خرید جنگنده از پاکستان، کشوری نه چندان دوست و برادر
پارسینه: یک خرید کلان تسلیحاتی از اقتصاد ورشکستۀ پاکستان نه تنها یک خرید بد اقتصادی و تکنولوژیکی، بلکه کمک به بازیگری است که در حساسترین شرایط و به شکلی که حتی در تاریخ خود پاکستان کمسابقه است، رقیب منطقهای ایران را به روشنی بر ایران اولویت بخشیده است.
هفتۀ گذشته برخی از رسانههای پاکستانی خبری را منتشر کردند که بر اساس آن ایران «قصد دارد» از پاکستان جنگندۀ JF-۱۷ خریداری نماید. بعدتر، برخی دیگر از رسانهها به نقل از امیر حاتمی مدعی شدند که صحبتهایی انجام شده است و ایران در نمایشگاه IDEAS کراچی با طرف پاکستانی قرارداد بسته و سال آینده این هواپیماها در اختیار نیروی هوایی سپاه پاسداران قرار خواهند گرفت.
جنگندۀ مورد بحث، از دستۀ جنگندههای سبک چندمنظوره دفاعی است که توان عملیات هوایی و نیز هدف قرار دادن اهداف زمینی را دارد و ابتدا توسط چین طراحی و ساخته و بعدتر، فناوری آن به پاکستان نیز انتقال داده شد. گفته شده است که این جنگندهها بر مبنای جنگندههای سری F. دهۀ پنجاه امریکا طراحی و توسعه داده شده است و حتی در حال حاضر هم حدود ۴۰ درصد از ساخت آنها در چین انجام میشود و پاکستان حدود ۶۰ درصد از مراحل ساخت را در اختیار دارد. هرچند مقامهای پاکستانی مدعی شده اند که تا کنون از یازده کشور برای تحویل این جنگندهها سفارش گرفته اند، به جز نیجریه مشخص نیست چه کشورهای دیگری مشتری این هواپیما هستند. حتی چند سال پیش، بحث خرید JF-۱۷ توسط نیروی هوایی مالزی در جریان بود که بعدتر مالزی آن را انکار کرد. در هر حال، توجه به چند نکتۀ فنی در زمینۀ این خبر ضروری است:
- این جنگندهها، حتی در صورت برخورداری از کارایی لازم، برای ایران ارزان تمام نخواهد شد. برآورد شده است که هزینۀ هر جنگندۀ JF-۱۷ حدود سی میلیون دلار باشد؛ این در حالی است که در مقام مقایسه، یک جنگندۀ F-۱۶ لاکهید مارتین که ارتشهای بسیاری در سرتاسر جهان، از جمله ارتشهای کشورهای پیشرفتهای مانند ایتالیا، لهستان، ترکیه، اسرائیل و بلژیک از آن استفاده میکنند، حدود ۲۸ میلیون دلار تمام میشود. همچنین، جنگندۀ سوخو ۳۰ روسیه نیز که گفته شده در کنار F-۳۵های امریکایی و رافائلهای فرانسوی، پیشرفتهترین جنگندههای موجود هستند حدود ۳۷ میلیوندلار تمام بابت هر پرندۀ آن هزینه به همراه خواهد داشت.
- یک نکتۀ مهم در مورد ناوگان نیروی هوایی یک کشور، به ویژه زمانی که آن کشور تولید کنندۀ جنگنده نیست، هزینههای نگهداری (Maintenance) و تعمیرات (Overhaul) جنگندهها است. بر اساس نظر کارشناسان نظامی، صرف نظر از اینکه در برخی مدلها مانند F-۱۴ امریکایی و میگهای روسی این هزینهها در مقایسه با دیگر نمونهها بالاتر است، نکتۀ مهم این است که در صورتی که نیروی هوایی یک کشور از فناوریهای مختلفی از تولیدکنندگان متفاوتی در ناوگان خود استفاده کند، این هزینهها به شکل تصاعدی افزایش پیدا کرده و گاه از صرفۀ اقتصادی خارج میشوند. ایران در حال حاضر هم میگ در ناوگان هوایی خود دارد و هم F-۱۴؛ در صورتی که خرید JF-۱۷ واقعیت داشته باشد، فناوری سوم چینی نیز به این مجموعه افزوده خواهد شد و این هزینههای نگهداری و تعمیر ناوگان هوایی ایران را که همین الان هم فرسوده و در نتیجه پرهزینه است را به شکل نگرانکنندهای بالا خواهد برد.
- گفته شده ظرفیت تولید پاکستان سالیانه ۲۴ دستگاه از این جنگندهها است. اگر ادعای مقامهای پاکستانی را بپذیریم که ۱۱ کشور برای خرید این جنگنده سفارش دادهاند و این صحبت که قرار است جنگندههای خریداری شده توسط ایران سال آینده وارد ناوگان شوند هم صحت داشته باشد، در اینصورت یا تحویل آنها (هر تعداد که باشند) تا سال آینده به لحاظ عملیاتی توسط شرکت سازنده ممکن نیست و یا اینکه قرارداد نیروی هوایی سپاه با طرف پاکستانی از مدتها پیش و بدون آنکه خبری به بیرون درز کند بسته شده است.
اما نگرانیهایی که در مورد این قرارداد وجود دارد تنها ناظر بر جنبههای فنی آن نیست. به طور قطع نیروی هوایی ایران حلقۀ ضعیف نیروهای نظامی کشور است و مدتهاست نیاز به ترمیم و بازسازی آن احساس میشود. همچنین، طبیعی است که به دلیل شرایط موجود، ایران دسترسی به فناوری امریکایی که بهترین نمونههای موجود در بازار است ندارد. با این حال، با توجه به اینکه مدتهاست صحبت از خرید سوخو ۳۰ روسی توسط نیروی هوایی ایران میشود، حرکت به سمت جنگندههای پاکستانی آن هم با قیمت کمابیش مشابه به این معنی است که کشور از فناوریهای درجه یک و دوی امریکایی و روس نزول کرده و وادار شده است که به فناوریهای درجه سه و چهار چینی و پاکستانی قناعت کند و این برای نیروی هوایی یک کشور که قلب تپندۀ دفاعی آن به شمار میآید خبر خوبی نیست.
همچنین، اگر این قرارداد عملیاتی شود، به این معنی است که روسیه، قاعدتاً به دلیل فشار امریکا و اسرائیل و عربستان، تصمیم گرفته که از فروش جنگندههای سوخو به ایران، خودداری کند. این مسئله نیز صرفنظر از پیامدهای تکنولوژیکی که به آن اشاره شد، نشان از آن دارد که نزدیکترین شریک سیاست خارجی کشور، آن هم در حالی که خود در تنشآلودترین وضعیت ممکن با امریکا و اروپا به سر میبرد هم حاضر به فروش تسلیحات متعارف به ایران نیست.
تکرار پروژۀ S-۳۰۰، تنها تکرار این پیام هشدار جدی است که جایی، کُمیت چیزی میلنگد و برخی از سیاستهای ایران نیاز به بازنگری دارد. اما این هشدار تنها نظر به روابط ایران و روسیه نیست. مورد پاکستان دست کم به اندازۀ مورد روسیه جالب است. عمران خان که قرار بود خاری در چشم عربستان باشد و از پیروزی وی در انتخابات به عنوان شکست عربستان یاد میشد، تا کنون چندبار به عربستان و امارات، رقیبهای منطقهای ایران که قرار بود پاکستان عامل موازنهگر در روابط بین آنها باشد سفر کرده (یک سفر او به عربستان در جریان کنفرانس بینالمللی سرمایهگذاری عربستان و در حالی صورت گرفت که بسیاری از مقامهای بینالمللی، به دلیل قتل جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول این کنفرانس را تحریم کرده بودند) و هنوز به تهران نیامده است. این در حالی است که رئیس جمهوری روحانی نخستین کسی بود که پیروزی وی را تبریک گفته و او را به تهران دعوت کرده بود.
یک خرید کلان تسلیحاتی از اقتصاد ورشکستۀ پاکستان نه تنها یک خرید بد اقتصادی و تکنولوژیکی، بلکه کمک به بازیگری است که در حساسترین شرایط و به شکلی که حتی در تاریخ خود پاکستان کمسابقه است، رقیب منطقهای ایران را به روشنی بر ایران اولویت بخشیده است. این مسئله و دیگر دغدغههای سیاسی و تکنولوژیکی مرتبط با این مسئله، مواردی هستند که مقامهای ایرانی باید راجع به آنها صحبت کرده و افکار عمومی را توجیه نمایند.
نویسنده: حامد عسگری- دکتری روابط بینالملل و پژوهشگر جنوب آسیا
منبع: اینترنشنال
بفرمایید در شرایط تحریم چطور میتوان اف16 خرید وقتی نمیشود پس گزینه های دیگر اهمیت پیدا میکند جنگنده چندمنظوره هم توانایی مانور در هر شرایطی را دارد که این هم خودش مزیتی است
مثل همیشه یک سیاست خارجی اشتباه .....اخه خرید هواپیما اونم از پاکستان؟
با سلام
پیشنهاد میکنم این موضوع در قالب یک مناظره با حضور نظامیان ، سیاسیون و اقتصادانان به بحث کشیده شود. با تشکر
حالا نوبت باج دادن به پاکستانه شاید سربازان ما رو آزاد کنن
اضافه کنید حملات مرزی را!!!