روایتهایی صریح درباره «تست باکرگی و آزمایش بکارت» (+۱۸)
پارسینه: «بعد از سه سال مجبور شدم از شوهرم جدا بشم. با اینکه دوست نداشتم، اما قبل از ازدواج این تست رو انجام دادم. وقتی میخواستم از همسرم جدا بشم خیلی از این کارم خوشحال بودم، چون همه جا باید با مدرک حرفمو پیش میبردم تا حقمو بگیرم. درسته من از اون اول به قصد طلاق، ازدواج نکردم، اما کی میدونه بعدش چی میشه؟»
خبرگزاری ایسنا در گزارشی به بحث درخواست "تست باکرگی" قبل از ازدواج و چالشهای مربوط به آن نوشته است.
در این گزارش آمده است: بحث تست باکرگی و آزمایش بکارت از گذشته تاکنون همیشه از موضوعات پربحث بوده و اخیرا هم عدهای با همین موضوع و البته موضعی انتقادی نسبت به آزمایش باکرگی، در فضای مجازی دست به کار شدهاند و در قالب یک کارزار، نامهای به رئیس مجلس شورای اسلامی را امضا کردهاند تا فکری تقنینی برای این موضوع شود.
در بخشی از این نامه آمده است: «اگر چنین آزمایشی وجود قانونی نداشته باشد، قضیه محدود و معطوف به توافق دختر و پسر میماند. حال آنکه نتیجه این اتفاق بصورت قانونی مُخِل اتصال و ازدواج است. تقاضا صرفا یک چیز است: برچیدهشدن مسیر آزمایش باکرگی.»
اصل مساله دوشیزگی و پرداختن به فلسفه و مبانی و چرایی آن، موضوع این نوشتار نیست. تبلیغ و ترویجی هم در جهت مقابله با موضوع دوشیزگی یا بالعکس، تاکید بر باکرگی و لزوم انجام تست آن در کار نیست، زیرا پرداختن به چنین موضوعی نیازمند فضایی علمی و با حضور متخصصان دینی، فرهنگی، جامعهشناسی، پزشکی و حقوق است.
در اینجا صرفا روایتهایی از مواجهه جامعه با این مساله را میخوانید؛ مسالهای که حتی متخصصان زنان و زایمان هم به سختی درباره آن صحبت میکنند و تمایل چندانی به اظهارنظر در اینباره ندارند. حتی پزشکی قانونی هم تمایل ندارد آماری در اینباره منتشر کند.
ماجرا از این قرار است که تست بکارت برای تشخیص باکرهبودن و عدم رابطه جنسی دختران قبل از ازدواج انجام میشود؛ عملی که باید با رضایت خود فرد صورت گیرد و حتی با درخواست مراجع قضایی هم باز رضایت فرد برای انجام آن ضروری است. با این حال بسیاری از دختران قبل از ازدواج مجبور میشوند تن به این آزمایش دهند.
«ن» اجبار مادرش برای انجام این تست را بیتاثیر نمیداند: «شوهرم و خونوادهش از من چنین چیزی نخواستن، اما مامانم شوهرمو کشید کنار و گفت ما تو خونوادهمون این رسمو داریم. شوهرم هم به مامانم گفت این مسئله شخصیه و بهتره به خودمون بسپاریدش. اون هیچ وقت از من نخواست که براش گواهی بگیرم، اما من به اصرار مامانم رفتم دکتر. حتی رفتار خود دکتر بعد از معاینه برام عجیب بود و فکر میکرد من اصالتا متعلق به یه استان محروم هستم در حالی که من تو تهران به دنیا اومدم و همینجا هم زندگی کردم. وقتی مامانم گواهی رو به شوهرم نشون داد اصلا بهش نگاه نکرد و گفت من از انتخابم مطمئنم.»
صدور گواهی بکارت باید به درخواست شخص انجام گیرد و درخواست شوهر، مادرشوهر و … به هیچ عنوان به این کار مشروعیت نمیدهد. اگر پزشکان محتوی این گواهی را به شخصی غیر از معاینهشونده بازگو کنند به مجازات افشای اسرار محکوم میشوند. طبق ماده ۶۴۸ کتاب پنجم تعزیرات قانون مجازات اسلامی، اطباء و جراحان و ماماها و داروفروشان و کلیه کسانی که به مناسبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار میشوند هر گاه در غیر از موارد قانونی اسرار مردم را افشا کنند به سه ماه و یک روز تا یک سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار تا شش میلیون ریال جزای نقدی محکوم میشوند.
در حال حاضر نظرات متفاوتی در شبکههای اجتماعی درباره موضوع آزمایش باکرگی به اشتراک گذاشته شده است. بسیاری از مردان معتقدند بهترین حالت برای حذف این آزمایش، حذف مهریه است. زنان هم معتقدند اگر چنین آزمایشی برای زنان وجود دارد باید برای مردان هم انجام شود.
در این بین اظهارنظر زنان در این زمینه هم شنیدنی است و هر کسی درباره تجربه خودش میگوید:
«م» خانوادهای مذهبی دارد و وقتی کارش به ازدواج میرسد، شوهرش برای انجام تست علاقه نشان میدهد: «انجام این تست حس خیلی بدی بهم داد؛ حس بیارزشی. چرا زنا مجبورن این آزمایش رو انجام بدن، ولی مردا نه؟»
- سعی نکردی در اینباره و حس خوبی که نداری با شوهرت صحبت کنی؟
«موقع ازداوج انقدر داستانای مختلف وسط میاد که دیگه جای بحث در اینباره برام نذاشت.»
«ف» میگوید تجربه چنین تستی را نداشته و هرگز هم نخواهد داشت.
- اگه طرف مقابلتو خیلی دوست داشته باشی و اون ازت بخواد که این تست رو انجام بدی، بازم قبول نمیکنی؟
«اولا اگه خیلی دوستم داشته باشه اینقدر شخصیت طرف مقابلشو به هیچی نمیگیره که ازش این درخواستو بکنه. دوما بازم این کارو نمیکنم، چون تا وقتی ما زنا به بهانه عشق و دوستداشتن حاضریم به هر کاری تن بدیم، مردا هم به همین بهانهها هر درخواستی میکنن.»
«ر» میگوید: «به نظر من واجبتر از تست بکارت تستای عمیق و طولانی صلاحیت عقلی و فکری و روانیه که باید انجام بشه. دور و برمون پر از آدمایی شده که سرشار از عقدههای خانوادگی اجتماعیان و توی درک رابطه درست و فهم احساسات ضعف دارن. از طرفی گذشته هر آدمی به هیچکی جز خودش مربوط نیست.»
«ح» هم میگوید: «من به خودم و سلامتیم اعتماد دارم، اما اگه طرف مقابلم یا خونوادهش بگن این آزمایش رو انجام بده، برام مصداق توهین و بیاعتمادی محضه. البته از اون طرف نباید چنین نگاهی ابزار سوءاستفاده بشه، چون دیدم افرادی رو که طرف مقابلشونو گول زدن.»
«م» قبل از ازدواج این تست را انجام نداده است: «حالا بعد از ۱۲ سال زندگی با دو تا بچه هنوزم شوهرم بهم سرکوفت میزنه و میگه از کجا معلوم که تو قبل از من با کسی رابطه نداشتی؟ بگذره که تا حالا مچشو با چند نفر گرفتم و خیلی از شبا هم خونه نمیاد، اما من با دوتا بچه چیکار میتونم بکنم؟ حالا طلاقم بگیرم، بعدش چی؟ با دوتا بچه برم سربار بابام بشم؟»
آماری در خصوص تعداد مراجعهکنندگان این تست به پزشکی قانونی روی سایت این سازمان وجود ندارد و بعد از پیگیریهای خبرنگار هم روابط عمومی سازمان پزشکی قانونی در اینباره هیچ آماری ارائه نداد، اما در پاسخی اعلام کرد: «در حال حاضر درخواست شخصی در این زمینه نداریم. سالهاست که این معاینه با درخواست شخصی فرد صورت نمیگیرد و کل ارجاعاتی که به سازمان پزشکی قانونی میشود از کانال دستگاه قضایی و برخی از مبادی ذیربط است. تا کنون آماری از این دست ندادیم، اما آمار کلی که بتواند منعکسکننده این مباحث باشد داریم که تا کنون کار رسانهای روی آن نکردهایم و منوط به کسب اجازه از کمیته اطلاعرسانی سازمان است و با توجه به نیازها و درخواستهایی که داریم ممکن است این کمیته ماهی یک بار تشکیل شود. تنها موردی که به صورت شخصی میتواند مطرح شود بحث سقط جنین است.»
از طرفی برخی از متخصصان زنان و زایمان میگویند برای هزینههایی که ممکن است با صدور این گواهی متوجه خود و حرفهشان شود این کار را انجام نمیدهند و مراجعهکنندگان را به پزشکی قانونی معرفی میکنند.
برخی از پزشکانی که این گواهی را صادر میکنند و دوست ندارند اسمی از آنان آورده شود، میگویند: «میزان مراجعهکنندگان برای درخواست گواهی بکارت نسبت به سالهای قبل کاهش پیدا کرده است؛ در حالی که انجام این کار در ۲۰ سال گذشته شایعتر بود.»
با این حال دکتر شیرین نیرومنش - متخصص زنان و زایمان و فلوشیپ طب مادر و جنین (پریناتولوژی) - حاضر میشود در اینباره توضیحاتی بدهد: «معمولا برای صدور گواهی بکارت، فرد احراز هویت میشود و از مراجعهکننده عکس و شناسنامه و گاهی هم اثر انگشت گرفته میشود. پزشک زنان میتواند گواهی صادر کند، اما به دلیل مشکلات جانبیای که وجود دارد ممکن است بسیاری از همکاران این کار را انجام ندهند. نوع بکارت میتواند متفاوت باشد و فرد هنگام اولین نزدیکی خونریزی نداشته باشد بنابراین پزشک هم مجبور است در متن گواهی، «بظاهر سالم» را ذکر کند که این موضوع از سوی خانوادهها با اعتراض مواجه میشود. این کار برای یک پزشک مسئولیت زیادی به همراه دارد. تعرفه مشخصی هم ندارد. یک گواهی قانونی است که از نظر برخی خانوادهها خیلی با ارزش است. به همین دلیل بسیاری از پزشکان این کار را انجام نمیدهند.»
از نظر فقهی باکره کسی است که دخول نداشته است. طبق فتوای حضرت امام خمینی (ره) دختری که بر اثر کاری غیر از نزدیکی، بکارت خود را از دست داده است، در حکم باکره است و باید برای ازدواج دائم یا موقت، اجازه پدر یا جد پدری را داشته باشد.
«ر» ورزشکار است و سالهاست که هنرهای رزمی و اسبسواری انجام میدهد. او در یکی از تمریناتش متوجه اتفاقی غیرعادی میشود. اول فکر میکند خارج از تاریخ مقرر دچارعادت ماهیانه شده، اما بعد متوجه میشود اشتباه فکر میکرده. پزشک، آسیبدیدگی او را تایید میکند و برایش گواهی صادر میکند که بکارت او در حین ورزش از بین رفته است.».
اما نیرومنش معتقد است: «ورزشهای حرفهای با پرشهای سنگین به بکارت آسیب نمیزند، اما ممکن است در حین ورزش یا حادثهای، جسمی محکم وارد بدن شود و به فرد صدمه بزند.»
به واسطه تابو بودن این موضوع، اطلاعرسانی در این زمینه هم با محدودیتهای بسیاری همراه است که همین نبود آگاهی از سوی جامعه و خانوادهها به نوجوانان و جوانان آسیبهای روحی و روانی بسیاری وارد کرده است.
نیرومنش هم در اینباره به موردی که اخیرا با آن روبهرو بوده اشاره میکند: «چند وقت پیش دخترخانم ۱۸ سالهای به من مراجعه کرد که خارش شدید داشت و بعد از این اتفاق رگههایی از خون دیده بود و ماهها با تصور اینکه که ممکن است بکارت خود را از دست داده باشد دچار مشکلات روحی و روانی و وسواس شدید شده بود. در نهایت به خودش جرات داده بود بعد از چند ماه به پزشک مراجعه کند. بعد از معاینه متوجه شدم که مشکلی ندارد. دخترخانمها باید از بدن خود مراقبت کنند، اما بهتر است بعد از به وجود آمدن شک و شبهه برایشان در اولین فرصت به پزشک مراجعه کنند تا در این زمینه اطمینان یابند.».
اما مشکل یکی دو تا نیست و بسیاری از دختران از مراجعه به متخصص زنان و زایمان تجربه خوشایندی ندارند و اولین مراجعه به متخصص زنان، تجربه آخرشان بوده است. «س» هنوز ازدواج نکرده است و زمانی که تصمیم میگیرد با بدن خودش بیشتر آشنا شود به یکی از متخصصان زنان و زایمان مراجعه میکند: «اولین تجربهم برای مراجعه به دکتر زنان رو هیچ وقت فراموش نمیکنم. وقتی وارد مطب شدم گوش تا گوش آدم نشسته بود که یهو همه صورتا به منی که از در وارد شده بودم برگشت. صورتایی که انگار نگاه هر کدومشون یه معنایی داشت هنوز جلوی چشممه! وقتی هم که تو نوبت نشستم انگار هر کسی میخواست سر صحبت رو یه جورایی باز کنه و ازم بپرسه چرا اومدم. رفتار دکتر هم بیشتر تو ذوقم زد. وقتی فهمید برای چی اومدم بهم گفت چه معنی داره؟ از کجا معلوم نیومدی بدونی نوع بکارتت چیه تا بعدش بری هر غلطی که دوست داری بکنی؟ من اصلا دختر معاینه نمیکنم. حالا هم برو که مریض زیاد دارم. انقدر از رفتار دکتر شوکه شده بودم که اصلا نتونستم چیزی بگم و فقط از مطبش زدم بیرون. از اون موقع اسم دکتر زنان هم که میشنوم حالم بد میشه.»
متخصص زنان در اینباره میگوید: «یک پزشک باید وقت کافی برای بیمار خودش بگذارد طوری که بیمار، پزشک را امین خود بداند. گاهی ممکن است به دلیل فشار کاری، شلوغی و خستگی پزشک چنین مشکلاتی پیش بیاید. به نظر من باید در این زمینه با پزشکان در کنفرانسها و نشستهای اخلاق حرفهای صحبت شود چرا که موضوع مهمی است. در برخی موارد ممکن است معاینه همراه با خشونت باشد و حتی فردی که سالهاست ازدواج کرده جرات نکند برای چکاپ سالانه هم به پزشک مراجعه کند و حتی از اتاق معاینه و تخت مربوط به پزشک زنان وحشت زیادی داشته باشد. برخورد با هر فردی در هر سن و شرایطی نیاز به تجربه خاص دارد تا ارتباط خوبی با بیمار برقرار و حفظ شود. اگر بیماری حس خوبی از پزشک بگیرد دیگر تحت هیچ شرایطی ارتباطش را قطع نمیکند. دکتر زنان باید مثل یک عضو خانواده برای بانوان باشد. بیمارانی داریم که به اندازه سن کاریمان به ما مراجعه میکنند وای کاش این ارتباط در همه مراجعات شکل بگیرد.»
به اعتقاد نیرومنش شاید دنیا به سمتی برود که درخواست برای چنین گواهیهایی نباشد، اما اگر کسی واقعا از سلامت خودش اطمینان دارد میتواند این گواهی را داشته باشد: «درست است که برخی از گروهها به دنبال تغییر این فرهنگ هستند، اما دستهای از دخترخانمها که با کسی ارتباطی نداشتهاند و با خانوادههایی وصلت میکنند که این گواهی برایشان مهم است، اگر آن را داشته باشند خوب است. بکارت درصد قابل ملاحظهای از دخترخانمها به شکلی است که در اولین رابطه خونریزی ندارند و اگر این گواهی را نداشته باشند این شبهه همیشه برای همسرشان باقی میماند که آیا پیش از او با شخص دیگری رابطه داشته است یا نه. به هر حال دنیا در حال تغییر و تحول است و شاید در سالهای پیش رو تعداد مراجعهکنندگان برای دریافت این گواهی کمتر هم بشود.»
در انتها، پاسخ آیتالله العظمی مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید به دو استفتا درباره موضوع بکارت بسیار جالب توجه و تامل است:
۱. «پرسش: دختری که بکارت خود را ترمیم کرده است اگر خواستگار از او سؤال کند لازم است حقیقت را بگوید؟
پاسخ: در فرض سؤال لازم نیست بگوید.»
۲. «پرسش: در مواردی که دختران برای گواهی سلامت بکارت جهت ازدواج مراجعه میکنند و پزشک متوجه میشود که بکارت سالم نیست، ولی طرف فریب خورده است و پشیمان میباشد و اصرار میکند که آبرویش حفظ شود و اگر گواهی سلامت داده نشود آبرویش در خطر است و ممکن است به فساد کشیده شود، چه باید کرد و آیا دادن گواهی سلامت در این موارد جایز است و گناه ندارد؟پاسخ: در صورتی که بر فرض بیان واقعیت، ضربه سنگین و فوقالعادهای بر او وارد میشود، میتوان گواهی سلامت داد.»
ارسال نظر