زبان سرخ «فتاح» برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری؟


سخنان روز گذشته پرویز فتاح در رسانه ملی را از منظر سیاسی خود تحلیل کرد و نوشت: سخنان پرویز فتاح در برنامه نگاه یک تلویزیون را میتوان رونمایی زودهنگام و آرام اصولگرایان از کاندیدای خود در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ دانست.
آنچه را فتاح بر زبان راند میتوان تولیدات و برساختههای گفتمانی اتاق فکر و طراحان انتخابات آینده، برای تصاحب پوپولیسم منفی ارزیابی کرد. فتاح در این گفتگو کوشید تا معطوف به آنچه در زیر پوست و نبض سیاست در سپهر سیاسی ایران میگذرد، «خود» را در قاب و قالبی نرم و پنهان، بهعنوان «دیگری» اشخاص و جریانهای سیاسیای که در موقعیت گلایه، اعتراض و تنفر توده مردم قرار دارند، رونمایی کند. نرم و پنهان، از آن جهت که کوشید سخنانش، سویههای سیاسی خشن و آشکاری نیابد، مرزهای مرسوم را درنوردد، از بخشی اشخاص و کانونهای اصولگرایی تنفرزا، فاصله بگیرد و از نقطه عزیمت سلامت و پاکی، با مخاطب سخن بگوید. این پنهانسازی، اما آنچنان آشکار است، که خود ایشان نیز نتوانست بدان نپردازد، مخصوصا آنجا که گفت:
«میگویند من برای تبلیغات پوپولیستی و ۱۴۰۰، اینگونه سخن میگویم، که اهمیتی ندارد.»، اما نگفت که آنهایی که این را میگویند، درست تشخیص دادهاند یا نه و نه تنها حضور خود را تکذیب نکرد، که بخشی از پروژه اتاق فکر پشت سر خود را آشکار ساخت.
اما آنچه فتاح و اتاق فکر پشتیبان ایشان در این برنامه نادیده انگاشت، فراتر از آن پنهانسازی آشکار، بیالتفاتی به این نکته مهم بود که «گفتمانسازی» امری فراتر از سخن و گفتار است و سویههای قدرتمندی از کردار، زمینه، زمانه، هارمونی گفتار و کردار و... را شامل میشود.
اما آنچه فتاح و اتاق فکر پشتیبان ایشان در این برنامه نادیده انگاشت، فراتر از آن پنهانسازی آشکار، بیالتفاتی به این نکته مهم بود که «گفتمانسازی» امری فراتر از سخن و گفتار است و سویههای قدرتمندی از کردار، زمینه، زمانه، هارمونی گفتار و کردار و... را شامل میشود.
به عبارتی نمیتوان سخن صرف را تحت عنوان گفتمان به خورد سیاست داد و با تکیه صرف بر سخن، گفتمانی برساخت و ساختاری را مفصلبندی کرد. برعکس میتوان گفت که گفتههای فتاح، ناگفتههایی را عیان ساخت که بیش و پیش از آنکه برای وی و جریان متبوعش برگی برنده باشد، برگهایی قوی را در دست رقیب قرار خواهد داد. او آنجایی که کوشید، فاصله خود را با اشخاصی که تا دیروز هویت سیاسی مشترکی با ایشان داشت، نمایان سازد، در ذهن و ضمیر مخاطب این سوال را پیش میآورد که نسبت ایشان با گذشتهای که بخشی از آن بوده است، چیست؟
در این ارتباط، فتاح نیازمند عیانسازی مناسبات، مقومات و نظام تفاوت گفتمان امروزین خود با گفتمانی است که تا دیروز بخشی از آن به شمار میرفت. سوال بنیادین از فتاح آن است که چگونه میتوان از بطن و متن یک ساختار، در نقش دیگری و اپوزیسیون آن، ظاهر شد؟ آیا پس از رو شدن بازی اصولگرایان در دهه هشتاد و شکلدهی ائتلاف اقتدارگرایی و پوپولیسم منفی، امکان بازتولید آن بازی در قالب پرویز فتاح، امکانپذیر است؟
آیا اقتدارگرایان میتوانند از منتهیالیه درون ساختار، شخصی را آنچنان تجهیز کنند که ژست و صورت اپوزیسیون اختیار کند و از دل متن، حاشیه را علیه متن بشوراند؟ از طرفی از منظر تحلیل گفتمان، میتوان گفت که آنچه فتاح میکوشد از منظر شخصی، با غیریتسازی با اشخاص گوناگون، برای او هویتسازی کند، در مسیر هویتسوزی گفتمانی که خود در بطن و متن آن قرار داشته است، گام برداشته است. در یک کلام، فتاح برای ظهور در گفتمان و پوزیشنی جدید، راهی بس دراز در پیش دارد، راهی که چندان برای او راحت نیست.
تمام فرمایشات نگارنده صحیح !!!به نظر پارسینه نباید اموال متعلق به مستضعفین پس داده شود.اینکه بزرگان چپ و راست به فراخور خود اموالی را تصاحب نموده وحاضر به پس دادن آن نیستند شما بجای فتاح بودید چه میکردید.
به جای نیت خوانی ببینید فتاح از چه کسانی سخن گفته و از چه چیزی دفاع کرده است؟
فتاح بر ضد جریانی رانت خوار سخن گفته که 40 سال است در پس پرده از امکانات بیت المال در جهت منافع شخصی خود استفاده کرده و خیلی هم خودشان را متشرع و متعبد به اصول شرع و متقید به حقوق مردم نشان داده اند ولی به گفته فتاح همین جماعت به ظاهر متشرع خانه ای مصادره ای که امروز 400 میلیارد تومان قیمت دارد و بنا به عرف مشاورین املاک یک ششم تا یک هشتم بهای آن اجاره سالانه این ملک است را رایگان و یا با کرایه ای بسیار ناچیز و اندک در دو دهه اخیر در اختیار داشته و در آن ملک مدرسه غیر انتفاعی با شهریه های نجومی دائر نموده و از منافع مادی آن منتفع شده است و یا کاخی که بنا به اهداف و آرمان های انقلاب مظهر اشرافیگری و اسراف و خیانت و سوء استفاده از حقوق ملت است را شیخی که در راس عدالتخانه کشور قرار داشته سالها در اختیار گرفته و با ایجاد آسانسور و جکوزی و سونا از آن استفاده شخصی می نموده که کمتر کسی از آن خبر دارد و حتی خود جناب فتاح هم در این مصاحبه حاضر به افشای نام این شیخ نگردید و فقط از مرحوم هاشمی و شورای تشخیص مصلحت نظام نام برد که بعد از آن شیخ از کاخ مرمر استفاده میکردند و قرار بوده تا بعد از اینها نیز نهاد ریاست جمهوری از آن استفاده کند.
ولی جریان اصلاح طلبی به جای دفاع از حقوق بیت المال برای آنکه فتاح را بزند اصل ماجرا را رها کرده و به مانند طالع بین ها با نیت خوانی اظهار نموده که فتاح برای انتخابات سال 1400 این مصاحبه را انجام داده است.