چگونه اوتیسم را زود تشخیص بدیم

پارسینه: اگر دوره طلایی تشخیص زودهنگام رو از دست دادین، خودتون رو سرزنش نکنید و یادتون باشه که هیچوقت، «خیلی» دیر نیست.
به گفته همه متخصصین حوزه اتیسم ، هر چی تشخیص اتیسم زودتر اتفاق بیفته، گزینههای درمانی موثرتر خواهند بود. براساس آمارهای موجود، در حال حاضر، سن میانگین دریافت تشخیص، بالای چهار سال هست، درحالیکه برای تشخیص به موقع، این عدد، باید به حدود دو سالگی کاهش پیدا کنه. پس اگر متوجه علائمی در فرزندتون شدید که شما رو بابت ابتلا به اتیسم نگران کرده، به جای سرکوب این نگرانیها، سرچ کردن تو گوگل و نظر پرسیدن از اطرافیان، تاخیر نکنید و به کاردرمانگر یا متخصص آموزش دیده در این حوزه مراجعه کنید.
چرا تشخیص سریع تا این اندازه مهمه؟
به نقل از ارگانیک مایندد؛ اهمیت تشخیص به موقع به انعطاف پذیری عصبی بالا یا Neuroplasticity در سن پایین برمیگرده، یعنی مغز در سنین پایین بیش از هر زمان دیگه در برابر تغییر پذیراست. یعنی آموزش هر چی زودتر اتفاق بیفته، مغز بچههای اتیستیک شانس بیشتری داره تا مهارتهای لازم رو فرا بگیره. بر همین اساس، طی آموزش به این بچهها آموزش میدن که چطور با اسباببازیهاش بازی کنه، چطوری نوبت رو رعایت کنه، چطور مسائل رو حل کنه و از جنجال و انفجارهای خشم اجتناب کنه.
موضوع مهم اینجاست که یادگیری این مهارتها باعث میشه، نحوه واکنش و برخورد دیگران هم، نسبت به این بچهها تغییر کنه، در نتیجه اونها فرصت تجربه کردن موقعیتهای ارزشمند و آموزنده زندگیشون، مثل معاشرت و هم بازی شدن با دوستانشون رو از دست نمیدن. چون دقیقا همین فقدان تجربیات هست که بیش از هر چیزی بهشون آسیب میزنه.
در حالیکه بدون دریافت آموزش، شاهد شکلگیری یه حلقه باطل خواهیم بود؛ اونها فاقد مهارتهایی میشن که باعث میشه بتونن در جمعها و کنار دیگران رفتار عادی و تعامل سالم داشته باشن، در نتیجه دیگران اونها رو طرد میکنن، تعاملاتشون محدود میشه و همینطور، بیشتر و بیشتر، از یادگیری مهارتهای زندگی عقب میمونن.
به نقل از ارگانیک مایندد؛ اهمیت تشخیص به موقع به انعطاف پذیری عصبی بالا یا Neuroplasticity در سن پایین برمیگرده، یعنی مغز در سنین پایین بیش از هر زمان دیگه در برابر تغییر پذیراست. یعنی آموزش هر چی زودتر اتفاق بیفته، مغز بچههای اتیستیک شانس بیشتری داره تا مهارتهای لازم رو فرا بگیره. بر همین اساس، طی آموزش به این بچهها آموزش میدن که چطور با اسباببازیهاش بازی کنه، چطوری نوبت رو رعایت کنه، چطور مسائل رو حل کنه و از جنجال و انفجارهای خشم اجتناب کنه.
موضوع مهم اینجاست که یادگیری این مهارتها باعث میشه، نحوه واکنش و برخورد دیگران هم، نسبت به این بچهها تغییر کنه، در نتیجه اونها فرصت تجربه کردن موقعیتهای ارزشمند و آموزنده زندگیشون، مثل معاشرت و هم بازی شدن با دوستانشون رو از دست نمیدن. چون دقیقا همین فقدان تجربیات هست که بیش از هر چیزی بهشون آسیب میزنه.
در حالیکه بدون دریافت آموزش، شاهد شکلگیری یه حلقه باطل خواهیم بود؛ اونها فاقد مهارتهایی میشن که باعث میشه بتونن در جمعها و کنار دیگران رفتار عادی و تعامل سالم داشته باشن، در نتیجه دیگران اونها رو طرد میکنن، تعاملاتشون محدود میشه و همینطور، بیشتر و بیشتر، از یادگیری مهارتهای زندگی عقب میمونن.
از کجا میتونیم متوجه علائم اتیسم بشیم؟
علائم اتیسم ، در هر سنی، به دو دسته اصلی تقسیم میشه: یک) فقدان مهارتهای ارتباط اجتماعی، دو) علایق محدود و رفتارهای تکراری.
به طور کلی تو بچهها، چندین علامت کلیدی وجود داره:
یک) اگر یک کودک ۱۸ ماهه، به طور مداوم، از تماس چشمی اجتناب میکنه، احتمال اوتیسم، یا یک اختلال عصبی رشدی دیگه بسیار بالاست.
دو) علامت دیگهای که قبل از دو سالگی، باید خیلی بهش توجه کنید، فقدان ارتباط و تعامل اجتماعیه که تو شیوه بازی کردن خودش رو نشون میده؛ بچههای زیر دو سالی که هیچ علاقهای به اشتراک گذاشتن یا نشون دادن وسایلشون به دیگران ندارن، یا اصرار دارن که به جای بازی با اسباببازیها، اونها رو براساس یک نظم خاص، مرتبسازی کنن، قطعا باید تحت ارزیابی قرار بگیرن.
سه) یکی دیگه از فاکتورهای بسیار مهم، برای بچههای تو این سن، اینه که اونها اصولا به اسمشون واکنش و پاسخی نمیدن.
چهار) تاخیر یادگیری در زبان هم که مشخصا، اهمیت فوقالعادهای داره.
اما بقیه فاکتورهای اولیه، میتونه تا این حد مشخص و محرز نباشه، به عنوان مثال، حرکت تکرار شوندهای مثل تکون دادن دستها میتونه یک نشونه بیاهمیت باشه، ولی اگه با رفتارهای غیر طبیعی مثل راه رفتن مداوم رو پنجه پا همراه بشه، ماجرای اتیسم خیلی محتمل میشه.
اگر دوره طلایی تشخیص زودهنگام رو از دست دادید، به این معناست که همه چیز از دست رفته؟
طبیعتا، شکستن بعضی از الگوهای رفتاری یا یادگیری مهارتهای اجتماعی تازه، برای بچههای بزرگتر سختتره؛ چون احتمالا تا اون زمان، شیوههای غیر قابل انعطافی از تفکر و رفتار درشون ایجاد شده. این باعث میشه نسبت به بعضی از روتینهای خاص، زیادی سفت و سخت برخورد کنن، مثلا ترتیب خاصی از قرار گرفتن اشیا براشون به شدت مهمه، انقدر که اگر بخواید این ترتیب رو بهم بزنید، جنجال به پا میکنن. خود این انعطافناپذیری و اصرار داشتن روی روالهای خاص، میتونه یادگیریشون تو مدرسه و دوست پیدا کردن رو براشون سخت کنه، درحالیکه بعضی از این مشکلات، در صورت مداخله زودهنگام، میتونست قابل پیشگیری باشه.
ولی به طرز جالبی تحقیقات نشون میدن اکثر بچههایی که دیرتر تشخیص میگیرن، احتمالا علائمشون هم خفیفتره؛ بنابراین به مداخلات کمتر و خفیفتری هم نیاز دارن. در واقع، خیلی از بچههایی که بعد از پنج سالگی تشخیص اوتیسم رو دریافت میکنن، ممکنه خودشون مهارتهای شناختی و زبانی متوسط یا حتی بالاتر از متوسطی داشته باشن یعنی برای این بچهها، یادگیری، حداقل در حوزههای فکری و زبانی، سرعت معمولی داشته که این خیلی خیلی خبر خوبیه.
بنابراین، نکته اینجاست که اگر دوره طلایی تشخیص زودهنگام رو از دست دادین، خودتون رو سرزنش نکنید و یادتون باشه که هیچوقت، «خیلی» دیر نیست. تا جایی که میتونید با فرزندتون وقت بگذرونید و مدام باهاش در تعامل باشید. تو فعالیتهایی که دوست داره و ازشون لذت میبره شرکت کنید؛ از نوع بازیش تقلید کنید و در عین حال، بدون اینکه تلاش کنید تو کاری که انجام میده تغییر ایجاد کنه، خودتون یکی دو تا عنصر جدید، به بازیش اضافه کنید. دائما باید آزمون و خطا داشته باشید؛ چون یکی از مهمترین وظایف شما اینه که نقطه امن فرزندتون رو تشخیص بدید و بعد کمکش کنید تا هربار، کمی فراتر از اون نقطه حرکت کنه، یعنی نقطه تحملش رو پیدا کنید و یه کوچولو بیشتر از اون نقطه بهش فشار بیارید؛ نه اونقدری که اضطراب از پا درش بیاره و نه اونقدری که منفعل شدن باعث تحلیل رفتن بیشتر توانمندیهاش بشه. در ضمن، ورزش، موسیقی، و تعامل با حیوانات، همه شون میتونه برای افزایش مهارتهای ارتباطی، حرکتی و همدلی در این بچهها موثر باشه.
ارسال نظر