از دزدی کتاب فلسفه و آشپزی تا کتاب ۱۴ جلدی ویژه کودکان
پارسینه: متاسفانه در این سالها با غفلت و ناشیگری مسئولان فرهنگی وزارت ارشاد «تخم مرغ دزد»ها به «شتر» دزد تبدیل شدهاند. اگر تا دیروز این پدیده را میشد به نام دیگری خواند...
پارسینه - شاهین مرادی: سرقت ادبی و نوشتن از روی دست دیگر نویسندگان به پدیدهای فراگیر در صنعت چاپ و نشر کشور تبدیل شده و به رغم هشدارهایی که در گذشته داده میشد این پدیده روز به روز در حال گسترش است.
قبل از گسترش این وضعیت در صنعت نشر، بسیاری از دلسوزان فرهنگی نسبت به وضعیت پایاننامههای دانشجویی و سرقتهایی که در این حوزه انجام میشد ، هشدارهایی داده بودند اما این هشدارها جدی گرفته نشدند. عدم توجه به این هشدارها موجب شکلگیری پایگاهها و مراکزی شد که این روزها در راسته خیابان انقلاب به تولید پایاننامههای دانشجویی میپردازند و تراکتها و برگههای تبلیغات آنها در گوشه و کنار مراکز آموزشی مجالی برای سخن گفتن باقی نمیگذارند. اما گویا این پدیده در حال حاضر ابعاد خود را گستردهتر از پییش کرده و به حوزه نشر کتاب نیز تسری یافته است.
در سالهای اخیر بارها سخنانی درباره سرقت کتابها در مطبوعات نوشته شد و حتی نمونههایی نیز ذکر شدند اما نگاهی به نمونههایی از این جریان مشخص میکند که تا چه اندازه سرقت ادبی در صنعت چاپ و نشر ما ریشه دوانده است و فعالیت این «نویسندگان قلابی» یا «نویسنده نما» در غفلت مسئولان ارشاد تا کجا کشیده شده است.
1- برای نمونه سال گذشته نشر «دستان» کتابی را در حوزه فلسفه منتشر کرد که تمامی آن کپی برداری از کتاب «نام آوران فلسفه» ترجمه احمد شهسا بود. «عليرضا داوری» در این اثر بدون کمترین زحمتی تمامی متن این کتاب ترجمه شده را بار دیگر با نام خود منتشر کرده بود. وی تنها مقدمهای دو صفحهای برای این کتاب نوشته بود و با «قلم رنجه» کتاب را بار دیگر از نو فصل بندی کرده بود. این کتاب در حالی مجددا از سوی ناشری دیگر منتشر میشد که پیش از آن 10 بار از سوی نشر ققنوس منتشر شده بود و پیش از آن نیز انتشارات امیرکبیر قبل از انقلاب آن را به چاپ رسانده بود.
2- کتاب آشپزی: یکی از ناشران بخش عمدهای از «کتاب مستطاب آشپزی» نوشته نجف دریابندری را در کتاب دیگری گرد آورده و به چاپ رسانده است. این در حالی است که این کتاب صرفا تجربه شخصی نجف دریابندری و فهیمه راستکار در طول زندگانی مشترکشان بوده و ناشر دیگر بدون ذکر نام یا منبع این مطالب را در کتاب دیگری منتشر کرده بود. از سوی دیگر این کتاب به دلیل نام نویسنده نزدیک به 20 بار منتشر شده است و با این وجود ناشر ناشی به خود اجازه داده بود که از این کتاب سرقت کند.
3- البته در این میان میتوان به سرقت کتابهای ادبیات کودک و نوجوان نیز اشاره کرد که چندی پیش داد و فریاد یکی از ناشران مدعی حوزه کودک را درآورده بود. اما این بار ناشر و سارق به یک جلد کتاب اکتفا نکرده بودند و این دفعه 14 جلد کتاب را یکجا کپی و منتشر کرده بودند. در این میان ناشر و نویسنده جعلی فکری برای مخفی کردن این مناره بزرگ نکرده بودند و از این خیلی زود رسوا شدند.
انتشارات قدیانی یکی از ناشران معروف حوزه کودک در سال 1379 مجموعه کتابی با عنوان «14 قصه، 14 معصوم» را در 14 جلد و با نویسندگی حسین فتاحی منتشر کرده بود وحتی برای تصویرگری نیز برنده جایزه شده بود. اما انتشارات «گوهر اندیشه» همان 14 کتاب را با عنوان دیگر «14 مظلوم، 14 معصوم» و به نام «اکرم مطلبی کربکندی» و تصویرگری «لیلا باباخانی» در سال 91 منتشر کرد. دزدان کتاب این بار به یک کتاب بسنده نکرده بودند و 14 کتاب را یکجا منتشر کرده بودند.
4- عرفان نظر آهاری از دیگر نویسندگانی بوده که برخی از آثار وی به سرقت رفتهاند. برخی از داستانهای این نویسنده در سایتها بازنشر پیدا کرده بودند و فردی با عنوان «حمید عظیمی» با جمعآوری آنها از فضای مجازی بدون ذکر نام نویسندگان و توضیحی درباره نشر این داستانها در کتابهای دیگر صرفا به انتشار آن اقدام کرده است. این کتاب با عنوان «89 داستان کوتاه، شیرین و آموزنده » از سوی انتشارات «تیموری» منتشر شده و ناشر عنوان کرده است که وزارت ارشاد هیچ منعی برای انتشار این اثر قائل نشد.
به گزارش پارسینه، با دقت بیشتر در کتابهای منتشر شده خصوصا کتابهایی که عنوان بازنویسی و بازآفرینی و مجموعه داستان و... دارند مطمئنا میتوان موارد بیشتری در زمینه این سرقتها یافت. اما متاسفانه در این سالها با غفلت و ناشیگری مسئولان فرهنگی وزارت ارشاد «تخم مرغ دزد»ها به «شتر» دزد تبدیل شدهاند. اگر تا دیروز این سرقتها در پایاننامهها بود امروز به وضوح میبینیم که این سرقتها به حوزه کتاب رسیدهاند و کتابسازی های فراوانی انجام شده است.
وزارت ارشاد در چند سال اخیر هیچ جواب قانع کنندهای برای این سرقتها نداشت و به تازگی تصمیم گرفته است که به مبارزه با این وضعیت برخیزد. در این صورت پاسخ این سوال باقی میماند که مسئولان نظارتی وزرات ارشاد که در برخی موارد مو را از ماست بیرون میکشیدند در این چند سال کجا بودند؟
ارسال نظر