اعتراض تابناک به نامهنگاری شمقدری/ گونتر گراس ایران را قلدر خطاب کرده است
پارسینه: در بخشهای آغازین شعر، گونترگراس ایران را قلدر خطاب کرده که مردم را مجبور به برگزاری راهپیماییهای سازمان یافته میکند؛ نکتهای که گویا از قلم مترجمان ایرانی ـ که شعر را برای خبرگزاریهای داخلی ترجمه کردهاند ـ جا افتاده است.
سایت اصولگرای تابناک نوشت:
چند روزی است که انتشار شعر «گونترگراس»، نویسنده و شاعر آلمانی در رسانههای داخلی و خارجی، بازتاب گستردهای داشته است. انتشار این شعر که در بخشی از آن، گونترگراس به سیاستهای هستهای اسرائیل و همین طور فروش زیردریاییهای آلمانی به اسرائیل انتقاد کرده، با واکنش گسترده رسانههای غربی و نیز استقبال گسترده رسانههای داخلی همراه بوده است.
به گزارش«تابناک» انتشار شعر به زبان آلمانی، باعث شد تا چند روز طول بکشد تا رسانههای داخلی از فحوای شعر گونترگراس
جواد شمقدری، رئيس سازمان سينمايي کشورمان، با نگاشتن نامهای به گونترگراس بابت جاري شدن مسئوليت انساني و تاريخي ایشان در قالب واژگان و ادبياتي كه باعث بیدار شدن وجدانهاي خفته و سكوت زده (غربي) میشود، تشکر کرد.
اما آیا این حرکت مقام رسمی فرهنگی کشورمان سنجیده و مناسب بود؟
آیا بهتر نبود آقای شمقدری ـ که سابقه نامهنگاری اینچنین با نتایج نامطلوب را دارند ـ برای احترام گذاشتن به جایگاه یک مقام رسمی کشورمان، کمی جوانب امر را میسنجیدند تا ماجرای مانند نامهنگاری ایشان درباره «لارس فون تریه» در جشنواره کن رخ نمیداد؟!
اما حقیقت ماجرا این است که در متن کامل شعر گونترگراس، اعتراضهایی به ایران صورت میگیرد و نسبتهای نادرستی به آن داده میشود که گویا از نظر رئیس سازمان سینمایی دور مانده است!
در بخشهای آغازین شعر، گونترگراس ایران را قلدر خطاب کرده که مردم را مجبور به برگزاری راهپیماییهای سازمان یافته میکند؛ نکتهای که گویا از قلم مترجمان ایرانی ـ که شعر را برای خبرگزاریهای داخلی ترجمه کردهاند ـ جا افتاده است.
این درست که ما علاقهمندیم به آن بخش از شعر که سیاستهای اسرائیل را زیر سؤال برده، توجه نشان دهیم و بحق هم برای ما جذابیت دارد که وجدانهای بیدار، تیرگیهای موجود در عرصه سیاستهای آنها را میبینند؛ اما اینکه به عنوان یک مقام رسمی بخواهیم بر عملکرد این هنرمند صحه بگذاریم، به این معناست که بر همه اثر او صحه گذاشتهایم. آیا تقدیر آقای شمقدری، شامل آن بخش ضد ایرانی شعر هم میشود؟
اگر شتاب آقای شمقدری ـ احیانا ـ برای ثبت نامشان به عنوان نویسنده نامه به برنده نوبل نبود و ایشان یا مشاورانشان کمی جوانب امر را با دقت بررسی میکردند، شاید میشد به نحو بهتری به این مسأله واکنش نشان داد؛ برای نمونه، اگر هنرمندان متعهد کشور، از کار این نویسنده تقدیر میکردند بهتر نبود تا این که یک مقام رسمی کشورمان این کار را انجام دهد؟
البته پیش از این هم آقای شمقدری در نکوهش رفتار فاشیستگونه برگزار کنندگان جشنواره کن و در حمایت از لارس فون تریه، نامهای به آقای «ژیل ژاکوب»، مدیر جشنواره کن نوشتند که پس از انتشار آن، با پاسخ فون تریر ـ به گونهای ـ به سخره گرفته شد.
فون تریه در پاسخ به شمقدری گفت: من تنها شوخی کردم.
بنابراین، اکنون با این پیشینه و ماجرای نامه شتابزده آقای رئیس، اگر فردا با واکنش رسمی گونترگراس روبهرو شد، وی چه پاسخی خواهد داد؟
بهتر است، مدیران عزیز ایرانی کمی هم جوانب امر را به دقت بسنجند تا از فرصتهای اینچنین ـ احتمالا ـ بر خلاف منافع ملی استفاده نشود. گاه تثبیت کردن همه سکوهای عناوین به نام خود هم شاید نشان خوبی برای یک مدیر نباشد.
آقا شما هم توقع تون از آقای شمقدری خیلی بالاستا.
سلام با عرض ارادت به آقای شمقدری،
ظاهرا" آقای گراس انتقاداتی به اسرائیل داشته اند. ولی به این معنا نمی تواند باشد که مدافع ایران هم باشند.
در قسمتی از شعر آقای گراس آمده:
"و نمیخواستم نام اسرائیل را بر زبان برانم
که خود را با آن همبسته میدانم و به آن وفادار خواهم ماند. "
بهتر است با تامل و دقت نسبت در مورد مواضع ملی کشورمان اقدام کنیم.