امام موسی صدر؛ شایـــد بخواهــید او را بشــناسید ...

پارسینه: کوتاه ، ساده و خواندنی از امام موسی صدر ، این مرد را کمی بیشتر بشناسید ! فقط چند دقیقه... ... ...

2- معروف بود به عالمی که وجهه رحمانی دین را اثبات کرده و دو مقوله "مردم داری" و "دین داری" را به خوبی با هم آمیخته است
3- حرفهای تازه ، جالب و عجیبی میزد:
فقهای ما نباید ببینند که رسول خدا 1400 سال پیش چه کردند ، آنها باید فکر کنند که اگر ایشان امروز بودند چه میکردند.
همین کلید فقهی شده بود موجب بیان سخنانی که مردم را به حیرت وا میداشت !
4- صدر به همه مردم محبت میکرد. اعتقاد به نزدیکی ادیان و گفتگوی ادیان داشت. مسلمان ، کمونیست ، مسیحی ، یهودی و وهابی و بودایی را به خانه و یا جلساتی در محل های مختلف دعوت میکرد و از آنها میخواست از هر دری با هم حرف بزنند و چای و قهوه بنوشند. سیاست ، اقتصاد ، فرهنگ ، کتابهایی که خوانده اند ، شعرهایی که خوانده اند ، خلاصه هر چیزی که باعث شود فضای گفت و گو بین مردم ایجاد شود !
5- رفتار محبت آمیزش با پیرو ادیان مختلف باعث شد برای اولین بار در تاریخ کشیشان مسیحی از او دعوت کنند تا در کلیسا برای آنان حرف بزند. هرجا میرفت میگفتند : این مسیح ماست که بازگشته است ! در مواردی در مجالس بانوان اغلب بی حجاب ، شرکت میکرد و با آنها گفت و گو میکرد .
6- میگفت: همه ادیان محترمند. هدف ادیان دعوت به خدا و خدمت به انسان است . اختلاف به ادیان از جایی شروع شد که ادیان به فکر خدمت به خود افتادند !!
7- موافق آزادی بود . میگفت: کسی می تواند آزادی را محدود کند که به فطرت انسانی کافر باشد .
اعتقاد داشت : برخلاف آنچه که می گویند آزادی هرگز محدود شدنی نیست.
8- میگفت: مسلمان هیچوقت حیله گری نمیکند ، دستاوردش هرچه میخواهد باشد باشد !
9- میگفت: موسیقی حلال است ! فرزند خواهرش را به فراگیری موسیقی تشویق میکرد. هراز چندگاهی از او در مورد ابزار موسیقی و نت ها و گام های موسیقی از او سوال میکرد. از او میخواست که علم موسیقی اش بالا برود؛
10 - در دوره ای که اسلام گرایان تندرو مسیحیان را نجس می شمردند و خرید از مغازه های آنان را حرام میدانستند امام موسی صدر به یکی از مطرح ترین بستنی فروشی های لبنان رفت. در آنجا چای خورد. بستنی خورد و گفت: مسیحیان و پیروان همه ادیان پاک اند . بخاطر عشق به امام از آن روز مشتریان مسلمان و مسیحی آن بستنی فروش چندین و چند برابر شدند..
11- جنبشی را به نام جنبش امل تاسیس کرد که پایگاهی بود برای حمایت از شیعیان و همه مستضعفان. با کمک سران کشورهای مسلمان چندین مدرسه ساخت ! چندین فرهنگسرا ساخت ! چندین بیمارستان و درمانگاه و ... چنانچه در بسیاری از شهرها و روستاها چهره فقر و تکدی گری از آنجا رخت بر بست !
12- شعر میگفت و می نوشت. قصه های نویسنده های مطرح زمان را به عربی ترجمه میکرد. یکیش سووشون سیمین دانشور !
13- ساعتها با ماشین اش به نقاط مختلف سفر میکرد تا از نزدیک با مردم و مشکلاتشان آشنا شود
14- میگفت: خصلت ما روحانیون این بوده و همیشه منتظر آن بوده ایم که در جایی بنشینیم و مردم به سراغ ما بیایند و دست ما را ببوسند. اما من اینگونه نیستم. خودم بسوی مردم میروم و از هیچ چیز ابایی ندارم. من باید راه نیمه تمام جمال الدین اسدآبادی را کامل کنم.
15- میگفت: جوان امروز رانمی توان با اندیشه و عاطفه دینی آشنا کرد بدون اینکه از فلسفه ، هنر ، عشق و عرفان بهره گرفت !
16- اعتقاد داشت: هر کس با هر دین و آیینی باشد اگر به آنچه در کتاب آسمانی اش آمده اعتقاد داشته باشد و به آن عمل کند رستگار خواهد شد ! و زمان حکومت حضرت مهدی هم همه با ادیان مختلف هستند و نه الزاما مسلمان. هرکس با هر دینی ولی تحت یک رهبری واحد.
17- میگفت: چگونه ما شیعیان پیرو علی هستیم ولی از نظر علمی و اخلاقی و پاکیزگی به سفارشات علی عمل نمی کنیم.
18- چند بار از وی خواستند وارد سیاست شود. ولی وی نپذیرفت و جایگاه خود را در جایی دیگر جست و جو میکرد.
19- دوست نداشت کسی با کسی ، فرقه ای با فرقه ای دیگر در جنگ باشد. در دوره ای که نصیحت ها و پا در میانی اش برای صلح فایده نکرد دست به اعتصاب غذا زد. شیعه و سنی و یهودی و مسیحی به احترامش دست از اختلاف کشیدند.
20- همسر امام میگوید: یکبار ندیدم موسی به فرزندانش بگوید نمازتان را خوانده اید ؟ هیچ وقت با بچه ها دعوا نمیکرد
21- خبر رسید که جوانی شیعه دختر مسیحی را کشته است و خانواده آن دختر گروهی از فلسطینی ها رو گروگان گرفته اند تا قاتلش را برایشان ببریم. امام با واسطه ای برای آنها پیغام میبرد که آنها را آزاد کنید ما قاتل را دستگیر میکنیم. آنها تا خبر وساطت امام را میشنوند سریعا آنها را آزاد میکنند.
امام با دسته گلی به مزار دختر میرود. پدر و مادر دختر به امام میگویند:
مولانا ! ما خون دخترمان را به تو بخشیدیم. هرگونه که میدانی با قاتلش برخورد کن. فقط از خدا بخواه عیسی مسیح ما را مورد عنایت خودش قرار دهد ...
22- امام مشاور فیلم محمد رسول الله و رفیق مصطفی عقاد بوده است
23- امام به زبان های فارسی ، عربی ، انگلیسی و فرانسه مسلط بود
24- امام در یکی از انتخابات های لبنان از یک مسیحی حمایت کرد . وی متعجب نزد امام آمد و گفت: من مسیحی هستم و شما شیعه ؟! امام گفت : من به عملکرد شما کار دارم نه به دینتان
25- امام مشاور فیلم محمد رسول الله و رفیق دیرینه مصطفی عقاد بوده است. عقاد از او خواسته بازی کند وی قبول نکرده. نمایش فیلم در ایران ممنوع شد. امام با شاه برای منع ممنوعیت نمایش رایزنی کردند. همچنین امام از عقاد خواست که فیلم امام علی را بسازد ، عقاد شرط کرد که امام نقش حضرت امیر را بازی کند
26- شیخ یعقوب دست راست امام موسی صدر اول کمونیست بوده و سپس امام او را جذب کرده است
27- میگفت: نمازي قبول ميشود که در کنار خدمت به مردم باشد
28- در توصیه به ملیحه صدر : او نحوه حجابش در آن دوران را «مانتو و شلوار يا بلوز و شلوار به همراه روسري» عنوان ميکند و درباره نظر پدرش درباره حجاب، ميگويد: «تاکيدشان بيشتر روي آراستگي بود... به من گفتند: حجابت بايد جذاب باشد و نبايد پوششت ديگران را از دين فراري دهد.» دختر صدر شنيده است که پدرش پيش از رفتن به لبنان، فرزندش را بغل ميکرد و کنار همسرش در کوچههاي قم قدم ميزد .
29- دختر امام: پدر به برادرم گفته بود، اگر امکاناتم براي تحصيل يکي از فرزندانم کفاف دهد، بين تو و خواهرت، حتما خواهرت را انتخاب ميکنم. معتقد بودند که در تاريخ به زنان اجحاف شده است .
30- میگفت: راز جاودانگی یک سرزمین در عدالت و حفظ کرامت انسانی است.
31- اگر با خشونت و تصلب بخواهیم مردم را به حفظ حدود خود مجبور سازیم، تا در برابر ما [روحانیون] آزادی رفتار و آزادی گفتار و آزادی سؤال و مناقشه و مباحثه نداشته باشند، خود را از حقیقت دور، و معالجاتی خیالی كردهایم .
32-
میگفت: به آقایان علما و مراجع نجف بگویید
که فقه و اصول تنها، جامعه را اصلاح نمیکند؛
به آنها بگویید که جوانان در یک جهت حرکت میکنند و حوزه در جهتی دیگر؛
مسلمانها در یک دنیا هستند و شما در دنیایی دیگر !
مسلمانها در این دنیا به شما احتیاج دارند، نه در دنیای نجف!
33-
میگفت : کدامیک از ما بدون در نظر گرفتن منافع شخصی خود سخن میگوید؟
آیا شنیده اید نمانیده ای از جبل عامل گفته باشد که مناطق جنوب یا عکار یا هرمل در محرومیت به سر می برند ؟
کدام مسیحی روحانی فریاد برآورده که مسلمانان محرومند ؟
کدام عالم مسلمان از محرومیت ارمنی ها شکایت کرده است ؟
اگر ما احساس صادقانه ی وطن دوستی نداشته باشیم، وطن با ما بیگانه میگردد و ما نیز در وطن خود غریب میشویم
چرا در افکارمان از دین مَرکبی برای مصالح خود میسازیم. اندیشه و نگرش ما باید متحول شود و تحول فکری ما و دولت و ملت همان احساس روح وطن دوستی است
34-
امام موسی صدر در جمع اهالی مطبوعات لبنان :
آزادى خدمتى است به روزنامه نگار تا کار خود را به انجام رساند و خدمتى است به جامعه تا همه چیز را بداند !
صیانت از آزادى ممکن نیست مگر با آزادی
آزادى، بر خلاف آنچه میگویند ، هرگز محدودشدنى و پایانیافتنى نیست
در حقیقت ، آزادی کامل عین حق است
حقى است از جانب خدا که حدى بر آن نیست
35-
باید درک کنی که خیر کامل در این نیست که خود را از غرق شدن نجات دهی و از لذتها و آسایش و ثروت و دانش بهرمند باشی.
این انسانی نیست که خداوند دوست دارد. خداوند از ما میخواهد که نسبت به یکدیگر همچون اعضای یک پیکر باشیم
36-
میگفت :
ملت کوچک یا ملت بزرگ در این جهان معنا ندارد،
آنچه هست این است که ملتی میخواهد زندگی کند و ملت دیگری نمیخواهد !
چیزی که باید به آن بیندیشیم این است که چگونه میتوانیم جامعهای قهرمان بسازیم
دورهی مردان قهرمان گذشته است و باید از فرد قهرمان به جامعهی قهرمان برسیم.
پس بیایید در این باره بیندیشیم و تحقیق کنیم
پيش از آغاز جنگ داخلی لبنان ،
مقامات شهر صور يك جوان ملي گرا را به اتهام اخلال در امنيت بازداشت كردند.
بسياري از سياستمداران براي آزادی وي دخالت كردند، اما تأثيري نداشت.
امام موسی صدر پس از درخواست خانواده بازداشت شده براي ميانجيگری ، با فرماندار صور تماس گرفت و خواستار آزادي آن جوان ، با قید کفالت شد !
فرماندار صور با تعجب به امام گفت: ولي امام ! او يك كمونيست است.
پاسخ آقای صدر اين بود :
او برادر و فرزند من است
37-
میگفت :
سرانجام ستم در برابر اکثریت شکست می خورد
و ستمکار نیز در هم میشکند. . .
سپس ستمکار جامه ی نو بر تن میکند :
جامه ی انبیا و لباس دین !
به دعوت جدیدی فرا میخواند و شعار دفاع از مصلحت مردم را سر میدهد
اعلام میکند که در کنار مستضعفان است
مستضعفان میبینند ستم از درون خودشان پا گرفته است
غصب و استبداد و استعمار و استحمار از درون خودشان است
در این هنگام نبردی دیگر آغاز میشود
بدین گونه این نبرد از ازل تا ابد پاینده است. .
حیف که امام صدر و سید محمدباقر صدر به دست یزیدیان زمان کنار رفتند و الا دوکشور لبنان و عراق الان این وضعیت را نداشتند.
خدا به او رحم کرده الان در ایران بود به طور قطع اهل فتنه بود!
گرچه دست ما از اما موسی صدر کوتاه شد ولی امروز در خدمت مفاخر بزرگی چون آیت الله سید احمد خاتمی و آیت الله علم الهدی هستیم.
میگفت: "مسلمان هیچوقت حیله گری نمیکند ، دستاوردش هرچه میخواهد باشد باشد !"
ما هم هیچوقت سیاسی نیستیم و همه "انقلابی" هستیم
در یک کلام امام موسی صدر انسان را به یاد جدش رسول خدا پیامبر رحمت می انداخت
روح امام موسی صدر غرق نور..
انسانیت کامل را به جا آوردند...