چرا روسها قدرت گرفتن ایران در منطقه را برنمیتابند؟

پارسینه: سفیر روسیه در تل آویو میگوید در صورت حمله به اسرائیل، نه فقط آمریکا از اسرائیل طرفداری خواهد کرد، بلکه روسیه نیز از اسرائیل حمایت خواهد کرد.

به گزارش پارسینه ، قرار است وزیر جنگ اسرائیل به زودی به دعوت وزیر دفاع روسیه به مسکو سفر کند، هرچند از مسائل فی مابین مورد گفتگو در این دیدار سخنی به میان نیامده است، اما باتوجه به تحولات خاورمیانه پساداعش، مسئله امنیت اسرائیل در این وضعیت جدید و درگیریهای رو به ازدیاد بین نیروهای جبهه مقاومت و ارتش صهیونیستی نوید وضعیتهای بغرنج تری را برای منطقه میدهد.
به گزارش چند هفته پیش اسپوتنیک روسیه، نزدیکی مواضع روسیه و تعهد این کشور به امنیت اسرائیل به خوبی در رفتار سیاسی رهبران دو کشور مشهود است: «ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در چارچوب رژه نظامی روز پیروزی در روسیه دیدار مینمایند. قبل از مذاکرات، نتانیاهو در مراسم یادبود شهدای گمنام در باغ الکساندر شرکت خواهد کرد. نتانیاهو همچنین از مراسم نظامی به مناسبت ۷۳-اُمین سالگرد پیروزی در جنگ میهنی بزرگ شرکت خواهد کرد.» نکته جالب آنجاست که نخست وزیر رژیم صهیونیستی با استقبال گرم پوتین و دوشادوش وی در مراسم حضور داشت، همچنین دیگر مسئله مهم میزان دیدارها و تماسهای هفتگی و گاه روزانه بین نتانیاهو و پوتین و مسئولین دو کشور در سالهای اخیر میباشد که اصلا با میزان تماس هایشان با ایالات متحده آمریکا به عنوان یک متحد استراتژیک قابل قیاس نیست.
در این خصوص دیپلماسی ایرانی طی یادداشتی از پل پیلار تصریح کرد: «اشتراک منافع در سالهای اخیر میان اسرائیل و روسیه تا اندازهای بوده که توانسته همکاری روی موضوعات امنیت ملی را توسعه دهد. هم اکنون خط ارتباطی مستقیم و امن میان دفتر پوتین و نتانیاهو برقرار است. اسرائیل تکنولوژیهای نظامی پیشرفته از جمله پهپادهای جاسوسی به روسیه فروخته است. اسرائیل انتقادات خود از سیاستهای روسیه در چچن و اوکراین را به شکل چشمگیری کاهش داده است و حتی به قطعنامه سازمان ملل در محکومیت اشغال کریمه از سوی روسیه نیز رای ممتنع داد.»
خبرگزاری خبرآنلاین با انعکاس سخنان لئونید فرولوف معاون سفیر روسیه در تل-آویو گفت: «در صورت حمله به اسرائیل، نه فقط آمریکا از اسرائیل طرفداری خواهد کرد، بلکه روسیه نیز از اسرائیل حمایت خواهد کرد. بسیاری از هموطنان ما در اسرائیل زندگی میکنند و اسرائیل بطور کلی یک کشور خوب و دوستانه است. از اینرو ما اجازه هیچگونه عملیات خصومت آمیز علیه اسرائیل را نخواهیم داد».
کردستان۲۴ نیز طی خبری از جروزالم پست گفت که روسیه و اسرائیل در خصوص نیروهای ایرانی و حزب الله در مرزهای جنوبی سوریه با اسرائیل و بلندیهای جولان به توافق رسیده اند: «براساس این گزارش، روسیه و اسرائیل به توافق رسیدەاند که اسرائیل از استقرار نیروهای نظامی بشار اسد در مرز جنوبی و بلندیهای جولان جلوگیری نمیکند و در مقابل مسکو حصول اطمینان خواهد کرد که در بین نیروهای مستقر، نیروهای ایرانی و حزبالله وجود نداشته باشند.»
در راستای این خبر وبسایت «اسرائیل نشنال نیوز» هم مدعی شده رژیم اسرائیل و مسکو در پنج مورد به توافق رسیده اند: ۱- ارتش سوریه کنترل مناطق جنوبی سوریه را که در مرز با اسرائیل قرار دارد، در دست خواهد گرفت. ۲- روسیه مسئولیت این را بر عهده خواهد گرفت که هیچ نیرویی از ایران و یا حزبالله در منطقه حضور نداشته باشد. ۳- در مقابل اسرائیل میپذیرد که ارتش سوریه در مناطق جنوبی مستقر شود، به شرط این که روسیه، تعهد دور نگاه داشتن ایران از مرزهای اسرائیل را عملیاتی کند. ۴- روسیه علاوه بر این، علنی خواستار خروج همه نیروهای خارجی از سوریه شود و در کنار ایالات متحده و ترکیه، از ایران نیز نام ببرد. این مساله برای اسرائیل اهمیت زیادی خواهد داشت، زیرا به نظر میرسد ایران به آسانی آمادگی خروج از سوریه را نداشته باشد. ۵- اسرائیل در همه جای سوریه، حق اقدام علیه تحکیم حضور ایران را داشته باشد.
در سیاست بین الملل منطق نه براساس آرمانها و اخلاقیات ایدئال و عدالت، بلکه مبتنی بر مکتب واقعگرایی و سیاست قدرت است، یعنی مبنای ساختار نظام و توزیع توانمندیهای میان بازیگران به سایر بازیگران کوچکتر که خواهان تجدید نظرطلبی در نظم مستقر و سلسله مراتب قدرت اند به شکل قدرت و حضور نظامی، تهدید و توسعه طلبی داده نمیشود. در مورد سوریه نیز تمام نیروها درگیر در این جنگ را اگر از منظر واقع گرایی تحلیل کنیم به جز قدرتهای داخلی فقط آمریکا و همپیمانان وی و روسیه به عنوان قدرتهای برتر در عرصه بین الملل سوریه جدید را براساس هنجارها و در انطباق با نظم مستقر بین الملل مستخرج میکنند و سایر کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران، عربستان و شیخ نشینهای خلیج فارس و حتی ترکیه که یکی از ارتشهای قدرتمند ناتو را در اختیار دارد، برخلاف روسیه و ایالات متحده آمریکا که عامیلت را در این مهم دارند، نمیتوانند در بلند مدت در استقرار نظم جدید و توافق در سوریه آتی نقش آفرینی مهمی داشته باشند.
مسئله آنجا جالبتر میشود که از حدودا دو ماهه پیش مواضع روسیه و حتی دولت مرکزی بشار اسد، به شکل صریح و گاه ضمنی خواستار خروج نیروهای ایرانی و سایر حامیان خارجی بشار اسد در آینده سیاسی آن کشور شده اند. حسن بهشتی پور، کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با فرارو میگوید: «ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در ملاقاتی که با بشار اسد رئیس جمهور سوریه در بندر سوچی داشت در یک حرف کلی اعلام کرد که همه نیروهای خارجی باید از سوریه خارج شوند. از این سخن این گونه برداشت شد که پوتین حتی معتقد است روسیه نیز باید سوریه را ترک کند. اما الکساندر لاورنتیف، نماینده ویژه پوتین در امور سوریه گفت که منظور روسیه این است که نیروهای خارجی به جز روسیه باید از سوریه خارج شوند. روسیه دو پایگاه نظامی در سوریه دارد. یکی پایگاه دریایی در بندر طرطوس است و دیگری پایگاه هوایی «حمیمیم» در استان «لاذقیه». لاورنتیف گفت: روسیه در این دو پایگاه حضور خواهد داشت و سایر نیروها از جمله آمریکا، ترکیه، ایران، حزب الله باید خاک سوریه را ترک کنند.»
الوقت در گزارشی خبری از اندیشکده راسی؛ هدف روسیه از ورود به جنگ فرسایشی سوریه این است که «دولت روسیه به رهبری ولادمیر پوتین تا بالاترین سطح در میز مذاکرات دیپلماتیک جهان به مداخله نظامی و سیاسی خود در سوریه ادامه خواهد داد. اما هدف بلندمدت او فراتر از اینهاست: وی میخواهد اعتبار ناتو را به عنوان ائتلافی نظامی و به همراه آن، آرایش امنیتی کلی به وجود آمده در اروپا را که ربع قرن پیش در پایان جنگ سرد شکل گرفته است، از طریق مجموعهای از اقدامات خود از بین ببرد.»
همچنین ماری ژگو در یادداشتی در لموند از علل توجه روسیه به همکاری استراتژیک با ایران در سوریه، اما نهایتا بازی با کارت ایران گفت: «روسیه که با رشد افراطیگری سنی در قلمروی خود (شمال قفقاز و آسیای مرکزی) دست به گریبان است، ایران را، چون کشوری میانجی در برابر این تهدید میبیند. احتمال خروج آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۱۴ هم مشکل اساسی دیگری برای روسیه است که شدیدا در پی کسب حمایت تهران برای سامان دادن به طغیانی احتمالی در منطقه تحت نفوذش، یعنی آسیای میانه است. روسیه که متحدان اصلی عرب سنیاش را از دست داده (عراق صدام حسین، لیبی معمر قذافی) و هیچ زمانی هم با شیخنشینان خلیجی رابطه خوبی نداشت، سود را در کوبیدن کارت شیعه روی میز میبیند.»
سیدعلی، خرم نماینده پیشین ایران در دفتر اروپایی سازمان ملل در گفتگو یک هفته پیش خود با انتخاب معتقد است: نه تنها روسیه در سوریه با کارت ایران از هم اکنون و در آینده نیز بازی خواهد کرد، اما در این بازی جدید و تهدیدات دولت ترامپ و خروج از برجام «چین هم در موضوع جنگ تجاری با امریکا، با کارت ایران بازی کرد همان طور که پیشتر، روسیه در موضوع سوریه، همین کار را با ایران انجام داد و از این طریق، اجازه نداد تحریمهای مربوط به اوکراین بیشتر شود.»
افشار سلیمانی سفیر اسبق ایران در آذربایجان و پژوهشگر و تحلیلگر مسائل روسیه و منطقه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی عنوان داشت: «شواهد و تجارب نشان میدهد که مناسبات تهران - مسکو در چهار دهه گذشته تابعی از ملاحظات راهبردی روسیه در سطح بین الملل به ویژه در بده و بستانهایش با غرب، خاصه آمریکا بوده و تلاش این کشور برای گسترش روابط با ایران و امضای قراردادهای نو پس از توافق برجام در دولت حسن روحانی و حضور نظامی روسیه در سوریه و همکاری با ایران در شامات نوعی اقدام جبری و تاکتیکی از سوی این کشور است.»
سیاست در نظام بین الملل ورای اخلاقیات و آرمانها در کل مبتنی بر قدرت و جایگاه بین المللی کشورها در هرم نظم بین المل مستقر است هر گونه تجدیدنظر طلبی و بهم ریختن نظم مستقر به شدت از سوی قدرت هژمون و یا قدرتهای جهانی دیگر با مقاومت و واکنش مستقیم روبرو میشود. هرگونه بازیگری جدید و یا نقش آفرینی در چارچوب توافقات و اتحادهای قدرتها با این سنخ کشورها کاملا تاکتیکی و کوتاه مدت است. در یک چشم انداز ساده اگر میزان گفتگو و دیدار رهبران روسیه و اسرائیل و نیز ایران و روسیه محاسبه شود به سادگی میتوان به این مهم پی برد.
دمش گرم
چون که همه حکومت های دنیا میدونن چی میخوان ، الاّ مال ما که فقط تو عالم هپروث سیر میکنه.
همان نسخه بوسنی هرزگوین: توافق امریکا و روسیه و اینبار به علاوه اسرائیل؛ مهلت چند روزه برای خروج و پس از آن بمباران گسترده مواضع نیروهای خارجی.
خودمونو گول نزنیم و خیال خودمان را راحت کنیم که فقط تنها خودمان هستیم و خودمان دقیقاً مثل کشور فنلاند یا سوئد که از لحاظ قدرت دفاعی یا موضوعات دیگر نه به غرب متمایل هست نه به روسیه و چین،در رابطه با کشور ایران تا بوده همین بوده،هست و خواهد بود که ما سر چهارراه جهان قرار گرفته ایم،پس باید از درون قوی و آماده باشیم وآمادگی رویارویی همزمان و پیروزی همزمان چندین جنگ در این قانون جنگل جهانی و این منطقه همیشه بی ثبات و پر از درگیری و جنگ از قدیم تا حال را با هم داشته باشیم و به بیگانگان دل خوش نکنیم تحت نام همپیمان! دقیقاً همان راه و روش و قدرتی که در زمان اشکانیان و حکومت پارت ها در پیش گرفتند،،یک کلام ختم کلام: کَس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
خود را در دام ضدیهودیگزی گرفتار کرده ایم