بازی ولیعهدها؛ آیا امارات در حال دور زدن عربستان است؟

پارسینه: امارات متحده عربی با استفاده از کاهش توان عربستان در تاثیرگذاری بر مناسبات منطقهای که ناشی از مشکلات داخلی این کشور و فشارهای بین المللی میباشد؛ در تلاش است با اتخاذ راهبردهایی نقش خود را در منطقه و بالاخص در پروندههای مهم خاورمیانه و شمال آفریقا پررنگ کند.

عربستان سعودی از زمان روی کارآمدن ملک سلمان به عنوان پادشاه این کشور و بالاخص پس از انتصاب محمد بن سامان به عنوان ولیعهد عربستان، سیاستی تهاجمی را در راستای ایجاد نظم منطقهای مدنظر خود در منطقه در پیش گرفت. درواقع سعودیها در سالهای پایانی حکومت پادشاه پیشین این کشور تحولات منطقهای را تهدیدی برای منافع امنیتی و دیدگاههای محافظه کارانه خود و در راستای تقویت جایگاه منطقهای ایران به عنوان رقیب دیرینه منطقهای خود تلقی میکردند به صورتی که موازنه قوا را به سود محور مقاومت در حال دگرگونی میدیدند. در این شرایط نسل جدید نخبگان سیاسی حاکم که تجربه چندانی در عرصه سیاستورزی نداشتند چاره کار را در مقابله تمام عیار با پویاییهای منطقهای از طریق ابزارهای نظامی، تبلیغاتی، تروریسم و ایجاد ناامنی و جنگ میدیدند.
دراین شرایط اغلب طرحهای بی ثبات ساز عربستان سعودی در سطح منطقه با حمایتها و پشتیبانی امارات صورت میگرفت، و این دو کشور عملا با ایجاد ائتلافی دوجانبه در راستای پیشبرد اهداف منطقهای خود تلاش میکردند. با این حال از زمان آغاز جنگ یمن توسط ائتلاف سعودی که درواقع ستونهای اصلی این ائتلاف کشورهایی جز امارات و عربستان سعودی نبودند، شاهد بروز برخی تضادها در سیاستهای اعمالی این دو کشور بودیم.
با گذر زمان پرونده یمن تبدیل به نقطهای برای واگرایی سیاستهای ریاض و ابوظبی تبدیل شد و در عین حال عربستان سعودی که در محاسبات اولیه اش طولانی شدن این جنگ را لحاظ نکرده بود با مشکلات عدیدهای مواجه شد. در این خصوص چند عامل کاهنده از توان عربستان، برای مانور در این پرونده به وجود آمد:
۱. طولانی شدن جنگ یمن، هزینههای نظامی عربستان را به شدت افزایش داد و این کشور که بر اساس محاسبات با یک جنگ یک ماهه درگیر بود، عملا با جنگی چند ساله مواجه شد که تاکنون نیز ادامه دارد.
۲. اعتبار محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، که در آغاز جنگ یمن وزیر دفاع این کشور نیز بود؛ به شدت دچار لطمه شد و به دلیل مسئولیت مستقیم وی در این پرونده و با توجه به عدم کسب دستاوردی حداقلی در این جنگ، اعتبار وی در سطح داخلی و در بین خاندان سلطنتی به شدت کاهش یافت.
۳. فشارهای بین المللی برای توقف جنگ یمن که عملا شاهد یک نسل کشی بزرگ در آن هستیم نیز به صورت مداوم از توان عربستان برای مانور در این پرونده میکاست.
۴. اختلافات داخلی در بین شاهزادگان سعودی و خاندان سلطنتی که خواستار کنارگذاشتن محمد بن سلمان از ولیعهدی بودند نیز بر عمق مشکلات به وجود آمده برای عربستان میافزود.
۵. در حالی که پایه نفوذ منطقهای عربستان عمدتاً بر مبنای باجها و کمکهای مالی ناشی از درآمدهای هنگفت نفتی استوار است اکنون با بروز بحران جهانی نفتی و کاهش شدید قیمت این کالا که حرف اول و آخر را در اقتصاد عربستان میزند، طبیعتاً باید انتظار کاهش نفوذ منطقهای این کشور را داشت. این در حالی است که اماراتیها که وابستگی کمتری به درآمدهای نفتی دارند قادر خواهند بود شرکای اقتصادی و سیاسی عربستان را به خود جذب کنند.
جمیع این عوامل ریاض را برآن داشت تا اولویت خود را حل مشکلات داخلی بالاخص آنچه پایههای سلطنت آتی بن سلمان را سست میکرد، قرار دهد و همین عامل از توان تحرک ریاض در پروندههای مهم منطقه کاست.
در همین حال امارات متحده عربی که به نظر میرسد از ابتدا نیز در ذیل ائتلاف با عربستان سعودی اهدافی متفاوت از این کشور را در برخی موضوعات دنبال میکرده است، اقدام به تقویت جای پای خود در منطقه و پررنگ کردن نقش خود در اغلب پروندههای مهم نمود. در این چارچوب ابوظبی بر اساس تعریف چند راهبرد اساسی، در حال تلاش برای افزایش تاثیرگذاری خود در مناسبات منطقه میباشد:
۱. گسترش روابط با مصر برای تاثیرگذاری در معادلات منطقه، بالاخص در حوزهی شمال آفریقا؛ بر همین اساس ابوظبی اقدام به سرمایه گذاریهای زیادی در مصر کرده است که نمود بارز آن نیز نقش ابوظبی در ساخت پایگاه نظامی برنیس در مصر میباشد. بر این اساس حضور پررنگ امارات در پروندهی لیبی نیز در ذیل روابط قاهره-ابوظبی قابل طرح است.
۲. گسترش روابط با کشورهای ساحل دریای سرخ همزمان با پیاده سازی طرحهای مدنظر ابوظبی در یمن؛ این راهبرد با هدف دسترسی امارات به مناطق استراتژیک در ژئوپلیتیک منطقه طراحی شده است که نمود بارز آن نیز تلاش امارات برای تسلط بر جزایر مشرف بر خلیج عدن و تنگهی باب المندب است.
۳. راهبرد پیشی گرفتن از عربستان در روند عادی سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی و دراختیار گرفتن جایگاه مرکزی دراین امر، تحرکات اخیر امارات و مواضع مقامات این کشور، به وضوح اتخاذ این راهبرد از سوی ابوظبی را اثبات میکند.
در مجموع به نظر میرسد امارات متحده عربی با استفاده از کاهش توان عربستان در تاثیرگذاری بر مناسبات منطقهای که ناشی از مشکلات داخلی این کشور و فشارهای بین المللی میباشد؛ در تلاش است با اتخاذ راهبردهایی نقش خود را در منطقه و بالاخص در پروندههای مهم خاورمیانه و شمال آفریقا پررنگ کند.
پارسینه جان
علیه سعودی و امارات سخن نکن که روی صورت منافقین لک می افتد!