غلو در دین چیست؟
پارسینه: علامه مجلسی(ره) مظاهر غلوّ را در اعتقاد به امور زیر دانسته است: «۱- الوهیّت پیامبر و ائمه (ع)، ۲- شریك بودن با خداوند در معبودیت یا خالقیت و یا رازقیت، ۳- حلول خداوند در آنها یا اتحاد خداوند با آنان، ۴- آگاهی آنان از غیب بدون وحی و الهام الهی، ۵- اعتقاد به نبوت درباره ائمه طاهرین (ع)، ۶- تناسخ ارواح ائمه در بدنهای یكدیگر، ۷- عدم لزوم اطاعت خداوند و ترك معصیت الهی به دلیل معرفت آنان.» (بحارالانوار،ج۲۵،ص۲۶۵)
غلو به معنای از حد گذشتن، تجاوز و مبالغه آمده است و چنانچه در مورد انسانها به كار رود، به معنای زیادهروی در قدر و منزلت آنان است. (تاج العروس، ج 10، ص 269؛ المفردات، ص 377؛ لسان العرب، ج 15، ص 131 - 133؛ قاموس المحیط، ج 4، ص 371). سابقه غالیان به پیش از اسلام بازمیگردد؛ چنانكه گروهی از یهودیان، عزیر(ع) را پسر خدا دانسته یا برخی از مسیحیان، مسیح(ع) را پسر خدا و گروهی او را خدا معرفی میكردند. این زیادهروی در اعتقاد بهشدت در قرآن كریم مورد انتقاد قرار گرفته ومورد سرزنش واقع شده است: «ای اهل كتاب! در دین خود، غلو نكنید و درباره خدا، غیر از حق نگویید. مسیح عیسی بن مریم فقط فرستاده خدا و كلمه (و مخلوق) اوست كه او را به مریم القا نمود و روحی از طرف او بود.»
پس از ظهور اسلام در میان مسلمانان نیز فرقههایی پدید آمدند كه نسبت به پیامبر(ص) و اولیای دین اعتقاداتی اغراقآمیز در پیش گرفتند و صفاتی ربوبی و فرابشری برای آنان قائل شدند. علامه مجلسی(ره) مظاهر غلوّ را در اعتقاد به امور زیر دانسته است: «۱- الوهیّت پیامبر و ائمه (ع)، ۲- شریك بودن با خداوند در معبودیت یا خالقیت و یا رازقیت، ۳- حلول خداوند در آنها یا اتحاد خداوند با آنان، ۴- آگاهی آنان از غیب بدون وحی و الهام الهی، ۵- اعتقاد به نبوت درباره ائمه طاهرین (ع)، ۶- تناسخ ارواح ائمه در بدنهای یكدیگر، ۷- عدم لزوم اطاعت خداوند و ترك معصیت الهی به دلیل معرفت آنان.» (بحارالانوار،ج۲۵،ص۲۶۵)
هرچند غالیان مسلمان تنها از میان شیعیان نیستند و گروهی از اهل سنت نیز نسبت به بزرگان خودبه همین شیوه تمسك كردهاند،اما غالیان منتسب به شیعه بهشدت از سوی امامان(ع) نكوهش شدند و از جامعه شیعی طرد شدند. از پیامبراكرم (ص) نقل شده است كه فرمود: «مرا بالاتر از حقّم قرار ندهید؛ چرا كه خداوند، قبل از اینكه مرا پیغمبر گرداند، بنده خودش قرار داد» و از امیرالمومنین(ع) روایت شده است: «بر حذر باشید از زیادهروی. نخست بگویید ما بندگان و پرورش یافتگان خداییم، سپس هر چه میخواهید در مدح و فضلیت ما بگویید.»
و مطابق روایتی دیگر فرمود: «خدایا من از غالیان بیزاری میجویم همان گونه كه عیسی بن مریم از نصاری بیزاری جست. خدایا آنان را خوار گردان و هیچیك از آنان را یاری مرسان.» همچنین از امام سجاد(ع) روایت شده است كه فرمود: «خدا از رحمت خویش دور كند كسی را كه به ما دروغ ببندد. به خدا قسم امیرالمؤمنین علی علیهالسلام عبد صالح خداوند و برادر رسول خدا بود و با طاعت و عبادت به مقامات بلند خود رسید. خود رسول خدا هم با اطاعت از خدا به كرامات الهی رسید.» در حدیثی دیگر از معصوم (ع) نقل شده است كه فرمود: « برای جوانانتان از غالیان بترسید كه (عقاید) آنان را فاسد نكنند. غالیان بدترین آفریدههای خدایند. بزرگی خدا را كوچك شمرده وبرای بندگان خدا ادعای ربوبیت میكنند.» غالیان نزد علمای شیعه و سنی، كافر و از اسلام خارج دانسته شدهاند. ( تصحیح الاعتقاد،ص ۱۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۴۶)
نكته حائز اهمیت این كه نباید پیرامون غلو به بیراهه رفت و غلوی دیگر كرد و شیوهای اغراقآمیز در پیش گرفت. به عنوان مثال اعتقاد به علم غیب غیرذاتی برای برخی از اولیای خاص الهی یا انجام معجزات و كرامات توسط آنان غلو نیست. در قرآن كریم درباره برخی از اولیای خدا كه پیامبر نبودهاند كراماتی نقل شده است؛ از جمله درباره مریم(ع) در سوره آل عمران، آیه۳۷؛ و آصف بن برخیا در سوره نمل، آیه۴۰.
آیتالله منتظری در این باره نوشتهاند: «ائمه اطهار (ع) دارای مقامات و مراتبی از علم و ایمان هستند كه برای افراد عادی قابل درك نمیباشد و لذا در زمان ائمه اطهار (ع) و كمی بعد از زمان ائمه(ع) بسیار شایع بوده كه برخی از بزرگان اصحاب را به خاطر این كه برخی مقامات را برای ائمه قایل بودند به غلو متهم میكردند.» (پاسخ به استفتای كتبی) ایشان به نقل از استاد خود، آیت الله العظمی بروجردی، علت این امر را اینگونه بیان میكنند: « این بدان علت بود كه بعضی از شیعیان به خاطر قصور فكریشان در اعتقادات، به كسانی كه عقاید كاملهای نسبت به ائمه اطهار(ع) داشتند، نسبت غلو و افراط میدادند.» ( البدرالزاهر،ص۲۹۱)
همین امر موجب شد كه برخی از اجله روات احادیث تنها به این خاطر كه روایتی را در بیان فضائل اهل بیت نقل كرده بودند و مفاد آن خارج از درك عدهای بود، رمی به غلو و ضعیف شمرده شدند. جالب این كه در دورههای بعدی متن همین روایات عاری از شبهه غلو دانسته میشد، اما تنها به این علت كه كه راوی آن در كتب رجالی ضعیف شمرده شده، مورد پذیرش واقع نمیشد. درحقیقت دوری واضح صورت میپذیرفت: ابتدا عدهای راوی را به علت نقل روایتی كه برایشان قابل درك نبود ضعیف میدانستند، سپس عدهای دیگر متن را به خاطر ضعف راوی غیرقابل پذیرش میدانستند.
نمونه آشكار این راویان محمدبن سنان است كه دلیل ضعیف شمرده شدن وی در بسیاری از كتب رجالی، اتهام وی به غلو است. مرحوم مامقانی در تنقیح المقال درباره وی مینویسد: « بارها گفتهایم كه اتهام غلو به راویان غیرقابل اعتماد است؛ زیرا آنچه امروزه در مورد مراتب و مقامات امامان (ع) ضروری مذهب به شمار میآید، در گذشته نزد عدهای غلو بهشمار میآمده است.» نكته دیگر این كه برخی وهابیان، شیعیان را به خاطر اعتقادشان نسبت به علم غیب غیرذاتی عترت پیامبر (ع) متهم به غلو كرده كافر میخوانند، اما خود در كتب معتبرشان نسبت به برخی از صحابه - نظیر حذیفه و ابوسعید خدری كه سابقه شرك و بت پرستی قبل از اسلام را داشتهاند- همین ادعا را دارند. ( مسند احمد۲۵۴/۴؛ سنن ترمذی ۳۲۷/۳؛ مستدرك حاكم۵۰۵/۴)
و در جامع بخاری و جامع مسلم - معتبرترین كتب روایی اهل سنت- روایاتی نقل شده كه بر محدث بودن عدهای از انسانها كه پیامبر نبودهاند، دلالت دارد. ( جامع بخاری۲۹۵/۳؛ جامع مسلم۱۸۶۴/۴) به نظر میرسد برای دریافت میزان و سنجش در شناخت غلو، بهترین ابزار كتاب و سنت است كه هردو با دلیل قطعی عقلی ثابت و پذیرفته شدهاند؛ وبا مراجعه به آنها میتوان عقاید غلوآمیز و غیردینی را از اعتقادات اصیل بازشناخت.
محمد موحدی ساوجی / عضو هیات علمی پژوهشی دانشگاه مفید
سلام علیکم. از مقاله حضرتعالی بهره خوبی برای برای تدوین پایان نامه ام بردم. از زحمات حضرتعالی سپاسگذارم.