ریسکپذیر باشید، همین نکاتی که من الان آنها را به شما توصیه میکنم دارای ریسک است.
- ممکن است به شما بگویند این حرفها خریدار ندارد، اما در روابط عمومی، درست شبیه زندگی، امور مطلق بسیار محدود است.
پنج مرحله کلیدی وجود دارد که میتواند باعث بهتر شدن کار شود من این اصول را «راهبری از درون» مینامم. مایلم آنها را با شما در میان بگذارم، با این امید که در برنامهریزی برای روابط عمومی به شما در سالهایی که پیشرو دارید کمک کنند.
- از کجا آغاز کنیم؟
قطعاً باید از انتها شروع کرد. من به این نتیجه رسیدهام که بهترین نتایج هنگامی به دست میآید که هدف روشنی داشته باشیم. یک ایده قطعی در این زمینه که به دنبال تحقیق چه چیزی هستیم و یک حس قوی که باید پشتیبان آن هدف باشد.
داشتن شناخت از نتیجه نهایی بسیار مهم است چرا که آگاهانه و ناآگاهانه باعث تمرکز فکر شما میشود و در چنین صورتی است که فکر و همچنین خود خلاق شما بقیه کارها را انجام خواهد داد.
اجازه بدهید من یک هدف فرضی را انتخاب کنم:
تبلیغ از طریق روابط عمومی، البته نه به شکلی که خوابآور باشد بلکه بیدارکننده.
این برنامه باید به بهترین خواستههای مخاطبان مربوط شود، معیارهای کیفی تازهای را مطرح کند و آب از دهان رقیبان به راه اندازد، به نحوی که با خود بگویند کاش این کار توسط آنها انجام شده بود. چیزی که خودتان واقعاً به آن افتخار کنید، برنامهای که بطرزی مقتدرانه بین مشتریان شما و ایدههایشان، محصولات یا خدمات آنها با دیگران ارتباط ایجاد کند.
اما واقعاً چطور میتوان چنین کاری را صورت داد ؟ ، این پنج مرحله میتواند به شما در چنین فرایندی کمک کند:
پنج مرحله
-خودتان را بشناسید. ابتدا بر روی وجوه تمایز خود درنگ کنید و بر روی شناخت آنها وقت بگذارید. ارزشهای شما چیست؟
مشخصاً به چه چیزهایی اهمیت میدهید؟ چه چیزی با ذائقه شما جور در میآید یا برایتان اهمیت دارد؟ همین پرسشها را از همکاران، ارباب رجوع و مشتریان آنها به عمل آورید. باید به این نکته برسید که چه چیزهایی باعث افزایش روحیه میشود و برای آنها و شما معناردار است.
1- بینش و محرک داشته باشید: خلاقیت، هم به بینش- داشتن ایده در قبال آنچه میخواهید- و هم به محرک- آنچه مورد علاقه شماست و شما را به پیش میراند- به هر دو نیاز دارد.
برای این که این دو مورد یعنی بینش و محرک را تقویت کنید به سایر روابط عمومیها نگاه کنید و ببینید کدام یک از عملکردهای آنها شما را تحت تأثیر قرار میدهد. به تماشای فیلمهای الهامبخش بپردازید و اساساً به دنبال احیای باورهایی باشید که به طبیعت انسان ارج مینهند. نظرات تان را با کسانی که به آنها اعتماد دارید در میان بگذارید و ببینید نظر آنها درباره اهداف شما چیست. علاوه بر این اهداف تان را با ارباب رجوع هم در میان بگذارید، بهتر است این کارها را در ساعات غیر اداری دنبال کنید، چرا که ایدهها به طور کلی در محیطهای آرام بروز میکنند.
2- ریسکپذیر باشید:
همین نکاتی که من الان به شما پیشنهاد میکنم دارای ریسک است. آیا شما جزو آن بدبینهایی هستید که نکات الهامبخش را نمیپذیرند؟ آیا شما جزو آن دسته افرادی هستید که تبادل نظر با دیگران برایشان دشوار است؟ شاید شما از انکار با حرفهای دیگران نگران میشوید. اما زندگی همین است، شاید همکاران تان به خاطر هدفی که در نظر گرفتهاید شما را دست بیندازند. آنها ممکن است به شما بگویند «کی به این چیزها اهمیت میدهد» یا این که بگویند «این حرفها خریدار ندارد». اما در روابط عمومی و همچنین در بازاریابی، درست شبیه زندگی، امور مطلق بسیار محدود است و به دیگر زبان، تنها باورهایی مطلق به حساب میآیند که قبلاً جواب داده باشند. پس بنابراین خروج از قلمروهای معمول، با ریسک همراه است.
3- ارتباط برقرار کنید: من غالباً در زمینه روابط عمومی سخنرانی میکنم و بنابراین به عنوان یک سخنران حرفهای میدانم که یک سخنرانی خوب مبتنی بر چهار عامل است: اطلاعرسانی، سرگرمکنندگی، برقراری ارتباط عاطفی و بالاخره، به واکنش کشاندن شنونده. من فکر میکنم این چهار عامل در مورد روابط عمومیها هم صدق میکند.
ارتباطات خوب باید در ایستگاه رادیویی مورد علاقه شنوندگان موج بزند.
من اسم این ایستگاه رادیویی را «دبلیو ای ای اف ام»( WII-FM ) گذاشتم. اسم این ایستگاه مخفف این عبارت است:
What's in it for me
پس همانطور که دیدید معنی ایستگاه رادیویی مورد نظر من برای مخاطبانش این است که آنها از خودشان میپرسند «برای من چه دارد؟» اما همه ماجرا در این نکته خلاصه نمیشود، شنوندگان مورد بحث به غیر از ارتباط کاربردی به احترام و خدمت هم نیاز دارند. فقط به فکر خودتان نباشید، باید احساس زنده بودن را به مخاطبان خود القا کنید. شاید این امر به نظر شما ایده الیستی باشد، اما تا به بهترینها فکر نکنید، به بهترینها دست نخواهید یافت.
4- نتایج را بررسی کنید: برای به دست گرفتن رهبری در هر صنعتی باید هم اهل تخیل و هم اهل علم باشید. چهارچوب اولیه طرح یا برنامه تبلیغی خودتان را با دیگران و در واقع با کسانی که به آنها اعتماد و اطمینان دارید طرح کنید. به پس فرصتها کاملاً توجه کنید. نظراتی را که دریافت میکنید به کار ببندید. اگر این نظرات به کارتان نمیآید، ببینید چرا و به چه دلیل به کار شما نمیخورد.
از سایرین بپرسید چطور میتوان نظرات به اعمال تبدیل کرد. دوباره طرح تان را مرور کنید، آن را با ارباب رجوع در میان بگذارید. حال میتوانید آن را در مورد مخاطبان آزمایشی، امتحان کنید.
5- هدف را فراموش نکنید: شما باید دنبال چیزهایی باشید که مردم را بیدار کند، آنان را به لبخند و تحسین وادارد تا درباره شما با دیگران حرف بزنند. همه این امور به طور همزمان رخ نخواهند داد. پس تسلیم نشوید. تلاش کنید تا بالاخره به راه حل عملی برسید.
نویسنده: پیتر اورس بندر مترجم: یونس شکرخواه
منبع :
https://www.prsir.org
ارسال نظر