معیار اعتدال در کلام امیرالمؤمنین (ع)
(شماره 106) و مِن حِکمَةٍ لَهُ (عليهالسَّلام )
معیار اعتدال
متن[1] و ترجمه[2]:
نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى بِهَا يَلْحَقُ التَّالِي وَ إِلَيْهَا يَرْجِعُ الْغَالِي
«ما تكيهگاهى هستيم در ميانه، آن كه عقب ماند خود را به آن برساند و آن كه پيشى گرفته به سوى آن بازگشت نمايد».
شرح:
در این حکمت امیرالمؤمنین خود و ائمه معصومین را معیار اعتدال و میانه قرار داده اند تا هرکس خود را با آنها بسنجد. اگر افراط کرده به عقب برگردد و اگر تفریط کرده خود را به آنها برساند. اصولاشيوه اصلي قانون اسلام (قرآن كريم و اهل بيت) اعتدال و ميانه روي است و تحصيل روش اعتدال در تمام ابعاد زندگي، از بزرگترين توصيه، و دستورهاي دين مبين اسلام است، اين ارزش و مقام تا به حدي است كه رعايت آن، موفقيت انسانها را در زندگي دنيوي و اخروي تضمين مي كند.
از آنجايي كه اولا، ائمه اطهار (عليهم السلام) خود، انسان هايي ميانه رو و معتدل بوده و اين روش و مسلك را مطابق با دستورات الهي مي دانستند و ثانيا، به جهت الگو بودن حضرات معصومين براي امت اسلام و تابعين خويش، همواره توصيه و سفارش اكيد مي فرمودند كه ما اهل بيت رسول الله (صلی الله علیه و آله)، امتي معتدل و ميانه رو هستيم و اگر شما در ادعاي تبعيت و پيروي از ما راستين مي باشيد مي بايست همچو ما امتي معتدل و ميانه رو باشيد. امام هشتم، حضرت رضا (علیه السلام) در اين خصوص مي فرمايند:
ما اهل بيت محمد امتي ميانه هستيم كه درك نمي كنند ما را و به ما نمي رسند افرادي كه غلو و افراط و زياده روي مي كنند و افرادي هم كه دنبال رو ما هستند از ما جلو نمي افتند و سبقت نمي گيرند. [3]
اين شيوه معتدل زيستن به حدي مورد توجه است كه حضرات معصومين از افتخاراتشان اين بوده و هست كه متصف به اين رويه و اين مسلك باشند و در اين باره امام باقر(ع) مي فرمايند:
ما امت وسط و ميانه هستيم. [4]
نتيجه آنكه اگر ما خواهان قرار گرفتن در جرگه پيروان و تابعين و شيعيان حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) و اهل بيت طيبين و طاهرين آن حضرت باشيم مي بايست با تاسي به ايشان راه و سيره خود در زندگي را راه تعادل و ميانه روي در تمامي ابعاد زندگي اعم از ابعاد جسمي - روحي و فردي - اجتماعي قرار داده و از افراط و تفريط در هر شكل و جلوه اي از آن اجتناب ورزيم.
---------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
[1]. نهج البلاغه فیض الاسلام ص 1137
[2]. ترجمهشرحنهجالبلاغه(ابنميثم)، ج 5 ، صفحهى 504
[3]. كافي، ج 1، ص 100
[4]. بحار الانوار، ج 22، ص 441
ارسال نظر