گوناگون

شعر طنز «ابوالقاسم حالت» درباره کراوات

پارسینه: هرچند ممنوعیت فروش کراوات موضوع تازه‌ای نیست و برای سه دهه تاکنون ادامه داشته، اما اخیرا واکنش‌های جالبی به آن صورت گرفته است.

به گزارش پارسینه، تشدید برخورد پلیس با فروشندگان کراوات و پاپیون هفته گذشته در رسانه‌ها بازتاب گسترده‌ای داشت به طوری که حتی رادیو بین‌المللی چین ( CRI ) نیز با انتشار خبری یادآور شده «در 33 سال گذشته هیچ‌یک از مقامات جمهوری اسلامی در هیچ مجلس رسمی با کراوات و پاپیون مشاهده نشده‌اند و استفاده از آن در ادارات دولتی و تلویزیون ایران نیز ممنوع است».

از سوی دیگر سایت فکاهی اتوبوس دات‌کام شعری طنز از «ابوالقاسم حالت» درباره کراوات را بازنشر کرده است.

مدعی دید كراواتم و غرید چو شیر

گفت این چیست كه بر گردن توست ای اكبیر؟

گفتمش چاكرتم، نوكرتم، سخت مگیر !

می‌كنم پیش تو اقرار كه دارم تقصیر

كانچه اسباب گرفتاری هر مرد و زن است

همه تقصیر كراوات من است !

لكه غرب به دامان شما اصلا نیست

نام دختر كتی و مرسده و ژیلا نیست

كت خوش فرم شما طرح فرنگی‌ها نیست

جین آن تازه جوان تحفه آمریكا نیست

این كراوات فقط كار سوئیس و وین است

همه تقصیر كراوات من است !

گر كه سیمرغ نشسته است سر قله قاف

كند از یاری مرغان دگر استنكاف

گر كه اصناف ندارند اثری از انصاف

گر كند بخش خصوصی به خلایق اجحاف

گر فلان گردنه در دست فلان راهزن است

همه تقصیر كراوات من است !

آن سخن‌های غم‌انگیز كه مردم گویند

آنچه از شدت بحران تورم گویند

آنچه از روی تأسف به تألم گویند

یا كه از راه تمسخر به تبسم گویند

و آنچه نشخوار زن و مرد به هر انجمن است

همه تقصیر كراوات من است !

گر به هر كوچه زباله است چو خرمن توده

گر در این شهر ز بس گشته هوا آلوده

دم به دم دود به حلق تو رود یا دوده

كارها گر همه پیچیده به هم چون روده

جوی‌ها گر همه آكنده ز لای و لجن است

همه تقصیر كراوات من است !

خیط، گر وضع اتوبوس بود داخل خط

یا اگر مثل غریقی تو گرانی است چو شط

گر خر كل حسن از گرسنگی گشته سقط

اگر آن لامپ كه روزی سه تومن بود فقط

این زمان قیمت او بیش او بیش‌تر از صد تومن است،

همه تقصیر كراوات من است !

«ابوالقاسم حالت»

ارسال نظر

  • مخاطب

    لكه غرب به دامان شما اصلا نیست.... جناب ابوالقاسم حالت متاسفم برات ..شما زندگیت از غرب است همین کت و شلوار را اگر از تنت در بیاورید حتی بروی خودت هم نمیگذاری لباس اصیل ایرانی بپوشی پس از این اشعار نسرایی بهتر است زندگی خودت را بچسب .اگر ناراحت نمی شوید میخوام عرض کنم شما از جمله شاعرانی هستی که نان را به نرخ روز میخوری

  • مخاطب

    من از همینجا بابت دقت نکردنم در خواندن شعر از جناب ابوالقاسم حالت عذرخواهی میکنم شعر را کامل نخوانده بودم

  • ناشناس

    تورو خدا همه ی مشکلات مردم ایران حل شد فقط الان در ایران معضل کروات ما داریم بابا خجالت بکشین اگه راست میگین شعر واسه ی جوون های بیکار وتورم وگرونی بگین به خدا نفست از جای گرم بلند میشه میگی حالا محض خنده و از سر شکم پری بذار یه چیزی بگم خدا رحمت کنه دکتر شریعتی ودکتر قریب و دکتر مصدق و....رو

  • سیدمحمد

    حرف حق به مذاق عده ای خوش نمیاد.شاعر حقیقت را گفته اما از آنجایی که فحش را اگر زمین بندازی اونی که شایسته خوردنشه، فحشه را برمیداره به خودش میچسبونه.

  • سعید

    این شعر را زنده یاد در اواخر دهه 60 یا اوایل 70 سروده و اول بار در مجله گل آقا چاپ شد. (یاد هر دویشان گرامی باد)
    خود شادروان در باب این شعر نوشته بودند که : کسانی که مرا می شناسند می دانند که اهل کراوات نیستم اما در مراسم جشنی دعوت بودم وبه اکراه کراوات زدم. سر کوچه چند بچه مذهبی ایستاده بودند که یکی از آن ها جلو آمد و به من گفت شما کراواتی ها مملکت را به این روز انداخته اید و من خیلی ناراحت شدم و...« نوشته ها نقل به مضمون است وعین گفته های شادروان نیست»

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار