گوناگون

علل بي علاقگي دانش آموزان به درس عربي

بررسي علل بي علاقگي دانش آموزان به درس عربي( دانش آموزان سال سوم متوسطه رشته ادبيات و علوم انساني در دبيرستان شهيد مطهري گيلان غرب )

مقدمه

در ميان دروس دوره ي متوسطه درس عربي زياد مورد علاقه ي اكثر دانش آموزان نيست و معمولاً به درس زبان عربي بعنوان چيزي نگاه مي كنند كه در آينده به آن هيچ نيازي ندارند، و تصــور مي كنند كه اين زبان يك زبان بيگانه وكهنه است و در زندگي امروزي هيچ جايگاهي ندارد و تنها زبان زنده ي روز را زبـان انگليسي مي دانند و نسبت به يادگيري زبان عربي علاقهاي نشان نمي دهند.

معمولاً در طول تدريس چند ساله در مدارس مختلف و كلاسهاي متفاوت اين بي انگيــزگي را كامـلاً درك كرده ام ، البته نبايد فراموش كرد كه در دبيرستانهاي دخترانه درس عربي هم مثل بقيه ي دروس از اهميت و جايگاه خاص خود برخوردار است ، زيرا زبان عربي يكي از دروسي است كه با ضريب بالايي در امتحانات ورود به مراكز دانشگاهي مطرح مي شود، بنابر اين خود را بي نياز از يادگــيري آن نمي دانند. اما در ميان دانش آموزان پسر اين بي علاقگي بيشتر مشهود است.

من در دبيرستان شهيد مطهري گيلان غرب بعنوان دبير درس زبان عربي تدريس مي كنم. يك روز وقتي وارد كلاس سوم انساني شدم با تعجب ديدم كه همه ي دانش آموزان كتاب جغرافيا را روي طبقه در مقابل خود گذاشته اند و همگي مشغول مطالعه ي جغرافيا هستند زيرا قرار بود ساعت بعد دبير جغرافيا از اين درس پرسش مستمر بعمل بياورد، البته اين اولين بار نبود كه دانش آموزان اين كلاس را مي ديدم كه در كلاس عربي به خواندن كتاب ديگري مشغولند اما اين بار از اين تعجبم بيشتر شد كه با ورود خودم به كلاس دانش آموزان نمي خواستند كتاب جغرافيا را كنار بگذارند و حتي از من خواهش كردند اين ساعت، آنها را به حال خودشان واگذارم و عربي تدريس نكنم. پس از سلام و احوالپرسي وقتي ديدم كه دانش آموزان هيچ علاقه اي ندارند تا كتاب عربي را ازتوي طبقه هايشان بيرون بياورند ، من هم كمي عصباني شدم و از آنها پرسيدم: مگر الآن چه درسي داريد؟ چرا كتاب جغرافيتان را بر نمي داريد؟ همگي گفتند: ما از درس عربي خوشمان نمي آيد.

با خود فكر كردم كه بايد بفهمم چرا اينقدر دانش آموزان اين كلاس نسبت به درس عرـبي بي رغبت شده اند و با وجود اينكه درس عربي اساسي ترين درس در رشته ي علوم انساني است ،به آن علاقه اي ندارند، لذا تصميم گرفتم يك اقدام پژوهي عملي انجام دهم تا مشكل موجود را به نحوي مرتفع گردانم. ابتدا سعي كردم به علل و عوامل بي انگيزگي دانش آموزان اين كلاس نسبت به درس عربي بپردازم سپس راهــكارهاي ممكن را بكار گيرم، لذا با تكيه بر اظهارات خود دانش آموزان از طرق مصاحبه ي غير رسمي يعني گفتگوي دوستانه و همچنين گفتگو با اولياي مدرسه به نكات مهمي پي بردم كه تا اين حد دانش آموزان را از درس عربي گريزان كرده است، زيرا من در ابتدا خودم و شيوه ي تدريسم را عامل اصلي اين بي علاقگي دانش آموزان مي دانستم، بنابر اين، همين امر انگيزه اي شد تا با پژوهش عملي در اين زمينه به علل و عوامل بي انگـيزگي دانش آموزان به درس عربي پي ببرم، تا راه حل ممكن را براي حل اين مشكل ارائه دهم .

هدف آغازين از اين پژوهش اين است كه بدانم چرا دانش آموزان اينقدر به درس عربي بي رغبت هستند؟ و چرا علاقه اي به يادگيري زبان عربي ندارند؟ زيرا بعضي از دانش آموزان داراي استعدادهاي بالايي هستند اما فقط در درس عربي نمره ي كم مي گيرند.

هدف مياني از اين پژوهش اينستكه مي خواهم دانش آموزان را به يادگيري درس عربي علاقمند سازم و بتوانم روحيه اي در شاگردان ايجاد نمايم تا همانطوريكه خود را ملزم مي كنند به يادگيري دروس ديگر، مثلاً مي گويند زبان انگليسي زبان روز است، بايد دانش آموزان به اين ديدگاه برسند كه زبان عربي هم زبان روز است و ما بي نياز از آن نيستيم زيرا حد اقل نيازي كه به اين زبان داريم اينستكه عربي زبان دين ماست و با فرهنگ و زبان فارسي كاملاً آميخته است. و ما هم براي فهم متون ديني، قرآن كريم، نهج البلاغه و ادعيه و هم براي فهم متون ادبي فارسي ناگزيريم با زبان عربي آشنا شويم.

هدف غايي و نهايي از اين پژوهش اينستكه دانش آموزان ، زبان عربي را هم سطح زبان انگليسي بدانند و احساس كنند، همانطوريكه براي استفاده از كامپيوتر ناچاريم برخي اصطلاحات زبان انگليسي را ياد بگيريم،براي استفاده از ميراث غني و گرانبهاي ادبيات فارسي و عربي ناگزير هستيم زبان عربي را ياد بگيريم. وقتيكه دانش آموزان با خود فكر مي كنند كه زبان انگليسي كليد فهم متون جديد است بايد اين درك در آنها هم ايجاد شود كه كليد فهم علوم ديني و ادبي هم زبان عربي است. و دين اسلام هم با پيشرفت علمي مخالفتي ندارد وسفارش به فراگيري علم هميشه مورد توجه رسول اكرم و ائمه ي معصومين بوده است. وقتي در دانش آموزان چنين احساسي بوجود بيايد ، هم دانش آموزان به فراگيري زبان عربي علاقه پيدا مي كنند و هم مدرّسين زبان عربي با علاقه وشور و شوق در سر كلاسهاي درس حاضر مي شوند، بنا بر اين با مطالعه و سرمايه گذاري علمي و طرح و برنامه هاي بهتري به تدريس زبان عربي مي پردازند و در نتيجه شاهد اينهمه افت در درس عربي نمي باشيم.

علل بي علاقگي دانش آموزان به زبان عربي و عوامل افت يادگيري آن

در گفتگوهايي كه با دانش آموزان بعمل آمد و همچنين با در جريان قرار دادن مدير و معاونين دبيرستان شهيد مطهري مسائل مهمي مطرح شد و از جمع بندي كل اطلاعات بدست آمده به علل و عواملي اشاره شد كه باعث افت يادگيري دانش آموزان در درس عربي شده است. بطور كلي مي توان علتهاي عدم پيشرفت در يادگيري درس عربي و علاقه نداشتن دانش آموزان به اين درس را در موارد زير خلاصه كرد:

1- به دليل استفاده از دبيران غير متخصص و غير مسلط و نا مرتبط با ادبيات عرب در سنوات گذشته دانش آموزان، اطلاعات اوليه و پايه اي كه پيش نياز مطالب سطح بالاتر است ندارند و اكنون درس عربي براي آنها به يك كابوس تبديل شده است و تصور مي كنند كه يادگيري عربي ناممكن است و هيچ روحيه اي براي فراگيري آن ندارند.

2- دومين عامل كه متأثر از همان عامل اول است ونتيجه ي مستقيم آن مي باشد ارفاقهاي بي حد و حصر دبيران دوره هاي قبل بخصوص دوره ي راهنمايي باعث شده است كه دانش آموزان با همان روحيه ي تكدي نمره تربيت شوند و از خود هيچ سعي و تلاشي بعمل نياورند.

3- عدم وجود عوامل تشويق كننده و حتي وجود برخي از موارد بازدارنده ، مثلاً خود اولياي دانش آموزان بيشتر به فراگيري و تقويت زبان انگليسي توصيه مي كنند و خيال مي كنند اگر فرزند آنها انگليسي ياد بگيرد از ارزش و پايگاه اجتماعي بهتري برخوردار است و برخي هم با اهداف خاصي اين مطلب را القاء مي كنند كه زبان عربي يك زبان بيگانه است كه كهنه شده است ، مثلاً همين برنامه هاي طنزي كه از صدا و سيما پخش ميشود و زبان عربي را به مسخره مي گيرد باعث شده است كه نسل جوان ما كه در دوره ي دبيرستان درس مي خوانند نسبت به آموزش زبان عربي به ديد تمسخر بنگرند كه اين خود عامل مهمي است كه انگيزه را از دانش آموزان مي گيرد.

4- عدم تنوع در مطالب كتابهاي درسي كه جذابيت خاصي ندارند تا دانش آموزان به آن رغبت پيدا كنند. مثلاً در هيج جاي كتابهاي درسي عربي يك مطلب ورزشي ديده نمي شود. سراسر مطالب كتابهاي درسي عربي ، آيات قرآني و احاديث و ادعيه مي باشد كه باعث يكنواختي مطالب درس عربي شده است. درست است كه هدف آموزش زبان عربي براي فهم قرآن و حديث است اما مي توان در لابلاي داستانهاي متنوع و جذاب و يا در ضمن عنوان كردن يك لطيفه و حكايت پند آموز خيلي از لغات و اصطلاحات متون ديني را آموزش داد.

5- آنطوريكه خود دانش آموزان عنوان مي كنند مطالب كتابهاي درسي عربي هيچ تناسبي با روحيات جواناني كه در اين سنين درس مي خوانند ندارد مثلاً دانستنيهاي علمي، مسائل روز، مقالات ادبي ، شعر و … كه بيشتر به مذاق دانش آموزان خوش آيند است در كتابهاي درسي عربي كمتر مورد توجه بوده است.

6- اگر هدف از تدريس يك زبان آن است كه بتوانيم با اين زبان در حد مكالمه ي روزمره صحبت كنيم چرا دبيران عربي به زبان عربي حرف نمي زنند؟ و چرا ساعت مشخصي را براي مكالمه اختصاص نداده اند وبيشتر بر قواعد خشك و سنگين صرف و نحو تكيه مي شود؟

7- در هر درس مطالب زيادي از قواعد آمده است كه اين قواعد داراي تمرينات زيادي هم هست و اين عامل باعث شده است كه كتاب عربي سنگين و مشكل بنظر برسد و روحيه ي يادگيري را از دانش آموزان مي گيرد.

8- وجود تصاوير زياد و تكراري وگاه نامربوط و غير جذاب و بدون كيفيت نه تنها كمكي به امر يادگري نمي كند بلكه فقط حجم كتاب را زياد كرده است . مثلاً در يك درس فقط تصوير يك مرد با حالتهاي مختلف تكرار شده است و هيچ نكته ي كمك آموزشي در آن نيست.

9- با وجود تمام عوامل فوق وقتي چنين درسي درساعت آخر برنامه گنجانده شود مشكل معلم و دانش آموزان مضاعف ميشود البته اين نمي تواند بهانه اي براي دانش آموزان باشد زيرا تمام دبيران درساعت آخر درس دارند و تدريس مي كنند و معلم عربي هم بايد در سر يكي از كلاسها حاضر شود. گاه اتفاق افتاده است كه دانش آموزان در ساعت اول هم مشكل دارند. مثلاً بعلت دوري مسافت خانه تا مدرسه بيشتر دانش آموزان دو ساعت اول روز هاي شنبه كه تايم صبح باشند غيبت مي كنند و هميشه از درس عقب مي مانند و چند بار كه اين اتفاق بيافتد جبران آن بسي مشكل مي شود.

10- بد آموزي برخي از همكاران در سنوات گذشته باعث شده است تادانش آموزان فقط به مطالب كتاب درسي بپردازند آن هم در حد حفظ كردن مطالب، چون دانش آموز با اين روحيه تربيت شده است ديگر قدرت درك و فهم ندارد و اگر مطلبي عين كتاب نباشد نمي تواند به آن پاسخ دهد در نتيجه در امتحانات هماهنگ نمي تواند نمره ي قبولي كسب كند.

راههاي ايجاد انگيزه در دانش آموزان؛ و راهكارهاي ممكن براي جلوگيري از افت يادگيري در درس عربي

براي ايجاد انگيزه در دانش آموزان و علاقمند كردن آنها در فراگيري درس عربي، ابتدا بايد تا حد امكان در رفع عواملي كه انگيزه را از دانش آموزان گرفته است كوشيد. بنابراين اول از راه تشوق و آسان جلوه دادن درس عربي شروع كردم و اين مطلب را بارها به دانش آموزان گوشزد مي كردم كه هر كس بتواند از نمره ي كتبي پايان ترم نمره ي هفده به بالا كسب كند، سه نمره به نمره ي مستمر او اضافه ميشود و براي نمرات پانزده تا هفده، دو نمره به نمره ي مستمر اضافه مي شود، و به نمرات دوازده تا پانزده يك نمره ارفاق ميشود از طرف ديگر تصميم گرفتم نمرات امتحاني را به پشت شيشه مدسه بزنم تا تمام دانش آموزان از نمرات همديگر با خبر شوند و اين را قبلاً به اطلاع دانش آموزان رساندم تا بتوانم يك جو رقابتي در ميان آنها ايجاد كنم.

مدير دبيرستان هم به مناسبتهاي مختلف درسر صف تذكرات هشدار دهنده اي را به عموم دانش آموزان مي داد مبني بر اينكه گزارش نمرات پايان ترم را به اطلاع اولياي آنها خواهد رساند ويك نمودار آماري از ميزان قبولي هر درس و هر كلاس تنظيم خواهد شد و در تابلوي اعلانات مدرسه در معرض ديد عموم دانش آموزان و دبيران قرار خواهد گرفت. اين هم هشدار خوب و مناسبي بود و هم عاملي بود براي ايجاد رقابت در ميان تمام دانش آموزان .

به امتحانات مستمر شفاهي در سركلاس توجه بيشتري كردم و ابتدا با طرح سؤالات ساده اين را به دانش آموزان القاء مي كردم كه عربي درس سختي نيست و هر كس اراده كند مي تواند آن را بخوبي ياد بگيرد.

كلاس را خيلي جدي مي گرفتم و قبل از شروع درس حتماً حضور غياب انجام مي دادم و در بررسي تكالف دانش آموزان حساسيت خاصي داشتم تا دانش آموزان بدانند براي كار آنها ارزش قائل هستم زيرا تكليف دادن يك چيز است و تكليف خواستن چيز ديگر.

اما بعنوان پيشنهاد درسطح كلي ميتوان راهكارهاي بهتري براي ايجاد انگيزه در دانش آموزان نسبت به درس عربي ارائه داد كه اين در توان مسؤلان برنامه ريز مي باشد ازجمله اين راهكارها مي توان به موارد زير اشاره كرد:

1- تا جايي كه امكان دارد از دبيران متخصص درس عربي استفاده شود و حتي براي دبيران متخصص درس عربي، آموزشهاي ضمن خدمت جهت تدريس بر اساس الگوهاي نوين تدرس هم لازم و ضروري است.

2- فعال بودن گروههاي آموزشي بمعني واقعي آن به اينصورت كه سر گروه درس عربي از بين باسوادترين ومجرّب ترين دبيران انتخاب شود و در روز معين و مشخصي در محل گروههاي آموزشي حضور داشته باشد و يك شماره تلفن در اختيار تمام دبيران عربي قرار دهد تا در صورت نياز بتوان با او مشورت كرد و با برگذاري جلسات ماهيانه به رفع مشكلات آموزشي پرداخته شود و هماهنگيهاي لازم ميان دبيران ايجاد شود.

3- شناسايي و معرفي دبيران موفق در امر آموزش و تدريس و تقدير از آنها جهت الگو سازي براي ساير دبيران .

4- در پايان هرترم فرمهاي نظر خواهي به دانش آموزان داده شود تا بدون ذكر نام خودشان نظرات و انتقادات و پيشنهاداتشان را عنوان كنند و نتيجه ي اين نظر خواهي به اطلاع دبيران رسانده شود.

5- امكانات كمك آموزشي در اختيار دبيران درس عربي گذاشته شود. در دسترس بودن نوارهاي ويديوئي و مجلات رشد زبان عربي در مدارس لازم و ضروري است.

6- برگذاري مسابقات و المپيادها براي ايجاد روحيه ي رقابت در ميان دانش آموزان و شناسايي و معرفي و تشويق كردن نفرات برتر.

7- استفاده از سرودها و ترانه هاي ساده ي عربي كه هم كوتاه باشند و هم به زبان فصيح اجرا شده باشند.

8- اختصاص دادن ساعت مشخصي به كلاس مكالمه و آزمايشگاه زبان عربي بطوريكه درس مكالمه يك درس مستقل از كتاب عربي باشد.

9- استفاده از عناوين مختلف روزنامه ها و مجلات عربي در همه ي زمينه هاي ورزشي، ادبي، علمي، سياسي، نظامي و رخدادهاي مهم .

10- موضوعات دروس از منابع اصلي عربي آنها انتخاب شوند تا جذابيت خودرا از نظر بلاغت ادبي از دست ندهند. مثلاً از آثار طه حسين ،جبران خليل جبران، احمد شوقي وديگر نويسندگان و شاعران و نمايشنامه نويسان مشهور معاصر استفاده شود تا دانش آموزان خود را در فضاي كاملاً عربي احساس كنند.

نتيجه گيري

در نتيجه ي اين عمل اقدام پژوهي، بسياري از مشكلات و موانع پيشرفت و عللي كه انگيزه ي يادگيري را از دانش آموزان گرفته بود شناسايي كردم و به كمك خود دانش آموزان و اولياي مدرسه اطلاعاتي بدست آمد كه از طريق آنها عمل پژوهشي ام را انجام دادم و از مقايسه ي گروه شاهد شماره يك باگروه شاهد شماره دو به اين نتيجه رسيدم كه ميتوان روي رفتار دانش آموزان اثر مثبت گذاشت زيرا با مشاهده ي نتايج بدست آمده از وضعيت گروه يك و گروه دو ديدم كه در گروه شماره ي دو پيشرفتهاي خوبي حال شده است و اين براي مراحل ديگر اميدوار كننده است.

پايان زمستان 1383، لطيف اميني

منبع و مآخذ پژوهش:

1- مصاحبه با خود دانش آموزان

2- مشورت و گفتگو با اولياي مدرسه

منبع: وبلاگ برگ سبز(لطیف امینی)

ارسال نظر

  • hamid

    بحث زبان عربي فقط نيست كليه زبانها در ايران نسبت به كشورهاي ديگر خيلي بد تدريس و مطالب آگاهي دهنده به هيچ وجه در متون وجود ندارد و استاتيد زبانهاي خارجي نيز هيچ به اين دروس تسلط ندارند زبان خارجي مي بايست معلمش و استادش از همان كشور مبدا كه زبان متعلق به آن است تامين شود يعني معلم اينگونه مطالب در كشوري كه زبان خارجي متعلق به آن است درس خوانده باشند و يا از استاتيد خارجي زبان خارجي را در دانشگاههاي ايراني فرا گرفته باشند تا بتوانند به درستي به دانشجو يا دانش آموز معرفي كنند هيچ دانشجويي نمي تواند متني را ترجمه كند بعد از سالها درس خواندن اين درد بزرگي است كه نظام آموزشي اول در دانشگاه به آن مبتلا است و ادامه نتيجه آن نيز در مدارس ديده خواهد شد. پيشنهاد استفاده از استادهاي خارجي در دانشگاههاي ايران و پربار كردن دروس تحصيلي مي باشد دانشجويان زبان خارجي در مقايسه با دانشجويان هم سطح خارجي از سطح زبان نازلي متاسفانه برخوردارند.

  • ناشناس

    مشكل همش اين نيست كه ، من خودم اصلاً‌ به زبان عربي علاقه نداشتم چرا ؟ چون هيچ كاربردي نداره هر وقت خواستن به ما بگن كه كاربرد زبان عربي چيه حرف از قرآن و دين زدن حالا اينكه همه ي منابع ديني به لطف اين همه مراكز ديني تو كشور به ده ها مدل مختلف ترجمه شدن !! اما تمام منابع علمي دنيا به زبان فارسي ترجمه شدن ؟؟
    در ضمن هميشه همه جا زبان زنده و مادر تدريس ميشه !! و رشد انگليسي هم به همين دليل .. .
    زبان عربي واقعاً ديگه واسه ي جوان ها كاربرد نداره ، مخصوصاً واسه رشته هاي رياضي و تجربي من كه تو اون دوره از زندگيم هميشه با اين درس مشكل داشتم . .. .

  • علی

    یکی از مهمترین عوامل بی رغبتی در دانش آموزان و عدم موفقیت انان در آموزش زبان عربی تنظیم بسیار بد کتب درسی و پراکندگی اموزش قواعد و به هم ریختگی قواعد صرفی و نحوی است به نحوی که دانش آموز هیچ احاطه ای بر این زبان پیدا نمی کند.

  • محمد طاهری

    بسیار عالی بود

  • میلاد اسفنجی

    مطالب خیلی خوب هستند

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار