جدال فرساینده در سوریه؛ تاریخ و آینده
پارسینه: آیا سوریه به دو بخش تقسیم خواهد شد؟
* سید رضا صانعی
فوریه ۱۹۸۲؛ اخوان المسلمین تقریبا کنترل شهر حماة را به دست گرفته است. این شورش در پی اصلاحات سیاسی و تغییرات قانون اساسی از سوی حافظ اسد صورت گرفت. اخوانیها آن را مخالف اسلام میدانستند و در مخالفت با تبعیض در تقسیم قدرت، سر به شورش زدند. ارتش سوریه به رهبری رفعت اسد برادر حافظ اسد برای مهار این شورش شهر را محاصره کرد و با قدرت ارتش این شورش را سرکوب کرد.
بنابر تخمین عفو بینالملل بین ۱۷۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ سوری در این درگیری کشته شدند، که اکثر آنها غیرنظامی بودند.
حدود دوسال پیشتر از این واقعه، حافظ اسد به لطف نارنجکهای عمل نکرده از سوء قصد نجات پیدا میکند. در پی این ترور ناموفق و برای سرکوب بیشتر، نیروهای گروهان دفاعی سوریه موسوم به «سرایا الدفاع» تحت فرماندهی رفعت اسد، برادر حافظ اسد وارد زندان تدمر شده و درحدود یکهزار نفر از زندانیان را به قتل رساندند. از آن پس این واقعه به «کشتار زندان تدمر» معروف شد.
۲۹سال پس از واقعهٔ حماة، اهالی این شهر که خود را در میانهٔ انقلابات عربی میدیدند و این بار بر حکومت بشار اسد شوریدهاند، خاطره این کشتار را با ریختن رنگ قرمز بر خیابانها و آسیابهای آبی نامدار این شهر زنده کردند.
شاید این اتفاقات پررنگ در حافظهٔ تاریخی اپوزوسیون سوریه در کنار عوامل دیگر، باعث تفاوت دیدگاه و عملکرد گروه اخوان المسلمین و متحدانش در شورشهای اخیر بر ضد حکومت اسد نسبت به همفکرانشان در دیگر کشورها شده باشد. شورشهایی که به جنگهای خیابانی و درگیریهای شدید کشیده شد و درهای گفتگو را بست و نهایتا منجر به کشته شدن تعداد زیادی سوری شد.
از طرفی رویکردهای متعصبانه و کشتارهای وحشیانه همچون کشتار سه خانواده سوری از طایفه علویان در شهر حمص نشاندهندهٔ خشونت زیاد مخالفان مسلح سوری است که به تبع آن انحراف اعتراضات را از مسیر قانونی و مشروع منجر شد و بهانههای بیشتری را برای ادامه و گسترش جنگ داخلی به طرفین داد. و اگر خبر اعلام جهاد از سوی گروههای سلفی علیه علویان و شیعیان صحت داشته باشد شاهد وخامت اوضاع در سوریه خواهیم بود.
آمار کشتهشدگان ۱۷۶۲۳-۱۷۰۱۲ نفر، زخمیها ۳۲٬۰۰۰ نفر، بازداشت شدگان ۱۰۰٬۰۰۰ نفر گزارش شده است. این ارقام به طور خاص از سوی دولت سوریه تکذیب شده است.
جمهوری عربی سوریه
جمهوری عربی سوریه، کشوری با ۱۸۵٬۱۸۰کیلومتر مساحت و جمعیت ۲۲٬۷۱۷٬۴۱۷ نفری در جنوب غرب آسیا واقع شده است. این کشور از شمال با ترکیه، از شرق با عراق، از غرب با لبنان و دریای مدیترانه و از جنوب با اردن و اسرائیل همسایه است. ترکیب جمعیتی سوریه به نفع اهل تسنن است به طوری که حدود ۷۴٪ جمعیت سوریه را مسلمانان سنی، ۱۳٪ علوی، شیعه دوازدهامامی و اسماعیلی، ۱۰٪ مسیحی و ۳٪ دروزی تشکیل میدهند. این کشور عملا از ۱۲مارس ۱۹۷۱ تحت حاکمیت اقلیت علوی تبار و تحت ایدئولوژی بعثی قرار گرفت.
شرایط ژئوپلتیک سوریه و وضعیت داخلی آن وجه تمایز اعتراضات این کشور با سایر کشورهای عربی است.
سوریه از دیر باز یکی از مخالفین نفوذ دولتهای غربی واستعمارگر به منطقه خاورمیانه بوده است، از آن جمله مبارزه با استعمار فرانسه و یا مخالفت آنها با قرار داد سایکس-پیکات در سال ۱۹۱۶ که خاورمیانه را به دو منطقه نفوذ و استعمار فرانسه و بریتانیا تقسیم میکرد، میتوان اشاره کرد. ضمن اینکه بعد از به قدرت رسیدن خانواده اسد سوریه یکی از مهمترین حامیان جریان مقاومت و حزب الله لبنان در منطقه به شمار میرود تا جایی که سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان سوریه را «تکیهگاه مقاومت» معرفی میکند.
از سوی دیگر از سال ۱۹۶۳ این کشور تحت قانون شرایط اضطراری اداره میشود که بسیاری آزادیهای سیاسی و مدنی را به حالت تعلیق درآورده است. طبق این قانون، دولت میتوانست به راحتی مخالفان سیاسی و فعالان حقوق بشر را بدون ذکر دلیل، زندانی کند. یکی از خواستههای معترضان سوری پایان دادن به «قانون وضعیت اضطراری» و آزادی کلیه زندانیان سیاسی بود، که در پی اصلاحات دیرهنگام بشار اسد این قانون لغو شد.
حافظهٔ تاریخی و محرکهای حاکمیت
اکثریت منزوی در سوریه در طول سالهای حکومت خانواده اسد شاهد افزایش نرخ بیکاری به دلیل کاهش رشد اقتصادی بوده است. این در حالی است که حدود ۶۰درصد جمعیت این کشور را جوانان زیر ۳۰سال تشکیل میدهند.
از سوی دیگر روشهای تبعیض آمیز در نظام اداری و استخدامی برآمده از حکومت اقلیت علوی بر جامعه سوری که عمدتا سنی هستند باعث رنجش بیشتر مردم سوریه شد. بیکاری و نبود شغل در شرایطی که در همسایگی آنها ترکیه با پیشرفت و رشد بالای اقتصادی در مقابل حکومت اسد قرار گرفته بود، نارضایتیها را افزایش داد؛ هرچند وجود تحریمها بر علیه سوریه از سوی آمریکا و همپیمانانش یکی از دلایل این کاهش رشد اقتصادی بود.
آغازی بر یک پایان ( مخالفان: متکثر، فاقد رهبر و ایدئولوژی واحد )
بازیگر سرشناس و اصلی در بین مخالفان سوری گروه اخوان المسلمین سوریه است که علی رغم مشی معمول گروههای اخوان در دیگر سرزمینهای عربی اینبار آنها وارد میدان نبرد و اعتراضات شدند.
عاملی که باعث شد گروه اخوان المسلمین سوریه از ابتدا در مقابل حکومت اسد سر به طغیان بزند برگرفته از نوع دیدگاه آنها به حکومت اسد بود. آنها در مقابل خود یک حکومت لائیک را میدیدند و از طرف دیگر این حکومت توسط اقلیت علوی اداره میشد که در ریشههای مذهبی اخوانیها، آنها را مسلمان نمیدانستند. و آن طور که محمد علی مهتدی در گفتگوی خود با مهرنامه بیان میکند «در فقه سیاسی آنها آمده حکومت تا زمانی که مسلمان است و نماز میخواند ولو اینکه جائر هم باشد قیام علیه این حاکم جائز نیست.» حکومت اسد خارج از این چارچوب قرار میگرفت.
اخوان در سوریه به دلایل تاریخی بسیار تندروتر و خشنتر از همفکران خود در سایر نقاط است مخصوصا در تقابل با علویان یا شیعیان. مثال آن به آتش کشیدن خانههای شیعیان در حمص یا شلیک به شیعیان در حال فرار از خانههایشان در محله العباسیه شهر حمص است. مسیحیان نیز به دلیل حمایتهایشان از حکومت اسد چندان جایگاه مناسبی در آیندهٔ اخوانی سوریه نخواهند داشت.
از سوی دیگر باید منتظر ماند و دید که در آینده فرضی سوریه آیا آمریکا و متحدان غربی اجازهٔ قبضهٔ قدرت را به تفکر اخوان المسلمین سوریه خواهند داد؟ و یا چگونه مهرههای مطلوب خود را مانند برهان غلیون را در بازی قدرت وارد خواهند کرد؟
در حال حاضر ائتلافی شکننده بین تمامی گروههای مشارکت کننده صورت گرفته است اما از شواهد موجود و شواهد تاریخی مخصوصا در مورد تعصبات اخوان اینطور به نظر میرسد که این ائتلاف به محض عبور از خان اول -یعنی عبور از حکومت اسد- سستتر خواهد شد.
واقعیت غیر قابل انکار این است که در حال حاضر، اپوزوسیون سوریه تنها به مدد حمایت لجستیکی-رسانهای دولتهای قطر، ترکیه، عربستان سعودی از یک سو و قدرتهای اروپا و آمریکا از سوی دیگر قادر به ادامهٔ مسیر خود شده است، اگرچه هر کدام از این دولتها در پی منافع خود از سرنگونی اسد است. ورود گروههای تروریستی همچون القاعده نیز به خاک سوریه گزارش شده است.
تنها مسئلهای که میتوان آن را با اطمینان بیشتری پیشبینی کرد، آن طور که برخی رهبران مخالفین گفتهاند قطع کامل روابط با ایران و حزب الله در صورت دستیابی به قدرت خواهد بود. در روزهای گذشته اپوزوسیون سوریه پیشنهاد مذاکره از سوی وزارت امور خارجهٔ ایران را رد کرده است.
سناریوی سوم: جدایی ( کمرنگ اما محتمل )
اگر در نهایت قدرت حکومت اسد و متحدانش در کفهٔ ترازو با مخالفان برابری کند و طرفین خسته از درگیریها در پای میز راضی به تقسیم غنائم شوند، احتمال تقسیم سوریه به دو بخش علوی-شیعی که با کوچ اسد همراه خواهد بود و بخش سنی که پذیرای مخالفان خواهد شد، چندان دور از ذهن نخواهد بود.
هر چند برخی خبرهای دیگر حاکی از طرحی برای تقسیم سوریه به شش و یا چهار منطقه است. اما از آنجا که طرفین صاحب نفوذ در آینده سوریه گروههای حامی اسد و اخوان المسلمین سوریه هستند به نظر میرسد در این بین گروهای دیگر چندان توان سهم خواهی در آینده سوریه نداشته یاشند.
سوریه؛ تلاقی منافع
چند روز آینده در تعیین سرنوشت سوریه تعیین کننده است. آنچه واضح است این است که کارزار داخلی سوریه، بازتاب جنگ شدید قدرتهای جهانی بر سر منافع سیاسی کشورهایشان است. این جنگ به طور واضح بین آمریکا و اروپا از یک سو و چین و روسیه از سوی دیگر در جریان است. میتوان گفت همچنان که عزم بشار اسد برای اجرای اصلاحات بسیار دیر به منصه ظهور رسید، پیشنهاد مذاکره با مخالفان اسد نیز بسیار دیر از سوی دولتهای حامی اسد مطرح شد. با این حال تلاشها در سطح خرد و کلان بایستی به سمتی معطوف شود که هر چه بیشتر از کشتار شهروندان غیر نظامی و بیگناه سوری جلوگیری شود.
این جنگ چه فرسایشی باشه یا غیر فرسایشی به نفع بشار اسد تمام نخواهد شد
دولت اسد هم با ساز روسیه کمونیسم می رقصد 40سال حکومت ، این عین دیکتاتوری است بزار اخوانها هم چند سال حکومت را بدست بگیرند
درست گفت اون برادرمون! روسیه هنوزم کمونیستیه. در مسکو فقط 5مجله مختلف وجود داره! قرن بیست و یکیم ها نه قرون وسطا!
در اوایل حاد شدن وضعیت سوریه حکومت اسد بلافاصله به نتیجه اکثر قریب به اتفاق اجلاس های جهانی پاسخ مثبت می داد طرح کوفی عنان را پذیرفت و از نتیجه اجلاس ژنو نیز استقبال کرد چرا که صرف نظر از بعضی شهرها با پایگاه اجتماعی خود در اکثرشهر ها مطمئن بود در مقابل مخالفان با علم به اینکه اگر بنا بر رفراندم باشد به جایی نمی رسند خواستند این کمبود خود را به مدد حمایت های گسترده خارجی و تجهیزات پیشرفته اهدایی از سوی امریکا و اسرائیل و کمک های مالی کشورهای نفتی جبرا ن کنند و به همین خاطر بجای مذاکره بر طبل جنگ کوبیدند حالا که عرصه بر انان سخت گردیده فریاد واغریبا و وامردما سر می دهند اینها خودشان از هر دیکتاتوری دیکتاتورترند و حامیان اینچنین دیکتاتورهایی از هر احمقی احمق تر چر که اگر اینچنین افرادی در هر گوشه ای از جهان حاکم شوند کم از صدام و بن لادن و.... نیستند و به نظر خودشان هرکسی و هرچیزی مخالف نظر آنان است مستحق ویرانی و مرگ است نه مستحق اصلاح و مذاکره خود اسد بارها مدعی شده که اگر اکثریت مردم مرا نخواهند من هم اصراری بر ادامه حکومت ندارم و مخالفان اگر اهل منطق باشند بایستی حتی اعلام آتش بس یک طرفه کرده و خواهان برگذاری انتخابات با حضور مجامع جهانی شوند چراکه از قدیم گفته اند برای کشف حقیقت تا در خانه دروغگو
مردم سوریه بشار اسد را دوست دارند هرچند او بازهم لایق نیست چون شیعه نیست....
اما الان اسراییل وامریکا خیلی کار احمقانه ای می کنند که دراین کشور شورش درست می کنند بای اهداف پلیدشان دست به چه کارهای احمقانه ای که نمی زنن خاک برسرشون که احزاب مخالف سوریه را تقویت می کنند لعنت بر آمریکا واسراییل ولعنت برآل سعود
* * *ومکروا ومکرالله والله خیر الماکرین* * *