گوناگون

۹ دشمن زندگی زناشویی از دیدگاه روانشناسی ازدواج

برای این که زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بی خودی به دنبال راه های معجزهآسا باشیم. ضمن این که باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویاپردازی و ایدهآل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچ گونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد. پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید، شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آنها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا ۹ مورد از آن ها را در ادامه مطلب بیاوریم. البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید.

۱) تلویزیون
تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شکی نداشته باشید! حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی گذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آن قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده اید که وقتی به رختخواب می روید ، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید. تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آن که در این کار زیاد سخت گیری نکرده باشید ، می توانید موافقت کنید که در هفته ، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلویزیون در رابطه میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.

۲) خانه نشینی
ممکن است به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نروید! البته حتما لازم نیست که رستوران های آن چنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید. حالا می توانید غذایی که در منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا این که اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید. فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید. اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید. فراموش نکنید که صله رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید. مبادا طوری رفتار کنید که ببینید دیگر از گردش های دو نفره و شب نشینی های رمانتیک خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را به دست آورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده اید، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلویزیون جدید شما باشد!

۳) ساعات اضافی
دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت تان را با خود به خانه می آورید که حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان و همسرتان نیست! تنها کافی است که کار، تمام زندگیتان را به خود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی می شود که از آن در خانه حرف می زنید. بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی که طبق همان اصل اول، در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آن که توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هرازگاهی کار را از یاد ببرید. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هرگاه به خانه برمیگردید، همان طور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آنها را درون جوراب هایتان بریزید.

۴) رسیدگی به وضع ظاهر
فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان می گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی خیال شوید! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد. پس بهتر است که دست از شوریدگی و نا مرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، از ریخت و پاش کردن در خانه خودداری کنید و به خودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همان گونه که هستید دوست دارد، با این حال چرا سعی نمی کنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان می دهید که حضور او و تاثیری که بر او می گذارید برایتان مهم است.

۵) بی توجهی
یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها ، بی توجهی است. در این جا منظور از توجه کردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلکه تنها نگاه کردن به همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر خوبی در زندگی تان بگذارد. زمانی که همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید; به خصوص زمانی که او را شیک و زیبا می بینید و یا وقتی که او با تعریف های به جا و مناسبش شما را تحت تاثیر قرار می دهد، از او تعریف کنید. زیرا تعریف و تمجید ها همیشه خوشایند هستند ، اما تنها زمانی که درست و به جا به کار برده شوند.

۶) حسادت مفرط
دست از پاییدن و سین جین کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک براساس اعتمادی دوجانبه بنا می شود. شک و بدگمانی های بیش از حد شما ، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل می دهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.

۷) خانواده همسر
نه، مطمئنا تمام خانواده های همسر آن گونه که در فیلم ها به صورت منفی نشان داده می شوند، نیستند. پس سعی کنید که از تلقین منفی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می تواند گرم و صمیمانه باشد. اما نکته مهم آن است که بدانید زمانی که این تفاهم به حد کافی وجود دارد ، چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس می کنید که همسرتان از رفت وآمد های آخر هفته کم کم خسته می شود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی های همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق می کند.

۸) نبود برنامه
تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر گرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آینده تان را بسازید. از برنامه های کوتاه مدت (مکانی که تعطیلات را در آن جا می گذرانید، خرید اتومبیل و...) گرفته تا برنامه های بزرگ تر (بچه دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و...) بی درنگ در مورد آینده تان و اینکه چگونه با آن روبه رو می شوید فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجم تر و شور و شوق پیش روی در زندگی را در شما شعله ور می کند.

۹) سکوت
مطمئنا عدم گفت وگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بی توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که در بالا از آنها نام برده ایم. با این حال، معمولا گفت وگو میان زن و مرد صورت می گیرد، اما هیچ یک از طرفین به حرف های یکدیگر گوش نمی دهند... در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف مقابل تان را بفهمید. درصورت نیاز، بی درنگ از یک روان درمانگر کمک بگیرید. البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است... پس حالا تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است.

ارسال نظر

  • فوزیه سلامت

    خوب

  • سامان میرزائی

    چند اصل حاکم بر روابط زناشوئی

    1- در يک رابطه، هر يک از دو طرف که کمتر عاشق باشد، بيشترين کنترل را بر رابطه دارد. 2-روابط موفق با يافتن يک فرد مناسب و شايسته آغاز نميشوند، بلکه با مناسب و شايسته بودن خود فرد آغاز ميشوند. 3-فردي که در آينده مجذوب وي ميشويم، عمدتاً بر پايه ي چيزي است که ما در رابطه گذشته خود قادر به حل، کنار آمدن و يا دستيابي به آن نبوده ايم. 4-تنهايي و عزت نفس پايين دو عامل بسيار تاثير گذار ميباشند، که بسياري را بر آن ميدارد که در يک رابطه ناسالم وارد گردند. چراکه اين افراد تصور ميکنند يک رابطه ناسالم بهتراز فقدان رابطه و تنهايي است. 5-پول، قدرت، سکس، مذهب، سياست، مصرف سيگار و الکل، بستگان و خانواده از جمله مباحثي ميباشند که مطرح کردنشان جنجال آفرين بوده و معمولاً به کشمکش و مشاجره مي انجامند. 6-زنان عمدتاً مجذوب مرداني ميشوند که قدري از لحاظ احساسي غير قابل دسترس، تودار و خوددار ميباشند، چراکه آنها غير قابل پيش بيني بوده، زنان را به چالش کشانده، و با نيازمند جلوه دادن بي اندازه خود زنان را تحت فشار قرار نميدهند. مردان خيلي مؤدب و دلپذير اطلاعات را خيلي زود فاش ميسازند، و اينگونه مينمايند که "اينکه تو چه کار ميکني و چگونه رفتار ميکني، براي من اهميت ندارد، من کماکان در کنار تو هستم." 7-افراد بطور ناخودآگاه وابسته فردي ميشوند که نيازهاي احساسي آنان را ارضا ميکند. 8-افراد جذب کساني ميشوند که درجاتي از استقلال احساسي و فکري را از خود بروز ميدهند. استقلال مالي و معيشتي نيز به همين منوال. در کل هر قدر وابستگي شما به ديگران در هر زمينه اي کمتر باشد نزد ديگران از احترام، مقبوليت و محبوبيت بيشتري برخوردار خواهيد بود. 9-افراد خواهان چيزي ميباشند که نميتوانند داشته باشند. بنابراين خود را کاملاً در اختيار کسي قرار ندهيد. در همان ابتداي آشنايي تمام اطلاعات شخصي، دانش، استعدادها و عشق خود را براي شريکتان آشکار نسازيد. تمام وقت خود را به شريکتان اختصاص ندهيد و يا خيلي زود به رابطه جنسي تن ندهيد و آن را به بعد از ازدواج موکول کنيد. 10-انسانها تصميمات آگاهانه خود را بر اساس احساسات ناخودآگاه خود اتخاذ ميکنند، سپس تصميمات خود را با استدلالهاي خوشايند توجيه ميکنند. 11-شيفتگي و عاشقي يک نوع وابستگي است. بنابراين براي اينکه فردي را شيفته خود سازيد، بکوشيد نيازهاي احساسي و معنوي وي را برآورده سازيد، تا وي را وابسته خويش کنيد. 12-به خاطر داشته باشيد مردم از انسانهاي فاقد اعتماد بنفس، وابسته، مردد، بدون برنامه، غير ماجراجو و ترسو گريزانند. 13-رفتار ديگران براستي بازتاب نوع تفکر شما نسبت به آنان است. 14-ايجاد اعتماد در رابطه مستلزم آنست که شما به شريکتان اجازه برخورداري از آزادي را بدهيد. 15-به ياد داشته باشيد که کارهايي که انجامشان نميدهيد به همان اندازه ي کارهايي که انجامشان ميدهيد، حائز اهميت و تاثير گذار ميباشند. 16-روابط يک نوع فرايند هستند و نه يک محصول. زندگي يک کلاس درس بزرگ است، و روابط معلمان آن. ما زنده هستيم تا پيوسته بياموزيم، عشق بورزيم، شاد باشيم و به ديگران خدمت کنيم. هر تجربه اي که پشت سر ميگذاريم فرصتي است تا بيش از پيش پذيرش خود و ديگران را تمرين کنيم، حس شوخ طبعي خود را حفظ کرده و دامنه خرد و دانش خود را گسترش دهيم. هدف از ازدواج صرفاً رسيدن به نتيجه غايي و يا ثمره زندگي نيست، بلکه هدف از ازدواج بهبود فرآيند‌ِ نحوه رفتار ما با ديگران، يادگيري، رشد و رسيدن به کمال ميباشد. بحث کيفيت است و نه کميت. ازدواج ابزاري است براي رشد معنوي و اجتماعي انسان. 17-شما جزء اصلي هر رابطه اي ميباشيد. بنابراين هرگاه ميخواهيد يک رابطه سالم و محبت آميز با ديگران داشته باشيد، نخست بايد با خودتان رابطه اي سالم و محبت آميز برقرار کنيد. و اين امر ميسر نميشود مگر با کشف و شناخت "خود اصيل" و "خود حقيقي" تان. 18-روابط و ازدواج به ما کمک ميکنند تا صفاتي نظير صداقت، دلسوزي، بخشايش، خدمت کردن، از خود گذشتگي، فداکاري، مسئوليت پذيري، تعهد، همکاري، همدلي، اعتماد و عشق غير مشروط را در خود پرورش دهيم. ازدواج به ما کمک ميکند تا مهارتهاي رفع اختلاف، روابط اجتماعي و ارتباط موثر را بياموزيم. روابط به ما کمک ميکنند تا به بلوغ هيجاني و اجتماعي نايل آييم. 19-تعريف يک رابطه موفق فقدان تضادها، اختلاف سليقه ها وعقايد متفاوت نيست، بلکه هنر تحمل پذيري، پذيرش، احترام گذاشتن و کنار آمدن با تفاوتها و تضادها است. 20-در رابطه خود را شکست ناپذير بنماييد. اثري از نيازمند بودن، حالت تدافعي داشتن، ضعف، وابسته بودن از خود بروز ندهيد. مردم افراد قوي، با صلابت و با استقامت را ميستايند در حالي که از افراد ضعيف بيزارند. در صورت مواجهه با طرد و پاسخهاي منفي هرگز حالت تدافعي به خود نگيريد و يا اصرار، پافشاري و يا خواهش نکنيد.

  • ناشناس

    جالب بود/ممنون

  • sadegh

    سامان عزیز
    از کامنت های شما استفاده میکنم
    ممنون از شما

  • ناشناس

    بیشتر حرفهای سامان درسته چرا بعضیا اینقدر عصبانی شدن نمیدونم

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار