حمیدرضا آصفی و قسم حضرت عباس درباره مذاکره با آمریکا
پارسینه: اصلیترین دلیل بروز مشکلات ایران در ابتدا نبود انسجام مسوولان است و باید در این زمینه چارهاندیشی شود.
به گزارش ایسنا سخنگوی سابق وزارت خارجه در گفتوگو با تجارت فردا همچنین تاکید کرد: مردم که همیشه در صحنه حاضر بودهاند، چرا موجبات دغدغه فکری آنها را فراهم میکنیم؟ الان بدترین زمان برای تسویهحسابهای شخصی است. هر مسوولی، دیگری را مقصر میداند.
وی همچنین در پاسخ به پرسشی اظهار کرد: من فعالیت اقتصادی چندانی ندارم. 28 تا 30 سال در حوزه سیاسی کار کردهام و نمیتوانم از این حوزه کنار بکشم. زمانی که لازم باشد مشورتهای مورد نیاز را در اختیار مسوولان قرار میدهم و از این اقدام نیز دریغ نمیکنم. البته مصاحبهها و گفتوگوهایی که هر از گاهی انجام میدهم نیز بخشی از فعالیت سیاسی بنده محسوب میشود؛ هر چند که با تعداد معدودی از آنها موافقت میکنم؛ چرا که معتقدم در هر گفتوگویی باید با مطالعه صورت پذیرد.
وی که در کارنامهاش سابقه حضور در دولتهای خاتمی و احمدینژاد هست افزود: کشور ما شرایط خاصی دارد. این شرایط نیز به تازگی ایجاد نشده است. ما 30 سال با این دشواریها مواجه بودهایم. اما در حال حاضر بروز و ظهور بیشتری پیدا کردهاند که تماماً به دلیل مشکلات اقتصادی نیست؛ یعنی نباید تمام ناکامیهای کشور را در ارتباط با مشکلات اقتصادی دانست. من مشکلات سیاسی و اختلافات داخلی را تاثیرگذارتر قلمداد میکنم. شرایط اقتصادی کشور در سالهای اولیه انقلاب و زمان جنگ به طور حتم از حالا بدتر بود اما ما با این حجم از مشکلات مواجه نبودیم؛ چرا که مسوولان همدلتر بودند.
آصفی در ادامه اظهار کرد: ما مشکل لاینحلی نداریم. من به این مشکلات بحران نمیگویم. یادمان باشد روزی 30 هزار کیلومتر از خاک کشور ما در اشغال دشمن بود و ما یک دوست هم در دنیا نداشتیم. در یک جنگ نامتقارن گرفتار آمده بودیم و برونرفت از آن بسیار دشوار بود. نفتکشهای ما در خلیج فارس مورد هدف قرار میگرفتند و تهران هر روز موشکباران میشد.
منافقین در خیابانها با تیغهای موکتبری سر کودکان را میبریدند و هر جنایتی انجام میدادند. بحران آن شرایط بود نه اوضاع فعلی. نفت ایران حدود هفت تا هشت دلار بود اما با همه این مسائل کشور اداره شد و به جایگاه فعلی خود رسید. مثالی برای شما میزنم تا درک کنید که ما حتی برای واردات کالاهایی که ارتباطی به جنگ نداشتند هم با مشکل مواجه بودیم .
در آن دوران من سفیر ایران در فرانسه بودم و میخواستیم برای کنترل مرزهای کشور از حیث قاچاق مواد مخدر راداری را از مقامات پاریس خریداری کنیم اما فرانسویها این رادار را در اختیار ما قرار ندادند. خب اگر بحران بود آن زمان بود، الان بحرانی وجود ندارد. این شرایط تنها مشکل است. اصلیترین دلیل بروز مشکلات ایران نیز در ابتدا به جهت عدم انسجام مسوولان است.
وی در ادامه با انتقاد از اعمال برخی سیاستها در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد گفت: البته تا حدودی دیر شده است اما آخر دنیا نیست. علاوه بر این فکر میکنم در شرایط فعلی برخی از مسوولان اقتصادی کشور زیاد حرف زدهاند و دچار تناقضگویی هم شدهاند که این اصلاً خوب نیست. برخی مسوولان دولتی در اظهارنظر زیادهروی کردهاند در حالی که اصلاً نیازی به انجام آن نبود. برخی از این افراد هر شب در برنامههای مختلف تلویزیونی در رابطه با نرخ ارز صحبت میکردند و حرفهایشان هم هر روز تغییر و مردم را وحشتزده میکرد. به نظرم باید با مردم صادق بود. هیچ اشکالی ندارد که به مردم بگوییم ما از دلار و درآمد کافی برخورداریم تنها برای مدتی دسترسی به آن محدود شده است. مردم هم همراه هستند. نباید با آنها به این شکل برخورد کرد.
وی در ادامه با اشاره به تحریمها و تهدیدها گفت: ابتدا باید این را بگویم غربیهایی که میگویند به دنبال جنگ نیستند. از سر خیرخواهی مردم ایران نیست که اینگونه اظهار نظر میکنند. آنها میدانند که در جنگ شکست قطعی با آنهاست. این را هم که انگلیسیها میگویند به اسرائیل میگویند نباید به ایران حمله کرد دلشان برای ما و کشورمان نسوخته است، تنها میدانند کسی که از این حملات متضرر میشود، اسرائیل است. از سر نگرانی و ترس خودشان است و میدانند تحریمها هزینه کمتری برای آنها دارد. دروغ هم میگویند که ما دلمان برای مردم ایران میسوزد.
از ابتدای انقلاب آنها با ما سر دشمنی داشتند و این ربطی به برنامه هستهای ایران ندارد. بیانات رهبر انقلاب که گفتهاند تحریمها هیچ ارتباطی به برنامه هستهای ایران ندارد صحیح است. البته این بدان معنا نیست که من بگویم سیاستهای ما در مورد برنامه هستهای به چه صورت بوده است. میخواهم بگویم این دروغ بزرگی است که برنامه هستهای را در ارتباط با تحریمها بدانیم. سالها پیش و در زمان ریاستجمهوری کلینتون سایت وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد تهران و واشنگتن بر سر چهار موضوع با هم اختلاف دارند. ابتدا صلح خاورمیانه، سپس سلاحهای کشتار جمعی که این سالها جای خود را به برنامههای هستهای داده است بعد از آن موضوع تروریسم و در نهایت نیز بحث حقوق بشر. از دیدگاه بنده مشکل اصلی بحث صلح خاورمیانه است. البته من کتمان نمیکنم که ما میتوانستیم از ادبیات بهتری استفاده کنیم. ما نباید باد به این آتش بزنیم.
درست است که غرب دروغ میگوید اما این روشی نیست که نتیجهبخش باشد. کشورهای غربی خود اذعان دارند این تحریمها جمهوریاسلامی را از پای درنمیآورد؛ بنابراین برای ما چالش درست میکنند و شرایط را برای ما سختتر، اما در همین شرایط درهای دیگری نیز برای ما گشوده میشود. نمونه آن نیز ساخت راداری بود که به آن اشاره کردم که در زمان جنگ توسط متخصصان داخلی ساخته شد. پس از خودکفایی ایران در ساخت این رادار بود که به ما گفتند شنیدیم که ایران به این رادارها نیاز دارد من هم گفتم ما تولید کردهایم و در حال حاضر فروشنده آن هستیم؛ لذا خیلی نگران تحریمهای نیستم.
آنچه موجب نگرانی است به هم ریختگی درونی است؛ بنابراین در پاسخ به سوال شما باید بگویم که بله، آنها تحریمها را ادامه میدهند و سختتر هم میکنند. نمونه بارز این موضوع نیز فریبکاری خانم کلینتون بود که گفت ایرانیها این مسائل (چشمپوشی از غنیسازی 20 درصد) را بپذیرند ما تحریمها را به سرعت برمیداریم. این موضوع نمیتواند در هیچ حالتی به قطعیت برسد؛ چرا که بیشتر تحریمهای ایران در سازمان ملل متحد به تصویب رسیده است و آمریکا کاری نمیتواند انجام دهد. چه تضمینی وجود دارد که این تحریمها به سازمان امنیت برود و انگلیس و فرانسه که در دشمنی با ایران کم از آمریکاییها ندارند آن را وتو نکنند؟
یا حتی تحریمهای یکجانبهای که آمریکاییها خود آن را به تصویب رساندهاند. حتی اگر دولت آمریکا نیز مایل به کاهش آن باشد آیا مجلس نمایندگان و یا سنای آمریکا نیز همنظر با دیدگاه دستگاه اجرایی آن است؛ بنابراین معتقدم که اظهارات وزیر امور خارجه آمریکا تنها ژست سیاسی است که ایران را فریب دهند تا بگویند ما با پیشنهادات شما موافق هستیم و آن را به عنوان توفیقات دولت اوباما به ثبت برسانند و رای بیشتری به دست آورند.
ضمن اینکه آمریکاییها چه زمانی به وعدههای خود عمل کردهاند که این بار دومشان باشد؟ با ارزیابی رفتارهای کشورهای غربی در طول 30 سال گذشته میبینیم که این کشورها همواره از در دشمنی با ما در آمدهاند و ما تنها باید با برنامهریزیهای داخلی تلاش کنیم از حجم مشکلاتمان بکاهیم.
از دیدگاه بنده اظهارات مقامات گروه 1+5 هیچگاه جنبه حقیقی نداشته است. در این گروه پنج کشور اروپایی حضور دارند که در همین اواخر تحریمهای یکجانبه ایران را افزایش دادند اما در عین حال بر مذاکرات تاکید کردند و من گمان میکنم با این مذاکرات بیشتر به دنبال تلف کردن وقت هستند. البته این اتهامی است که غرب همواره متوجه ایران کرده است.
اگر غربیها در مواضع خود صداقت دارند باید تحریمها را کاهش دهند بعد بر ادامه مذاکرات تاکید کنند. اگر نگاهی به تاریخ مذاکرات سالهای اخیر ایران و اعضای گروه 1+5 بیندازید مشاهده میکنید که تنها چند روز پیش از آغاز مذاکرات کشورهای غربی بر تحریمهای یکجانبه خود با ایران افزودهاند؛ بنابراین من خیلی به نتیجهبخش بودن ادامه مذاکرات امیدوار نیستم.
سخنگوی سابق وزارت خارجه درباره جزایر سهگانه هم گفت: اماراتیها به اشتباه تصور میکنند ایران وضعیت مناسبی در نظام بینالملل ندارد؛ بنابراین هرازگاهی سعی میکنند موضوع جزایر سهگانه را به میان آورند. دیگر اینکه خود اماراتیها نیز میدانند که هیچ کشوری در رابطه با سرزمین خود با کشورهای دیگر شوخی ندارد.
برای برخورد با این تصورات غلط مقامات اماراتی نیز دو راهحل وجود دارد ابتدا اینکه در برابر این برخورد اشتباه و نادرست ما نیز مانند آنها عمل کنیم و به غوغاسالاری و جنجالسازی بپردازیم که من با این شیوه مخالفم و دیگر اینکه ما با یک دیپلماسی هوشمندانه و بیتفاوت با این موضوع مقابله کنیم که به نظرم این شیوه پاسخگوتر است.
ما اخیراً تندرویهایی داشتهایم که به نظرم باید اصلاح شود. من خبری را به نقل از سخنگوی وزارت خارجه مشاهده کردم که گفته بود ما باید روابطمان با امارات را قطع کنیم . معتقدم امارات در این حد و اندازهها نیست که ما بخواهیم به قطع شدن روابطمان با آن بیندیشیم.
به خاطر میآورم زمانی که پست معاونت وزارت خارجه را بر عهده داشتم در دیدار با یکی از وزرای خارجه کشورهای همسایه گفتم که شما خودتان را داخل دعوای ایران و آمریکا نکنید؛ چرا که در این مناقشه شما له میشوید. سعی کنید کنار بایستید. عرصه اختلاف ما با آمریکا با سایز شما همقد و اندازه نیست. بر همین اساس معتقدم نباید برخوردهای رادیکالی با کشوری مانند امارات داشت. میتوان با یک دیپلماسی محرمانه و همچنین بیاعتنا با این مشکل برخورد کرد.
وی درباره روابط با ترکیه هم گفت: برخوردهای مقطعی در روابط بلندمدت کشورها تاثیر چندانی ندارد. عمده اختلافات ایران و ترکیه در رابطه با سوریه است که چندان عمیق نیست. زمانی که در رابطه با سوریه بحثی صورت میگیرد باید ابتدا این بررسی انجام شود که آیا از موضع حقطلبانه در رابطه با این کشور صحبت میکنیم یا خیر؟
واقع قضیه این است آنچه غربیها در رابطه با سوریه میگویند تنها باجخواهی است. اگر آنها دلشان برای سوریه میسوزد، چرا این دلسوزی را برای مردم بحرین ندارند. بحرینیها که موضعشان مشخصتر است.70 تا 80 درصد مردم بحرین به صراحت گفتهاند که حاکمیت کشورشان را نمیخواهند. اما در برخورد با مردم این کشور چه میکنند؟ نیروهای امنیتی کشورهای حاشیه خلیجفارس از امارات و عربستان را در این کشور مستقر میکنند و بزرگترین پایگاه نیروی دریایی آمریکایی در خلیج فارس را هم در سواحل بحرین متمرکز میکنند و در نهایت نیز با تشکیل یک کمیته صوری و ارائه گزارشی از چند نقض حقوق بشر در این کشور میخواهند اینگونه جلوه دهند که به دغدغههای مردم توجه داشتهاند؛
این در حالیست که در حال حاضر مجلس بحرین مجلسی تشریفاتی است و اکثریت را پادشاه تعیین میکند. حاکمیت بحرین نه موارد حقوق بشر را رعایت میکند و نه دموکراسی را. اما میروند و بر سوریه فشار میآورند. خب معلوم است که سوءنیتی در کار است. البته همانطور که وزیر امور خارجه ایران به آن اشاره کرد مردم سوریه مطالباتی دارند که باید به آنها رسیدگی شود. وضعیت به گونهای در حال پیشروی است که سوریه در حال تبدیل شدن به یک سرزمین سوخته است.
اما باید به این نکته هم توجه داشت که بشار از 40 تا 60درصد از آرای مردم سوریه را در اختیار دارد. در کشورهای غربی با 30درصد دولت در اقلیت تشکیل میدهند و با احزاب دیگر ائتلاف میکنند. زمانی که در دنیا میتوان با 30درصد دولت تشکیل داد چطور در سوریه با 40 یا 50درصد نمیشود. من نمیخواهم بگویم بشار باید بماند و یا در سوریه چه اتفاقی رخ دهد. مردم سوریه باید در مورد آن نظر دهند اما اینکه غربیها پایشان را در یک کفش کردهاند که بشار اسد باید برود حرف منطقی نیست.
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که شما کدام گزینه را برای سوریه مناسب میدانید؟ اینطور شنیده میشود که ایران و غرب بیمیل نیستند که گزینه ولید معلم روی کار آید؟ گفت: نمیدانم. متاسفانه با روشی که غربیها در پیش گرفتهاند افق روشنی پیش روی سوریه قرار ندارد.
البته آمریکاییها هم این نگرانی را دارند که اگر دولت اسد از قدرت کنارهگیری کند نیروهای سلفی یا وفادار به طالبان و اخوانیها به روی کار آیند. آنها هم در بنبست گیر کردهاند. چنانکه شاهد بودیم آتشبسی برقرار شد اما یکروزه آن را نقض کردند. فکر میکنید نقضکنندگان آتشبس چه کسانی بودند؟ من به جد میگویم نیروهای خارجی. مطمئناً نیروهای مخالف دولت اسد نیز نمیخواستند این آتشبس نقض شود. معارضین و مخالفان صادراتی بودند که این کار را کردند.
وی در بخش دیگر سخنانش درباره گسترش روابط با مصر گفت: معتقدم که روابط ایران و مصر طولانی خواهد بود. ما مقداری شتابزده عمل کردیم. شتاب در ادبیات سیاسی مانند سمی مهلک است. درست است مصر کشوری مهم در منطقه است اما باید به یاد داشته باشیم که جمهوری اسلامی نیز یکی از کشورهای مهم و تاثیرگذار در منطقه و جهان است.
ما بعضی وقتها از یاد میبریم که چه کشوری هستیم. مصر در جهان اسلام جایگاه ویژهای دارد. ایران در جهان اسلام و غیراسلام از رتبه و جایگاه ویژهای برخوردار است. اگر ما خودمان را در سیاست خارجی ارزان بفروشیم دچار مشکل میشویم. اگر ندانیم ساختار مصر به چه شکلی است و هنوز نیروهای امنیتی در این کشور حکمرانی میکنند با مسائلی مواجه خواهیم شد. ما در دولت آقای خاتمی تا ایجاد رابطه با مصر جلو رفتیم و مجوزهای مورد نظر را از دستگاههای ذیربط داخلی هم دریافت کردیم اما در آخرین لحظه به دلیل بهانهتراشی نیروهای امنیتی مصر از این تصمیم پشیمان شدیم. به نظر من رابطه با مصر بسیار مهم است و طرفین نیز آن را میخواهند اما با صبر و درایت و پرهیز از تبلیغات در یک زمان معقول و نه یکشبه و دوشبه.
آصفی افزود: در مصر حکومتی روی کار آمده است که به جهان اسلام نزدیکتر شده است و در عین حال از رژیم صهیونیستی دورتر. دولت جدید مصر زمانی که بحث گفتوگو در مورد تحولات سوریه به میان میآید تاکید میکند که ایران نیز باید در این مذاکرات حاضر باشد؛ لذا بر همین اساس معتقدم که روی کار آمدن دولت اسلامی در مصر حتماً به نفع ایران بود.
از سوی دیگر دولتمردان مصری قطعاً به جنگ اسرائیل نمیروند و در برابر آن صفآرایی نمیکنند اما با تلآویو مانند گذشته نخواهند بود و روابط دوستانهای نخواهند داشت.
وی در پایان درباره شایعات مذاکره با آمریکاییها هم گفت: این موضوع با قسم حضرت عباس درست نیست. آمریکاییها با این خبرها میخواهند هوچیگری کنند. البته من اطلاعات دقیقی از این موضوع ندارم اما با شناختی که از سیاست خارجی کشور دارم و با آگاهی از نوع رفتار آمریکاییها میگویم اگر ایران بخواهد وارد مذاکرات محرمانه با آمریکاییها شود آنها آبروریزی میکنند.
البته برخی مسائل قطعاً به نفع آنهاست. اما آمریکاییها در این شرایط بیشتر به دنبال آبروریزی هستند. در ضمن باید گفت در این شرایط از مذاکره با آمریکاییها آبی گرم نمیشود.
سلام جناب اقايى دكتر اصفى ادم باشرفى است اى كاش همه مثل اين مرد فكر مى كرداند