نمیدانم چرا موضوع بیاهمیت کمبود دارو، از جمله داروی بیهوشی، چندی است به بحث روز جامعه درمانی و بهداشتی ما تبدیل شده است. چنان که چندی پیش سرپرست وزارت بهداشت در حاشیه دومین جشنواره «حاکمیت خدمات بالینی»، اعلام کرد: «ما کمبود دارویی نداریم!» همچنین معاون اول رئیس جمهوری جناب آقای دکتر!!! رحیمی نیز سخن ایشان را تایید کردند! در مقابل هم عدهای همچون رئیس انجمن بیهوشی و مراقبتهای ویژه از کمبود داروی بیهوشی و در پی آن تعطیل شدن اتاق عملها خبر داده است!!! اما در جواب ایشان باید گفت: «برادر من!!! مگر کسی از تعطیلی بدش میآید؟!!! خوب اتاق عملها هم احتیاج به تعطیلی و استراحت دارند!!!»
به جای این همه بگو مگو ما نشستیم و با خودمان فکر کردیم و دیدیم به فرض محال، اگر در بازار دارو کمبودی هم باشد، بر آن خیرات و اثرات خفیهای نیز مترتب است!!! مثلا کمبود همین داروی بیهوشی را در نظر بگیرید، که میتواند فواید زیر را در پی داشته باشد:
۱. با نبود داروی بیهوشی، بیمار میتواند شخصا بر روند درمانی خود نظارتی مستقیم داشته باشد! و ارتباطی چهره به چهره و تن به تن!! با تیم درمانی مستقر در اتاق عمل برقرار نماید!!! چنان که شاعر میفرماید:
گر به تو افتدم نظر، چهره به چهره رو به رو - شرح دهم مریضی را، نکته به نکته مو به مو!
۲. از این پس دیگر مشکلی به نام جا ماندن وسایل اتاق عمل در اعما و احشا بیمار پیش نخواهد آمد! زیرا بیمار میتواند به پزشک معالج خود خاطر نشان سازد که: «لطفا اون پنس رو از لوزالمعده!!! ما بردار، که فردا مدیونت نشویم!!!»
۳. تحقیقات نشان داده، برخی افراد در اتاق عمل، دیگر به هوش نمیآیند و جان به اکراه به جان آفرین تسلیم میکنند!!! پس چه بهتر که از اول به هوش باشند، تا خدای نکرده مشکلی پیش نیاید!!!
۴. چنان که دکتر
محمد حسن طریقت منفرد به درستی گفته بود: «ارز دارو به مرور در حال تخصیص یافتن است، اما بالاخره دارو تا سفارش شود و ساخته شود، زمان میبرد!!!» بدیهی است که این روند در بلند مدت میتواند زمینه ساز تقویت فرهنگ مدیرت زمان یا همان تایم منیجمنت خودمان شود!!! چنان که شاعر میفرماید:
مدیریت بکن با حال ناخوش - زمانت را، که سودی ندهد فحش!!!
۵. طبق سخن مسئولین با کمبود
داروهای بیهوشی ، داروهای قدیمی که پیش از این بلا استفاده مانده بود، دوباره وارد چرخه داروهای بیهوشی شده است!!! که این خود سبب نهادینه شدن فرهنگ صرفه جویی و استفاده از لوازم بیاستفاده، میشود!!!
۶. از آنجایی که بسیاری از آسیبهای اجتماعی از جمله تصادفات جادهای از کاهش سطح هشیاری نشئت میگیرد، نتیجه میگیریم که بیهوشی چیز خوبی نیست!!! چنان که شاعر میفرماید:
به هوش باش تویای دل که جمله مرگ و خطر - ز کاهش هشیاری و خواب و بیهوشی است!
۷. از آنجایی که گرفتن رضایت نامه عمل جراحی از همراهان بیمار، به یک بوروکراسی زمان بر و پیچیده تبدیل شده، با هشیاری بیمار در اتاق عمل خود او شخصا میتواند وارد عمل شود و در هر مرحله از جراحی شخصا رضایت خود را اعلام نماید یا انصراف خود را از ادامه جراحی به پزشکان اعلام کند!!!
با این همه دلایل متقن و دندان شکن!!! باز هم برخی بر ما خورده گرفتند: «گیریم که هشیاری بیمار مزایای بسیاری دارد، با درد خلق الله چه کنیم؟!»
پس در جواب ایشان شعری را میخوانیم که همین دم صبحی به مشاعرمان الهام شد که فرمودیم:
مرد را دردی اگر باشد خوش است!!! - درد بیدردی علاجش آتش است!!!
منبع:پارسینه
ارسال نظر