اسد: بر سر روابط با ایران معامله نمیکنیم
پارسینه: رئیسجمهوری سوریه از حقایق پشت پرده جبهه جنوب و نقش مخرب صهیونیستها، روابط با ایران و سوریه، مقاومت لبنان و حامیان مردم سوریه، مقابله با تروریسم و اشغالگری و مقاومت مردمی سوریه و همچنین درباره مسأله فلسطین و قدس سخن گفت.
مشروح گفتوگوی تلویزیونی بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه با شبکه العالم به شرح زیر است:
بشار اسد: به شما [حسین مرتضی، خبرنگار العالم]خوشآمد میگویم و از این که با شما به عنوان یک خبرنگار و یک مبارز که به طور مستمر، هر روز و هر ساعت در همه جا در خط مقدم جبهه نبرد با تروریستها قرار داشتید، گفتگو خواهم داشت بسیار خرسندم. شما خبرنگار مجاهدی هستید که با کلام و سخن و موضع گیری صحیح و انتشار اخبار درست و واقعی، با دروغهایی که در جامعه جهانی علیه ما به راه افتاده بود، مقابله کردید.
العالم: جناب رئیس جمهور فارغ از پیروزیها و دستاوردهای عظیمی که ارتش سوریه در جبهههای مختلف نبرد با تروریستها به دست آورده است و به زودی به آن خواهیم پرداخت، در سایه همه این پیروزی ها، رویداد بارزتر و مهمتر عملا تحولات مربوط به جنوب سوریه است. چه چیزی در جنوب سوریه رخ میدهد؟ واقعیت امر چیست؟
بشار اسد: بسیار ساده بگویم، پس از آزاد سازی غوطه، حرکت به سوی جنوب مطرح شد، ما در برابر دو گزینه قرار گرفتیم، درست مانند وضعیت کنونی در دیگر مناطق سوریه، این که یا صلح کنیم یا این که برای آزاد سازی مناطق متوسل به زور شویم.
پیشنهاد روسیه این بود که فرصت برای دستیابی به صلح برای گروههای مسلح فراهم شود، چیزی که در برخی مناطق رخ داد، هدف این بود که شرایط به وضع پیش از سال ۲۰۱۱ بازگردد یعنی این که ارتش سوریه به منطقهای که منطقه رویارویی و مقابله با رژیم صهیونیستی است بازگردد و تروریستها از این منطقه خارج شوند و این طرح و پیشنهاد مناسب و خوبی برای ما بود.
این طرح تا این لحظه هیچ نتیجه عملی در پی نداشته است و علت آن دخالت مستقیم اسرائیل و آمریکا و حمایت از تروریستها در منطقه جنوب است تا از هرگونه راه حل یا دستیابی به راهکاری برای حل تنش جلوگیری شود. وضعیت کنونی جنوب سوریه این چنین است.
العالم: آیا تاکنون هیچ تصمیمی در خصوص عملیات نظامی در جنوب سوریه و یا صلح اتخاذ نشده است؟
بشار اسد: روسیه همچنان در حال رایزنی با طرف آمریکایی و اسرائیلی است. حال در خصوص تروریستها باید بگوییم که آنان کارهای نیستند و تنها مجری دستورات و اوامر صادر شده سران و فرماندهان خود هستند.
فرصتی برای صلح بود، اما دخالت دو طرف آمریکایی و اسرائیلی مانع از آن شد که صلحی محقق شود.
العالم: برخی پیرامون معاملهای در منطقه جنوب سخن میگویند؛ آیا پای معاملهای در کار است و برای این معامله بهایی باید پرداخت شود؟ اجازه بدهید به صراحت بگویم موضوع اخراج ایرانیها از منطقه جنوب در ازای خروج آمریکا از التنف واقعیت دارد؟ چه بها و هزینهای باید بدهید تا طرف آمریکایی با حل تنش در منطقه جنوب موافقت کند؟
بشار اسد: درباره آمریکا باید بگویم که این کشور یک اصل مهم و قاعده اصلی بدون در نظر گرفتن موضوع و مکان دارد و آن سلطه گری و هیمنه طلبی است.
این بها بالطبع از سوی ما تقدیم نمیشود در غیر این صورت، چرا چند سال است که برای حفظ استقلال و یکپارچگی ارضی سوریه میجنگیم.
اما درباره موضوع ایران، باید به صورت واضح تأکید کنم، رابطه سوریه و ایران رابطهای راهبردی است و تحت تاثیر مسائل جنوب و شمال قرار ندارد، این رابطه با همه جوانبش به صورت واقعی با حال و آینده منطقه مرتبط است، و تحت تاثیر قیمتهای بازار بین المللی قرار نمیگیرد. نه سوریه و نه ایران هرگز این رابطه را در بازار سیاسی بین المللی مطرح نمیکنند، تا بخواهد مکانی برای سازش باشد. هر آنچه مطرح شده، طرح اسرائیلی است، وهدف از آن به چالش کشیدن و در تنگنا قرار دادن ایران است. این مسائل همچنین همسو با تبلیغات بین المللی ضد ایران درباره پرونده اتمی است و جدا از این مسأله نمیباشد. هر آنچه که اکنون در ارتباط با ایران اتفاق میافتد، با هدف ایجاد فضای بین المللی ضد ایران ایران است. از نظر ما، تصمیم گیری دربارۀ سوریه فقط متعلق به خود سوریها است. ما در یک نبرد یکسان هستیم، و اگر تصمیمی درباره ایران داشته باشیم، با ایرانیها سخن خواهیم گفت و با هیچ طرف دیگر صحبت نخواهیم کرد.
العالم: چه موضوعی سبب شد رژیم اشغالگر اسرائیل با بازگشت ارتش سوریه به مرزهای جولان اشغالی موافقت کند که همان بازگشت اوضاع به سال ۲۰۱۱ پس از ۷ سال تلاش مستقیم و غیرمستقیم صهیونیستها برای ضربه زدن به ثبات سوریه است؟
بشار اسد: به طور حتم، اخلاق و قانون بین المللی هیچ مفهومی برای اسرائیلیها ندارد، از ابتدای جنگ وقتی بحران به ویژه در جنوب وجهه نظامی به خود یافت، اسرائیل به طور مستمر نیروهای سوریه را گلوله باران و از تروریستها مستقیما حمایت نمود.
توپخانه و نیروهای هوایی اسرائیل همان توپخانه تروریستها و نیروی هوایی تروریستها و طبیعتا جبهه النصره بود، هیچ چیزی وجود ندارد که رویکرد اسرائیلیها را تغییر دهد، موافقت اسرائیلیها برای ما اهمیتی ندارد.
به رغم حمایت اسرائیل از تروریستها، ما به وظایف خود عمل کردیم و ارتش سوریه در جبهه جنوبی میجنگد و مناطقی نیز آزاد شده است. درنتیجه اسرائیل چه موافق باشد و یا یا نباشد، این امر (نبرد در این جبهه) تصمیم سوریه و وظیفهای ملی است، که ما آن را انجام خواهیم داد.
العالم: آیا اسرائیل ترجیح میدهد مقاومت جولان را ترک کند و ارتش سوریه بازگردد؟
بشار اسد: به نظر من هر دو گزینه برای اسرائیل بد است، سید حسن نصرالله چندین بار درباره ارتباط سوریه با مقاومت و نقش سوریه در مقاومت سخن گفت، پس چطور اسرائیل میان دو موضوع که هر دو را بد میداند، یک گزینه را انتخاب نماید!
العالم: گزارشهای موجود حاکیست که اسرائیل توانسته است شمار زیادی از سوریها را جذب نماید، برخی از آنان طول درمان خود را پس از جراحت در فلسطین اشغالی طی کردند، اسرائیل از اوضاع بد مالی تعدادی از آنها سوء استفاده کرد و برخی دیگر انتخاب شدند که در آینده با اسرائیل همکاری نمایند، در مرحله آتی چگونه با آنان برخورد خواهد شد؟
بشار اسد: این موضوع درست است، نمیتوانیم همه مردم را در یک گروه قرار دهیم، دلایل گوناگونی برای رفتن آنان در مسیر نادرست وجود دارد، این اشتباه در حق وطن و تمام شهروندان سوری است، اما نهایتا آنان فرزندان این وطن هستند و ما همه در این زمینه مسئول هستیم و نباید فقط شخصی که چنین اقدامی را مرتکب شده مقصر بدانیم، وقتی جنایتی در یک کشور رواج مییابد، همه در برابر آن مسئول هستند؛ نه تنها نهادهای امنیتی که خود مجرم.
در ابتدا باید این افراد جذب شوند و پس از آن باید عواملی را که باعث پیدایش این وضعیت شده حل کنیم، عواملی که در این مصاحبه مجالی برای یادآوری آنها نیست.
العالم: در زمانی که درباره بازسازی پدافند هوایی سوریه و مقابله با اشغالگران صهیونیست سخن گفتید، سران رژیم صهیونیستی اعلام کردند که عمق سوریه را هدف میگیرند، چگونه با این موضوع برخورد خواهید کرد؛ خصوصا که اخیرا نوعی توازن در زمینه پاسخ به تجاوزهای دشمن صهیونیستی حاصل شده است؟
بشار اسد: ما هرگز حملات را بدون پاسخ نخواهیم گذاشت و پاسخ به اسرائیل را در چارچوب امکانات نظامی موجود هرگز متوقف نخواهیم کرد؛ حال هر چه این امکانات بهبود یابد، سطح پاسخ مان قویتر خواهد شد.
واقعیت این است که قویترین پاسخ به اسرائیل، هدف قرار دادن ارتش اسرائیل در سوریه است. منظور ما عملا تروریستهایی است که به طور بسیار واضح و آشکار برای منافع اسرائیل فعالیت مینمایند، از ابتدا آنان به سامانههای پدافند هوایی سوریه حمله کردند، آنها توسط اسرائیل و آمریکا رهبری میشوند.
اولین حمله به اسرائیل در سطوح سیاسی و نظامی و دیگر سطوح، هدف قرار دادن تروریستهای اسرائیلی در درون سوریه است، تروریستهایی که عضو داعش یا النصره و یا دیگر گروههای مرتبط با نقشههای اسرائیل هستند.
العالم: در صورت تشدید حملات اسرائیل آیا شما آماده پاسخگویی هستید؟
بشار اسد: اکنون نیز چنین اتفاقی میافتد، و با تشدید حملات و تنشهای این رژیم ما هم پاسخ میدهیم، ما هر کاری که بتوانیم در چارچوب امکاناتی که در اختیار داریم انجام خواهیم داد، پاسخگویی (به این تجاوزها) نیازمند تصمیم سیاسی نیست، من تاکید میکنم این موضوع که ما پاسخ تجاوزها را بدهیم تصمیمی سیاسی نیست، بلکه تصمیمی ملی است؛ تصمیمی که از روز اول اتخاذ شده است.
العالم: اخبار بسیاری در رسانهها درباره سامانه پدافند ضد هوایی "اس - ۳۰۰" منتشر شده است، مسکو میگوید که این سامانه را به سوریه تحویل خواهیم داد، سپس میگوید آن را هرگز به سوریه تحویل نمیدهد، به نظر شما چرا این تردید در زمینه تحویل این سامانه به سوریه وجود دارد آن هم در زمانی که برخی در خارج به دنبال خرید سامانه دفاعی "اس ۴۰۰" هستند؟
همانطور که میدانید، مسائل نظامی بخشی از کار سیاسی هستند، در نتیجه اظهارنظرها حتی اگر جنبه نظامی داشته باشد، حاوی پیامهای سیاسی هستند.
پاسخ این سؤال را که چرا روسیه از تحویل (سامانه اس ۳۰۰) خبر داده و یا گفته نمیخواهد آن را تحویل دهد، باید از طرف روس پرسید، زیرا این موضوع ممکن است به خاطر مسائل سیاسی باشد.
اما تا آنجا که از نظر نظامی به سوریه مربوط است، این ما نیستیم که تعیین میکنیم چه سلاحی به این کشور تحویل داده میشود یا نه. در ماجرای مقابله با حملات سهجانبه اخیر و پس از آن تجاوز اسرائیل، سوریه اعلام نکرد که از چه سلاحی استفاده شد. ما مسائلی را که دارای ویژگی نظامی داخلی هستند فاش نمیکنیم؛ بنابراین حتی اگر اس ۳۰۰ به سوریه تحویل داده شود یا نه، ما در این خصوص اظهار نظر نخواهیم کرد، و سلاحهای موجود، هنگام نیاز استفاده خواهند شد.
العالم: آیا سلاح خاصی را ارتقا دادهاید؟
بشار اسد: سلاح فقط برای استفاده است و ما نوع سلاحی را که در اختیار داریم فاش نمیکنیم و فقط آن را به کار میگیریم.
العالم: با توجه به در هم آمیختگی اوضاع در منطقه جنوب، این مساله محدود به جغرافیای سوریه نمیشود و طرفهای بسیاری در این منطقه حضور دارند، چگونه با این موضوع برخورد میشود؟
بشار اسد: شما از دو محور سخن میگویید، محور حامی تروریسم که شامل آمریکا، اسرائیل و برخی از گروههای موجود در منطقه است مانند کشورهای عربی و غیرعربی و محور ضد تروریسم. محور اول که حامی تروریسم است برای سیطره میکوشد و محور دوم برای دستیابی به استقلال؛ بنابراین دشوار میباشد که بگوییم نتیجهای برای این در هم آمیختگی وجود دارد جز این که یکی از دو محور پیروز شود. حداقل درباره محور مقاومت در برابر تروریسم میگویم که این محور از پاکسازی سوریه و منطقه از تروریسم عدول نمینماید و از یک نقطه از خاک سوریه نمیگذرد. اما برای محور مقابل، باید برای پاسخ به این سؤال که آیا بر اساس واقعیت تغییر میکند یا خیر؟ باید منتظر بمانیم و ببینیم. اما مضمون و اعتقادش هرگز تغییر نمیکند، شاید با اقدامهای سیاسی که واقعیتها و حقایق تحمیل مینماید چه بسا تغییر کند.
العالم: جبهه جنوب عملا در همان چارچوب است، اتاق عملیات "الموک" از ابتدای جنگ ضد سوریه حدود ۸ سال قبل متوقف نشده و فعال است، و مستقیما با اسرائیلیها مرتبط میباشد، اما اخیرا مشاهده نمودیم فعالیتش را مجددا آغاز نموده است، تماسهای زیادی وجود دارد و تلاش میشود که فعالتر شود، آیا این به این معنی است که عملا کشور سوریه به طرف یکسره نمودن کار جنگ از نظر نظامی در منطقه جنوب صرف نظر از پیامدهای امور پیش میرود، و آیا به بن بست رسیده است یا خیر، و آیا یکسره نمودن کار جنگ برای رهبری سوریه ممکن است؟
بشار اسد: اتاق الموک ارتباطی با این تصمیم ندارد، این اتاق عملیات با حضور و نقش تروریستها از ابتدای جنگ ضد سوریه ارتباط دارد، بنابراین اتاق عملیات الموک با حضور آنان (تروریستها) ایجاد شد تا آنان را از نظر نظامی هدایت نماید، پس استمرار وجود این اتاق به ادامه حضور تروریستها بستگی دارد، یعنی آنان آماده اقدامهای تروریستی بیشتر هستند، این بیشتر از آنکه مرتبط با نقش دولت سوریه باشد مرتبط با آنان است. نقش ما ارتباطی با اتاق الموک ندارد، تصمیم ما از همان ابتدا آزادسازی تمام اراضی سوریه بوده است، و این موضوع که چه زمانی به جنوب، شمال، شرق یا غرب میرویم یک مسأله نظامی است، اما ما اکنون صرف نظر از این اتاق به طرف جنوب رفتیم و به روند سیاسی مجال میدهیم، اگر موفق نشد راهی جز آزادسازی با زور وجود ندارد.
العالم: آیا آمریکا از تنف خارج خواهد شد؟
آمریکا میگوید آماده است که از تنف خارج شود؛ اما همه میدانند آمریکا در تاریخ ثابت کرده است که دروغگو است پس چرا این ادعا را باور کنیم، ما باید منتظر باشیم تا ببینیم چه خواهد شد!
العالم: آنچه در اردن میگذرد آیا مرتبط با جبهه جنوب است؟ یعنی آیا به نظر شما با آنچه در این منطقه در حال وقوع است، ارتباط دارد؟
بشار اسد: به غیر از آنچه که از رسانهها میشنویم، اطلاعات دقیقی در این زمینه نداریم، در هر صورت برای اردن آرزوی ثبات و آرامش سیاسی داریم و نمیخواهیم در این کشور هرج و مرج شود، زیرا این مسأله برای ما نیز پیامدهای منفی دارد.
العالم: یعنی هر آنچه مقاومت از شما درخواست نماید آماده حمایت آن در سطوح سیاسی و نظامی هستید، هر چیز؟
بشاراسد: از نظر سیاسی تغییر نکرده ایم، مساله فلسطین برای ما مانند ۱۰ سال قبل و چند دهه قبل از آن است و تغییر نکرده است.
آنچه میتوانیم ارائه دهیم مرتبط با دو چیز است، اولا امکانات فعلی سوریه، شک نیست که اولویتهای امروز پاکسازی سوریه از تروریسم است و دوم، وضع فلسطین است و طرفهایی که میتوان با آنان در داخل فلسطین تعامل نمود.
العالم: ما از مقاومت در طرف دیگر سخن میگوییم، علاوه بر ایستادگی برخی از کشورها در کنار سوریه در جنگ با تروریسم، همچنین مقاومت لبنان خصوصا حزب الله نقش داشت، فداکاری زیادی در جنگ با تروریسم نمود و در آن سهیم بود، جناب رییس جمهور چه سخنی برای رزمندگان و خانوادههای شهدا و مجروحین دارند؟
بشاراسد: وقتی تمام گروههای مقاومت مانند مقاومت لبنان و برادرانی که از عراق آمدند و اشخاصی که اسمشان را نبرده ام جمع میشوند تا از خاک سوریه و از شهروند سوری دفاع کنند باید از این مصاحبه استفاده کنم و تاکید نمایم که برادرانی از عراق هستند که ما آنان را مانند هر مقاومی میدانیم که از کشور دیگر آمده است و خانوادههای رزمندگان ایران که آمدند و در سوریه خون دادند.
تمام اینها را باید در یک سبد واحد در کنار شهدا، مجروحین و رزمندگان سوری و خانواده هایشان قرار دهیم، تمام آنان اگر بخواهیم که حروف، کلمات، جملهها و تمام ادبیات را جمع کنیم معادل یک قطره خونشان نمیشود، لذا سخن بسیار کمتر از آن چیزی است که ارائه دادند، مهمتر آن است که تاریخ درباره آنان خواهد نوشت، واقعیت وقتی است که میگوییم تاریخ اینجا نوشته شده است، تاریخ نیازمند استراتژی و تاکتیک است.
اما واقعیت استراتژیک بدون اجرای عملی آن بر روی زمین ارزشی ندارد و فقط یک فکر باقی میماند که آن را در کتابها و مقالهها قرار میدهیم، اما واقعیت آن است که این اشخاص در تمام این کشورها و تمام این گروه مقاومت است که تاریخ واقعی، را مینویسد و نه سیاست.
من میخواهم از این سوال استفاده کنم و تمام محبت، احترام و تقدیر و تکریم را به رزمندگان، مجروحین، شهدا و تمام خانوادههای شجاع که اینان را برای دفاع از سوریه و مبارزه با تروریسم به سوریه فرستادند تقدیم نمایم تا این خانوادهها الگوی اخلاق و اصول برای نسلهای حال و آینده باشند.
العالم: جناب رئیس جمهور اجازه بدهید کمی به موضوع سیاسی برگردیم و درباره جبهه جنوب سوریه و وضعیت کلی آن منطقه با توجه به دستاوردها در کل کشور صحبت کنیم که بارزترین آن ائتلاف سه گانه (سوریه، ایران و روسیه) است. ماهیت این ائتلاف چیست؟ آیا این ائتلاف به این معنی است که با مبارزه با تروریسم یا تحولات عرصه سوریه ارتباط دارد؟ اخیرا عدهای تلاش کرده اند بر این نکته تأکید کنند که در این ائتلاف سه گانه، شکافی به وجود آمده است. این ادعا را چگونه ارزیابی میکنید و دیدگاه شما در این باره چیست؟ واقعیت عملی موجود درباره این ائتلاف چیست؟
بشار اسد: اگر بخواهیم در ابتدا درباره روابط سوریه و ایران صحبت کنیم باید گفت که همپیمانی دو کشور در طی ۴۰ سال گذشته و در شرایط مختلفی که در خاورمیانه به وجود آمده است، همچنان ثابت بوده است؛ بنابراین هیچ دلیلی برای طرح گذرا بودن یا نبودن آن وجود ندارد.
عنصر جدیدی که در جنگ سوریه وارد شد، روسها بودند که در نتیجه آن این همپیمانی سه جانبه به وجود آمد.
سابقه روابط ما با روسیه، به هفت دهه قبل برمی گردد که این روابط با وجود تغییرات به وجود آمده و سقوط اتحاد جماهیر شوروی و روی کار آمدن بوریس یلتسین به عنوان رئیس جمهور روسیه جدید و کاسته شدن از سطح آن برای ما، باز هم به منزله زیر و رو شدن این روابط نبود و روسیه همواره به عنوان یک کشور دوست با سوریه تعامل کرده است و ما همه نوع کالا از جمله سلاح را در مراحل مختلف محاصره و تحریم تحمیلی علیه کشورمان از روسیه وارد کرده ایم. از این رو، همپیمانیهای موقت یا مصلحت آمیز یا دست برداشتن از روابط در راستای تسویه حساب و منافعشان، جزو طبیعت روسها نیست. بلکه روابط دو کشور، کاملا استراتژیک است. اما اظهارات سیاسی ممکن است زمینه ساز مطرح شدن چنین تحلیلهایی شده است. البته هدف چنین اظهارنظرهایی ارسال پیام به طرفهای مختلف است. همچنین گاهی ممکن است از نظر زبانی در زمینه گزینش اصطلاحات مشخصی، شاهد ناکامی باشیم که این امر باعث میشود تصریحات سمت و سوی دیگری پیدا کنند که با مضمون اصلی آن کاملا متفاوت باشد که این امر، گاهی اتفاق میافتد. اما باید تصریحات را در چارچوب فضای کلی آن در نظر گرفت.
دیدگاه روسیه درباره ایران استراتژیک است. از نظر دمشق، روسها در امور سوریه دخالت نمیکنند و چنانچه دیدگاهی داشته باشند آن را مطرح میکنند. اما تصمیم گیری نهایی در این باره با حاکمیت و ملت سوریه است و از نظر روسیه این یک اصل ثابت است. از این رو، همپیمانی دو کشور، استراتژیک است. اما در صورتی که اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد [این امر طبیعی است]. زیرا در داخل حاکمیت سوریه نیز گاهی درباره برخی مسائل اختلاف نظرهایی به وجود میآید، در حاکمیت روسیه و ایران نیز چنین است؛ بنابراین طبیعی است درباره مسائل تاکتیکی روزانه دچار اختلاف شویم. اساسا باید پرسید: وقتی ما درباره همه امور اتفاق نظر داریم چرا مذاکره میکنیم؟ ما به طور فشرده دیدار میکنیم تا به توافق دست یابیم.
العالم: آیا این همپیمانی تقویت میشود؟
بشار اسد: طبعا با توجه به وضعیت واقعی موجود و به حکم منافع و تحولات بین المللی، و از آنجا که محور مقابل، به حمایت از تروریسم میپردازد، این همپیمانی تقویت میشود و سوریه، ایران و روسیه، خطر تروریسم را نه تنها برای سوریه بلکه علیه همه کشورها و سراسر جهان احساس میکنند و از آنجا که سه کشور سوریه، ایران و روسیه، اهمیت پایبندی به قوانین بین المللی را احساس میکنند با توجه به این وضعیت باید این ائتلاف پا برجا بماند.
العالم: برخی ادعا میکنند چنانچه ایرانیها از خاک سوریه بیرون رانده شوند دمشق به امتیازاتی در مقابل این اقدام دست مییابد. آیا هیچ بهای سیاسی، معنوی و نظامی مشخصی در این زمینه وجود دارد؟
بشار اسد: همانطور که در ابتدا گفتم مادامی که این رابطه در بازار معاملات، عرضه نشده است نمیتوانند برای آن هیچ قیمتی تعیین کنند. پاسخ نیز کاملا واضح خواهد بود. کشورهای مختلفی از جمله عربستان از زمان آغاز جنگ علیه سوریه تاکنون بارها در مراحل مختلف این پیشنهاد را مطرح کرده اند که در صورتی که دمشق روابطش را با تهران قطع کند، وضعیت سوریه به حالت طبیعی بازخواهد گشت. ولی این امر از نظر ما کاملا مردود است.
العالم: آیا در این چارچوب، پیشنهادهایی از طرف عربستان مطرح شده است؟
بشار اسد: در مرحله جنگ؟
العالم: بله
بشار اسد: بله چندین بار. به طور آشکار مطرح میشد.
العالم: به طور مستقیم؟
بشار اسد: بله به طور مستقیم. رابطه با ایران محور اصلی بود و موضع عربستان در این زمینه کاملا مشخص است و من درباره موضوع محرمانهای حرف نمیزنم.
العالم: در میان افکار عمومی و نزد تحلیلگران سوریه، ایران، لبنان و همه ناظران موضوعی مطرح است. وقتی ما از حضور ایران در سوریه صحبت میکنیم منظور از آن، حضور نظامی است. اما در این اواخر نمیدانیم ماهیت این حضور چیست؟ عدهای میگویند: این حضور به هویت ایرانیهای مستقر در سوریه بستگی دارد. برخی نیز آنها را مشاور مینامند. حتی وزیر امور خارجه سوریه، آنها را "مشاوران ایرانی" نامید. اما مشاهده میکنیم که شماری از ایرانیها در سوریه به شهادت رسیده اند. جناب رئیس جمهور! به صراحت بیان میکنید که هویت ایرانیهای موجود در سوریه چیست؟
بشار اسد: کلمه "مشاور" گاهی در معنای گسترده و شاملی به کار میرود. یعنی این مشاوران، در چارچوب روابط تاریخی دو کشور از دوره قبل از جنگ تاکنون در سوریه حضور دارند. زیرا روابط نظامی دو کشور، بسیار قوی است. زمانی که این تشکیلات نظامی وارد جنگ مستقیم میشود از "مشاور" به "نیروی جنگی" تبدیل میشود. این کلمه چندین جنبه و جهت دارد. قطعا مشاوران ایران در سوریه حضور دارند. همچنین گروههایی از داوطلبان ایرانی برای حضور در جنگ وارد سوریه شده اند و فرماندهان ایرانی آنها را مدیریت و فرماندهی میکنند؛ بنابراین ایران، در دفاع از مردم سوریه جنگیده و در این راه، خون داده است. از این رو، مشاور یک کلمه عام و فراگیر است. اما این بدان معنا نیست که ما از اشاره رسمی به حضور ایرانیها در سوریه ابایی ندایم. اما درباره اصطلاح "مشاور" باید گفت: دلیل استفاده از آن، عدم وجود یگانهای جنگی رسمی ایران در سوریه است.
العالم: منظورتان تشکیلات نظامی کامل است؟
بشار اسد: بله تشکیلات کامل اعم از گردان، تیپ یا لشکر ایرانی در سوریه وجود ندارد. زیرا اولا نمیتوان آن را پنهان کرد؛ و اساسا [اگر وجود داشته باشد]چرا باید از اشاره به ابا داشت؟ زمانی که به طور قانونی از روسها خواستیم به سوریه بیایند از این امر ابایی نداشتیم و در صورتی که تشکیلات نظامی ایرانی در کشورمان وجود داشتند آن را اعلام خواهیم کرد و این روابط نیازمند توافق نامههایی میان دو کشور است که از پارلمانها میگذرد و نمیتوان چنین روابطی را پنهان کرد.
العالم: آیا شما از مشاوران ایرانی دعوت کردید در سوریه حضور یابند؟
بشار اسد: بله. ما از همان اول از ایرانیها و روسها خواستیم در سوریه حضور یابند. زیرا به کمک این کشورها نیاز داشتیم و ایران به درخواست ما پاسخ مثبت داد.
العالم: چندین بار اشاره کردید که در سوریه هیچ پایگاه ایرانی وجود ندارد. اولا: چرا در حالی که مشاهده میکنیم روسها در سوریه پایگاه دارند پایگاههای ایرانیها در سوریه وجود ندارد؟
بشار اسد: از آنجا که ایران، مانند روسیه، یک کشور همپیمان روسیه است هیچ مانعی بر سر وجود چنین پایگاههایی وجود ندارد.
العالم: اگر ایران در این زمینه درخواست کند آیا شما موافقت میکنید؟
بشار اسد: اگر ما بخواهیم از آن کشور میخواهیم با آن موافقت کند و برعکس. یعنی ما درخواست میکنیم چنین پایگاههایی در کشورمان برپا شود تا به ما کمک کنند. ایران چنین درخواستی را مطرح نکرده است و تنها منافع آن کشور نیز در مبارزه با تروریسم است. اما گسترش دامنه جنگ منجر به گسترش ماهیت این حضور شد و درباره روسها نیز این گونه بود. در ابتدا حمایتهای روسیه مانند حمایتهای ایران، با وضعیت امروز متفاوت بود. اما با مقابله ارتش سوریه با توریست ها، دامنه حمایت بین المللی از تروریسم گسترش یافت و در نتیجه آن حضور نظامی روسیه و ایران در سوریه نیز گستردهتر شد. در مرحله ای، ما با روسها مشاهده کردیم که وجود پایگاههای نظامی هوایی برای حمایت هوایی از ارتش سوریه، ضروری است. امروزه اگر با همکاری، هماهنگی یا مذاکره با ایرانیها احساس کنیم که به وجود پایگاههای نظامی ایران نیاز داریم در این زمینه تردیدی به خود راه نخواهیم داد. اما در حال حاضر، کمکهای ایران به شکل کنونی، خوب و مؤثر است.
العالم: چرا با وجود این که به روسیه سفر کرده اید، از ایران دیدار نکردهاید؟
بشار اسد: در حقیقت از چند ماه پیش دیدار از ایران در برنامه بود که به تعویق افتاد نه این که لغو شده باشد. دلیل به تعویق افتادن آن نیز، شرایط فوق العادهای بود که در سوریه در ارتباط با تحولات جنگ به وجود آمد. این دیدار به تعویق افتاد. قطعا هیچ مانعی در این زمینه وجود ندارد و به زودی و در اولین فرصت اقدام به دیدار از ایران خواهم کرد. این موضوع طبیعی و فقط مربوط به مسائل لجستیک است.
العالم: به موضوع دیگری میپردازیم. هفته گذشته، روز جهانی قدس بود. در حال حاضر، با توجه به مطرح شدن طرح موسوم به "قرارداد قرن" و انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، قضیه فلسطین دشوارترین مراحل خود را سپری میکند. شما چه پیامی برای فلسطین دارید؟ آیا سوریه همچنان میتواند به قضیه فلسطین کمک نماید. اصولا مگر یکی از مهمترین اهداف جنگ تحمیلی علیه سوریه، خارج کردن این کشور از محور مقاومت و تلاش برای کمک به مقاومت در فلسطین و لبنان نبود؟
بشار اسد: قضیه فلسطین از سال ۱۹۴۸ تاکنون، پیچیده بوده است. دلیل آن نیز پیچیدگیهای منطقه و تلاش مداوم استعمار غرب حامی اسرائیل برای ایجاد عناصر متعدد در راستای هدف مشخصی یعنی ناامید کردن عرب هاست که از نظر تاریخی همواره با قضیه فلسطین ارتباط داشته و آن را قضیه قومیتی خود دانسته و حتی از نظر ملی آن را احساس کرده اند.
جنبه دیگر آن منحرف کردن اذهان ملتهای عرب، دولتها و به طور کلی جوامع با مسائل فرعی است تا وقتی برای فکر کردن به موضوع فلسطین و اشغالگری اسرائیل نداشته باشند و در این زمینه نیز تا حدودی موفق بوده اند و آخرین قضیه در این زمینه، انقلابهای موسوم به "بهار عربی" بود که هدف از آن نابودی زیرساختها و ساختارهای سیاسی و نظامی جوامع کشورهای عربی بود.
با این وجود حوادث اخیر ثابت کرد ملتهای عرب، همچنان از نظر وجدانی با قضیه فلسطین در ارتباط است. حوادث سوریه نیز بخشی از این طرحها با هدف ضربه زدن به وضیعت کلی عرب هاست تا اولا سوریه از کمک به قضیه فلسطین دست بردارد. همچنانکه قبلا اشاره کردم حمله به ارتش رژیم صهیونیستی، برقراری مجدد آرامش در سوریه، نابودی تروریسم و به شکست کشاندن طرحهای اشغالگران صهیونیست در کشور، قطعا بخشی از کمک به قضیه فلسطین است.
ممکن است این موضوع تأثیرات مستقیم و غیر مستقیمی بر آن داشته باشد. اما تأثیرات مستقیم آن به وضعیت داخلی فلسطین ارتباط دارد. نباید فراموش کرد که وضعیت داخلی فلسطین نیز میان گروههای مقاومت و وفادار به مبارزه با اشغالگران، گروههای مخالف مقاومت و طرفدار سازش و تسلیم در مقابل آنها و همچنین جریانهای دیگری که از مقاومت به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف سیاسی در پوشش دین بهره برداری میکنند دچار چنددستگی شده است که البته این سیاست، روش اخوان المسلمین میباشد.
العالم: آیا شما از حزب الله درخواست کردید که از سوریه خارج شود؟ چندی پیش سید حسن نصر الله در یکی از سخنرانیهای خود اعلام کردند که هیچ کس نمیتواند ما را از سوریه بیرون کند مگر آنکه مقامات رسمی سوری از ما این درخواست را داشته باشند.
بشار اسد: جنگ سوریه طولانی و مستمر است و نیاز به این ائتلاف سه گانه احساس میشود که با ورود حزب الله به آن میتوان آن را ائتلافی چهارگانه تلقی کرد و زمانی که روی سخن ما در مورد کشورها و دولت هاست این ائتلاف سه گانه نامیده میشود.
با این حال حزب الله عنصری اساسی در این جنگ است درحالی که این جنگ طولانی و مستمر شده است و نیاز به این نیروهای نظامی در مدت زمان زیادی احساس خواهد شد؛ اما هر زمانی که نیاز باشد و هر زمانی که حزب الله یا ایران یا غیر آنها اعتقاد داشته باشند که تروریسم سرنگون شده است آن زمان خواهند گفت که ما میخواهیم به کشورهای خود بازگردیم همانظوری که سید حسن نصرالله گفتند این نیروهای نظامی نیز خانوادههایی دارند و امور روزمرهای دارند که باید به آن بپردازند و این امری طبیعی است، اما در زمان حاضر زود است که در این مورد صحبت کنیم.
العالم: تا امروز مناطقی وجود دارند که همچنان تحت سیطره تروریسم و اشغالگران هستند در همین حال متاسفانه برخی کشورهای عربی بویژه عربستان از آمادگی خود برای ارسال نظامیان خود به سوریه خبر داده اند و در مقابل در روزهای اخیر شاهد آن هستیم که گردانهای مقاومت عشایری مردمی برای مقاومت در برابر اشغالگران تشکیل شده است آیا این گروهها واقعا مردمی هستند؟ آیا از حمایت دولت سوریه برخوردار هستند؟ و آیا این به آن معنی است که ارتش نمیتواند مناطق تحت اشغال را آزاد کند و به همین دلیل از عشایر کمک میگیرد؟ در واقع ماهیت این موضوع چیست؟
بشار اسد: در سالهای اخیرشکلهای مختلفی از این مقاومت ظهور پیدا کردند و در ابتدا و پیش از آن که ضد اشغالگران باشند با هدف مقابله با داعش و در مناطق شرقی و مرکزی ایجاد شدند و هم اکنون اشکال مختلفی از این گروهها در مناطق مختلفی وجود دارد که شاید نتوان کاملا آنها را شناسایی کرد و شاید برخی مواقع اخبار آنها را از طریق تحولات و اتفاقاتی که در آن اماکن رخ میدهد بشنویم و هم اکنون این حالت بیشتر شده است بنابراین میتوان گفت: این تلاشهای مردمی به یک شکل واحد نیست و گاهی به شکل فردی و یا گروههای کوچکی که ارتباطی به گروههای نظاممند ندارند ظهور پیدا میکند، اما در همه شرایط و نسبت به همه اشکال این گروه ها، موضع ما از ابتدا به عنوان یک دولت آشکار بود و دولت سوریه از هرگونه مقاومت در برابر تروریستها یا نیروهای اشغالگر صرف نظر از ملیتشان، حمایت کرده است؛ خواه این اشغالگران آمریکایی باشند یا فرانسوی یا ترک و یا اسرائیلی. در واقع ما از این نیروهای مقاومت در برابر اشغالگران با توجه به نقش ملی خود در قالب دولت حمایت میکنیم.
العالم: ادعای ارسال نیروهای نظامی از سوی کشورهایی مثل عربستان به سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟
بشار اسد: زمانی که از یک کشور صحبت میکنیم بحث استقلال در تصمیم گیری توسط آن کشور مطرح است فلذا ما از نقش عربستان در ارسال نیروهای نظامی به سوریه صحبت نمیکنیم؛ میتوان گفت که این امر به تصمیم آمریکا بستگی دارد.
العالم: برخی از کشورهای عربی وجود دارند که میتوان گفت: در جنگ علیه سوریه و تخریب این کشور نقش داشته اند و میکوشند که از طریق ادعای بازسازی سوریه وارد آن شوند در این مورد چه نظری دارید؟
بشار اسد: بازسازی در سوریه برای ما جای نگرانی ندارد، بازسازی نیازمند دو عامل است، اول عامل انسانی و دوم عامل مالی، وقتی کشوری مانند سوریه دغدغه عامل انسانی را ندارد، هزینه مالی برای آن نیز کمتر میشود، این موضوعی بدیهی است.
به رغم مهاجرت بسیاری از سوریه در طول جنگ؛ اما همچنان قدرت بازسازی را داریم به این دلیل که نظام حرکت میکند و بازسازی عملا آغاز شده است، اما درباره نیازهای مالی، از سویی ملت سوریه دارای امکانات مالی و سرمایه است که عمده آن در سوریه نیست یعنی در خارج است، اما این سرمایه منتظر آغاز بازسازی است تا سرمایه گذاری آغاز شود، از سوی دیگر، کشورهای دوست دارای توانمندی هستند و همچنین تمایل دارند ما را در این مسیر کمک مالی کنند، ما نیز راغبیم که بازسازی با مشارکت آنان صورت گیرد تا آنان از این فرصت استفاده کنند و ما نیز بهره خود را ببریم؛ اما اگر کشوری به بهانه ما در سوریه نیروی انسانی و متخصص بسیار داریم.
العالم: حتی اگر در این زمینه نیاز به منابع مالی باشد؟
بشار اسد: خیر، منابع مالی همه چیز نیست، به شما گفتم که این موجود و در دسترس است، منابع مختلفی در جهان و در سوریه نسبت به این منبع مالی وجود دارد.
العالم: سوال پایانی، با این سالهای پر از سختی، طبعا درباره پایداری افسانهای ارتش، ملت و نیروهای مسلح سوریه، سخن میگوییم، اگر بخواهید درباره این دو سخن بگویید، دشوارترین حالت یا حادثه که در این سالها به شما گذشت چه بود و همچنین در مقابل، زیباترین و بهترین حالت، چه بوده است؟
بشار اسد: بدترین حالتها وقتی بود که تروریستها بر یک منطقه سیطره مییافتند، طبیعی است در قلب نبرد نظامی که مرتبط با بهترین و بدترین حالتها باشد و آن تحول در نبر نظامی است، اگر بگویم بدترین حالت ها، وقتی بود که تروریستها به یک منطقه، سیطره مییافتند، اشتباه نگفتم، اما این مرتبط با نبردهای مشخصی است به ویژه وقتی یک منطقه استراتژیک یا یک شهر بزرگ باشد که در آن شمار زیادی از مردم باشند این دارای تاثیر روانی و معنوی بسیار زیادی است، اما در اینجا حالتهای مستمری بود که باید به آن فکر کنیم و همچنان در آن زندگی میکنیم، وقتی شخصی یا اشخاصی شهید میشوند، این چیزی است که برای ما به طور هفتگی مستمر میباشد، باید فکر شود که یک خانواده عزیزی را از دست داده که هرگز، جبران نمیشود، چه بسا از طریق پیروزی در یک مرحله، اما در سطح خانواده و روانی، نمیتوان شخص عزیزی را که خانواده از دست داده یا دوست را جبران نمود، این حالتی بسیار دردناک است که ما با آن زندگی میکنیم و به طور مستمر با آن مواجهیم، و هرگز متوقف نمیشود حتی اگر جنگ متوقف شود، اما در اینجا جوانب دردناکی وجود دارد که از طریق جنگ در ابتدای آن حادث شده بود وقتی میبینی که این مقدار عدم مسئولیت ملی وجود دارد و چه بسا در اقلیت باشند، اما شمار نه چندان اندکی از اشخاص بودند که آماده فروش وطن بودند و این که آن را در بازار با معیارهایشان قرار دادند اگر که اصلا موجود بوده باشد، در ازای پول یا مصلحت مشخص، طبعا مشخص از نظر افراط گرایی، در مقابل، هر پیروزی انگیزهای برای پیروزیهای بعدی در سال ۲۰۱۳ بود، همه پیروزیهای شهر القصیر که آغاز پیروزیها بود که اوج آن در شهر حلب در سال ۲۰۱۶ بود و آغاز پیروزیهای بزرگ، پس از آن در دیر الزور و امروز در شادی پیروزیهای آزادی دمشق زندگی میکنیم یعنی این حالتهایی که همه ما در آن زندگی میکنیم و شما با ما بودید و به طور حتم همان احساس شادی را دارید.
العالم: ایا لحظهای بود که خسته شوید یا احساس خستگی نمایید، آیا لحظهای بود که تردید کنید، در تمام تصمیمهایی که اتخاذ نمودید، آیا لحظهای بود که دیگر همه چیز را رها کنید و بگویید که دیگر تمام شد کاری از دستم برنمی اید بگذارید بروم و خانواده ام را حفظ کنم، مثل خیلیها که در دورههای خاصی رفتند؟
بشار اسد: امکان دارد این سوال در شیوه شخصی مطرح شود وقتی حالتی شخصی باشد میتوانید با من به عنوان شخص برخورد نمایید، شاید پس از چند ماه مایوس شوم و احساس خستگی و سرخوردگی نمایم یا بخواهم که به حالت دیگری انتقال یابم یا تسلیم شود این به عنوان شخص بالطبع امکان پذیر میباشد، اما آنچه مطرح مینمایید حالت شخصی نیست بلکه حالتی ملی است، خودتان را در شرایط دیگر تصور نمایید چه بسا در حالت ساخت و ساز یا بازسازی وقتی تنها هستی احساس خستگی میکنی، اما وقتی شمار زیادی از مردم را میبینی که در این ساختن به تو کمک میکنند و دارای همان تصمیم هستند خستگی را فراموش میکنی، ما الان در حالتی ملی هستیم، از میلیونها سوری سخن میگوییم، وقتی میبینی که یک خمپاره اصابت کرده و در هر مکان در سوریه قربانیانی هستند، احساس سرخوردگی میکنی، اما وقتی پس از یک ساعت میبینی زندگی به همان منطقه بازگشته اوضاع روانی ات تغییر میکند، وقتی میبینی کارگران برق، نفت، معلم، کارمند در کنار رزمنده گان حرکت مینمایند آنهم بدون یاس و خستگی، چطور خسته شوی، این یک حالت گروهی است که به من به عنوان یک شخص تعلق ندارد بلکه متعلق به حالت انسانی ماست، وقتی با یکدیگر هستیم به عنوان یک جامعه چگونه زندگی میکنیم، این همان عاملی است که مشخص مینماید خسته شوی یا نشوی، اگر جامعه سوریه به این مرحله از یاس و تسلیم برسد به طور حتم من نیز از آنان خواهم بود و تسلیم خواهم شد، به طور حتم من دارای مولفههای پایداری هستم و این بدیهی است.
ارسال نظر