گوناگون

"حاجی واشنگتن" چطور ساخته شد؟ + دیالوگ های ماندگار

"حاجی واشنگتن" چطور ساخته شد؟ +  دیالوگ های ماندگار

پارسینه: فکر و ذکرمان شد کسب آبرو. چه آبرویی ؟مملکت رو تعطیل کنید. دارلایتام دایر کنید درست تره . مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه می آید. قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد می کند، نفوس حق النفس می دهند. باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم.

به گزارش پارسینه، حاجی واشنگتن فیلمی از علی حاتمی است که در سال ۱۳۶۱ در ایران ساخته شد و همان سال توقیف شد. این فیلم داستان زندگی غم‌انگیز حسینقلی خان صدرالسلطنه -‏اولین سفیر ایران در بلاد«آمریک»- را روایت می‌کند.

در سال 1306 هجري قمري حاج حسينقلي خان نوري صدرالسلطنه، از سوي ناصرالدين شاه با سمت نخستين ايلچي (سفير) ايران در ايالات متحده آمريكا به همراه مترجمش ميرزامحمود راهي آن ديار مي شود. به دستور حسينقلي خان كه از ملاقات با وزير خارجه و رييس جمهور وقت آمريكا ذوق زده شده، ساختمان بزرگي به عنوان سفارتخانه اجاره مي شود و چند خدمتگزار نيز استخدام مي شوند. حسينقلي خان و مترجمش از هتل پارادايز به آنجا نقل مكان مي كنند. ميرزامحمود ـ كه در واقع به منظور تحصيل طب با ايلچي همراه شده ـ حاج حسينقلي خان را كه در سفارت هيچ مراجعه كننده اي ندارد ترك مي كند و به دانشگاه مي رود. به تدريج بودجه سفارتخانه قطع مي شود و حاجي به ناچار خدمتگزاران را اخراج مي كند.

حاجي كه از دوري دخترش سخت بي تاب است و احساس تنهايي مي كند، رييس جمهور را در لباس ساده يك كابوي در سفارتخانه مي بيند و پذيرايي كاملي از او مي كند و گزارش اين ديدار را با جزييات ثبت مي كند، اما در پايان درمي يابد كه رييس جمهور پس از پايان دوره رياست جمهوري اش انتخابات را به رقيب واگذار كرده و حالا كشاورزي است كه به دليل علاقه به پسته ايراني، آمده تا روش كاشت و برداشت آن را از حاجي بپرسد.

مراجعه كننده بعدي سفارتخانه يك سرخ پوست فراري است كه براي پناهنده شدن به حاجي روي آورده است. حاجي زير فشار دولت آمريكا و نيز ميرزامحمود ـ كه ادامه تحصيلش را به دليل رفتار حاجي در خطر ديده ـ قرار مي گيرد؛ اما تسليم نمي شود. سرانجام با فراخوانده شدن حاجي به وطن، مأموريت اولين سفير تحقيرشده اي كه خود را يك تبعيدي به مكاني دور از كشور مي پندارد، به پايان مي رسد. در تهران مقامي تازه براي حاجي در نظر گرفته شده است.

به گزارش پارسینه، فیلم حاجی واشتنگتن باید در آمریکا ساخته می‌شد ‏اما به دلیل مشکلات سیاسی ۲ کشور گروه سازنده ناچار شدند فیلم را در ایتالیا دنبال ‏کنند. عزت‌الله انتظامی در گفت وگویش با جیرانی هنگام نمایش تلویزیونی فیلم از اقامت ‏طولانی مدت عوامل در ایتالیا (نزدیک ۵ ماه) اشاره می‌کند که فیلم با مشکلات مالی ‏فراوان همراه شده بوده است. حاتمی فیلم نامهٔ هر سکانس را شب قبلش می‌نوشته و از ‏زیر در بستهٔ اتاق انتظامی در هتل، به او می رسانده است!

سرانجام فیلم بعد از ‏گذشت سالها از زمان اولین نمایشش در اولین جشنوارهٔ فجر، در سال ۷۷ به نمایش عمومی درآمد. موسیقی فیلم ‏هم توسط محمد رضا لطفی ساخته شد. تنها شخصیت فیلم عزت الله انتظامی در نقش ‏حسین قلی خان (حاجی واشنگتن) است که موقعیت کمیکش در ابتدای فیلم، هرچه ‏جلوتر می‌رود، تراژیک تر و غمبارتر می‌شود. ‏

فیلم در سال ۱۳۶۱ فقط اجازهٔ نمایش در جشنوارهٔ فجر را پیدا کرد و بعد از آن توقیف بود و در زمان حیات علی حاتمی اجازهٔ نمایش پیدا نکرد. سرانجام در سال ۲۰ خرداد ۱۳۷۷ به نمایش عمومی درآمد و چندین بار از تلویزیون پخش شد.

چند دیالوگ ماندگار این فیلم علی حاتمی :


فکر و ذکرمان شد کسب آبرو. چه آبرویی ؟
مملکت رو تعطیل کنید. دارلایتام دایر کنید درست تره .
مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه می آید.
قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد می کند، نفوس حق النفس می دهند.
باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم.
میر غضب بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهل تر .
ریخت مردم از آدمیزاد برگشته. سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده.
چشم ها خمار از تراخم است.
چهره ها تکیده از تریاک.
خلق خدا به چه روز افتادند از تدبیر ما؛ دلال، فاحشه، لوطی، لـله، قاپ باز، کف زن، رمال، معرکه گیر، گدایی که خودش شغلی است.
ملیجک در گلدان نقره می شاشد.
چه انتطاری از این دودمان با آن سرسلسله آخته ؟
حقیقتا ما تمدنی کهن داریم یا کهنه!

***

آئین چراغ خاموشی نیست، قربانی خوف مرگ ندارد، مقدر است. بیهوده پروار شدی، كمتر چریده بودی بیشتر می‌ماندی، چه پاكیزه است كفنت، این پوستین سفید حنابسته، قربانی، عید قربان مبارك، دلم سخت گرفته، دریغ از یك گوش مطمئن، به تو اعتماد می‌كنم همصحبت. چون مجلس، مجلس قربانی است و پایان سخن وقت ذبح تو، چه شبیه چشم‌های تو به چشم‌های دخترم، مهرالنساء، ذبح تو سخته برای من

***
دیلماج من و خدا نباش، خدا به هر سری داناست ...
از بخت ما یک جاسوس نیست این همه جانثاری را به عرض برساند

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار