین شرایطی به غیر از عذر موجه شخصی که به هیچ احدی ارتباط نداشته، چه به دلیل ارتکاب به گناه کبیره و چه به لحاظ حضور در شهر دیگر و سفر و چه به لحاظ افت فشار و عدم تعادل روانی، قاعدتاً نمیتوانسته روزه باشد و باید رفتار پرسنل انتظامی که بر پایه رافت اسلامی با متهم صورت گرفته ستود و از آن تقدیر کرد.
در همین راستا البته انتقادهایی هم به رفتار توام با حیا و احترام مدیران ارشد پلیس، در خصوص همکاری صمیمی با عوامل سیما در شبکههای اجتماعی و در بین کاربران وجود داشته و دارد. اینکه اساساً چرا بدون تأمل و تدبیر بیشتر، فضا را برای بهره برداری آماتورگونه عوامل سیما که به این شدت پتانسیل تولید حاشیه دارند، مهیا میکنند.
از سوی دیگر چقدر گمانه زنیهای مختلف و پیش بینیهای عجیب و غریب در مورد اساس و منشا این حادثه، نسبتها و برچسبهای ناروا و غیر کارشناسی به مرحومه میترا استاد و از سوی دیگر کشاندن جزئیات حادثه به سمت بازیهای سیاسی و امنیتی شد. رفتاری که حاصل بی برنامگی و تشنگی ذاتی مردم و عوامل رسانههای داخلی در پرورش شایعه و دامن زدن به اخباری میشود که جو ملتهب جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده و نتیجه منفی و باطل در پی خواهد داشت.
پیرامون این واقعه تلخ حرف و حدیث فراوانی است، بنظر میرسد یکی از مهمترین علل حجم انبوه واکنشها در میان مردم و رسانهها درباره این رخداد تأسف بار این باشد که فرد متهم و قاتل شخصیتی شناخته شدهای است که باورش برای افکار عمومی و افرادی که نجفی را به لحاظ حیا و نجابت از نزدیک میشناسند سخت و دشوار کرده است.
اما باید قبول کرد اگر نجفی در یک انسداد روحی و روانی برای خاتمه به مشکلات شخصی خود در مسیر اشتباهی که در زندگی زناشویی اش برگزیده بود، دست به رفتاری ترسناک و غیر انسانی زده، بسیاری از مردان «هم وزن نجفی» در مقام و رتبههای گوناگون، این روزها با نون آغشته به خون ملت ارتزاق میکنند. کسانی که بوی تعفن رانت و دزدی آنها از بیت المال، تنفس را برای مردم سخت و خواب آسوده را از ملت سلب کرده است.
البته از حق هم نباید گذشت که اگر تکاپوی عوامل قضایی و تیز بینی قوه قضاییه نبود، چه بسا برخی از این انگلهای اقتصادی و زالوهای فاسد سالیان سال در سایه دلمشغولی، گرفتاری در حواشی زندگی و مسائل و دردسرهای روزمره عوام به رفتار دهشتناک خودشان ادامه میدادند!
محمد علی نجفی به عنوان یک نخبه علمی و دولتمرد سابق نظام و سیاستمدار کهنه کار، امروز با اتهام سنگینی روبروست. ممکن است فردا هم ابعاد تازهای از جزئیات، علت و علل ماجرای حادثهای که رخ داده روشن و افشا شود. اما در نهایت باید قبول کرد قسمت بزرگی از این حادثه و شاید کل این واقعه دارای ویژگیهایی است که به زندگی خصوصی چند خانواده پیوند خورده و لزوم رعایت احترام به این حریم، رفتاری انسانی و خدا پسندانه است.
پرداختن به این دست موضوعات برای پر کردن کنداکتور خبری، جلب دنبال کننده و تکثیر کاربر در فضای مجازی کاری زشت و غیر اخلاقی است. در این چند روز به اندازهای که افکار عمومی از جزئیات حادثه و، اما و اگرها سیراب شود، خبر منتشر شده و بهتر است بگذاریم قوه قضاییه و عوامل امنیتی و قضایی در کمال آرامش به این موضوع ورود کرده و وظایف خود را انجام دهند.
خوب بود دادا اما ایکاش میگفتی چرا پلیس دنباا اسلحه بدونمحوز نرفته بود تا ازش بگیره
حالا من متوجه میشم که چرا آمریکا میگه که به ایران حمله نظامی نمی کند. با وجود این همه نفوذی در دستگاه های دولتی مختلف نیازی به این کار ندارد.
در خبرگزاری ؛ بانک مرکزی و ..... ...همه تهدید ها متوجه مردم و نه دولت ایران است.
من یک سوال دارم از شما
اولا اگر همچنین حادثه و جنایتی را یک رجل سیاسی اصولگرا یا
یک اصولگرای عادی انجام داده بود روزنامه های زنحیره ای اصلاحطلب
و رسانه های معاند خارجی چه میکردند؟!
ثانیا جناب نجفی یک شخصیت مشهور هست و قبل از اینکه صدا و سیما
بخواهد خبر جنایتش را مخابره و موشکافی کند
تمام خبرگزاری ها و سایت های کشور و حتی برخی رسانه های بیگانه
این ماجرا را نقل و مخابره کردند
لذا اصلا معقول نیست که رسانه ملی به این اعتبار و پر بینندگی
بخواهد در این ماجرا سکوت کند
اگر رسانه های مفید و معتبر در حوادث مهم خبری سکوت کنند
قهرا رسانه های
غیر حرفه ای و مضر اخبار را با کم و زیاد و تحلیل های جهت دار خودشان
نقل میکنند
دیگه سعی میکنم تصاویر صدا و سیما را نبینم
برو بابا
حالا اگه پوشش نمی دادن می گفتید:
ای صدا و سیمای بی عرضه
چرا وقتی همه مردم تو شبکه های مجازی دنبال خبرن پوشش نمی دیدید؟