«مهرآباد» ، يك طنز و كمدي جدّي است!+تصاویر
پارسینه: «مهرآباد» بدعت و سخني نو در مجموعه سازيست.
مجموعه تلويزيوني «مهرآباد» به كارگرداني «سيد فريد سجادي حسيني» و تهيه كنندگي «علي تقي پور» كه اين روزها از شبكه پنج سيما در حال پخش است ، به زباني ديگر وگونه اي ديگر به جذب مخاطب پرداخته است.
اين زبان كه نزديك به زبان امروز و جامعه كنوني ماست ، در بستر طنز و كمدي ، يك درام اجتماعي رئال و واقع گرايانه را به وجود آورده است.
سرآغاز داستان ، ورود مردي پس از چندين سال دوري از وطن است و اتفاقي كه در بدو ورود براي اين شخص مي افتد سر رشته وارد شدن تك تك اشخاص به اين مجموعه است. اشخاص مختلف وارد مي شوند و به همراه خودشان داستان زندگيشان و به طبع آن داستان و روايت اصلي و ماجراي مجموعه را به وجود مي آورند. شايد در نگاهي سطحي باید به اين نكته رسيد كه به وجود آورنده تمام اين مشكلات و مصائب يك نفر بيشتر نمي تواند باشد و آن هم «كيا مقدم» است كه با تصادفي كه مي كند و فرار از محل حادثه ، تمام مشكلات بعدي را به وجود مي آورد و به قولي ديوانه اي مي شود كه سنگي را در چاهي مي اندازد و صد عاقل هم نمي توانند آن سنگ را از چاه در بياورند.
اما با جلوتر رفتن و آشنا شدن با راه و روش و تفكر و برخورد بقيه شخصيت ها ، اين نكته به تمامي افراد مجموعه كه نمونه اي از افراد و مردم جامعه هستند ، تعميم داده مي شود كه همه به نوعي در زمان و در موقعيت خودشان به ديوانه اي تبديل مي شوند و يا تبديل شده اند كه سنگي را در چاهي انداخته و يا مي اندازند. «كيا» با تصادفي كه مي كند و محل حادثه را ترك مي كند با وجود مشكلي كه با همسر خود دارد ، «عادل» كه براي موضوع بچه دار شدن مدام با همسرش در حال بحث و جدل است ، «نعيم» كه درگير پرداختن مهريه سنگين همسر سابقش است و از راه تصادف جعلی، درآمدزایی می کند، «شجاع» كه دور از چشم دختر بيمارش با دختري كه كوچكتر از دخترش است ازدواج كرده و در کار ساختمان سازی از نظر استفاده از مصالح کوتاهی کرده و صد البته در اين ميان «تارا» و «مینو» و «رضوان» و ... يعني آنهايي كه در اين موقعيت و جايگاه ، آهسته بر كنار مي روند نيز عاقبت چون نقطه اي در ميان گرفتار مي شوند (آهسته بر كنار چو پرگار مي شدم دوران چوان نقطه عاقبتم در ميان گرفت) و آنها هم خود تبديل به ديوانه اي(آشفته ای) ديگر با مشكلاتي خاص مي شوند.
نكته پنهان و آشكار ديگر اين مجموعه طنز و كمدي ، روابط و پيوندهايي ست كه در يك مجموعه انساني برقرار است ، چنانچه كه در «مهرآباد» نيز مي بينيم ، همه سلسله وار چه بخواهيم و چه نخواهيم به يكديگر متصل و وصل هستيم :
چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
هر چند كه در وضعيت كنوني ، هر عضوي كه گرفتار مي شود با طمع خاصي كه نسبت به بهبود شرايط خودش دارد تنها به فكر راه حل و راه فراري براي نجات خودش مي باشد و صد البته كه چنين تدبيري نه تنها به سرانجام نمي رسد كه باعث گرفتاري بيشتر مي شود و اين وضعيت و روالي كه به شكل روال طبيعي جامعه درآمده است به زيبايي هر چه تمامتر در «مهرآباد» به نمايش درآمده و و صد البته تمام اين حرص و طمع ها به قول «كيامقدم» به خاطر اينست كه : «همه لنگ پوليم» و اين چرك كف دست به غول چراغ جادوي شكست ناپذيري تبديل شده كه براي خواهانش هيچ آرامشي باقي نمي گذارد و در «مهرآباد» نيز اين سلب آرامش و راحتي خاطر ، در زمينه و فضاي طنز و كمدي به خوبي بيان شده است.
مجموعه مهرآباد كه به طور حتم يك مجموعه طنز و كمدي جدي است چرا كه طنز و كمدي آن بسيار نزديك به واقعيات جامعه است و اين واقعيت هاي جدي را بيان كرده و از آنجايي كه رسالت طنز و كمدي و فكاهي بيان مشكلات و مصائب تلخ (اجتماعي ، سياسي ،اقتصادي و ... ) همراه با چاشني مزاح و شوخي است و خنده تلخش از گريه غم انگيزتر است،بر خلاف ديگر مجموعه هاي كم و بيش متداول ، دچار تيپ سازي نشده وشخصیت ها به خوبی و سادگی تعریف شده و اغراقی در روند کلی داستان وجود ندارد و از آنجا كه از بازي افرادي كه در تئاتر به اجراي زنده در روي صحنه تعلق دارند بهره جسته است ، فضايي زنده و ملموس، همراه با جريان زندگي در زمان حال را به خوبي هر چه تمامتر براي مخاطب خود تداعي كرده است.
در مجموع ، آنچه از يك مجموعه خوش فكر و هماهنگ انتظار مي رود ، در «مهرآباد» ديده مي شود.
منبع : سینما خبر
ارسال نظر