.svg)
رئیس سازمان بورس هم حسن عباسی را به مناظره فراخواند
به گزارش پارسینه، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، با انتشار جوابیه ای، ضمن پاسخگویی به سخنان اخیر حسن عباسی در خصوص معادل دانستن فعالیت و سرمایه گذاری در بورس به فعل حرام قمار، وی را به مناظره رو در رو با دبیر کمیته فقهی بورس دعوت کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت ، علی صالح آبادی در این نامه، با بیان اینکه قمار، "شرط بندی بر روی یک متغیر از جمله" پرتاب سکه، قیمت برخی محصولات و نظایر آن است"، تأکید کرد این موضوع با سهیم شدن سهامداران بورس در مورد زیان شرکت های بورس کاملاً متفاوت است و هیچ شبهه شرعی در این ارتباط وجود ندارد.
متن کامل جوابیه رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار را می خوانید:
آقای حسن عباسی، طی یک سخنرانی به بیان برخی ایرادات درباره بورس، بانک و بیمه پرداختند و خبرگزاری فارس نیز این خبر را منتشر کرد. در این ارتباط نکات زیر شایان توجه است:
ایشان در سخنرانی خود با استناد به فرمایشات امام خمینی (ره)، آمریکا را ام الفساد و یکی از مصادیق فساد در آمریکا را بورس دانستند. خداوند در قرآن واژه فساد را برای مسئله مالی و اقتصادی به کار برده است. قرآن در سوره بقره آیه ۲۰۵ درباره منافقین می فرماید: "وقتی منافق پشت کرد، {یا ریاستی یابد}،کوشش می کند که در زمین فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهکاری را دوست ندارد". خداوند در این آیه از بین بردن اقتصاد، اختلال در چرخه اقتصاد و قتل و ریختن خون انسان را مصداق فساد بیان کرده است. در برخی آیات، تقدم یک مطلب بر مطلب دیگر دلالت بر اهمیت آن مطلب دارد. حال با توجه به معنی فساد و مصداق قرآنی آن در آیه ۲۰۵ سوره مبارکه بقره باید به این پرسش ها پاسخ داد که آیا بانک یا بورس طبق تعریف فساد دارای نقص و افراط و تفریط هستند یا خیر؟
۱٫ در پاسخ به پرسش نخست باید گفت که تمامی مصنوعات بشری به نوعی دارای نقص هستند، حال این مصنوعات ممکن است از سوی مسلمانان ابداع شده باشد یا غیرمسلمانان. نکته مهم در این رابطه آن است که در استفاده از این ابزارها دچار افراط و تفریط نشویم. به عنوان مثال عملی، استفاده از بورس، بانک و بیمه در کشور ژاپن موجب انباشت پس انداز مردم و سرمایه گذاری در اقتصاد شده است که در نهایت کاهش اختلاف طبقاتی در این کشور و افزایش رفاه عمومی را در پی داشته است. شاخص های مختلف آماری در این ارتباط گویای این واقعیت است. از سوی دیگر همین ابزارها در نظام سرمایه داری به دلیل استفاده نادرست و افراط منجر به بحران های مختلف شده که نمونه آن در بحران مالی سال ۲۰۰۷ هویدا شده است. علت اصلی شروع بحران مالی در آمریکا عدم نظارت صحیح و واقعی نبودن بسیاری از معاملات بیان شده است که این اشکالات با وجود کمیته های شرعی بر بانک ها و بورس ها در کشورهای اسلامی از جمله ایران قابل اجتناب است. شواهد نیز نشان می دهد که بانک های اسلامی به دلیل همین مسئله آسیب کمتری از بحران مالی جهانی دیدند.
۲-در مورد این مطلب ایشان که بنیان بورس بر کلاهبرداری است، نیاز به ارایه دلیل وجود دارد؛ چراکه بر اساس دعاوی حقوقی، مدعی باید دلیل خود را ارایه نماید. بانک، بورس، بیمه و اوراق قرضه چهار نهاد اصلی کاپیتالیسم هستند. ایشان در سخنرانی خود فرموده اند: ما با اینها مخالف نیستیم اما معانی فعلی اینها توسط یهودیان تولید شده اند. مثلاً بورس را شخصی به نام" پونزی" پایه گذاری کرد که در واقع یک قمارباز و تئوریسین شرکت های هرمی است. در برابر این سخنان که بانک، بیمه، بورس و اوراق قرضه چهار نهاد نظام سرمایه داری هستند، می توان گفت که اگرچه این نهادها در نظام های سرمایه داری متولد شده اند ولی اسلام نیز بسیاری از معاملات عصر جاهلی را با اضافه کردن برخی قیود پذیرفت؛ اصل صحت در معاملات در اسلام نیز بر همین نکته اشاره دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که هر ایده یا ابزاری که از سوی غیرمسلمان ارایه شد، نباید به اساس آن شک کرد بلکه باید با اصول و مبانی اسلامی آن را محک زد و در صورت اشکال به آن خدشه و از اشاعه آن جلوگیری کرد. در مورد اوراق قرضه، اشکال ربا قطعی است و هیچ مسلمانی آن را نمی پذیرد ولی در مورد بانک، بورس و بیمه این مسئله قابل تأمل است. در مورد سوء استفاده ….. میلیاردی نیز ضعف برخی ساز و کارهای نظارتی و وجود افراد متخلف دلیل اصلی حادثه بوده است و این مسئله به اصل بانک و غلط بودن آن ارتباطی ندارد. به عنوان مثال استفاده نادرست یک کشور از انرژی هسته ای منجر به فاجعه هیروشیما و ناکازاکی شد و نباید گناه را به گردن انرژی هسته ای انداخت و از اساس آن را غلط دانست.
۳-در مورد این مسئله که اساس بورس بر قمار و حرص بنا نهاده شده است باید گفت که بر اساس تعاریف اسلامی قمار عبارت است از شرط بندی بر روی یک متغیر. این متغیر می تواند هر چیزی از جمله پرتاب سکه، قیمت نفت و یا غیره باشد. در این صورت فردی که متغیر در جهت پیش بینی او حرکت می کند برنده شرط بندی خواهد بود. با تطبیق این تعریف در مورد خرید سهام در بورس، واضح است که سرمایه گذار به اندازه سرمایه خود مالک دارایی ها و منافع شرکت در آینده است و نوسان قیمت سهم یک متغیر بیرونی نیست که سرمایه گذار را برنده یا بازنده کند بلکه عملکرد مثبت یا منفی شرکت علت اصلی نوسان قیمت در بورس است.
۴-در عین حال، پیشنهاد می شود طی یک جلسه مناظره با حضور سخنران محترم و نیز حجت الاسلام والمسلمین دکتر موسویان (دبیر کمیته فقهی سازمان بورس) این شبهات برطرف گردد.
به این میگن یک پاسخگویی علمی و منصفانه که از طرف یک متخصص به صحبت های دکتر عباسی گفته شد.
کجاش علمیه؟ پس بیاید بگیم چون مردم اروپا و امریکا مشروب و گوشت خوک میخورن و اتفاق خاصی نمیفته پس اسلام اشتباه کرده و اینا ضرر ندارن برا ما . منظورتون اینه؟؟؟؟؟؟
چون زاپن.... پس همه چی حله؟؟ دوست عزیز سرتو نکن زیر برف
آخی الهی آقای رئیس عجب دلایل دندان شکنی به عنوان جواب در مقابل سخنان دکتر عباسی که ارجاع به سخنان امام خمینی (ره) و آیات قرآن هستش, دادند. کی به اینها فوق لیسانس و دکترا داده خدا میدونه. در ضمن آقای موسویان چند تا وام گرفتند تا حالا؟؟
واقعیت این است که بانکداری کشور به هیچ عنوان بانکداری اسلامی نیست.ضمنا وضعیت اقتصاد ژاپن هم بهتر از ایالات متحده نیست.
من خودم توی بورس بودم. سود و ضررشو دیدم و از ساز و کار و شیوه کسب درامدش اطلاع دارم. با کمال تاسف و دل شکسته باید بگم که حرف دکتر عباسی درسته. بورس یه ابزار بی نظیر برای رشد اقتصادی و توسعه صنعت هس که متاسفانه به شیوه ای غلط و شبهه ناک اجرا میشه. اساس درامد حلال از بورس بر خرید بخشی از سهام یک شرکت، نگهداری ان و شریک شدن در سود و ضررش هس. با معالمه سهام اون شرکت هم میشه از مابه التفاوت ارزش خرید و فروش کسب سود کرد. شبهه و حرام از زمانی وارد میشه که متوجه میشید به ازای هر سود ناشی از معالمه شما، به احتمال زیاد شخص دیگه ای ضرر خواهد کرد. ما توی بورس سهام رو در قیمت پایینتر از ارزش ذاتی خریداری کرده و در قیمتی بالا بعد ازینکه مطمئن شدیم سهام ازین گرون تر نمیشه میفروشیم و کسب سود میکنیم. اما هیچوقت به این فکر نمیکنیم که اون شخص حقیقی یا حقوقی که سهام رو توی قیمت بالا از ما میخره بدون شک از فروش این سهام در اینده نزدیک سودی نخواهد کرد. اگر هم بالفرض سهام باز هم گرانتر شده و او سود کند، در نهایت شخص یا اشخاصی خواهند بود که در انتهای موج صعودی متضرر خواهند شد چون هیچ صعودی بدون نزول نخواهد بود. ما عملا از حسن تحلیل خودمون و اشتباه در تحلیل شخص دیگه ای سود میکنیم. پولی از جیب اون شخص به طور قانونی ولی حرام به جیب ما وارد خواهد شد. خیلی خیلی خیلی کم پیش میاد که شخص خریدار برای نگهداری طولانی مدت سهام رو از ما بخره. مطمئن باشید که اگر بورس به منبع درامد ما تبدیل بشه، صد در صد بخشی از سود ما از سرمایه از دست رفته فرد دیگری خواهد بود. کاش شیوه غربی از بورس ما خارج بشه و اقتصاددانان مسلمان شیوه ای حلال و انسانی برای پیاده کردن در بورس پیدا کنند. من شخصا تا اون روز دیگر ریالی وارد بورس نخواهم کرد و امیدوارم خداوند به خاطر سودهای اغشته به حرامی که از بورس داشته ام مرا ببخشد...
و یادمان باشد که در اسلام "به من چه" معنایی ندارد