گوناگون

سوریه و الجزیره، کدام برنده می‌شوند؟

دیپلماسی ایرانی نوشت:

حضور مردم ستم‌دیده عرب در اعتراض به حکام مستبد یک طرف حضور شبکه‌های خبری به ویژه العربیه و الجزیره در پوشش اخبار، خط‌دهی و هدایت افکار عمومی عربی در طرف دیگر، همگی با هم معادله فعلی خاورمیانه را رقم می‌زنند. در این میان نقش شبکه خبری الجزیره بیش از دیگر رسانه‌ها رخ نمایی می‌کند. در تحولات تونس، مصر، لیبی و یمن حضور شبکه خبری الجزیره را به خوبی شاهد بودیم. حضور الجزیره به اندازه‌ای پررنگ بود که به آن لقب "دیپلماسی الجزیره" دادند. سوریه نیز از این قاعده مستثنی نیست. پوشش اخبار و رخدادهای تحولات سوریه به اندازه‌ای پررنگ است که اکنون بسیاری از کارشناسان می‌پرسند که برنده جنگ الجزیره و بشار اسد کیست؟

پایگاه خبری تحلیلی ایلاف در یادداشتی به همین موضوع پرداخته و می‌نویسد: باید اعتراف کرد که بسیاری از سیاستمداران و فعالان سیاسی نسبت به همکاری با شبکه خبری الجزیره محتاط هستند و شیوه فعالیت‌های آن باعث نگرانی‌شان می‌شود. نمی‌توان چندان به این تحلیل کسانی که در توجیه عملکرد الجزیره می‌گویند، سیاست‌هایش پراگماتیک و عقلانی است، توجه کرد. واقعیت ثابت کرده است که الجزیره بسیاری از اخبار و تحلیل‌های دروغ را نیز در قالب واقعیت به خورد بینندگان خود می‌دهد. در ماه‌های اخیر الجزیره حامی مردم مظلوم عرب علیه حاکمان ظالم و مستبدشان بوده است که توانسته حمایت بسیاری از مردم و روشنفکران را به دنبال خود داشته باشد.ادامه….

در ادامه این یادداشت آمده است: در طول دو سال گذشته انتقادهای صریح و بی‌پرده‌ای علیه الجزیره شده است. اوج این اتهام‌ها ماه‌های اخیر بود که بسیاری الجزیره را به فرافکنی و پوشش غیر واقعی تحولات لیبی و سوریه متهم کردند. اگر چه واقعیت به ما می‌گوید که این سوریه و لیبی بودند که مانع پوشش دادن تظاهرات مردمی علیه دیکتاتوری‌های عرب بودند. البته شاید این مسئله در قبال سوریه رنگ و بوی دیگری داشته باشد. مسئله سوریه تا به آن جا حساس شد که بسیاری از فعالان سیاسی و اهالی فرهنگ بر خلاف دیگر جوامع عربی در کنار دولت سوریه ایستادند و الجزیره را به گنده‌گویی و تشویش واقعیت متهم کردند. استعفای جمعی از کارکنان شبکه الجزیره دلیل روشنی بر این ادعا است ولی همین اتفاق هم باعث نشد که الجزیره دستاوردی در تحولات عربی نداشته باشد، به گونه‌ای که اکنون بسیاری از تحلیلگران بر این اعتقادند که اگر الجزیره نباشد حرکت اعتراضی در سوریه به شدت کند خواهد شد.

نویسنده این یادداشت سپس می‌نویسد: البته این بدان معنا نیست که دستاوردهای سیاسی و رسانه‌ای منحصرا از آن الجزیره بوده است. شبکه‌های العربیه، بی‌بی‌سی عربی و الجزیره انگلیسی نیز هر کدام به نوبه خود آن دستاوردهایی را که می‌خواستند از این انقلاب‌ها به دست بیاورند به دست آوردند. اگر چه همانند الجزیره در آن حد و تنوع کارشناسان در مقابل دوربین نیاوردند که البته می‌تواند به سیاست‌های ویژه هر رسانه باز گردد و این نکته باعث شد تا الجزیره از این فرصت نهایت استفاده را برده و میدان‌دار تحولات شود.

در ادامه این یادداشت به نقشی که الجزیره از بدو تاسیس تا کنون داشته اشاره شده و آمده است: الجزیره از سال ۱۹۹۶ که تاسیس شد نقشی موثر در جامعه عربی داشته است. این نقش نه فقط تاثیر فرهنگی بلکه ارائه رویکردها و موضوعاتی بوده که پیش از این خط قرمز در جهان عرب محسوب می‌شدند و الجزیره برای نخستین بار به سراغ آنان می‌رفت، این شجاعت باعث شد تا الجزیره به جایگاه نخست شبکه‌های موجود در جهان عرب و حتی در سطح جهان برسد. اگر چه از آن طرف دشمنان الجزیره را نیز افزایش داد به گونه‌ای که بسیاری از دیکتاتورهای عرب این شبکه را تنها دشمن خود دانستند. ولی این مسئله باعث نشد تا الجزیره میدان را خالی کند، این شبکه ضمن ادامه فعالیت‌های رسانه‌ای‌اش کاری کرد که تعقل و بحث‌های نظری تازه‌ای در جهان عرب شکل بگیرد که حتی اسرائیل نیز از گزند آن در امان نماند.

در ادامه این یادداشت آمده است: در وضعیت فعلی همه تمرکز الجزیره بر روی سوریه است. الجزیره به پخش تصاویر آن چنان دل‌خراشی از سوریه پرداخته که شبکه های اروپایی و امریکایی از پخش آن اجتناب می‌کنند. از این رو است که بسیاری از منتقدان الجزیره را متهم کردند که انقلاب‌ها را پوشش نمی‌دهد بلکه مردم را تحریک کرده و تلاش در القای پیگیری یک خط خاص به تظاهرکنندگان دارد. به عبارت دیگر الجزیره توانست مردم و افکار عمومی را علیه حاکمانشان در دمشق و طرابلس تحریک کند. الجزیره برای رسیدن به اهدافش از شبکه‌های اجتماعی اینترنتی مثل یوتیوب و تویتر نهایت استفاده را برد و در همین راستا بود که وضاح خنفر، مدیر عامل شبکه در یکی از برنامه‌های الجزیره انگلیسی گفت که این شبکه تلاش می‌کند عادلانه و با صداقت و دقیق عمل کند تا صدایش به گوش ملت برسد. وی در این مصاحبه انتقادهایی که به الجزیره وارد می‌آورند را رد کرد و گفت این که به ما می‌گویند ما در بحرین پوشش خبری نداشتیم و توازن عملی را در آن جا رعایت نکردیم صحیح نیست، ما هر جا که لازم بوده از فضاهای اجتماعی مثل فیس بوک، تویتر، تصاویر ارسالی از طریق موبایل و یوتیوب برای پوشش تصاویر مرتبط کمک گرفته‌ایم.

در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: در ابتدا الجزیره چندان توجهی به تحولات سوریه نکرد اگر چه سوریه نیز گمان نمی‌کرد الجزیره بخواهد علیه آن وارد عمل شود. اما با گذشت مدت زمان کوتاهی الجزیره بخش عمده اخبار خود را به پوشش تحولات سوریه اختصاص داد که باعث همراه شدن افکار عمومی سوریه و جامعه عربی با آن شد. همچنین حمله ارتش به شهرها را برای نخستین بار شبکه الجزیره پخش کرد. از سویی این ادعا را که ارتش و نیروی دریایی سوریه طی چهل سال گذشته هیچ گلوله‌ای به سمت اسرائیل شلیک نکردند را نیز الجزیره در بوغ و کرنا کرد.

در پایان این یادداشت آمده است: افراد و دولت‌های بسیاری هستند که از دولت قطر بابت برنامه‌های شبکه الجزیره شکایت کرده‌اند. دولت قطر و وزارت امور خارجه آن این شکایت‌ها را رسما رد کرده و الجزیره را شبکه‌ای مستقل دانسته است اما کیست که نداند الجزیره با دو شبکه عربی و انگلیسی‌اش نفوذ و تاثیر بسیار زیادی به قطر و نقش‌آفرینی‌های آن در پرونده‌های مختلف داده است. حمایت تمام و کمال دولت قطر از شبکه الجزیره شجاعت خاصی را می‌طلبید که دولت قطر انجام داد و اکنون نیز استفاده‌های آن را می‌برد. دولت قطر از طریق الجزیره توانست مفاهیم تازه‌ای برای ادبیات دموکراسی و مطالبات مردم انقلابی عربی ترسیم کند و خود نیز در آنها نقش موثر و تاثیرگذاری داشته باشد. در حال حاضر بسیاری می‌گویند که الجزیره در سرنگونی معمر قذافی در لیبی، قبل از آن حسنی مبارک در مصر، زین العابدین بن علی در تونس و علی عبدالله صالح در یمن نقش مهمی داشته است و حالا این پرسش مطرح است که آیا همان دستاوردهایی که شبکه الجزیره از انقلاب در این کشورها به دست آورد را می‌تواند مجددا در سوریه به دست آورد یا دمشق خط پایان مانورهای رسانه‌ای الجزیره و قطر در تحولات اخیر خواهد بود؟

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار