ظرفیت های ژئوپلیتیک روایات آخرالزمان
پارسینه: پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: ( مردی از درون دمشق خروج میکند که او را سفیانی گویند؛ پیروانش از تیره کلب هستند، آنقدر کشتار میکند، که حتی شکم زنان را میشکافد و کودکان را از دم تیغ میگذراند.5)
سایت راسخون/حامد جدیدی:
اشاره :
در این نوشتار قصد داریم با نگاه استراتژیک به روایات آخرالزمانی، رویکرد جغرافیای سیاسی آخرالزمان را نسبت به منطقه شام و لبنان مورد بررسی قرار دهیم.
مقدمه :
با بررسی روایات مستند پیرامون آخرالزمان به بیش از شش هزار روایت پیرامون مهدویت، آخرالزمان، ظهور، حوادث قبل از ظهور و... برخورد مینماییم. آنچه قابل تأمل میباشد علت صدور این روایات با این حجم میباشد. آیا این روایات تنها برای ایجاد امید به آینده صادر گردیده است؟ آیا این روایات صرفاً جهت پیش گویی و اطلاع از آینده صادر گردیده است؟
بیشک این تعداد از روایات با رویکردها و وجوه مختلف صرفاً برای چنین اهدافی صادر نگردیده ، بلکه با مطالعه برخی روایات که به « ممهدون » اشاره دارند یا روایاتی که به شرایط ظهور اشاره دارند، متوجه میشویم که باید به روایات صادره با رویکرد دیگری نگاه شود. در این تحلیل و پژوهش قصد داریم به سؤالات زیر پاسخ دهیم:
1ـ آیا روایات مستند شیعه میتواند به عنوان سند راهبردی جهت نهضت انتظار در دوره غیبت و آخرالزمان مورد استفاده قرار گیرد؟
2ـ آیا شیعیان در نهضت زمینهساز، در مناطق درگیر در آخرالزمان، میتوانند با استفاده از روایات معتبر با فتنههای آخرالزمانی مقابله نمایند و زمینه ظهور حضرت حجت(ع) را فراهم سازند؟
3ـ منطقه شام و لبنان به عنوان یکی از مناطق درگیر در آخرالزمان و ظهور چه نقشی در نهضت زمینهساز ظهور دارد؟
4ـ نهضت زمینه ساز ظهور در لبنان و شام، میتواند راهبردهای آخرالزمانی حرکت خود را از روایات استخراج نماید؟
5 ـ جمهوری اسلامی ایران به عنوان اُم القُرای جهان اسلام و نهضت زمینه ساز در ارتباط با لبنان و نهضت مقاومت اسلامی و زمینهساز ظهور، چه راهبردهایی را در سیاست خارجی خود میتواند اتخاذ نماید؟
6 ـ آیا میتوان راهبردهای نهضت زمینه ساز را از درون روایات استخراج نمود؟ لازمة آن داشتن چه رویکردی به روایات میباشد؟
1ـ رویکرد مختار ( استراتژیک ) و رویکردهای مختلف به روایات آخرالزمان.
لازمه زمینهسازی و ایجاد شرایط یک پدیده عظیم مانند ظهور، داشتن رویکرد استراتژیک در بررسی روایات میباشد. رویکرد استراتژیک به معنی استخراج مبانی و راهبرها از روایات جهت تحقق شرایط ظهور میباشد.
با این رویکرد میتوان روایات را از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار داد. ما در این قسمت به برخی رویکردها اشاره مینماییم.
روایات از یک منظر به دو بخش تقسیم میشوند:
الف ـ اخبار نشانه گذار :
اخبار نشانهگذار که اغلب سیاق پیشگویی دارند روایاتی هستند که برای نشانهگذاری مسیر حق و باطل صادر شده است.
ب ـ اخبار استرتژیک :
بخش قابل توجهی از این اخبار کاربری بالاتری دارند و آن استراتژیسازی است. استراتژی به این معنا که همة امکانات، داراییها و استعدادها در مسیری خاص برای هدفی خاص مدیریت شود. منظور از استراتژی در اینجا این است که با توجه به هدفی خاص که از سوی خبر غیبی به دست آمده امکانات را بسیج نماییم. (1)
در حقیقت پدیده ظهور تمام جوانب جامعه بشری را مانند فرهنگ، سیاست، مدل زندگی، اقتصاد، تغذیه، تدابیر نظامی و..... در بر میگیرد و برای زمینهسازی ظهور نیز باید در تمام این حوزهها بسترسازی را ایجاد نمود . در واقع نهضت زمینهساز برای تمام شئون زندگی انسان باید از روایات، راهبرد آخرالزمانی استخراج نماید. لازمه این فرآیند داشتن رویکرهای مختلف در بررسی روایات میباشد.
یکی از مثالهای عالی برای زمینهسازی و استراتژی داشتن برای پدیدهای در آینده، تمهیدات الهی و استراتژی ابراهیم جهت بعثت خاتمالانبیا در مکه است. ابراهیم(ع) پدر ادیان توحیدی است. بنا به وعده الهی قرار است نبوت و امامت در نسل و ذریه او باشد. از او دو فرزند ( اسحاق و اسماعیل ) پدید میآید اما نبوت در شاخه اسحاقی دنبال میشود. یعقوب ( اسرائیل ) فرزند اسحاق و سپس پیامبران بنی اسرائیل: یوسف، داود، سلیمان، موسی، عیسی(ع). ابراهیم در یک برنامه عجیب، هاجر و اسماعیل را به سرزمین مکه ـ که بیآب و علف است ـ میآورد. آنجا کعبه را بنا میکند، در حالی که قبل و بعد از این عمل تا قرون بعدی همچنان بیتالمقدس قبله است. آنجا دست به دعا بلند و « لسان صدقٍ فی الآخرین» از خدا میخواهد. این دعای پر رمز و رازی است: «لسان صدق» در «آخرالزمان!» خداوند که وعدة استخلاف بندگان صالح را توسط بنی اسرائیل دنبال میکرد و آنها را فضیلتها بخشیده بود به علت نافرمانیها و عهدشکنی، عهد خویش را از آنها برمیدارد. آخرین پیامبر خدا در این قوم ـ عیسی(ع) ـ احساس کفر در آنها مینماید و خداوند از جمله به او وعده میدهد که کافران از بنیاسرائیل تا قیامت
زبون و زیر دست قرار گیرند. اگر فردای تاریخ را نمیدیدیم کار خلیلالرحمان در چند قرن قبل عبث و لغو جلوه میکرد، اما اینجا آن استراتژی ـ عمارت کعبه و قرار دادن نسل اسماعیل در آنجا ـ کارکرد خود را نشان میدهد. نبوت از شاخة اسحاقیاش به شاخة اسماعیلی منتقل میشود. پس از مدتی طولانی، آخرین پیامبر الهی از نسل او در مکه ظهور میکند که لسان صدق توحید ابراهیمی در آخرین و هویت مستقل دین الهی را برپا کرده، کعبهای که بنای ابراهیم است را قبله قرار میدهد. این نمونهای از برنامهریزی اخذ استراتژی با توجه به علم سابق الهی و سروش غیبی او برای آینده است. جالب اینکه غیر از خلیل خدا و اوصیائش برخی دشمنان نیز با اطلاع از اخبار غیبی در انتظار این بعثت به آنجا کوچ کرده و حوادث بعثت آن نبی را رصد میکنند، بهطوری که قرآن در چند جا میفرماید: «پیامبر را میشناسند همانگونه که بچههاشان را» (2)
رویکرد استراتژی سازی از روایات برای عملیاتی نمودن نهضت زمینه ساز لازمة ممهد بودن نسبت به مهدویت میباشد. در حقیقت تمامی پیامبران و اولیاء الهی نیز نسبت به آخرالزمان و زمینهسازی مهدویت با رویکرد استراتژیک برخورد نموده اند.
در زیر به برخی رویکردها در بررسی روایات آخرالزمانی اشاره مینماییم:
1ـ رویکرد نشانه گذار
2ـ .......... استراتژیک.
3ـ .......... استراتژی سازی.
4ـ .......... یافتن مختصات همه جانبه ظهور.
5 ـ ........ عقیده به بداء، یعنی امکان تغییر در کم و کیف ظهور.
6 ـ ........ زمینه سازی، پیرامون یاری حضرت.
7ـ ....... مقابله با فتنه دشمنان امام .
8ـ ........ فلسفه تارخی به ظهور و آخرالزمان .
9ـ ........... عدم تعجیل و توقیت در ظهور.
10ـ ....... دعائی برای تعجیل در فرج.
11ـ ........ انتظار استراتژیک در مقابل انتظار فردی.
12ـ ........ دستیابی به متد علمی و قابل دفاع جهت برداشت از اخبار آخرالزمان.
13ـ ....... فرهنگ سازی در مردم برای عدم خلط زمینه سازی با تطبیق و توقیت.
14ـ ....... واژه محوری.
15ـ ...... نشانه های تاریخی و علائم زمان مند. (3)
16ـ ...... شخصیت محور.
17ـ ...... پدیده محور.
18ـ ..... مکان محور.
19ـ ..... مصداق محور.
20ـ ....... ژئوپلیتیک.
21ـ ....... ژئواستراتژیک.
22ـ ..... ژئوکالچر.
23ـ ........ ژئودکترینال.
24ـ ...... ژئوتکنیکال و ژئوتاکتیکال.
25ـ ..... پارادایم شناسی.
26ـ ...... عاقبت مداری.
27ـ ..... حق مداری.
28ـ ....... باطل شناسی، تبیین عملکرد جریان باطل و دشمنان مهدویت.
29ـ ..... .
برای اینکه بتوانیم جایگاه مناطق درگیر در آخرالزمان را ارزیابی نماییم باید روایات پیرامون آن را با رویکرد استرتژیک مورد بررسی قرار دهیم.
منطقه لبنان به عنوان یکی از مناطق درگیر در جغرافیای سیاسی آخرالزمان، نقش مهمی در طول تاریخ نهضت انتظار داشته و دارد. در مقطع آخرالزمان با اوج گیری تقابل ژئوپلیتیکی دو دیدگاه آخرالزمانی یهودی و شیعی، نقش کشورهای مختلف در ارتباط با آن مشخص میگردد. در روایات مستند شیعه پیرامون نقش و جایگاه لبنان در تحولات آخرالزمانی، میتوان راهبردها و سیاستهای چگونگی حرکت نهضت انتظار را استخراج نمود و در راستای زمینه سازی ظهور و مقابله با جریانات مخالف ظهور به کار برد.
در واقع این روایات بعنوان سند استراتژیک و عملیاتی شیعه که قابل استناد و مطمئن میباشد، میتواند راهبردهای حرکت آخرالزمانی ما را نسبت به منطقه و معادلات منطقهای و جهانی، مشخص نماید.
ضرورت نگاه استراتژیک به منابع دینی، موضوعی میباشد که باید در محافل علمی و تحقیقاتی به آن پرداخته شود. در واقع اگر این روایات را بعنوان منابع اطلاعاتی و خبری شیعه از آینده بدانیم، نباید نسبت به آنها منفعل بود، بلکه لازم است با انتظاری پویا و دینامیک، در جهت پیاده نمودن زمینههای ظهور حضرت ولی عصر (عج) از آنها استفاده نمود و راهبردهای آخرالزمانی را پیاده نماییم.
جریان مسیحیت صهیونی و یهودیت صهیونی، در حرکتی پیشدستانه، با القاء تحریفات یهودی در انگارههای آخرالزمانی مسیحیت و یهودیت، اهداف شبکه شیطانی خود را بعنوان پیشگوییهای آخرالزمانی معرفی نمودند و بسیاری از مسیحیان و یهودیان را برای پیاده نمودن اهداف خود، همراه ساختند.
با روی کار آمدن جریان نومحافظهکاران در ایالات متحده، آموزههای تحریف شده یهود، سند راهبردی سیاست خارجی و بینالملل آنها قرار گرفت و سوق دادن جهان به سمت تحریفات آخرالزمانی یهود، هدف غایی آنها قرار گرفته است. حمایت از رژیم صهیونیستی، تلاش در تشکیل اسرائیل بزرگ، تشکیل کلبة دیجیتالی سلطة جهانی یهود، سلطه بر منابع خاورمیانه، مقابله با اسلام به عنوان اصلیترین رقیب تفکر انحرافی یهود و..... از سیاستهای راهبردی ایالات متحده با رویکرد آخرالزمانی میباشد.
تفاوتی که میان اسلام و غرب وجود دارد، در مستند بودن، صحت و الهی یا شیطانی بودن پیشگوییهای آنها میباشد. تشیع با دارا بودن منابع معتبر، صحیح و الهی، دارای پشتوانة قوی و قابل اتکاء در آینده شناسی و عاقبت شناسی میباشد. این موضوع یکی از ظرفیتهای ژئوپلیتیکی آخرالزمانی شیعه میباشد، که باعث بالا رفتن قدرت اطلاعات استراتژیک آن شده است.
روایات یا اسناد استراتژیک شیعه را، میتوان از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد. در واقع رویکرد ما به روایات میتواند از ابعاد مختلف باشد؛ رویکرد استراتژیک، ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک، مکان محور، زمان محور، حادثه محور، شخص محور، عاقبت مدار، تقابل محور، مرحله مدار، قدرت محور، سیاست محور، تمدن مدار، جغرافیا محور، .... رویکردهایی میباشد که در بررسی روایات میتوان اتخاذ نمود و نسبت به آن سیاست گذاری داخلی و خارجی نمود. همین سیاست گذاری را در بینش سیاسی امام مشاهده میکنیم که در برخی از روایات به آن اشاره خواهیم نمود. ما در بررسی روایات زیر، رویکرد ژئوپلیتیک را مورد بررسی قرار میدهیم.
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
1 و 2 و 3- قنبریان ، محسن ، رویکرد استراتژیک به اخبار آخرالزمان ( موعود ، ش92 )
2ـ اهمیت و ویژگی های شورش سفیانی
روایات توصیف کننده آستانه ظهور، گاه از افرادی سخن به میان آوردهاند که در آن مقطع در سرزمین های درگیر به نقشآفرینی خواهند پرداخت؛ از جمله این افراد میتوان به خراسانی، سید حسنی، حسینی، یمانی، شیصبانی، نفس زکیه، ابقع و اصهب و سفیانی اشاره کرد که درباره برخی از آنها مانند ابقع و اصهب اطلاعات بسیار اندکی ارائه شده و درباره برخی مانند سفیانی بیش از صد روایت بیان شده و به تفکیک از اقدامات و جنایات او از شام و اردن فعلی تا قرقیسیا، عراق و عربستان پردهبرداری نمودهاند. (4)
شام در آستانة ظهور محور شرارت، کانون شقاوت و مرکز شناعت معرفی شده است. شام پایتخت نیرومندترین حکومت ضدّ بشری سفیانی در منطقه میشود. او شش ماه میجنگد تا بر سه کشور سوریه، اردن و فلسطین سیطره پیدا میکند. وی هشت ماه حکومت میکند و در آغاز نهمین ماه حکومتش حضرت بقیّـةالله ـ اروحنا فداه ـ قیام میکنند. سپاه سفیانی در سرزمین بیدا خسف میشود، سپس سفیانی دستگیر شده به دست یمانی سر از تنش جدا میشود. لازم به توضیح است که در میان بیش از 2000 علایم ظهور، تنها پنج علامت به عنوان علائم حتمی ظهور در احادیث صحیحه آمده است، که عبارتند از:
1. خروج سفیانی ؛ 2. قیام یمانی ؛ 3. بانگ آسمانی ؛ 4. خسف بیدا ؛ 5. قتل نفس زکیّه.
همة نشانههای حتمی، در سال ظهور اتّفاق میافتد و از نظر زمانی نخستین نشانهای که رخ میدهد و فرارسیدن انفجار نور و سپری شدن شب دیجور غیبت را نوید میدهد، خروج سفیانی است. امام باقر(ع) در این رابطه میفرماید: «خروج سفیانی از نشانههای حتمی است».و امام رضا(ع) با تأکید بیشتری میفرماید: «ظهور قائم(ع) حتمی است، خروج سفیانی از سوی پروردگار حتمی است و هرگز بدون سفیانی، قائم(ع) قیام نخواهد کرد».امام صادق(ع) با تعیین وقت خروجش میفرماید: «خروج سفیانی حتمی است و در ماه رجب خروج میکند». این تاریخ مربوط به آغاز حرکت اوست، وی شش ماه میجنگد تا به قدرت میرسد، به مدت هشت ماه نیز بر سه کشور سوریه، اردن و فلسطین حکومت میکند. بنابر این بیان منظور از ماه رجب، ماه رجب پیش از سال ظهور میباشد. (5)
فتنه سفیانی به عنوان مهمترین جریان در مقابل ظهور حضرت در منطقه میباشد. با درک ابعاد پروژه مهدویت از ابتدای تاریخ تا آخرالزمان و نقش نهضت مهدویت در هدایت بشر و انتقال آن از دنیا به آخرت و زمینه سازی که 124 هزار پیامبر در طول تاریخ برای آن نموده اند، میتوان سطح دشمنی و شرارت و شدت فتنه سفیانی را متوجه شد.
فتنه سفیانی در مهمترین منطقه جهان از نظر سرزمینی، دریای، هوایی، اقتصادی، تاریخی، دینی، فرهنگی و... یعنی خاورمیانه اتفاق میافتد. فتنه سفیانی در برابر مهمترین هدف خلقت، تنها راه رهایی بشر از سردرگمی و انحطاط، بزرگترین منجی الهی انسانها، یعنی مهدویت، قرار خواهد گرفت. در صورت درک درست عظمت مهدویت، میتوانیم ابعاد فتنه جریان سفیانی را متوجه شویم.
جریان فتنه سفیانی کاملاً آگاهانه نسبت به مهدویت موضعگیری مینماید. در واقع جریان سفیانی آگاهانه در برابر اجرای نهضت مهدویت قرار میگیرد. یعنی سفیانی فردی قدرتطلب نیست که به دنبال حکومت بر منطقه باشد و در این بین حکومت حضرت را در مقابل خود ببیند، بلکه جریان سفیانی از ابتدا برای مقابله با روند طبیعی ظهور خروج میکند و هدف اصلی آن شکست نهضت مهدویت میباشد. جریان سفیانی مراکز قدرت در خاورمیانه را میشناسد و به دنبال سلطه بر آنها میباشد. این مراکز شامل شام، عراق، ایران و حجاز میباشد که قالباً پایگاههای نهضت زمینهساز و تشیع نیز میباشند. مهمترین خطری که نهضت زمینهساز را تهدید میکند ، جریان زمینهساز سفیانی و فتنه سفیانی میباشد.
3ـ چیستی و چگونگی فتنه سفیانی ، آغاز و روند قدرت گیری
سفیانی شش ماه پیش از ظهور و در ماه رجب اقداماتش را آغاز میکند. سرآغاز شورش او از وادی یابس ـ تنگهای بیآب و علف از ارضی شام ـ است. این منطقه مرز سه کشور اردن، سوریه و فلسطین را تشکیل میدهد. به عبارت دیگر از هرکدام از این سه کشور ممکن است او شورش کند که احتمال اردن و سوریه بیشتر از فلسطین است و با مراجعه به نقشه میتوان احتمال اردن را نیز بیش از سوریه دانست. پس از مدتی کوتاه (حداکثر سه ماه) او بر پنج منطقه دمشق، فلسطین، حمص، حلب و اردن مسلط میشود. این پنج منطقه را میتوان کنایه از کلّ شام دانست. لازم به یادآوری است که همزمان با او، یمانی و خراسانی نیز دست به قیام و اقدامات انقلابی میزنند. روایات، اصهب و ابقع را تنها موانع موجود بر سر راه سفیانی برای سلطه بر منطقه شام بیان کردهاند. که به دلیل اجمال بسیار این روایات نمیتوان اطلاعات دقیقی درباره این دو شخصیت به دست آورد.
ظاهراً در آن ایام، دولتهای حاکم بر شام از پایگاه اجتماعی قابل توجهی برخوردار نیستند که در مدتی کوتاه سفیانی میتواند بر تمام این مناطق سلطه یابد؛ البته از حمایت یهودیان و غربیان از سفیانی در دستیابی به این موفقیت نباید چشم پوشی کرد. در همین ماه سیمای یکی از اولیای الهی، در خورشید نمایان شده و دستی در آسمان مردم را به حق رهنمون میشود. اولین نداهای آسمانی در ماه رجب به گوش میرسد که بدانید: ـ لعنت خداوند شامل حال ستمگران میشود؛ـ نزدیک شوند (قیامت) نزدیک شده است؛ـ خداوند متعال، مهدی را فرستاده است؛ حرفهایش را بشنوید و از او اطاعت کنید. بنا بر برخی روایات، خورشید در این ماه برای مدتی قابل توجه (مثلا سه ساعت) از حرکت میایستد و ماه دچار گرفتگی میشود.
به دنبال شورش سفیانی و قیام خراسانی و یمانی در ماه شعبان، در دیگر مناطق شرق و غرب نیز جنگها و شورشها به راه میافتند. در ماه رمضان با سه اتفاق غیر عادی فضای جهان به طور جدی ملتهب میشود:
الف ـ خسوف و کسوف غیر عادی در ابتدا و میانه ماه :
این ماجرا به نحوی است که از زمان حضرت آدم(ع) بیسابقه است و همگان را دچار بهت و حیرت میکند. با توجه به تأکید روایات بر اهمیت این ماجرا و بیسابقه بودن آن از ابتدای حیات بشر بر کرة خاک، توجیهات و احتمالاتی که درباره تأثیر اجرام آسمانی بر وقوع این ماجرا در برخی آثار آمده قابل اعتنا نیستند.
ب ، ج ـ نداهای آسمانی جبرییل (ع) و ابلیس لعین :
این دو ندا در روز بیست و سوم ماه رمضان برمیخیزد. با این تفاوت که یکی در ابتدا و دیگری در انتهای روز است. این نداها دو جبهة حق و باطل را به جهانیان معرفی میکنند. ابلیس، جهانیان را از شورش سفیانی مطلع ساخته، آنان را به یاری او فرا میخواند. در ماه رمضان سی هزار نفر از از قیبله بنی کلب که ظاهراً همان دروزیهایی هستند که در لبنان امروز ساکنند با سفیانی بیعت میکنند. این جمعیت پشتوانه نیروهای سفیانی را برای پیشبرد اهدافش تأمین کرده و او را از یک کودتاچی به حاکمی نیرومند مبدّل میسازد. (6)
پیامبر اسلام میفرمایند: (... فتنه چهارم، که فتنهای است کر و کور و بسیار سخت، و چون کشتی متلاطم و مضطرب در دریا، هیچ کس از آن فتنه پناهی نمییابد، فتنه از شام به پرواز درمیآید و عراق را فرا میگیرد و دست و پای جزیره ـ حجاز ـ به آن آغشته میشود. گرفتاریها مردم را از پای درمیآورد و چنان میشود که کسی توانایی چون و چرا ندارد و از هر سویی که فروکش میکند از سوی دیگر شعلهور میگردد.) (7)
پیامبر در این روایت به سختی این فتنه اشاره میکنند. ایشان این فتنه را فتنه چهارم مینامند. فتنهای که همه را درگیر مینماید. اینکه پیامبر به فتنه چهارم اشاره دارند، نشان دهنده مرحلهای بودن فتنههای آخرالزمان میباشد.
کانون شکلگیری این فتنه شام ذکر شده است که اشاره به خروج سفیانی دارد. در این روایت پیامبر اکرم میفرمایند؛ پس از شکلگیری فتنه سفیانی در شام، به منطقه عراق نیز گسترش مییابد و ناامنی و آشوب عراق را فرا میگیرد. اشاره پیامبر پیرامون آغشته شدن دست و پای حجاز به این فتنه گویای همکاری سران حاکم عربستان با جریان سفیانی میباشد. در این روایت به چهار مرحله از فتنههای آخرالزمان اشاره میشود.
در واقع میتوان گفت این فتنهها بصورت مرحلهای شدت مییابد، تا به سطح چهارم آن و شکلگیری فتنه در شام میرسد. پیامبر اکرم به سه منطقه در خاورمیانه اشاره میکنند که در این فتنه درگیر میشوند؛ شام، عراق و حجاز. ایشان تأکید مینمایند که این فتنه در شام شکل میگیرد وبسوی عراق میآید.
اگر بخواهیم شرح جنایات سفیانی را بشماریم، به تدوین کتابی بزرگ نیاز خواهیم داشت. در اینجا فقط فرازهایی از احادیث معصومین(ع) را فهرست وار میآوریم:
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «مردی از درون دمشق خروج میکند که او را سفیانی گویند؛ پیروانش از تیره کلب هستند، آنقدر کشتار میکند، که حتّی شکم زنان را میشکافد و کودکان را از دم تیغ میگذارند». حاکم، این حدیث را با معیارهای بخاری و مسلم صحیح دانسته است.
امیرمؤمنین(ع) فرمود: «مأمورانش را گسیل میدارد، کودکان را گرد میآورد و آنها را در دیگهای زیتون میجوشاند».
آن حضرت(ع) در حدیثی دیگر فرمود: «گروهی از اولاد رسول خدا (ص) به بلاد روم پناهنده میشوند، سفیانی آنها را از پادشاه روم باز میستاند، پس آنها را در دمشق گردن میزند».
درحدیث دیگری فرمود: «سپاه سفیانی هفتادهزار نفر را در بغداد میکشند و شکم سیصد زن را میشکافند».
و در حدیثی دیگر فرمود: «با هفتادهزار نفر به سوی عراق حرکت میکند، در کوفه به بصره و دیگر شهرها میگردد، ارکان اسلام را منهدم میکند، دانشمندان را میکشد، قرآنها را میسوزاند، مساجد را ویران میکند، محرمات را مباح میکند، به آوازهخوانی فرمان میدهد، کارهای ناشایست را رواج میدهد، از انجام فرائض الهی جلوگیری میکند، از جور و ستم پروا نکند، به جهت دشمنی با خاندان پیامبر، هر کسی را که نامش: محمّد، علی، جعفر، حمزه، حسن، حسین، فاطمه، زینب، امّکلثوم، خدیجه و عاتکه باشد، از دم شمشیر میگذارند».
این اعمال سفیانی دو رویکرد دارد ، جنگ نرم که شامل: محرمات را مباح میکند، به آوازهخوانی فرمان میدهد، کارهای ناشایست را رواج میدهد، از انجام فرائض الهی جلوگیری میکند، و جنگ سخت که شامل: ارکان اسلام را منهدم میکند، دانشمندان را میکشد، قرآنها را میسوزاند، مساجد را ویران میکند، ، از جور و ستم پروا نکند، به جهت دشمنی با خاندان پیامبر، هر کسی را که نامش: محمّد، علی، جعفر، حمزه، حسن، حسین، فاطمه، زینب، امّکلثوم، خدیجه و عاتکه باشد، از دم شمشیر میگذارند.
امام باقر(ع) فرمود: «سفیانی سرخ روی، بور و زاغ چشم است، او هرگز خدای را نپرستیده است، او هرگز وارد مکه ومدینه نشود، او همهاش میگوید: انتقام، انتقام، وانگهی دوزخ».
امام صادق(ع) فرمود: «او میگوید: خدایا انتقام، انتقام، وانگهی دوزخ. او به قدری پلید است که مادر فرزندش را از ترس اینکه مخفیگاهش را نشان دهد زنده به گور میکند».
در برخی از تفاسیر عامه آمده است: «سفیانی لشکری به بغداد میفرستد که بیش از 3000 نفر را میکشند و شکم بیش از 100 زن را میشکافند».
در برخی از احادیث عامه از کشتن هفتادهزار نفر در «عین التّمر» و تعدّی به حریم سیهزار نفر در کوفه سخن رفته است.
در برخی دیگر از منابع عامه آمده است: «سفیانی همه مخالفانش را میکشد، آنها را با ارّه دو نیم میکند و در دیگها میجوشاند، به مدت شش ماه این جنایتها ادامه مییابد.
یکی از سیاهترین جنایات تاریخ، که صفحات تاریخ را لکّهدار نموده، فاجعه ی «حرّه» میباشد، این جنایت به دست یزید بن معاویه در سال 62 ق. رخ داد. او مسلم بن عقبه را با دوازدههزار تن از لشکر شام به مدینه گسیل داشت و به او فرمان داد: اگر یک تن از بنیامیّه کشته شود شمشیر بکشد، به کسی رحم نکند، رخمیها و فراریها را بکشد و سه روز مدینه را غارت کند. هیچ تاریخنویسی به خود جرأت نداده که جنایات یزید را در مدینه به تصویر بکشد و صرفاً به نقل چند آمار بسنده کردهاند. در مورد جنایاتی که سپاه سفیانی در مدینه انجام میدهد، در احادیث فراوان آمده است که: «لشکر سفیانی مدینه را ویران میکند، شدیدتر از فاجعة حرّه». (8)
امام باقر میفرمایند: (منتظر بانگ سفیانی باشید که بطور ناگهانی از دمشق شنیده میشود، در این بانگ فرج عظیمی برای شماست، زیرا که این بانگ نوید بخش پیروزی بزرگ شماست. (9) )
امام علی میفرمایند: ([سفیانی] روز جمعه خروج میکند و بر فراز منبر دمشق قرار میگیرد و آن نخستین منبری است که او صعود میکند، خطبه میخواند و مردم را به جهاد فرمان میدهد... . (10) )
مشخص نمودن روز خروج سفیانی، جهت شناسایی این جریان میباشد. شاید یکی از علتهای خروج سفیانی در این روز، تلاش برای شباهت یافتن آن با قیام حضرت حجت باشد، چون در روایات آمده است که حضرت در روز جمعه ظهور مینمایند. قرار گرفتن سفیانی بر منبر دمشق و دعوت به جهاد، گویای استفاده سفیانی از گزارههای دین در جهت اهداف خود میباشد.
رسول اکرم میفرمایند: (هنگامی که سفیانی بر پنج منطقه: دمشق، حُمص، حلب، اردن و قنسرین تسلط یابد، نه ماه برای او بشمارید. (11) )
در تمام این روایات به شکلگیری فتنه سفیانی در شام و حوالی آن اشاره میکند.
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
4 - مطهری نیا ، محمود ، گفته ها و ناگفته ها درباره سفیانی ( موعود ، ش97 )
5 - قنبریان ، محسن ، رویکرد استراتژیک به اخبار آخرالزمان ( موعود ، ش92 )
6 - مطهری نیا ، پیشین
7 - کمال الدین ، ج 2 ، ص 371
8 - مهدی پور ، علی اکبر ، شام در گذر تاریخ ( ماهنامه موعود شماره 98 )
9 - مجلسی ، بحارالانوار ، ج 52 ، 186 ؛ ماهنامه موعود ، ش 98 ، ص 18
10 - الزام الناصب ، ص 198 ؛ سلیمان ، کامل ، روزگار رهایی ، ج 2 ، ص 1088
11 - نعمانی ، الغیبه ، ص 16
4ـ نام و نسب سفیانی
سفیانی شخصی زشترو و از نسل بنی امیه، ابوسفیان و یزید است که درباره نام، نسب و سیمایش از حضرت علی(ع) نقل شده که فرمودند: «پسر هند جگرخوار (سفیانی) از بیابان یابس (خشکی) بیرون میآید، او مردی متوسط القامه، صورتش وحشتناک و سرش ضخیم و آبلهرو است. اگر او را ببینی خیال میکنی که یک چشمی است. اسمش عثمان و پدرش عنبسه و او از اولاد ابوسفیان است. او خروج میکند و به زمین آرام میآید و بر منبر آن مینشیند».
به تصریح روایات معتبر او اولین نشانه حتمی و قطعی ظهور است. او هرگز سر به بندگی خداوند نساییده است و زنازاده و دشمن اهل بیت(ع) و پیروان ایشان است. البته او در مقطعی برای بهرهمندی از همراهی غربیان صلیب به گردن میآویزد. (12)
بنابر مشهور نام سفیانی «عثمان بن عنبسه» و لقبش «سفیانی» است. او از تبار ابوسفیان است. سفیانی از بطن هند جگرخواره، به نقلی از صلب یزید بن معاویه و به نقلی دیگر از تبار عقبـة بن ابیسفیان و بر اساس نقل سوم از تبار خالدبن یزید بن ابی سفیان است. شیخ صدوق با سند صحیح از امام صادق(ع) روایت کرده است که فرمود: «اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین انسانها را دیدهای، او بور، سرخ روی، و زاغ چشم است». امیرمؤمنین(ع) در همین رابطه میفرماید: «پسر هند جگرخواره از «وادی یابس» خروج میکند، او مردی میانبالا، دارای چهرهای وحشتناک، سرستبر و آبله روی میباشد، چون او را ببینی او را یک چشم میپنداری».در احادیث عامه (اهل سنّت) آمده است: «سفیانی از تبار خالدبن یزیدبن ابی سفیان، سرستبر، در چهرهاش آثار آبله و در چشمش نقطة سپیدی است». (13)
5 ـ مختصات شورش سفیانی
سفیانی پس از تسلط بر ژئوپلیتیک شام، تلاش میکند تا حوزة سلطة ژئوپلیتیکی خود را به خاورمیانه گسترش دهد.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: ( مردی از درون دمشق خروج میکند که او را سفیانی گویند؛ پیروانش از تیره کلب هستند، آنقدر کشتار میکند، که حتی شکم زنان را میشکافد و کودکان را از دم تیغ میگذراند. (14) )
در این روایت اشاره به حمایت بنی کلب از سفیانی شده است. تیره بنی کلب که به عنوان دائیان سفیانی در روایات از آنها یاد شده است. (15) در حال حاضر به عنوان پیروان فرقه دروزی در سوریه، لبنان ، اردن و فلسطین پراکندهاند.
پیامبر اکرم میفرمایند: ( سفیانی با 360 سوار شورش میکند تا اینکه به دمشق میرسد و در ماه رمضان هم بیست هزار نفر از قبیله بنیکلب با او بیعت میکنند. (16) ) حمایت منطقهای از سفیانی، در این روایات بیان شده است.
(یخرج السفیانی فی ستین و ثلاثمئه حتی یاتی دمشق. فلا یاتی علیهم شهر رمضان حتی یبایعه من کلب ثلاثون الفاً. فیبعث جیشاً الی العراق فیقتل بالزوار مئه الف،و ینجرون الی الکوفه فینهبونها. (17) )
سفیانی با 360 اسب سوار حرکت کرده وارد دمشق میشود و ماه رمضان فرا نمیرسد جز اینکه سی هزار نفر از قبیلة کلب با او بیعت میکنند. آنگاه سپاه مجهزی را به عراق ارسال میدارد و صد هزار نفر را در بغداد طعمه شمشیر میسازد. سپس دامنة جنگ به سوی کوفه کشیده میشود و شهر کوفه به دست آنها تاراج میشود.
در این روایات شکلگیری و مراحل گسترش جریان سفیانی در خاورمیانه بیان گردیده است.
تجهیز شدن سپاه سفیانی به 360 سوار، نشان از تجهیز و تدارکات قبلی این جریان میباشد. در واقع جریان زمینه ساز سفیانی، قبل از خروج وی مقدمات حمایت از وی را فراهم نموده است تا زمانی که وی خروج میکند، 360 سوار از وی حمایت میکند، که میتواند منظور از سوار، واحد نظامی امروزی یا وسایل جنگی امروزی باشد.
تجهیز سپاه سفیانی و خبر از آن در روایات، الزاماً سلطه و غلبة سفیانی را قطعی نمیداند، بلکه اطلاعات استراتژیکی است برای ما جهت مقابلة با جریان سفیانی قبل از شکلگیری آن.
اینکه در روایات احتمال ظهور حضرت را بدون خروج سفیانی و علائم حتمی ممکن دانستهاند و مسئله بداء را مطرح نمودهاند، گویای این احتمال میباشد. (18) در واقع ما میتوانیم با بستر سازی ظهور و ایجاد شرایط ظهور و مقابلة با دشمنان حضرت و خاموش کردن جریان آن در نطفه، شرایط ظهور حضرت را تسهیل نماییم و از گسترش جریان سفیانی درمنطقه جلوگیری نماییم.
* قرقیسیا
اندکی پس از مسلط شدن سفیانی بر شام، در منطقه قرقیسیا (منطقه مرزی کشورهای عراق، ترکیه و سوریه و نزدیک شهر دیرالزور)، گنج و ثروت قابل توجهی (که ممکن است جواهرات، معادن کانی ارزشمند یا نفت و امثال آن باشد) نمایان میشود. سپاهیان بیشماری از آسیای میانه و ترکیه (ترکها)، اروپا (رومیان)، عراق، مصر و ...به این منطقه سرازیر میشوند. جنگ بزرگی در این منطقه رخ میدهد و سفیانی با کشتن حدود صد یا چهارصد هزار نفر فاتحانه رقبای خویش را از میدان بیرون میکند. جنگ به نحوی است که امکان دفن یا انتقال کشتهها وجود ندارد و از همین رو بدن کشتگان، خوراک درندگان میشوند. روایات تأکید میکنند در این جنگ شیعیان حداقل حضور و تلفات را خواهند داشت. این اولین پیروزی سفیانی در خارج از منطقه شام است که پشتوانه اقتصادی حکومت او را تأمین میکند.
* جنایات عراق
سفیانی با به دست آوردن پیروزی در قرقیسیا بر رقبای شرقی و غربی خود و با استفاده از بیثباتی سیاسی موجود در عراق حرکت خود را به مناطق مرکزی عراق شروع میکند. او که در ماه ذیقعده با سپاهی صد و سی هزار نفری به بغداد میرسد. در دهه سوم این ماه در عراق کشتارگاهی به راه میاندازد که بوی خون و تعفن همه جا را فرامیگیرد و تا مدتها دجله رنگ خون به خود دارد. ضمن این ماجرا به بیش از دوازده هزار دوشیزه تجاوز میشود و حداقل شصت هزار نفر در مدتی کمتر از سه هفته تنها روی پل بغداد کشته میشوند. انگیزه سفیانی صرفاً کشتار شیعیان است و برای سر هر شیعه رقمی را به عنوان جایزه تعیین میکند، ولی با توجه به مشکلات اقتصادی موجود در عراق، مردم حتی به همسایههای خویش نیز رحم نمیکنند و آنها را به اتهام تشیع (که شاید صحت نداشته باشد) میکشند و سر آنان را برای گرفتن هدایای نقدی سفیانی به او تقدیم میکنند. سفیانی مشابه ماجرای بغداد را در کوفه نیز به راه میاندازد با این تفاوت که علاوه بر مردم عادی، هفتاد عالم شیعی به دست او در این شهر به شهادت میرسند و هفتاد هزار دختر را اسیر میکنند. تعداد سپاه سفیانی به هنگام حمله به کوفه هفتاد هزار نفر بیان شده است. او آرام آرام بر تمام عراق مسلط میشود.
* حمله به ایران و عربستان
به دنبال پیروزیهای عراق، سفیانی برای تسلط بر کلّ منطقه خاورمیانه، سپاهش را به سه دسته تقسیم میکند: ـ دستهای در عراق باقی میمانند؛ اینان به طور طبیعی همان جنایات پیشین را ادامه میدهند و به تاراج مردم بیچاره و نفرین شده عراق میپردازند. ـ دستهای به ایران حملهور میشوند؛ اینان تا منطقه اصطخر (شیراز یا اهواز کنونی) پیش میآیند که در آنجا با سپاه خراسانی روبه رو شده و اولین شکست خود را تجربه میکند. ـ دستهای به شبه جزیره عربستان حمله ور میشوند.این دسته به راحتی تا مدینه پیش میآیند و در طول دو روز و سه شب به حریم نبوی نهایت گستاخی را روا میدارند و حرم، مسجد و منبر رسول خدا(ص) را ویران کرده و مسجد را آلوده و نجس میسازند و روی وهابیان را در جسارت به آثار اسلامی سفید و خاطرات واقعه طف را زنده میکنند.همزمان با اقدامات سپاه سفیانی، حکام مکه بیآنکه نگران اقدامات آنان باشند، فرستادة امام عصر(ع) را شهید میکنند. امام عصر(ع) و یاران ایشان در آستانه عاشورا به مکه میآیند و حاکمان مکه را سرنگون میسازند. اخبار ظهور و سلطه بر مکه به گوش همه مردم جهان و خصوصاً سفیانی و سپاهش میرسد. او دوازده هزار نفر از سپاهیانش را که در مدینه به جنایت و تاراج مشغولند روانة مکه میسازد. (19)
6 ـ بررسی ابعاد ژئواستراتژیک حرکت سفیانی
فتنه جریان سفیانی از استراتژهای مختلفی برخوردار است و با توجه به منطقه خاورمیانه طراحی شده است. الگوی عملکرد سفیانی در آخرالزمان همان روش مقابله جبهه شیطان با انبیاء بوده است. جبهه باطل برای مقابله با مهدویت همواره تلاش داشته است تا بر جغرافیای خاورمیانه سلطه داشته باشد. این استراتژی را در زمان حضرت نوح(ع)، حضرت ابراهیم(ع) ، حضرت یعقوب(ع) ،حضرت یوسف(ع)، حضرت موسی(ع)، حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد(ص) ، توسط جبهه باطل و حزب شیطان مشاهده مینماییم.
سلطه قوم منحرف نوح نبی، بر عراق و خاورمیانه بوده است. سلطه نمرود بر عراق و بین النهرین بودهاست. سلطه فرعون، روم و یهودیان بر شام، مصر و فلسطین بوده است. سلطه روم و یهود و بنی امیه نیز در زمان پیامبر اسلام بر شام بوده است. این استراتژی توسط جریان سفیانی برای مقابله با مهدویت دنبال میگردد.
جریان سفیانی چهار قطب اصلی خاورمیانه را هدف میگیرد و گام به گام برای سلطه بر آن پیش میآید.
در گام نخست منطقه شام میباشد که پل ارتباطی نهضت مهدویت با جهان میباشد. جریان سفیانی در گام نخست سعی میکند تا ارتباط مهدویت را با خارج از خاورمیانه قطع نماید و این نهضت را در درون منطقه از بین ببرد. حرکت سفیانی از شام در جهت محدود کردن ظهور و نهضت زمینهساز در جغرافیای خاورمیانه است.سفیانی از سالها قبل به تدارک و زمینه سازی و کادر سازی برای مقابله خود مشغول بوده است.
ارتباط بنی کلب با سفیانی و شیوه شکل گیری فرقه دروزیان بواسطه تعالیم و روشهای یهودی، از جمله این زمینهسازیها ست. ارتباطی که میان شیطان و سفیانی در روایات آمده و یارانی که قبل از خروج به سراغ سفیانی میروند، گویای حرکت سازمان یافته و مخفی شیطان در مدیریت نیروهای خود در مقابله با مهدویت میباشد. سوأل استراتژیکی که میتوان مطرح نمود این است که زمانی که نیروهای شیطان در حال زمینه سازی خروج سفیانی هستند، نهضت زمینه ساز و دولت ممهد چه استراتژی برای مقابله با آن دارد؟ یا اساساً متوجه این سازماندهی و تدارک میگردد؟
انتخاب منطقه وادی یابس برای خروج سفیانی اتفاقی نمیباشد. جغرافیای وادی یابس و قرار داشتن میان سوریه، عراق،اردن و فلسطین ، دارای هدف میباشد. بویژه جایگاه اردن در طول تاریخ و در آخرالزمان جای بررسی و تأمل دارد.
سفیانی پس از شام به سراغ عراق میآید. بیشترین جنایات سفیانی در عراق و برعلیه شیعیان و محبان اهلبیت میباشد. علت اهمیت عراق برای سفیانی، قرار داشتن مرکز حکومت حضرت در کوفه میباشد. در واقع سفیانی در یک حرکت پیشگیرانه قبل از تشکیل حکومت حضرت، پایتخت و مرکز حکومت ایشان را تصرف میکند.
قابل تذکر است بیان این پیشگوییها در روایات اهل بیت دلیل بر قطعیت وقوع آن نیست بلکه اهل بیت این حوادث را اطلاع میدهند تا ما قبل از وقوع آن، با آنها مقابله نماییم. جلوی جریان سفیانی را در شام بگیریم، اگر نشد در عراق، اگر نشد در مرز ایران، و نهایتاً اگر کوتاهی ما ادامه داشت لشگر سفیانی در بیداء در زمین فرو خواهد رفت و توسط سپاه حضرت از بین میرود.
سفیانی پس از عراق به سراغ ایران میآید که یکی از اصلیترین مراکز مقابله با جریان اوست. علت مقابله سفیانی با سید خراسانی بسیار جای بررسی دارد. ایران چه جایگاهی در نهضت ظهور و زمینهساز دارد که پس از سلطه سفیانی بر نیمی از خاورمیانه، به سراغ ایران میآید؟
ایران چه ارتباطی با نهضت مقابله با سفیانی دارد که مهمترین جنگ سفیانی بعد از جنگ با حضرت، با ایرانیان است؟
جریان سفیانی بعد از حمله به ایران ، به سمت حجاز میرود تا با حضرت مقابله نماید. روند حرکت سفیانی کاملاً شبیه حرکت بنی امیه در مقابل حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین میباشد. معاویه در زمان حضرت امیر (ع) سلطه برشام را عملیاتی نمود، در زمان امام حسن (ع)، سلطه بر عراق و در زمان یزید ملعون سلطه بر حجاز را رقم زد.
تفاوت در روند حرکت سفیانی و معاویه، در جایگاه ایرانیان در این دو مقطع تاریخی میباشد. در زمان بنی امیه و صدر اسلام ایرانیان در پایینترین سطح قدرت قرار میگیرند تا در معادلات منطقه دخالت نکنند و اعراب امتحان خود را پس دهند. اما در آخرالزمان ایرانیان به اوج قدرت تاریخی خود میرسند و مهمترین نقش را در معادلات منطقه ایفا مینمایند و باعث موفقیت و پیروزی نهضت زمینه ساز میگردند. در واقع آخرالزمان ، زمان امتحان قوم آخرالزمانی ایرانی میباشد.
رویکرد جریان سفیانی در حمله به ایران، ناشی از شناخت جایگاه ایران در نهضت مهدویت و زمینهساز ، از سوی جریان سفیانی دارد. چرا سفیانی در جهت حرکت خود به سمت شمال شام ، یعنی ترکیه یا به سمت اروپا نمیرود؟ چرا به سمت کشورهای قفقاز و روسیه و اروپای شرقی نمیرود؟ چرا مهمترین هدف این جریان تسلط بر کشورهای مهم خاورمیانه، خصوصاً ایران است؟
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
12 - مطهری نیا ، محمود ، گفته ها و ناگفته ها درباره سفیانی ( موعود ، ش97 )
13 - مهدی پور ، علی اکبر ، شام در گذر تاریخ ( ماهنامه موعود شماره 98 )
14 - مجلسی ، بحارالانوار ، ج 52 ، 186 ؛ ماهنامه موعود ، ش 98 ، ص 18
15 - خوارزمی ، محدثه ، بنی کلب و یاری سفیانی ، ماهنامه موعود ، ص 33 ، ( ش 98 ، 1388 )
16 - سلیمان ، کامل ، یوم الخلاص ، روزگار رهایی ، ص 671
17 - الحاوی للفتاوی ، ج 2 ، ص 134
18 - کافی ، ج 1 ، باب بداء ؛ ارشاد مفید ، ج2 ، ص60
19 - مطهری نیا ، پیشین
7ـ بیان ترکیب نیروها و جبهه بندی متحدان سفیانی و جبهه مقابل او
7-1- جبهه متحدان سفیانی
7-1-1- غربی ها
سفیانی در طول این مدت مورد حمایت یهود و غرب بوده است. ( سفیانی که سرکرده قوم است از کشور روم به حرکت درآمده،در حالی که چون مسیحیان صلیب به گردن دارد.) (20)
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: ( فتلک امارة سفیانی، و یخرج قبل ذلک من یدعوا لآل محمد .... و تنزل الروم فلسطین ). (21)
پس، آن حکومت سفیانی است و پیش از آن کسی قیام میکند که به آل محمد (ص) فرا میخواند .... و روم نیز وارد فلسطین میشود.
ورود لشکر غرب به جریان و منطقه، گویای سیاست حمایتی غرب از سفیانی و مقابله آنها با حضرت میباشد. در واقع در عاقبت شناسی جریان آخرالزمان و نهضت های درگیر در آن ، جایگاه غرب مشخصاً، حمایت از سفیانی و مقابل با نهضتهای حامی حضرت میباشد. با این جایگاه برای غرب، راهبردهای سیاست خارجی ایران مشخص میگردد.
در واقع غرب هیچ گاه از در تعامل و دوستی با نهضت زمینه ساز وارد نمیشود، بلکه هدف او سلطه بر منطقه میباشد.
( رومیها در دشت عکا فرود میآیند و فلسطین و اردن و بیت المقدس را به تصرف درمیآورند ولی چهل روز از گردنه افیق عبور نمیکنند، تا این که پیشوای مسلمانان به سوی آنان میآید و در چمنزار عکا آنها را محاصره میکند، در این (سرزمین) چنان جنگی با آنها میکند که خون، تا بالای سم اسبان را فرامیگیرد، آنگاه خداوند همه آنها را، مگر گروه اندکی که به کوه های لبنان و سپس به کوهی در سرزمین روم میگریزند، شکست میدهد. (22) )
جنگ میان غربیان و مسلمانان در منطقه فلسطین و لبنان، گویای این نکته است که برای این مقابله در این منطقه، باید آمادگی داشت. همان گونه که غربیان با حمایت از اسرائیل آمادگی خود را جهت مقابله با جریان ظهور ادامه میدهند، ما نیز باید در راستای مقابله با آنان، از نهضتهای مقاومت منطقه حمایت نموده و برای این تقابل آماده باشیم. ورود لشکر غرب پس از شکست، به کوه های لبنان نیز، گویای مطالب راهبردی برای تجهیز و تسلط بر کوه های لبنان از طرف جریان مقاومت اسلامی میباشد.
اندکی پس از مسلط شدن سفیانی بر شام، در منطقه قرقیسیا (منطقه مرزی کشورهای عراق، ترکیه و سوریه و نزدیک شهر دیرالزور )، گنج و ثروت قابل توجهی (که ممکن است جواهرات، معادن کانی ارزشمند یا نفت و امثال آن باشد) نمایان میشود. سپاهیان بیشماری از آسیای میانه و ترکیه (ترکها)، اروپا (رومیان)، عراق، مصر و ...به این منطقه سرازیر میشوند. جنگ بزرگی در این منطقه رخ میدهد و سفیانی با کشتن حدود صد یا چهارصد هزار نفر فاتحانه رقبای خویش را از میدان بیرون میکند. حضور غربیان در جنگ قرقیسیا نیز جای تأمل دارد. در واقع غربیان بواسطه منافع مادی که در خاورمیانه دارند و اهداف آخرالزمانی و شیطانی خود را دنبال میکنند، در جریان سفیانی همکاری دارند.
پس از مدتی کوتاه (حداکثر سه ماه) او بر پنج منطقه دمشق، فلسطین، حمص، حلب و اردن مسلط میشود. این پنج منطقه را میتوان کنایه از کلّ شام دانست. ظاهراً در آن ایام، دولتهای حاکم بر شام از پایگاه اجتماعی قابل توجهی برخوردار نیستند که در مدتی کوتاه سفیانی میتواند بر تمام این مناطق سلطه یابد؛ البته از حمایات یهودیان و غربیان از سفیانی در دستیابی به این موفقیت نباید چشم پوشی کرد. (23)
حضرت علی(ع) در حدیثی دیگر فرمود: «گروهی از اولاد رسول خدا(ص) به بلاد روم پناهنده میشوند، سفیانی آنها را از پادشاه روم باز میستاند، پس آنها را در دمشق گردن میزند» (24)
همکاری سران روم در تحویل دادن اولاد رسول خدا به سفیانی، نشان از تعامل و یکی بودن اهداف سفیانی با غربیان دارد. جایگاه پناهندگی در قوانین امروز غرب و عملکرد آنان در زمان سفیانی ، در تعارض میباشد.
7-1-2- یهود و صهیونیسم
امام علی (ع) میفرمایند: ( سیخرج ( المهدی ) تابوت السکینه من غار انطاکیه .... فیوضع بین یدیه ببیت المقدس فاذا نظر الیه الیهود اسلموا الا قلیلاً منهم.) (25)
(مهدی) تابوت سکینه را از غار انطاکیه بیرون خواهد آورد، (تابوت را) در بیت المقدس در مقابل او میگذارند و چون یهودیان بدان بنگرند، همگی اندکی از آنان، مسلمان میشوند.
سپاه حضرت در این مقطع در برابر سپاه یهود قرار میگیرد و احتجاج حضرت به تابوت سکینه، نشان میدهد که یهود در جبهه مقابل حضرت قرار دارند و با معجزه حضرت اکثر آنان به حضرت ایمان میآورند. این نشان میدهد که یهود و شعب آن تا قبل از این در مقابل حضرت قرار داشته و با دشمنان ایشان همکاری داشته اند. این نشان دهنده تعاملات یهود و جریان سفیانی میباشد.
باز در روایات است که یکی از جنگ های اصلی حضرت با ترک ها میباشد که شاید اشاره به صهیونیست های فعلی باشد، چون عمده یهودیان اشکنازی و صهیونیستی که خود را یهودی معرفی میکنند از تبار قوم خزران میباشند که یک باره یهودی شدند و ریشه قومیتی آنان به ترک های مهاجر از بیابانهای ماوراء النهر در نزدیکی چین و مغولستان برمیگردد.
رسول اکرم (ص) میفرماید: (لا تقوم الساعه حتی یقاتل المسلمون الیهود فیقتلهم المسلمون حتی یختفی الیهود وراء الحجر و الشجر فیقول الحجر و الشجر یا مسلم یا عبدالله هذا یهودیّ خلفی فتعال فاقتله ... .) (26)
ساعت بر پا نمیشود مگر آنکه مسلمانان با یهود وارد جنگ شوند. مسلمانان با یهود میجنگند آن قدر که یهودیان پشت سنگها و درختها پنهان میشوند، [در این حال] درختها و سنگها میگویند: ای مسلمانان، ای بنده خدا، این یهودی است که پشت من پنهان شده است، پیش آی و او را به قتل برسان.
مصداق این روایت را شاید در آنچه از امدادهای الهی در جنگ 33 روزه بیان شد، بتوان مشاهده نمود؛ آنجا که درختان به یاری رزمندگان حزب الله آمدند.
امام کاظم (ع) میفرماید: (در تفسیر آیه: افغیر دین الله یبغون و له اسلم من فی السموات و الارض طوعاً و کرهاً و الیه یرجعون.) (27)
آیا آنها غیر از آیین خدا را میطلبند؟ و [حال آنکه] همه آن کسانی که در آسمان و زمیناند، از روی اختیار یا اجبار، در برابر او تسلیماند و همه به سوی او بازگردانده میشوند.
فرمودند: ( این آیه درباره قائم نازل شده است؛ او هنگامیکه در برابر یهود، صابئین، زنادقه، اهل ردّه و کفار، در شرق و غرب زمین، قیام میکند، اسلام را بر آنها عرضه مینمایند، هر کس از روی اختیار اسلام آورد، او را به نماز و زکات و به هر آنچه به مسلمانان امر شده و خداوند برای آنها واجب قرار داده است، امر میکند و هرکس اسلام نیاورد، گردنش زده میشود تا جایی که در شرق و غرب عالم کسی باقی نمیماند مگر آن که خدا را به وحدانیت بشناسد. ) (28)
7-1-3- بنی کلب
در ماه رمضان سی هزار نفر از از قیبله بنی کلب که ظاهراً همان دروزیهایی هستند که در لبنان امروز ساکنند با سفیانی بیعت میکنند. این جمعیت پشتوانه نیروهای سفیانی را برای پیشبرد اهدافش تأمین کرده و او را از یک کودتاچی به حاکمی نیرومند مبدّل میسازد.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: ( مردی از درون دمشق خروج میکند که او را سفیانی گویند؛ پیروانش از تیره کلب هستند، آنقدر کشتار میکند، که حتی شکم زنان را میشکافد و کودکان را از دم تیغ میگذراند. (29) )
در این روایت اشاره به حمایت بنی کلب از سفیانی شده است. تیره بنی کلب که به عنوان دائیان سفیانی در روایات از آنها یاد شده است. (30) در حال حاضر به عنوان پیروان فرقه دروزی در سوریه، لبنان ، اردن و فلسطین پراکندهاند. حمایت منطقهای از سفیانی، در این روایات بیان شده است.
فعالیتهای فرقه ی دروز درطول تاریخ شام قابل بررسی میباشد، درحال حاضر نیز یکی از حامیان اصلی سیاستهای اسرائیل و ایالات متحده در منطقه شام، دروزیان فلسطین، لبنان و اردن میباشند. در مقابل مقاومت اسلامی حزبالله لبنان نیز یکی از جریانات مخالف در لبنان برخی از دروزیان میباشند.
جنایات جریان سفیانی دراین روایت را، در کشتار مسلمانان اردوگاه های فلسطینی و شیعیان در جنگ داخلی لبنان توسط فلانژها و فرقههای دروزی شاهد بودیم.
پیامبر اکرم میفرمایند: ( سفیانی با 360 سوار شورش میکند تا اینکه به دمشق میرسد و در ماه رمضان هم بیست هزار نفر از قبیله بنیکلب با او بیعت میکنند. (31) )
بنیکلب قبیلهای بودند که در عصر معاویه نصرانی بوده و بعدها ظاهراً به یکی از فرق اسلامی گرویدند. معاویه با زنی از این قبیله وصلت کرد که حاصل این ازدواج تولد یزید ـ علیه العنه ـ بود. این طایفه قرنها بعد از ازدواج معاویه با مادر یزید، به فرقة «دُروزی» گرویدند. هسته اصلی این طایفه در مناطق مرزی بین چهار کشور اردن، سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی میباشد. تعداد دروزیهای لبنان و سوریه بیش از بقیه مناطق است. (32)
محل تمرکز دروزیان در شام دقیقاً همان منطقهای است که در روایات با « وادی یابس » از آن یاد شده است؛ بیابانی در بین اردن ،سوریه و فلسطین که محل خروج اولیة سفیانی میباشد. تمرکز راهبردی دروزیان را در این منطقه میتوان مشاهده نمود. این همان راهبردی است که ما باید از روایات استخراج نماییم و تمرکز جمعیتی جریان سفیانی را در این منطقه، با افزایش جمعیت خود و گسترش نهضت انتظار در آنجا، بهم بزنیم.
شکل گیری فرقه دروزیان از بنی کلب و حمایت جمعی آنان از سفیانی، گویای تدارک طرفداران سفیانی ، قبل از خروج او میباشد. در واقع دروزیان منتظر خروج و فتنه سفیانی هستند. گرایش جمعی دروزیان به سفیانی جای بررس و تأمل دارد.
(یخرج السفیانی فی ستین و ثلاثمئه حتی یاتی دمشق. فلا یاتی علیهم شهر رمضان حتی یبایعه من کلب ثلاثون الفاً. فیبعث جیشاً الی العراق فیقتل بالزوار مئه الف،و ینجرون الی الکوفه فینهبونها. (33) )
سفیانی با 360 اسب سوار حرکت کرده وارد دمشق میشود و ماه رمضان فرا نمیرسد جز اینکه سی هزار نفر از قبیلة کلب با او بیعت میکنند. آنگاه سپاه مجهزی را به عراق ارسال میدارد و صد هزار نفر را در بغداد طعمه شمشیر میسازد. سپس دامنة جنگ به سوی کوفه کشیده میشود و شهر کوفه به دست آنها تاراج میشود.
سؤال اصلی این است که هسته اولیه یاران سفیانی در چه زمانی سازماندهی و تجهیز شده اند؟ چه کسانی هستند؟ آیا تجمیع و تجهیز این نیروها در عصر حاضر که عصر اطلاعات و ارتباطات است قابل رصد نمیباشد؟ آیا سیستمهای اطلاعاتی غربی در منطقه از شکل گیری آن مطلع نیستند یا از آن حمایت نمیکنند، مانند حمایتی که از القائده و طالبان میکنند؟ نهضت زمینه ساز و سیستمهای اطلاعاتی دولت ممهد در زمان شکلگیری هسته اولیه جریان سفیانی آنرا زیر نظر ندارند؟
در این روایات شکلگیری و مراحل گسترش جریان سفیانی در خاورمیانه بیان گردیده است. همین عملکرد را از نیروهای غربی حامی صهیونیسم، در منطقة خاورمیانه مشاهده میکنیم. خصوصاً نسبت به عملکرد دُروزیان وطرفداران غرب در لبنان و جنگ 33 روزه بر علیه حزبالله لبنان.
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
20 - مجلسی ، بحارالانوار ، ج 51 ، ص 80
21 - همان ، 52/207/45 ؛ بشاره الاسلام 207 ؛ غیبت طوسی 278
22 - ابن حماد ، الفتن ، ج 2 ، 302
23 - مطهری نیا ، محمود ، گفته ها و ناگفته ها درباره سفیانی ( موعود ، ش97 )
24 - مهدی پور ، علی اکبر ، شام در گذر تاریخ ( ماهنامه موعود شماره 98 )
25 - غالیه المواعظ ، 1/77
26 - صحیح مسلم ، 2922/4 ؛ الفتن و مصابیح 2/ باب الملاحم 137
27 - قرآن کریم ، آل عمران ، 83
28 - ابن حماد ، الفتن ، 254/994
29 - مجلسی ، بحارالانوار ، ج 52 ، 186 ؛ ماهنامه موعود ، ش 98 ، ص 18
30 - خوارزمی ، محدثه ، بنی کلب و یاری سفیانی ، ماهنامه موعود ، ص 33 ، ( ش 98 ، 1388 )
31 - سلیمان ، کامل ، یوم الخلاص ، روزگار رهایی ، ص 671
32 - خوارزمی ، محدثه ، بنی کلب و یاری سفیانی ، ماهنامه موعود ، ص 33 ( ش 98 ، 1388 )
33 - الحاوی الفتلاوی ، ج 2 ، ص 134
7-2- جبهه مقابل سفیانی
7-2-1- سپاه امام مهدی علیه السلام
(سپاهی را به سوی مدینه میفرستد و سپاه دیگری نیز به سوی مغرب (مراکش) میفرستد، در بغداد هفتاد هزار نفر میکشد و شکم 300 زن حامله را میشکافد و سپاهی را به سوی کوفه میفرستد و همه زن و مرد را گریان میسازد و تعداد زیادی را میکشد ... سپاهی را عازم مدینه میشود چون به وسط سرزمین بیدا میرسد جناب جبرئیل بانگ عظیمی بر آن میزند و احدی از آنها زنده نمیماند و همگی در کام زمین فرو میروند. فقط دو نفر بشیر نذیر که از شکر عقب ماندهاند زنده میمانند که جبرئیل بر آنها بانگ میزند، خداوند صورتهای آنها را به طرف عقب برمیگرداند، آنگاه نذیر به سوی سفیانی برمیگردد تا او را از سرنوشت لشکریان آگاه سازد). (34)
امام سجاد(ع) میفرمایند: (یخرج السفیانی بمئه و سبعین الفاً فینزل بحیره طبریه. و یسیر الیه المهدی (ع) ثم یواقعه هناک. و لا تکون ساعه حتی یهلک ا... اصحابه و لا یبقی الا هو وحده. فیاخذه المهدی (ع) فیذبحه تحت الشجره التی اعضانها مرلاه علی بحیره طبریه ثم یهلک مدینه دمشق). (35)
سفیانی با یکصد و هفتاد هزار جنگجو حرکت میکند و در کنار دریاچة طبریه فرود میآید و حضرت بقیه الله (ع) به سوی او حرکت میکند و در کنار دریاچة طبریه بر او میتازد و در کمتر از یک ساعت همه سپاهیانش هلاک میشوند و فقط شخص سفیانی باقی میماند. آنگاه حضرت مهدی او را دستگیر میکند و در کنار دریاچه طبریه در زیر درختی که شاخههایش به روی دریاچه بال گشوده سر میبرد و سپس شام را تحت تصرف خود درمیآورد.
مقابله اصلی سپاه حضرت با سفیانی پس از خسف بیدا آغاز میگردد. سپس با عقب نشینی سفیانی به سمت شام ، جنگ اصلی حضرت با او در منطقه شام و فلسطین رخ میدهد.
امام علی (ع) میفرمایند: (آنگاه مهدی با هزار مرکب به سوی قدس حرکت میکند. در شام، فلسطین، صور، عکا و غزه منزل میکند. آنگاه مهدی (ع) وارد بیت المقدس میشود). (36)
تصرف بیت المقدس هدف نهایی امام در مقابله با سفیانی میباشد و مهمترین رویارویی ایشان با وی در این منطقه است.
7-2-2- خراسانی
بنابر روایات، پس از شکلگیری فتنه سفیانی و گسترش آن، جریان مقاومت و مقابله با آن در کل منطقه شکل میگیرد.
امام علی (ع) میفرمایند: (هنگامیکه سپاه سفیانی به سوی کوفه عزیمت میکند، سفیانی گروهی را به جستجوی اهل خراسان میفرستد که برای یاری حضرت مهدی (عج) خروج کردهاند. سپاه سفیانی با سپاه سید هاشمی در دروازة اصطخر روبرو میشوند، که مردی به نام شعیب بن صالح پرچمدار خراسانیهاست و پرچم های سیاهی در دست دارند. نبرد سختی در میانشان پدید میآید که سرانجام صاحبان پرچمهای سیاه پیروز میشوند و سپاه سفیانی پا به فرار میگذارند. در آن هنگام مردم به دیدار حضرت مهدی (ع) مشتاقتر میشوند و به جستجوی او میپردازند. مهدی در آن هنگام در مکه ظهور میکند و پرچم رسول اکرم (ص) را در دست میگیرد.) (37)
در این روایات پس از اشاره به شکلگیری جریان سفیانی در شام و گسترش آن به منطقة خاورمیانه، به شکلگیری مقاومت منطقهای در مقابل او اشاره شده است. سفیانی در حرکت خود در منطقه، تلاش میکند بر جغرافیا، قدرت و سیاست منطقة خاورمیانه مسلط گردد. بدون شک اهمیت ژئوپلیتیک خاورمیانه و منابع آن بر سفیانی پوشیده نخواهد بود.سفیانی بعنوان یکی از دشمنان اصلی اهلبیت و امام مهدی (عج)،تحولات منطقهای را زیر نظر داشته و هدف اصلی آن مقابله با ظهور و انقلاب امام عصر میباشد، به همین دلیل تلاش دارد تا بر منطقة خاورمیانه که خواستگاه اولیة انقلاب حضرت میباشد، مسلط گردد و با ایشان مقابله نماید. همین سیاست را نیروهای آنگلوصهیون در منطقه دنبال مینمایند.
حرکت سفیانی برای مقابله با آنها، گویای خطری است که سپاهیان سید خراسانی برای سفیانی ایجاد نمودهاند. در این روایت بیان شده است که قبل از حمله سفیانی به کوفه، سپاه سید خراسانی جهت یاری حضرت خروج نمودهاست، بنابر این یکی از راهبردهای ما برای مقابله با سفیانی، ایجاد شرایط ظهور و مقابله با دشمنان حضرت، قبل از سلطه سفیانی بر منطقه میباشد.
در این روایت علاوه بر مطالب گذشته، اشاره میکند که در مقابلة میان سپاه سفیانی و سپاه سید خراسانی، سپاه خراسانی پیروز میگردد. این مطلب گویای این است که ما در تدارک و تجهیز سپاه خود، باید کاملاً جدی و عمیق کار نماییم. در واقع این روایت گویای این است که پیروزی نهائی بواسطة امداد الهی و تلاش ما حاصل میگردد، نه فقط بواسطه امداد الهی و عدم تلاش ما.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (تخرج من خراسان رایات سود فلایردها شیء حتی تنصب بایلیاه یعنی بیت المقدس.) (38)
از خراسان پرچمهای سیاهی خارج میشوند که هیچ چیزی مانع آنها نمیشود. تا اینکه در ایلیا یعنی بیت المقدس استقرار مییابند.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (فاذا غیرت سنتی یخرج ناصرهم من ارض یقال لها خراسان برایات سود فلایلقاهم احد الا هزموه و غلبوا علی ما ایدیهم حتی تقرب رایاتهم بیت المقدس.) (39)
آنگاه که سنت من تغییر کند، یاری کننده آنها از سرزمینی که به آن خراسان گفته میشود با پرچمهای سیاه قیام خواهد کرد. هیچ کس با آنها مواجه نمیشود مگر آنکه او را شکست میدهند و بر هر چه در دست آنان است غلبه مییابند، تا آن که پرچمهای آنها به بیتالمقدس نزدیک میشود.
شکست ناپذیری و استقامت نیروهای ایرانی در حوادث آخرالزمان، از ویژگیهای مهم نیروهای ایرانی میباشد.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (لا تزال طائفه من امتی یقاتلون علی ابواب بیت المقدس و ما حولها و علی ابواب الطالقان و ما حولها ظاهرین علی الحق لا یبالون من خذلهم و لا من نصرهم حتی یخرج الله کنزه من الطالقان فیحیی بهم دینه کما امیت من قبل.) (40)
همواره گروهی از امت من بر دروازههای بیت المقدس و اطراف آن و دروازههای طالقان و اطراف آن، در پشتیبانی از حق، مبارزه میکنند و به این که کسانی آنها را تنها گذارند و یا کمک کنند اهمیت نمیدهند، تا آن که خداوند گنج خود را از طالقان خارج سازد و دین خود را که پیش از آن مرده بود، به واسطه آنها زنده گرداند.
(و تقبل خیل السفیانی کالیل و السیل، فلا تمر بشیء الا اهلکته و هدمته، حتی یدخلون الکوفه، فیقتلون شیعه آل محمد، ثم یطلبون اهل خراسان فی کل وجه، و یخرج اهل خراسان فی طلب المهدی فیدعون الیه و ینصرونه.) (41)
سپاه سفیانی همانند شب و چونان سیل، پیش میروند و از هر آن چیزی که میگذرند آن را نابود و منهدم میکنند تا وارد کوفه شوند، در آن جا شیعیان آل محمد (ص) را میکشند و سپس از هر سو به دنبال اهل خراسان میگردند، مردم خراسان نیز در طلب مهدی (ع) بیرون میآیند و به سوی او دعوت میکنند و او را یاری مینمایند.
این روایات به شکلگیری جریان مقابله با سفیانی اشاره مینماید. این جریان مقاومت، باایجاد ژئوپلیتیک مقاومت در منطقه، در مقابل جریان سفیانی قرار میگیرند.
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: (و السفیانی بالعراق یقاتل اهل المشرق .... یلتقی السفیانی و الرایات السود فیهم شاب من بنی هاشم کفه الیسری خال، و علی مقدمته رجل من بنی تمیم یقال له شعیب بن صالح بباب اصطخره.) (42)
و سفیانی در عراق با اهل مشرق میجنگد ... سفیانی و (اصحاب) پرچمهای سیاه بر دروازه استخر با هم روبرو میشوند، در میان (اصحاب پرچمهای سیاه) جوانی است از بنی هاشم که در دست چپش خالی است و پیشاپیش آنها مردی است از بنی تمیم که او را شعیب بن صالح میگویند.
در این روایت عراق را صحنه رویارویی نیروهای سفیانی با ایرانیان معرفی می نماید.
امام علی (ع) میفرمایند: (و ان لآل محمد بالطالقان لکنزاً سیظهره ا... اذا شاء دعاه حق یقومون باذن ا... فیدعون الی دین ا... .) (43)
برای آل محمد در طالقان گنجی است که هر گاه خدا بخواهد آن را آشکار خواهد ساخت. (آنها) دعوت کنندگان به حق هستند، به فرمان خدا قیام میکنند و به دین خدا فرا میخوانند.
حق طلبی و دعوت به حق از ویژگی های ایرانیان در منازعات آخرالزمانی شان می باشد.
امام علی (ع) میفرمایند: (تخرج الرایات السود من خراسان معها قوم ضعفاء تجتمعون فیویدهم ا... بنصره.) (44)
از خراسان پرچمهای سیاهی خارج میشوند که با آنها مستضعفانی که با هم مجتمع و متحد شدهاند، همراهاند و خدا با یاری خود، آنها را کمک میکند.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (یخرج قوم من المشرق یوطئون للمهدی سلطانه.) (45)
پرچمهای سیاهی از بنی عباس بلند میشود، سپس از خراسان پرچمهای سیاه دیگری برافراشته میگردد که پیشاپیش آنها مردی به نام شعیب بن صالح است تا آن که در بیت المقدس فرود میآیند و زمینه را برای حکومت مهدی (عج) فراهم میسازند
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (یخرج شعیب بن صالح متخفیاً الی بیت المقدس یوطی للمهدی منزله.) (46)
شعیب بن صالح مخفیانه به بیت المقدس میرود و مقدمات ورود مهدی (عج) را مهیا میکند.
7-2-3- همکاری میان ایرانیان و مقاومت منطقه شام
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (لا تزال طائفه من امتی علی الذین ظاهرین، لعدوهم قاهرین، لا یضرهم من خالفهم الا ما اصابهم من لاواء حتی یاتیهم امراً ... و هم کذلک، قالوا یا رسول ا... و این هم؟ قال ببیت المقدس و اکناف بیت المقدس.) (47)
گروهی از امت من، پیوسته از دین پشتیبانی میکنند و در مقابل دشمنانشان ایستادگی مینمایند. مخالفان شان نمیتوانند، جز مختصر گرفتاری، به آنها زیان برسانند؛ آنها تا امر خدا بیاید، چنیناند. سوال کردند: ای رسول خدا این گروه کجایند؟ فرمود: در بیت المقدس و اطراف آن.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: ( گروهی از امت من، پیوسته بر دروازههای بیت المقدس و اطراف آن و بر دروازههای انطاکیه و اطراف آن و دروازههای دمشق و اطراف آن و بر دروازههای طالقان و اطراف آن، از حق حمایت میکنند. نه از کسانی که آنها را تنها میگذارند و نه از کسانی که به آنها یاری میرسانند، باکی ندارند، تا [آن جا که] خداوند گنج خود را از طالقان خارج گرداند و بوسیله آنها دینش را که پیش از آن مرده بود زنده گرداند.) (48)
در این روایت بطور صریح به ارتباط میان ایرانیان و مقاومت اسلامی در شام، اشاره شده است. شکل گیری این ارتباط در طول تاریخ انجام پذیرفته و در دوره غیبت کبری به سطح بالاتری رسیده است و در حال حاضر پس از انقلاب اسلامی امام خمینی، به اوج خود رسیده است. تشکیل انتفاضه فلسطین، حماس، حزبالله لبنان ، مقاومت سوریه و ترکیه، مصداق بارز این روایت میباشد.
همزمان با شکلگیری فتنة سفیانی در شام و گسترش آن به دیگر مناطق، جریاناتی مخفی ازمقاومت در منطقة شام شکل میگیرد که با جریان مقاومت در ایران نیز، مرتبط بوده و از آنجا حمایت میشود.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (ینزل بیت المقدس یوطی للمهدی سلطانه یمد الیه ثلاثمائه من اهل الشام.) (49)
(شعیب بن صالح) به بیت المقدس وارد میشود و زمینه حکومت مهدی (ع) را فراهم میسازد و سیصد نفر از اهل شام به کمک او میشتابند.
7-2-4- یمانی
در روایاتی از امامان معصوم ما، به وقوع نهضتی اسلامی در آخرالزّمان در یمن، قبل از ظهور امام عصر(ع) اشاره شده که هدف آن، یاری آن حضرت و زمینهسازی ظهور مبارک ایشان است.
وقوع این قیام حتمی است، و امامان اهل بیت(ع) آن را از جمله پنج نشانه قطعی ظهور مهدی موعود(ع) بر شمردهاند. در برخی از روایتها پرچم یمانی هدایتبخشترین پرچمها یاد شده؛ تا آنجا که بر ضرورت پیوستن و دفاع از آن، بیش از پرچم شرقی ایرانی (به رهبری خراسانی) تأکید شده است. آغاز قیام یمانی مقارن شورش سفیانی ـ اصلیترین دشمن امام مهدی(ع) ـ در ماه رجب قبل از ظهور و محلّ آن صنعا، توصیف شده است. در اینجا به روایات مربوط به قیام یمانی و ویژگیهای ذکر شده برای آن دقّت میکنیم. (50)
امام صادق(ع) در بیانی راجع به حتمی بودن علامت قیام یمانی برای ظهور امام عصر(ع) فرمودند: «قبل از قیام قائم(ع) وقوع پنج علامت حتمی است: [خروج] یمانی، سفیانی، صیحة آسمانی، کشته شدن نفس زکیّه و فرو رفتن در بیداء»، (51) حضرت امام رضا(ع) نیز در خصوص کسی که ادّعا میکرد، امام زمان(ع) است، فرمودند: «قبل از ظهور، سفیانی، یمانی، مروانی و شعیب بن صالح خواهند آمد، پس او چگونه چنین ادّعایی میکند؟» (52)
در سخنی از امام ششم شیعیان نقل شده است که آن حضرت(ع) ضمن اشاره به جایگاه قیام یمانی، از او به عنوان شکنندة چشم سفیانی ـ دشمن امام مهدی(ع) ـ یاد میکنند: «سفیانی کجا خواهد بود؟ و حال آنکه هنوز شکنندة چشم او از صنعای یمن خروج نکرده است». (53)
حضرت رضا(ع) در سخنی دیگر، حرکت یمانی را همزمان با شورش سفیانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز بیان میکنند و میفرمایند: «خروج سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز و ترتیب آنها همچون رشته مهرهها پشت سر هم خواهد بود. سختی از هر سو پدید آید، وای بر کسی که با آنها مخالفت و دشمنی کند» (54)
در ادامة روایت پیشین، امام صادق(ع) میفرمایند: «در میان درفشها (پرچمها)، هدایتگرتر از درفش یمانی وجود ندارد، چون درفش حق است و شما را به سوی صاحبتان دعوت میکند». در روایتی که ذکر شد، امام صادق(ع) در ادامة سخن بیان میفرمایند که، «وقتی یمانی قیام میکند، فروش اسلحه به مردم حرام است. پس به سوی او بشتابید که درفش او درفش هدایت است. بر هیچ مسلمانی سرپیچی از او جایز نیست و اگر کسی چنین کند، اهل آتش است، زیرا او مردم را به حق دعوت میکند») .
از هشام بن حکم نقل شده است که چون «طالب حق» خروج کرد، به امام صادق(ع) گفته شد: آیا امیدوارید این شخص یمانی باشد؟ حضرت فرمودند: «خیر، یمانی پیرو علی(ع) است، در حالی که این شخص از آن حضرت بیزاری میجوید». (55)
در نشانههای ظهور، ویژگیهای پیچیدهای دربارة شخصیّت رهبر قیام یمانی بیان شده و روایات، در خصوص نام او گوناگون است. در یک سخن، نام او مردّد بین حسن یا حسین آمده و در دیگری سعید نامیده شده و او را «نصر» نیز خواندهاند. دربارة دلیل نامیدن وی به نصر، از رسول اکرم(ص) نقل شده که زیرا خداوند را یاری میرساند. چنانکه در روایات نخستین این نوشتار، عنوان «منصور» برای او انتخاب شده بود که به سبب یاری رسانیاش نسبت به قیام امام عصر(ع) بود. همچنین در روایاتی دیگر به نقل از عبدالله بن عمرو بن عاص از رسول خدا(ص) آمده است که پدر وی، قریشی است. در کتاب «فتن» ابن حماد آمده است: «ای اهل یمن، میگویند که منصور از شماست. سوگند به کسی که جانم در دست اوست، پدرش قریشی است و اگر بخواهم (قصد کنم) که نسب او را تا دورترین جدّش نام ببرم، چنین کنم». از این روایت برمیآید که «منصور» صرفاً کنیة یمانی است، نه نام او. به نقل نویسندة کتاب «رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور» دلایلی قطعی در دست است که ثابت میکند، رهبر یمانی از اهل بیت(ع) و خصوصاً از نسل امام حسین(ع) است.
در جمعبندی روایات یمانی، باید بگوییم که دو دسته روایت در زمینه حرکت وی وجود دارد به گونهای که زمان مشترک آن، قبل از خروج سفیانی است. دسته نخست این روایات، قیام وی را قبل از سفیانی میداند و دسته دوم، به قیام وی همراه با امام مهدی(ع) تصریح دارد؛ چنانکه میفرماید: «... آن پرچم حقّی است زیرا به جانب صاحبتان فرا میخواند». از این نکته آشکار میشود که قیام وی همزمان با ظهور صاحبالامر(ع) است و مردم را به یاری آن حضرت فرا میخواند.
در خصوص موقعیّت جغرافیایی قیام یمانی، به شهرهایی همچون: صنعا، عدن، کنده و منطقة ابین اشاره رفته است؛ البته روایات صنعا مستفیض بوده، از طریق شیعه و سنّی نقل شده است. گفته میشود شاید منظور از نامهای مختلف برای نقطه آغازین قیام، همانا تحدید پایتخت قیام باشد چنانکه از ایران نیز با نامهایی همچون خراسان، قم، طالقان و... یاد شده است، امّا بیشتر این روایات بر خراسان و قم متمرکز است.
قیام یمانی به چند مرحله قابل تقسیم است. این مراحل عبارتند از:
1. اعلام همبستگی و همپیمانی نظامی با قیام خراسانی :
که در ادامه از این موضوع سخن خواهیم گفت.
2. دعوت و فراخوان یمانی به سوی مذهب حقّة اهلبیت پیامبر (ص) :
در روایتی صحیح از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: «هنگامی که یمانی قیام کرد، به سوی او برخیز و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او به مقابله برخیزد؛ زیرا هر کس چنان کند، از اهل دوزخ باشد زیرا او به حق و راهی مستقیم فرا میخواند». منظور از دعوت به حق در سخنان اهل بیت(ع)، دعوت به امامت است.
قیام یمانی از این نظر با نهضت خراسانی که امام علی(ع) آن را وصف نموده، مشترک است. آن حضرت(ع) درباره خراسانی میفرمایند: «به حقیقت، برای آل محمّد(ص) در طالقان گنجی است که خداوند آن را هر وقت که بخواهد آشکار مینماید: [آنان] راهیانی به سوی حق[اند] که به دین خدا فرا میخوانند». همچنانکه امام کاظم(ع) فرموده است: «مردی از اهل قم قیام میکند و مردم را به سوی حق فرامیخواند...».
3. یاری رساندن به انقلاب امام مهدی (ع) و فراخواندن به بیعت آن حضرت:
این هدف از اهداف قیام یمانی پیش از این نیز بیان شد که، پرچم یمانی از جمله پرچمهای یاوران امام مهدی(ع) است. در روایات مربوطه به قیام یمانی، به همپیمان شدن وی با خراسانی و یاری به او در برابر دشمنانش اشاراتی رفته است. مانند این روایات: «و خداوند عزّوجلّ برای او ـ یعنی امام مهدی(ع)ـ خراسان را میگشاید و اهل یمن از او اطاعت میکنند».
همچنین در بیان امیر مؤمنان(ع) درباره خصوصیات مشترک یمانی و خراسانی در جنگ دمشق و آزادسازی آن از سیطرة سفیانی چنین آمده است: «و [سفیانی] به روش ستمکاران نخستین عمل میکند و خداوند از آسمان بر عملش خشم میگیرد، آنگاه جوانی را از مشرق که به اهل بیت پیامبر(ص) فرامیخواند، علیه او برمیانگیزاند. اینان اصحاب پرچمهای سیاه هستند. خداوند به ایشان عزت اعطا و پیروزی را برایشان نازل میفرماید، پس احدی با ایشان به نبرد نمیپردازد مگر اینکه او را شکست میدهند و سپاه قحطانی [یمنی] به حرکت درمیآید... و جوان یمنی در پی نابود کردن حمّاز جزیره [سفیانی] است تا آنکه در دمشق فرود میآیند و آن را [در مدّت زمانی] سریعتر از دریا فتح میکنند». و این حدیث در مقام توصیف رویارویی نظامی در مرزهای سوریه بین خراسانی و سفیانی است که پس از سپاه یمانی تحت فرماندهی او برای یاری رساندن به خراسانی وارد میدان نبرد میشوند.
یمانی، چند ماه پس از قیام و نهضت خود در یمن، سرانجام به سرزمین حجاز میرود و پس از آشکار شدن امام مهدی(ع) در میان گروه اندک یاران خویش در مدینه، در کنار آن بزرگوار قرار میگیرد. پس از آنکه سفیانی، لشکر خود را برای دستگیری امام مهدی(ع) به مدینه میفرستد، یمانی همراه با امام زمان(ع) به مکه میرود. چنانکه در روایت امیرالمؤمنین(ع) نیز آمده است: «سپاهی به مدینه فرستاده می شود. پس هر کس از آل محمد(ص) را که توانستند، میگیرند و مردان و زنان از بنیهاشم کشته میشوند. در آن هنگام، مهدی و سپیدنشان از مدینه به مکه میگریزند. پس گروهی در جستجوی آن دو فرستاده میشوند، در حالی که آن دو به حرم خدا و امنیت او رسیدهاند».
از ارطاط نیز نقل شده است: «سپس مهدی و منصور از مدینه در حال فرار خارج میشوند و سفیانی گروهی را برای گرفتن آن دو میفرستد. پس هنگامی که مهدی و منصور به مکه رسیدند، لشکریان سفیانی در بیداء فرود میآیند و در زمین فرو میروند. سپس مهدی(ع) خارج میشود تا آنکه از مدینه عبور کند».
در خصوص فرجام قیام یمانی موعود، که از او با صفت منصور یاد شده، در روایاتی از امام صادق(ع) نقل شده است: «سفیانی با هر کسی که با او درگیر شود، چیره میشود مگر یمانی. ... سپس یمانی را هدف قرار میدهد. پس یمانی برای دفع شرّ او به پا میخیزد و سفیانی در پی جنگهای فراوان و درگیریهای سخت شکست میخورد و یمانی او را دنبال میکند. در نتیجه، جنگها و شکستهای سفیانی زیاد میشود. پس یمانی، سفیانی و پسرش را کنار رود «لوّ» در میان اسیران مییابد و آن دو را تکّه تکّه میکند» (56).
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
34 - الزام الناصب ، ص 139
35 - بشاره الاسلام ، ص 46 ، 192/277 ؛ الحاوی للفتاوی ، ج 2 ، ص 160
36 - در این باره ر.ک : ماهنامه موعود ، ش 101 ، 1388
37 - الملاحم و الفتن ، ص 51
38 - حلیه الابرار ، 572/2 ؛ تفسیرالبرهان ، 2/22
39 - ـ ابزار الوهم المکنون ، ص 101
40 - ـ کنزالعمال ، 35055/12
41 - ـ ابن حماد ، الفتن ، 208/839 ؛ کنزالعمال 11/31497
42 - ابن حماد ، الفتن ، 146/604 ؛ 221/870
43 - شرح نهج البلاغه ، 48/7
44 - الفتن ، 856/214 ؛ الحاوی 68/2
45 - سنن ابن ماجه ، 2/4088 ؛ البرء و التاریخ 2/174 ؛ مجمع الزوائد ، 7/318
46 - الحاوی للفتاوی 2/70 ؛ عقدالدرر 128
47 - مسند احمد ، 022383/309/8
48 - کنزالعمال ؛ 35054/283/12 ؛ تهذیب العساکر 555/1 ؛ سقوط اسرائیل ، پیشین ، ص 181 ( قم ، بوستان ، 1387 )
49 - الحاوی للفتاوی2/67 ؛ البرهان 7/17
50 - یاسری ، ابوذر ، خروج یمانی ؛ نشانة حتمی ظهور ، موعود ، ش 108
51 - شیخ طوسی ، الغیبـة ، ص267 ؛ کمالالدّین صدوق ، ص649 ؛ ارشاد مفید ، ج2 ، ص279 ؛ طبرسی ، إعلام الوری ، ص426
52 - بحارالانوار ، ج 52 ، ص 233
53 - معجم احادیث الامام المهدی (ع) ، ج3 ، ص478 ، به نقل از : شیخ محمّد جواد خراسانی ، مهدی منتظر ، ص257
54 - کتاب الغیبـة ، نعمانی ، ص171 ؛ بحارالانوار ، ج 52 ، ص232 ؛ إعلام الوری ، ص429
55 - بحارالانوار ، ج 52 ، ص 75
56 - در این باره ر ک: یاسری ، ابوذر ، خروج یمانی ؛ نشانة حتمی ظهور ( همان )
8 ـ رویارویی ها
1ـ رویارویی سفیانی با ایرانیان :
امام علی (ع) میفرمایند: (هنگامیکه سپاه سفیانی به سوی کوفه عزیمت میکند، سفیانی گروهی را به جستجوی اهل خراسان میفرستد که برای یاری حضرت مهدی (عج) خروج کردهاند. سپاه سفیانی با سپاه سید هاشمی در دروازه اصطخر روبرو میشوند، که مردی به نام شعیب بن صالح پرچمدار خراسانیهاست و پرچمهای سیاهی در دست دارند. نبرد سختی در میانشان پدید میآید که سرانجام صاحبان پرچمهای سیاه پیروز میشوند و سپاه سفیانی پا به فرار میگذارند. در آن هنگام مردم به دیدار حضرت مهدی (ع) مشتاق تر میشوند و به جستجوی او میپردازند. مهدی در آن هنگام در مکه ظهور میکند و پرچم رسول اکرم (ص) را در دست میگیرد.) (57)
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (تخرج من خراسان رایات سود فلایردها شیء حتی تنصب بایلیاه یعنی بیت المقدس.) (58)
از خراسان پرچمهای سیاهی خارج میشوند که هیچ چیزی مانع آنها نمیشود. تا اینکه در ایلیا یعنی بیت المقدس استقرار مییابند.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (فاذا غیرت سنتی یخرج ناصرهم من ارض یقال لها خراسان برایات سود فلایلقاهم احد الا هزموه و غلبوا علی ما ایدیهم حتی تقرب رایاتهم بیت المقدس.) (59)
آنگاه که سنت من تغییر کند، یاری کننده آنها از سرزمینی که به آن خراسان گفته میشود با پرچمهای سیاه قیام خواهد کرد. هیچ کس با آنها مواجهه نمیشود مگر آنکه او را شکست میدهند و بر هر چه در دست آنان است غلبه مییابند، تا آن که پرچمهای آنها به بیتالمقدس نزدیک میشود.
در این روایت آغاز شکل گیری قیام مردم ایران را، تغییر سنت پیامبر بیان میدارد، همین عملکرد را در ابتدای قیام امام خمینی در سال 1342 مشاهده مینماییم. امام در سخنرانی تاریخی خود در قم، با جمله ی « من اعلان خطر میکنم» آغاز نمود و تمام مسلمانان را برای نجات اسلام بیدار نمود. هشدار امام به از بین رفتن اسلام بر اثر سیاستهای حکومت پهلوی و تلاش برای نجات اسلام، گویای راهبردی است که در روایت آمده است.
امام از همان آغاز مسئلة فلسطین را در رأس امور خود قرار داد و خطر اسرائیل را اعلام نمود.
(و تقبل خیل السفیانی کالیل و السیل، فلا تمر بشیء الا اهلکته و هدمته، حتی یدخلون الکوفه، فیقتلون شیعه آل محمد، ثم یطلبون اهل خراسان فی کل وجه، و یخرج اهل خراسان فی طلب المهدی فیدعون الیه و ینصرونه.) (60)
سپاه سفیانی همانند شب و چونان سیل، پیش میروند و از هر آن چیزی که میگذرند آن را نابود و منهدم میکنند تا وارد کوفه شوند، در آن جا شیعیان آل محمد (ص) را میکشند و سپس از هر سو به دنبال اهل خراسان میگردند، مردم خراسان نیز در طلب مهدی (ع) بیرون میآیند و به سوی او دعوت میکنند و او را یاری مینمایند.
این روایات به شکلگیری جریان مقابله با سفیانی اشاره مینماید. این جریان مقاومت، باایجاد ژئوپلیتیک مقاومت در منطقه، در مقابل جریان سفیانی قرار میگیرند. در روایات دیگری به نقش آنان در زمینهسازی ظهور حضرت حجت اشاره مینماید. ارتباطی که میان مقاومت منطقه ی ایران و شام پدید میآید، از نکات راهبردی روایات میباشد.
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: (و السفیانی بالعراق یقاتل اهل المشرق .... یلتقی السفیانی و الرایات السود فیهم شاب من بنی هاشم کفه الیسری خال، و علی مقدمته رجل من بنی تمیم یقال له شعیب بن صالح بباب اصطخره.) (61)
و سفیانی در عراق با اهل مشرق میجنگد ... سفیانی و (اصحاب) پرچمهای سیاه بر دروازه استخر با هم روبرو میشوند، در میان (اصحاب پرچمهای سیاه) جوانی است از بنی هاشم که در دست چپش خالی است و پیشاپیش آنها مردی است از بنی تمیم که او را شعیب بن صالح میگویند.
امام علی (ع) میفرمایند: (و ان لآل محمد بالطالقان لکنزاً سیظهره ا... اذا شاء دعاه حق یقومون باذن ا... فیدعون الی دین ا... .) (62)
برای آل محمد در طالقان گنجی است که هر گاه خدا بخواهد آن را آشکار خواهد ساخت. (آنها) دعوت کنندگان به حق هستند، به فرمان خدا قیام میکنند و به دین خدا فرا میخوانند.
امام علی (ع) میفرمایند: (تخرج الرایات السود من خراسان معها قوم ضعفاء تجتمعون فیویدهم ا... بنصره.) (63)
از خراسان پرچمهای سیاهی خارج میشوند که با آنها مستضعفانی که با هم مجتمع و متحد شدهاند، همراهاند و خدا با یاری خود، آنها را کمک میکند.
2ـ رویارویی مقاومت شام با سفیانی به کمک ایرانیان :
همزمان با شکلگیری فتنة سفیانی در شام و گسترش آن به دیگر مناطق، جریاناتی مخفی ازمقاومت در منطقه ی شام شکل میگیرد که با جریان مقاومت در ایران نیز، مرتبط بوده و از آنجا حمایت میشود.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (گروهی از امت من، پیوسته بر دروازههای بیتالمقدس و اطراف آن و بر دروازههای انطاکیه و اطراف آن و دروازههای دمشق و اطراف آن و بر دروازههای طالقان و اطراف آن، از حق حمایت میکنند. نه از کسانی که آنها را تنها میگذارند و نه از کسانی که به آنها یاری میرسانند، باکی ندارند، تا [آن جا که] خداوند گنج خود را از طالقان خارج گرداند و بوسیله آنها دینش را که پیش از آن مرده بود زنده میگرداند). (64)
همانگونه که اشاره شد، این روایت گویای این راهبرد آخرالزمانی برای نهضت زمینهساز میباشد، که باید همواره در این مناطق تمرکز جمعیتی داشته باشد و رابطه ی خود را میان نهضتهای دیگر در مناطق یاد شده حفظ نماید. همین عملکرد را در دورههای قبل، از زمان قبل و بعد از اسلام و خاصه در دوره غیبت، در فصل قبل مورد بررسی قرار دادیم.
تشکیل مقاومت سازمانیافته و ارتباط میان سازمانهای مقاومت در منطقه، نکتة راهبردی این روایت میباشد، که رژیم صهیونیستی با ایجاد اختلاف در میان سران گروههای مقاومت فلسطینی بهدنبال هدف قرار دادن این راهبرد میباشد.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (لا تزال طائفه من امتی علی الذین ظاهرین، لعدوهم قاهرین، لا یضرهم من خالفهم الا ما اصابهم من لاواء حتی یاتیهم امراً ... و هم کذلک، قالوا یا رسول ا... و این هم؟ قال ببیت المقدس و اکناف بیت المقدس.) (65)
گروهی از امت من، پیوسته از دین پشتیبانی میکنند و در مقابل دشمنانشان ایستادگی مینمایند. مخالفانشان نمیتوانند، جز مختصر گرفتاری، به آنها زیان برسانند؛ آنها تا امر خدا بیاید، چنیناند. سوال کردند: ای رسول خدا این گروه کجایند؟ فرمود: در بیت المقدس و اطراف آن.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (یخرج شعیب بن صالح متخفیاً الی بیت المقدس یوطی للمهدی منزله.) (66)
شعیب بن صالح مخفیانه به بیت المقدس میرود و مقدمات ورود مهدی (عج) را مهیا میکند.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (ینزل بیت المقدس یوطی للمهدی سلطانه یمد الیه ثلاثمائه من اهل الشام.) (67)
(شعیب بن صالح) به بیت المقدس وارد میشود و زمینه حکومت مهدی (ع) را فراهم میسازد و سیصد نفر از اهل شام به کمک او میشتابند.
در این روایات به هدف حرکت جریان مقاومت اشاره میشود، جریان مقاومت در ایران و شام پس از مقابله با سفیانی به زمینهسازی ظهور حضرت میپردازند تا مقدمات حکومت ایشان فراهم گردد. نهضت زمینهسازی ظهور و جامعه سازی مهدوی،رسالتی است که ایرانیان و مقاومت اسلامی در شام، آن را پیاده می نمایند.همان چیزی که ما از عملکرد امام خمینی،علامه شرف الدین و امام موسی صدر ، مورد بررسی قرار دادیم.
3ـ رویارویی یمانی با سفیانی :
در روایات مربوطه به قیام یمانی، به همپیمان شدن وی با خراسانی و یاری به او در برابر دشمنانش اشاراتی رفته است. مانند این روایات: «و خداوند عزّوجلّ برای او ـ یعنی امام مهدی(ع)ـ خراسان را میگشاید و اهل یمن از او اطاعت میکنند». امام رضا(ع) نیز در سخنی اشاره به همپیمانی آن دو میکنند، آنجا که درباره ی نشانههای نزدیک به فرج از آن حضرت پرسیدند و ایشان فرمودند: «آیا به اجمال میخواهی یا اکثار»؟ آن مرد میگوید: بلکه اجمال بفرمایید، پس امام فرمودند: «هرگاه که پرچم قیس را در مصر و پرچم کندی [یعنی یمانی] را در خراسان درک کردی».
همچنین در بیان امیر مؤمنان(ع) دربارة خصوصیات مشترک یمانی و خراسانی در جنگ دمشق و آزادسازی آن از سیطرة سفیانی چنین آمده است: «و [سفیانی] به روش ستمکاران نخستین عمل میکند و خداوند از آسمان بر عملش خشم میگیرد، آنگاه جوانی را از مشرق که به اهل بیت پیامبر(ص) فرامیخواند، علیه او برمیانگیزاند. اینان اصحاب پرچمهای سیاه هستند. خداوند به ایشان عزت اعطا و پیروزی را برایشان نازل میفرماید، پس احدی با ایشان به نبرد نمیپردازد مگر اینکه او را شکست میدهند و سپاه قحطانی [یمنی] به حرکت درمیآید... و جوان یمنی در پی نابود کردن حمّاز جزیره [سفیانی] است تا آنکه در دمشق فرود میآیند و آن را [در مدّت زمانی] سریعتر از دریا فتح میکنند». و این حدیث در مقام توصیف رویارویی نظامی در مرزهای سوریه بین خراسانی و سفیانی است که پس از سپاه یمانی تحت فرماندهی او برای یاری رساندن به خراسانی وارد میدان نبرد میشوند. (68)
در روایت امیرالمؤمنین(ع) نیز آمده است: «سپاهی به مدینه فرستاده می شود. پس هر کس از آل محمد(ص) را که توانستند، میگیرند و مردان و زنان از بنیهاشم کشته میشوند. در آن هنگام، مهدی و سپیدنشان از مدینه به مکه میگریزند. پس گروهی در جستجوی آن دو فرستاده میشوند، در حالی که آن دو به حرم خدا و امنیت او رسیدهاند» (69)
9ـ فرجام شورش سفیانی
سپاهیان سفیانی از این پس عقب نشینی را تجربه میکنند تا حوالی دریاچه طبریه دو لشکر مهدوی و سفیانی با هم رو در رو میشوند. دریاچه طبریه در قسمت غربی وادی یابس قرار دارد. این منطقه که سرآغاز شورش سفیانی را به چشم خویش دیده بود نه ماه بعد از آن و سه ماه پس از ظهور امام عصر(ع) شاهد سرانجام او خواهد بود:«سفیانی با لشکر و مالهای سواری خود خروج میکند و تعداد صد و هفتاد هزار نفر با او خواهند بود و در دریاچه طبریه فرود میآیند، آنگاه مهدی(ع) در حالی که جبرئیل(ع) پیشاپیش او حرکت میکند به سوی سفیانی حرکت میکند. آنان در شب راه میروند و روز پنهان میشوند و مردم هم از آن حضرت متابعت میکنند تا اینکه در دریاچه طبریه با سفیانی رو به رو میشوند و خدا به سفیانی غضب میکند. خلق خدا هم به جهت غضب خدا به او غضب میکنند. پرندهها آنها را با پر و بال خود سنگباران میکنند و کوهها با سنگهای خود و ملائکه با صداهای خود آنها را مورد حمله قرار میدهند. ساعتی طول نمیکشد که خدا همه اصحاب سفیانی را هلاک مینماید و غیر از سفیانی کسی از آنها باقی نمیماند. آنگاه مهدی(ع) او را گرفته در زیر درختی که شاخههای آن به طرف دریاچه طبریه
متمایل است میکشد و در پی آن، شهر دمشق را تصرف میکند. بعد از آن پادشاه روم با صد هزار صلیب که در زیر هر صلیبی ده هزار نفر قرار دارد شورش میکند و طرسوسا را با نیزه فتح نموده، اموال مردم را غارت میکند. این سرانجام خفت بار سفیانی است که حتی ارشادات امام عصر(ع) را برنمیتابد و تا پایان به عنوان دشمن اهل بیت(ع) در میدان جنگ باقی میماند. (70)
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: (ان المهدی و السفیانی یقتتلون فی بیت المقدس، حین یستقبله البیعه فیوتی بالسفیانی اسیراً فیامر به فیذبح علی باب الرحمه هم تباع نساءهم و غنائمهم علی درج دمشق.) (71)
و هنگامیکه سفیانی بیعت خود را پس میگیرد، مهدی (ع) و سفیانی در بیتالمقدس با یکدیگر میجنگند، سپس او را اسیر کرده و میآورند و به دستور او در باب الرحمه کشته میشود، سپس زنان و غنیمتهایشان در دروازه دمشق به فروش گذاشته میشود.
در این روایت اشاره میشود که جنگ اصلی حضرت با سفیانی در بیتالمقدس میباشد. این موضوع علت حرکت و تلاش شعیب بن صالح را در زمینهسازی حکومت حضرت در این منطقه، مشخص میکند. در واقع شعیب بن صالح برای تدارک و تجهیز نیروهای حضرت در این منطقه، برای مقابله با جریان سفیانی وارد فلسطین میشود. این راهبرد ارتباطی و اطلاعاتی ما در تعامل با نیروهای فلسطینی و لبنانی میباشد.
امام سجاد(ع) میفرمایند: (یخرج السفیانی بمئه و سبعین الفاً فینزل بحیره طبریه. و یسیر الیه المهدی (ع) ثم یواقعه هناک. و لا تکون ساعه حتی یهلک ا... اصحابه و لا یبقی الا هو وحده. فیاخذه المهدی (ع) فیذبحه تحت الشجره التی اعضانها مرلاه علی بحیره طبریه ثم یهلک مدینه دمشق). (72)
سفیانی با یکصد و هفتاد هزار جنگجو حرکت میکند و در کنار دریاچة طبریه فرود میآید و حضرت بقیه الله (ع) به سوی او حرکت میکند و در کنار دریاچة طبریه بر او میتازد و در کمتر از یک ساعت همه سپاهیانش هلاک میشوند و فقط شخص سفیانی باقی میماند. آنگاه حضرت مهدی او را دستگیر میکند و در کنار دریاچه طبریه در زیر درختی که شاخههایش به روی دریاچه بال گشوده سر میبرد و سپس شام را تحت تصرف خود درمیآورد.
امام علی (ع) میفرمایند: (آنگاه مهدی با هزار مرکب به سوی قدس حرکت میکند. در شام، فلسطین، صور، عکا و غزه منزل میکند. آنگاه مهدی (ع) وارد بیت المقدس میشود). (73)
در این روایات تأکید فراوانی بر مناطق لبنان(صور و کوههای لبنان) و فلسطین(بیت المقدس،غزه، عکا،دریاچه طبریه) شده است.این مناطق تحت سیطیره سپاهیان حضرت قرار می گیرد.
قرآن کریم میفرماید: (هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون). (74)
اوست کسی که رسول خدا را فرستاد با هدایت و دین حق، تا ظاهر شود دین بر تمام زمین، هر چند مشرکان ناراحت باشند.
امام صادق (ع) میفرمایند: (و الله ما نزل تاویلها بعد و لا ینزل تاویلها حتی یخرج القائم فاذا خرج القائم لم یبق کافر بالله و لا مشرک بالامام الا کره خروجه، حتی لو کان الکافر فی بطن صخره قالت یا مومن فی بطنی کافر فاکسرونی و اقتله).(75)
به خدا سوگند، تا کنون تأویل این آیه محقق نشده است و تأویل آن محقق نمیشود مگر با خروج قائم، پس چون قائم خروج نمود، هیچ کافر به خداوند و هیچ مشرک نسبت به امام باقی نمیماند مگر آنکه او برایش ناخوشایند است. [در این شرایط] حتی اگر کافر به دل سنگها وصخرهها هم پناه برد، صخره خواهد گفت: مومنین! کافری در درون من پنهان است، مرا بکشید و او را به قتل برسانید.
امام کاظم (ع) میفرماید: (در تفسیر آیه: افغیر دین الله یبغون و له اسلم من فی السموات و الارض طوعاً و کرهاً و الیه یرجعون.) (76)
آیا آنها غیر از آیین خدا را میطلبند؟ و [حال آنکه] همه آن کسانی که در آسمان و زمیناند، از روی اختیار یا اجبار، در برابر او تسلیماند و همه به سوی او بازگردانده میشوند.
فرمودند: ( این آیه درباره قائم نازل شده است؛ او هنگامیکه در برابر یهود، صابئین، زنادقه، اهل ردّه و کفار، در شرق و غرب زمین، قیام میکند، اسلام را بر آنها عرضه مینمایند، هر کس از روی اختیار اسلام آورد، او را به نماز و زکات و به هر آنچه به مسلمانان امر شده و خداوند برای آنها واجب قرار داده است، امر میکند و هرکس اسلام نیاورد، گردنش زده میشود تا جایی که در شرق و غرب عالم کسی باقی نمیماند مگر آن که خدا را به وحدانیت بشناسد. ) (77)
در این مرحله حضرت پس از تسلط بر خاورمیانه و از میان بردن فتنه سفیانی و یهود، دیگر کشورها و مناطق را به اسلام دعوت مینماید. در واقع وجود حکومت یهود در فلسطین و حکومت سفیانی بر شام، مانع ابلاغ رسالت جهانی ایشان میباشد.
ایشان با از بین بردن دشمنان بشریت ،جهان را مهیای پذیرش اسلام مینماید .
قرآن کریم میفرماید :
(هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون). (78)
اوست کسی که رسول خدا را فرستاد با هدایت و دین حق تا ظاهر شود دین بر تمام زمین، هر چند مشرکان ناراحت باشند.
امام صادق (ع) میفرمایند: (و الله ما نزل تاویلها بعد و لا ینزل تاویلها حتی یخرج القائم فاذا خرج القائم لم یبق کافر بالله و لا مشرک بالامام الا کره خروجه، حتی لو کان الکافر فی بطن صخره قالت یا مومن فی بطنی کافر فاکسرونی و اقتله). (79)
به خدا سوگند، تا کنون تأویل این آیه محقق نشده است و تأویل آن محقق نمیشود مگر با خروج قائم، پس چون قائم خروج نمود، هیچ کافر به خداوند و هیچ مشرک نسبت به امام باقی نمیماند مگر آنکه او برایش ناخوشایند است. [در این شرایط] حتی اگر کافر به دل سنگها و صخرهها هم پناه برد، صخره خواهد گفت: مومنین! کافری در درون من پنهان است، مرا بکشید و او را به قتل برسانید.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (لا یبقی علی ظهر الارض بیت مدر و لا وبر او دخله الله کلمه الاسلام بعزّ عزیز و بذل ذلیل امّا یعزّهم فیجعلهم من اهلهم او یذلهم فیدینون لهم). (80)
بر روی زمین خانهای در شهر و بیابان باقی نمیماند مگر آنکه خداوند کلمه اسلام را با عزت بخشیدن به عزیز و خوار نمودن ذلیل، در آن وارد میسازد، اگر آن را عزتمندانه پذیرفتند آنها را از اهل آن قرار میدهد، و اگر از آن سرباز زدند [با گرفتن جزیه] خوارشان میدارد.
قرآن کریم میفرماید:
(و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین). (81)
و ما اراده کردیم که منت بگذاریم بر کسانی که به استضعاف کشیده شدند در زمین و قرار میدهیم آنها را پیشوایان و قرار میدهیم آنان را وارثین.
امام باقر (ع) میفرمایند: (این (آیه) مربوط به صاحب الامری است که در آخرالزمانی ظاهر میشود و ستمگران و فراعنه را نابود میکند و بر شرق و غرب زمین حکم میراند و زمین را همانگونه که از ظلم پر شده است از عدل آکنده میسازد). (82)
قرآن کریم میفرماید:
(و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر: ان الارض یرثها عبادی الصالحون). (83)
و همانا نوشتیم در زبور بعد از ذکر (تورات) که زمین را بندگان شایستهام به ارث خواهند برد.
در این آیات و روایات به گسترش اسلام پس از ظهور و جهانی شدن آن اشاره میگردد. اشاره به عناصر اصلی ژئوپلیتیک در این آیات و روایات مشهود است. این روایات دارای رویکردهای مختلفی برای نهضت زمینهساز میباشد، که با استخراج آنها، راهبردها و مبانی نهضت انتظار جهت زمینهسازی مشخص میگردد. آنچه که در سطح استراتژیک اهداف نهضت زمینهساز میباشد ، پیاده نمودن تمامی گزارههای دین اسلام در سراسر زمین میباشد. در این نهضت با ارتقاء سطح بیداری و اقبال عمومی نسبت به دین و مقابله با دشمنان، زمینة ظهور حضرت مهیا میگردد.
ادامه دارد...
10ـ راهبردهای ج ا ایران و حرکت های اسلامی منطقه به منظور پیروزی جبهه امام مهدی علیه السلام
فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، دفاعی و نظامی.
ـ کانون شکلگیری این فتنه شام ذکر شده است که اشاره به خروج سفیانی دارد. در این روایت پیامبر اکرم میفرمایند؛ پس از شکلگیری فتنه سفیانی در شام، به منطقه عراق نیز گسترش مییابد و ناامنی و آشوب عراق را فرا میگیرد. اشاره پیامبر پیرامون آغشته شدن دست و پای حجاز به این فتنه گویای همکاری سران حاکم عربستان با جریان سفیانی میباشد.
ـ نباید با این پیشبینی بصورت منفعل برخورد نمود. ایشان ما را از این حادثه مطلع نمودهاند تا برای مقابله با آن آماده شده و قبل از شکلگیری آن ، در مناطق یاد شده از شکلگیری این فتنه جلوگیری نماییم. سیاست راهبردی ما در این منطقه میتواند، مقابله با شکلگیری جریان سفیانی و همکاری با جریان مقاومت در این منطقه باشد.
ـ «گرفتاری ها مردم را از پای درمیآورد و چنان میشود که کسی توانایی چون و چرا ندارد و از هر سویی که فروکش میکند از سوی دیگر شعلهور میگردد» با بررسی نوع فتنه در این روایت، میتوان برای آنکه مسلمانان از این فتنهها کمتر آسیب ببینند ، برنامهریزی نمود و آسیبپذیری خود را کاهش داد.
باید در حوزه های مختلف فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی و ... وابستگی خود را به سیستم جهانی که طراحی شده ی هم پیمانان سفیانی می باشد، کم نماییم.
ـ پیشگوییهای پیامبر در این روایات گویای این حقیقت است که این فتنهها در آخرالزمان باطل هستند و مسلمانان باید با آن مقابله نمایند.
امام باقر میفرمایند: (منتظر بانگ سفیانی باشید که بطور ناگهانی از دمشق شنیده میشود، در این بانگ فرج عظیمی برای شماست، زیرا که این بانگ نوید بخش پیروزی بزرگ شماست. (84) )
انتظاری که امام در این روایت بیان میدارد، انتظار پویا و دینامیک میباشد. اشاره ی امام به نوع انتظار و ناگهانی بودن بانگ سفیانی، گویای این مطلب است که نباید نسبت به بانگ سفیانی و خروج او، غافلگیر شویم.
درواقع امام با این روایت وظیفه ی ما را در انتظار پویا نسبت به فتنه ی سفیانی گوشزد میکند؛ آمادگی برای مقابله با جریان سفیانی در دمشق، ایجاد جریان مقاومت در شام، عدم غافلگیری نسبت به فتنه ی سفیانی، آماده شدن برای ظهور و بستر سازی آن.
ـ امام در این روایت بیان میدارد که پس از جریان سفیانی فرج عظیمی برای شیعیان خواهد بود. در واقع شیعیان هم باید نسبت به جریان سفیانی آمادگی داشته باشند و هم برای بستر سازی ظهور تلاش نمایند. اشاره ی امام به فرج عظیم، برای ما مؤید سکون و عدم تحرک و نشستن و نظارهگر حوادث بودن نمیباشد، بلکه امام با این بیان، ما را از جریان تاریخ مطلع ساخته تا با عمل صحیح خود، در جهت گیری صحیح، نقش ایفا نماییم.
ـ امام علی میفرمایند: ([سفیانی] روز جمعه خروج میکند و بر فراز منبر دمشق قرار میگیرد و آن نخستین منبری است که او صعود میکند، خطبه میخواند و مردم را به جهاد فرمان میدهد... . (85) )
مشخص نمودن روز خروج سفیانی، جهت شناسایی این جریان میباشد. شاید یکی از علتهای خروج سفیانی در این روز، تلاش برای شباهت یافتن آن با قیام حضرت حجت باشد، چون در روایات آمده است که حضرت در روز جمعه ظهور مینمایند. قرار گرفتن سفیانی بر منبر دمشق و دعوت به جهاد، گویای استفاده سفیانی از گزارههای دین در جهت اهداف خود میباشد.
سیاست راهبردی ما در این روایت، تشکیل جریان مقاومت اسلامی در منطقه شام و مقابله فکری و عملی با سفیانی میتواند باشد. اگر سفیانی بر منبر میرود و مردم را به جهاد دعوت میکند، روش او ، روش نرم و اقناع فکر و ذهن مردم است، که برای مقابله با آن نیاز است جریان مقاومت با استفاده از رسانههای مکتوب و دیداری و شنیداری، ماهیت او را برای مردم فاش نمایند. شکلگیری رسانههای حامی مقاومت، میتواند یکی از راهبردهای ما باشد.
ـ رسول اکرم میفرمایند: (هنگامی که سفیانی بر پنج منطقه: دمشق، حُمص، حلب، اردن و قنسرین تسلط یابد، نه ماه برای او بشمارید. (86) )
در تمام این روایات به شکلگیری فتنه سفیانی در شام و حوالی آن اشاره میکند .سفیانی با بدست گرفتن عنصر قدرت، بر جغرافیای شام مسلط میشود و سیاستهای خود را اعمال میکند. حوادث اخیر در منطقة فلسطین، لبنان، سوریه، عراق،عربستان و یمن، میتواند زمینه ساز شکلگیری فتنه سفیانی یا آغاز جریان سفیانی باشد.
اشاره ی پیامبر به شکلگیری جریان سفیانی، مؤید پذیرش سلطه سفیانی و غلبه او بر منطقه نمیباشد، بلکه رسول اکرم در این روایات خطر شکلگیری این فتنه را در این مناطق گوشزد میکند تا ما نسبت به آن آمادگی داشته باشیم و برای جلوگیری از شکلگیری آن تلاش نماییم و ظهور و قیام حضرت حجت(ع) را تسهیل نماییم.
آنچه در ادعیه در قالب «سَهّلَ اللهُ مَخرَجَه» (87) آمده است گویای وظیفه ما در زمینهسازی و دعا در آسان شدن خروج و برداشته شدن موانع ظهور و تشکیل حکومت ایشان میباشد.
سیاست راهبردی ما از این روایت، تشکیل جبهه مقاومت اسلامی در این مناطق در مقابل جریان سفیانی و ایجاد نهضت انتظار در این مناطق می باشد. اشاره پیامبر به زمان نه ماه برای سفیانی، گویای وظیفه ما در مقابله با او و یاری حضرت حجت(ع) در برابر اوست. در واقع اینگونه نیست که اگر ما به وظیفه خود عمل نکنیم، جریان سفیانی خود بخود بعد نه ماه از بین برود.
ـ اینکه در روایات احتمال ظهور حضرت را بدون خروج سفیانی و علائم حتمی ممکن دانستهاند و مسئله بداء را مطرح نمودهاند، گویای این احتمال میباشد. (88) در واقع ما می توانیم با بستر سازی ظهور و ایجاد شرایط ظهور و مقابله با دشمنان حضرت و خاموش کردن جریان آن در نطفه، شرایط ظهور حضرت را تسهیل نماییم و از گسترش جریان سفیانی درمنطقه جلوگیری نماییم. این راهبرد در روایات مربوط به مقابله سپاه سید خراسانی با سفیانی، دیده میشود.
ـ امام علی (ع) میفرمایند: (هنگامیکه سپاه سفیانی به سوی کوفه عزیمت میکند، سفیانی گروهی را به جستجوی اهل خراسان میفرستد که برای یاری حضرت مهدی (عج) خروج کردهاند. سپاه سفیانی با سپاه سید هاشمی در دروازه اصطخر روبرو میشوند، که مردی به نام شعیب بن صالح پرچمدار خراسانیهاست و پرچم های سیاهی در دست دارند. نبرد سختی در میان شان پدید میآید که سرانجام صاحبان پرچمهای سیاه پیروز میشوند و سپاه سفیانی پا به فرار میگذارند. در آن هنگام مردم به دیدار حضرت مهدی (ع) مشتاق تر میشوند و به جستجوی او میپردازند. مهدی در آن هنگام در مکه ظهور میکند و پرچم رسول اکرم (ص) را در دست میگیرد.) (89)
آنچه در این روایات به عنوان راهبرد آخرالزمانی میتوان برداشت نمود این است که صاحبان پرچمهای سیاه خراسان جهت زمینهسازی و ایجاد شرایط ظهور حضرت ، وارد عمل میشوند و یکی از کارهای آنها مقابله با جریان سفیانی میباشد.
در این روایت علاوه بر مطالب گذشته، اشاره میکند که در مقابلة میان سپاه سفیانی و سپاه سید خراسانی، سپاه خراسانی پیروز میگردد. این مطلب گویای این است که ما در تدارک و تجهیز سپاه خود، باید کاملاً جدی و عمیق کار نماییم. در واقع این روایت گویای این است که پیروزی نهائی بواسطه امداد الهی و تلاش ما حاصل می گردد، نه فقط بواسطه امداد الهی و عدم تلاش ما.
دکترین دفاعی و راهبردی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز بر همین پایه استوار میباشد. آنچه که در کلام امام خمینی و امام خامنهای پیرامون ماهیّت و رسالت سپاه پاسداران و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران آمده است، مؤید این راهبرد در روایت میباشد. وارد شدن سپاه به حوزه جنگ سایبری و الکترونیک و جنگ نرم، نیمه سخت و هوشمند، گویای این راهبرد آخرالزمانی برای مقابله با جریان سفیانی میباشد.
ـ پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (تخرج من خراسان رایات سود فلایردها شیء حتی تنصب بایلیاه یعنی بیت المقدس.) (90)
از خراسان پرچمهای سیاهی خارج میشوند که هیچ چیزی مانع آنها نمیشود. تا اینکه در ایلیا یعنی بیت المقدس استقرار مییابند.
در این روایت، جهتگیری سپاه سید خراسانی به سمت بیتالمقدس بیان شده است، که این راهبرد را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، در کلام امام پیرامون فلسطین، قدس و اسرائیل، و در پیام تاریخی امام خامنهای پیرامون جنگ 22 روزه غزه، میتوان مشاهده نمود.
ـ پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (لا تزال طائفه من امتی علی الذین ظاهرین، لعدوهم قاهرین، لا یضرهم من خالفهم الا ما اصابهم من لاواء حتی یاتیهم امراً ... و هم کذلک، قالوا یا رسول ا... و این هم؟ قال ببیت المقدس و اکناف بیت المقدس.) (91)
گروهی از امت من، پیوسته از دین پشتیبانی میکنند و در مقابل دشمنانشان ایستادگی مینمایند. مخالفانشان نمیتوانند، جز مختصر گرفتاری، به آنها زیان برسانند؛ آنها تا امر خدا بیاید، چنیناند. سوال کردند: ای رسول خدا این گروه کجایند؟ فرمود: در بیت المقدس و اطراف آن.
در این روایت به گروهی از امت پیامبر اشاره میشود، اشاره به گروه، مؤید کار گروهی و سازمانی و نظام مند در جهاد و نهضت زمینهساز میباشد. در واقع این روایت به ما می آموزد که نهضت مقاومت و زمینهساز باید از حوزه فردی خارج شده و به جامعه سازی کشیده شود. اشاره به گروهی از امت من، گویای این واقعیت است که تمام امت پیامبر در این نهضت زمینهساز مقاوم نیستند و تنها عدهای تا آخر استقامت خواهند نمود.
این گروه دارای ویژگیهایی است که پیامبر به آن اشاره مینماید که ما میتوانیم این ویژگیها را در تربیت نیروهای مقاومت و زمینهساز لحاظ نماییم و سیاستهای آموزشی و فرهنگی دولت ممهد را بر آن استوار نماییم.
ـ پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: ( گروهی از امت من، پیوسته بر دروازههای بیت المقدس و اطراف آن و بر دروازههای انطاکیه و اطراف آن و دروازههای دمشق و اطراف آن و بر دروازههای طالقان و اطراف آن، از حق حمایت میکنند. نه از کسانی که آنها را تنها میگذارند و نه از کسانی که به آنها یاری میرسانند، باکی ندارند، تا [آن جا که] خداوند گنج خود را از طالقان خارج گرداند و بوسیله آنها دینش را که پیش از آن مرده بود زنده گرداند.) (92)
حمایت جمهوری اسلامی ایران از این نهضتها، یکی از راهبردهای سیاست خارجی نظام اسلامی ایران میباشد. این حمایت بیش از آنکه مادی باشد معنوی میباشد. در واقع جمهوری اسلامی، نهضت عدالتخواهی، مقابلة با ظلم، دفاع از اسلام، دفاع از حق و... را در میان مردم منطقه احیاء نمود، که همان گزارههای نهضت زمینه ساز و ظهور میباشد.
در این روایت به جغرافیای نهضت مقاومت اشاره شده است، در واقع نهضت زمینه ساز و دولت زمینه ساز برای تکمیل جبهه مقاومت منطقه ای باید در این مناطق سیاست های فرهنگی، رسانه ای و آموزشی خود را پیاده نماید تا جبهه مقاومت در این مناطق حفظ و تقویت گردد.
تشکیل مقاومت سازمانیافته و ارتباط میان سازمانهای مقاومت در منطقه، نکته راهبردی این روایت میباشد، که رژیم صهیونیستی با ایجاد اختلاف در میان سران گروههای مقاومت فلسطینی بهدنبال هدف قرار دادن این راهبرد میباشد.
ـ آنچه که در سطح استراتژیک اهداف نهضت زمینهساز میباشد ، پیاده نمودن تمامی گزارههای دین اسلام در سراسر زمین میباشد. در این نهضت با ارتقاء سطح بیداری و اقبال عمومی نسبت به دین و مقابله با دشمنان، زمینه ظهور حضرت مهیا میگردد.
ـ پیامبر بیان میدارد که خانهای نیست مگر این که اسلام به آن وارد میشود، این راهبرد میتواند یکی از سیاستهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی باشد، که تمام انسانها و خانوادهها را به اشکال مختلف با اسلام آشنا نماید. در این مرحله نقش نهضت زمینه ساز ایرانیان و مقاومت اسلامی شام و لبنان و فلسطین در اجرای مقدمات ظهور حضرت و جهانی شدن دین اسلام و برپایی آن در سطح جهان مشخص میگردد. در واقع رسالت و اهمیت نهضت زمینهساز در خاورمیانه جهت حکومت جهانی حضرت، در این مرحله مشخص میگردد.
ـ جنگ میان غربیان و مسلمانان در منطقه فلسطین و لبنان، گویای این نکته است که برای این مقابله در این منطقه، باید آمادگی داشت. همانگونه که غربیان با حمایت از اسرائیل آمادگی خود را جهت مقابله با جریان ظهور ادامه میدهند، ما نیز باید در راستای مقابله با آنان، از نهضتهای مقاومت منطقه حمایت نموده و برای این تقابل آماده باشیم. ورود لشکر غرب پس از شکست، به کوههای لبنان نیز، گویای مطالب راهبردی برای تجهیز و تسلط بر کوههای لبنان از طرف جریان مقاومت اسلامی میباشد.
ـ شناسای تمام جوانب فتنه سفیانی با رویکرد فرجام شناسی تاریخ تمدنی در حوزه علوم انسانی به عنوان یک کرسی دانشگاهی در راستای بررسی های علمی پیرامون جریان شناسیهای آخرالزمان در مقابل نهضت انتظار، میتواند یکی از سیاست های علمی و پژوهشی دولت ممهد باشد.
ـ گسترش حوزه های تحقیقی و اطلاع رسانی عمومی پیرامون ارتباط تمدن غرب یهودی با زمینه سازی فتنه سفیانی و دجال، جهت بالا بردن سطح معرفت آخرالزمانی جامعه ممهد در منطقه و ارتباط با مراکز مطالعاتی شیعی در منطقه پیرامون این موضوع، میتواند یکی از راهبردهای فرهنگی دولت ممهد باشد.
ـ تبیین رویکرد استراتژیک به مهدویت و انتظار و روایات آخرالزمانی در میان حوزویان و مراکز تحقیقاتی مرتبط با موضوع مهدویت، ضرورت فضای فکری جامعه منتظر می باشد.
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
84 - مجلسی ، بحارالانوار ، ج 52 ، 186 ؛ ماهنامه موعود ، ش 98 ، ص 18
85 - الزام الناصب ، ص 198 ؛ سلیمان ، کامل ، روزگار رهایی ، ج 2 ، ص 1088
86 - نعمانی ، الغیبه ، ص 163
87 - قمی ، شیخ عباس ، دعای عهد ، مفاتیح الجنان
88 - کافی ، ج 1 ، باب بداء ؛ ارشاد مفید ، ج 2 ، ص60
89 - الملاحم و الفتن ، ص 51
90 - حلیه الابرار ، 572/2 ؛ تفسیرالبرهان ، 2/22
91 - مسند احمد ، 022383/309/8
92 - کنزالعمال ؛ 35054/283/12 ؛ تهذیب العساکر 555/1 ؛ سقوط اسرائیل ، پیشین ، ص 181 (قم ، بوستان ، 1387)
11ـ سیاست ها و راهکارهای اجرایی شدن راهبردهای مذکور
ـ اشاره به شکل گیری فتنه سفیانی در منطقه شام ضرورت این راهبرد را مشخص مینماید که ما به عنوان دولت و ملت زمینهساز و ممهد برای مقابله با فتنه سفیانی باید از محل شکلگیری آن شروع کنیم و این فتنه را در نطفه از بین ببریم. در واقع معنای انتظار و زمینهسازی این نیست که بگذاریم فتنه و دشمنی شکل بگیرد بعد با آن مقابله نماییم.
ـ رویکرد فرهنگی ما در نهضت زمینه ساز باید در ایجاد فرهنگ صحیح زمینه سازی و بستر سازی در جامعه و میان مسئولین باشد. رویکردی که در آن زمینه سازی در مقابل دشمن باید پیشگیرانه باشد.
ـ همکاری سران حکومت عربستان با فتنه سفیانی، راهبرد سیاست خارجی ما را در تعامل با این حکومت مشخص می نماید. سیاست حکومت عربستان در راستای فتنه انگیزی در منطقه می باشد و سیاست خارجی ما در راستای ثبات. تفاوت این دو رویکرد نوع تعاملات ما را در حد ضرورت تبیین می نماید.
ـ فتنههایی که جریان سفیانی برای منطقه و مردم ایجاد خواهد نمود هم رویکرد نرم دارد و هم نیمه سخت و هم سخت. ما در دکترین دفاعی جامعه منتظر باید سطح آسیب پذیری جامعه خود را در این سه حوزه کاهش دهیم. بطور مثال با خودکفایی در امور تغذیه و تولید غذا، وابستگی غذایی خود را به سیستم جهانی کاهش دهیم. یا در امور فرهنگی و تربیتی با حرکت پویای دینی در مقابل وابستگیهای فرهنگی غرب ایستادگی نماییم و با صدور مبانی دینی خود به دیگر ملت ها آنها را در مقابل مدل زندگی غربی سکولار قرار دهیم
ـ ممکن است یکی از مصداقهای این گرفتاری ها، دچار شدن مردم به نظام اقتصاد پولی و بانکی یهود باشد که هم اکنون شاهد مشکلات مردم و دولت ها در این زمینه هستیم. گرفتار شدن مردم و دولت ها به وامهای بانکی رَبَوی و تجملگرایی و مصرفگرایی، سیستم طراحی شده اقتصاد یهودی جهت سلطه بر کشورها میباشد.
یکی از سیاستهای راهبردی ما عدم وابستگی به نظام اقتصادی و پولی بانک جهانی یهودی، میباشد.
ـ نظام جمهوری اسلامی ایران در جهت نهضت زمینه ساز باید سیاست خارجی خود را در منطقه عراق و لبنان در مقابل عربستان سعودی قرار دهد، یعنی حمایت از جریان مقاومت اسلامی و مقابله با تفرقه و آشوب در منطقه.
ـ در اینباره میتوان وظایف دولت ممهّد و زمینه ساز را مورد بررسی قرار داد ؛ نظام جمهوری اسلامی در راستای زمینهسازی ظهور و فرهنگ انتظار میباید در حوزه داخل ایران حمایت مردمی و سازمانی از نهضتهای مقاومت منطقهای را افزایش دهد و با افزایش معرفت آخرالزمانی نهضت زمینه ساز، آمادگی عمومی را برای مقابله با فتنههای جریان سفیانی مهیا سازد.
در بعد بینالملل نیز میبایست با ارتقاء بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه و شام و خصوصاً لبنان ، مسلمانان را برای مقابله با جریانات زمینه ساز فتنه سفیانی بسیج نماید و از نهضت مقاومت منطقه شام حمایت معنوی و مادی نماید.
ـ استفاده سفیانی از منبر، خطبه و دعوت به جهاد، گزارههای جریان سفیانی را در اسلامی جلوه دادن خود بیان میدارد. در راستای نهضت زمینه ساز و دولت ممهّد، راهبردی که از این روایت میتوان برداشت نمود این است که برای مقابله با جریان سفیانی باید سطح آگاهی عمومی را در شام نسبت به جریانات انحرافی اسلامی بالا برد و از ابزار رسانهای جهت فاش نمودن سیاستهای سفیانی استفاده نمود. همین راهبرد را در عملکرد شبکه المنار و پرس تی وی شاهد هستیم.
ـ چون اولین کشوری که مورد حمله سفیانی قرار میگیرد، سوریه میباشد ، یکی از راهبردهای سیاست خارجی دولت زمینهساز میتواند حمایت مادی و معنوی از دولت مقاوم سوریه در برابر تهدیدات جریان زمینهساز سفیانی باشد.
در واقع تشکیل دولت ممهّد و مقاومت اسلامی در سوریه، یکی از راهبردهای نهضت زمینه ساز میباشد.
ـ محل تمرکز دروزیان در شام دقیقاً همان منطقهای است که در روایات با « وادی یابس » از آن یاد شده است؛ بیابانی در بین اردن ،سوریه و فلسطین که محل خروج اولیه ی سفیانی میباشد. تمرکز راهبردی دروزیان را در این منطقه میتوان مشاهده نمود. این همان راهبردی است که ما باید از روایات استخراج نماییم و تمرکز جمعیتی جریان سفیانی را در این منطقه، با افزایش جمعیت خود و گسترش نهضت انتظار در آنجا، بهم بزنیم.
تجهیز سپاه سفیانی و خبر از آن در روایات، الزاماً سلطه و غلبه ی سفیانی را قطعی نمیداند، بلکه اطلاعات استراتژیکی است برای ما جهت مقابله با جریان سفیانی قبل از شکلگیری آن.
ـ در این روایات در جهت استخراج راهبردهای دولت ممهّد به این نکته میتوان اشاره کرد که مقابله با جریان بنیکلب و فرقه دروزیان در منطقه شام ، جزء سیاستهای منطقهای دولت زمینهساز میباشد. در واقع با حمایت و تقویت جریانات مقاومت اسلامی در شام و مقابله آنها با جریانات حامی فتنه سفیانی و جریان صهیونیسم، این هدف عملیاتی میگردد. مقابله با این جریان میتواند ابعاد مختلف سیاسی، اطلاعاتی، نظامی، .... داشته باشد.
ـ این روایات به شکلگیری جریان مقابله با سفیانی اشاره مینماید. این جریان مقاومت، باایجاد ژئوپلیتیک مقاومت در منطقه، در مقابل جریان سفیانی قرار میگیرند. در روایات دیگری به نقش آنان در زمینهسازی ظهور حضرت حجت اشاره مینماید. ارتباطی که میان مقاومت منطقه ایران و شام پدید میآید، از نکات راهبردی روایات میباشد.
تشکیل و حمایت از نهضتهای مقاومت منطقهای از اصلیترن راهبردهای دولت زمینهساز میباشد.
ـ در این روایات به قیام مردم ایران در طلب حضرت و دعوت دیگر ملتها به یاری کردن حضرت اشاره میکند که راهبرد سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی را در راستای فرهنگ سازی انتظار پویا و نهضت زمینهساز در ایران و خارج ایران مشخص مینماید. در واقع با این روایت مشخص میگردد که نظام فرهنگی و آموزشی نظام جمهوری اسلامی ایران در داخل و خارج کشور باید در جهت دعوت به مهدویت و نهضت زمینهساز پیش رود.
ـ فرهنگ سازی گزارههای تربیتی مهدویت مانند عدالت خواهی، ظلم ستیزی، راضی نبودن به وضع موجود، مطالبه حق، امید به آینده، ذلیل شمردن مستکبران، عدم پذیرش سلطه کفار بر مسلمین، افزایش قدرت علمی و اقتصادی و نظامی و..... در میان دیگر ملتهای مسلمان و آزاده ، از راهبردهای دولت ممهد میباشد.
ـ پیوستگی در پشتیبانی از دین، پشتیبانی از دین، دشمن شناسی و ایستادگی در برابر دشمن و عدم سازش با دشمن، عدم ترس از مخالفان و آمادگی مقابله با آنان، اعتقاد به پیروزی نهائی و عدم آسیب جدی از دشمنان و مخالفان، اعتقاد به حرکت در راستای امر الهی و زمینه سازی ظهور امر الهی، راهبردهایی است که میتوان در نظام فرهنگی، آموزشی و تربیتی دولت ممهد پیاده نمود.
ـ دراین روایات به نقش راهبردی و حساس منطقه بیت المقدس و اطراف آن (لبنان و سوریه) اشاره شده است. جایگاهی که لبنان و سوریه در نهضت زمینهساز و ارتباطی که با ایران برقرار میکنند در حال حاضر در حوزه سیاست هرسه منطقه دیده میشود.
شکلگیری حماس، انتفاضه، حزب الله لبنان و مقاومت سوریه، بر اثر الهام بخشی انقلاب اسلامی ایران، گویای این راهبرد در روایت میباشد. ورود مخفیانه شعیب بن صالح به بیتالمقدس یکی از راهبردهای نهضت زمینهساز در ایران میباشد. در این روایت اشاره دارد که حضور سپاهیان ایرانی در شام نباید علنی باشد، این راهبرد سیاست خارجی ایران در حضور خود در شام و لبنان میباشد. در واقع این روایت فضای حاکم بر شام را اشاره میکند که تحت سلطه جریان زمینه ساز سفیانی میباشد و در این فضا نیروهای ایرانی برای حفظ اطلاعات نهضت خود نباید بطور علنی و آشکار وارد صحنه شوند.
ـ هدف اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پیرامون فلسطین، لبنان و منطقه شام، ایجاد و زمینهسازی ظهور و حکومت حضرت میباشد. در واقع سیاست خارجی ما نباید بدنبال شکل دهی به قدرت ناسیونالیسم ایرانی و پان ایرانیسم باشد، بلکه قدرت ایران در خدمت ترویج دین و نهضت زمینه ساز قرار دارد.
در این روایات به هدف حرکت جریان مقاومت اشاره میشود، جریان مقاومت در ایران و شام پس از مقابله با سفیانی به زمینهسازی ظهور حضرت میپردازند تا مقدمات حکومت ایشان فراهم گردد. نهضت زمینهسازی ظهور و جامعه سازی مهدوی،رسالتی است که ایرانیان و مقاومت اسلامی در شام، آن را پیاده می نمایند.
ـ کمک سیصد نفر از اهالی شام به نیروهای ایرانی گویای این راهبرد است که حمایت از نهضت زمینهساز در شام باید بطور گروهی، سازمانی و حساب شده باشد که این مرحله سطح جامعه سازی نهضت زمینهساز را بیان میدارد.
ـ در این روایات اشاره میشود که جنگ اصلی حضرت با سفیانی در بیتالمقدس میباشد. این موضوع علت حرکت و تلاش شعیب بن صالح را در زمینهسازی حکومت حضرت در این منطقه، مشخص میکند. در واقع شعیب بن صالح برای تدارک و تجهیز نیروهای حضرت در این منطقه، برای مقابله با جریان سفیانی وارد فلسطین میشود. این راهبرد ارتباطی و اطلاعاتی ما در تعامل با نیروهای فلسطینی و لبنانی میباشد. در این روایت اشاره دارد که حضور سپاهیان ایرانی در شام نباید علنی باشد، این راهبرد سیاست خارجی ایران در حضور خود در شام و لبنان میباشد. در واقع این روایت فضای حاکم بر شام را اشاره میکند که تحت سلطه جریان زمینه ساز سفیانی میباشد و در این فضا نیروهای ایرانی برای حفظ اطلاعات نهضت خود نباید بطور علنی و آشکار وارد صحنه شوند.
ـ یکی از وظایف دولت زمینهساز، آمادگی و مهیا نمودن شرایط مقابله با سفیانی در منطقه فلسطین و لبنان میباشد.
ـ استقرار سپاهیان سفیانی در کنار دریاچة طبریه، اهمیت این منطقه را برای سفیانی مشخص مینماید. شناخت جغرافیای دریاچة طبریه و ویژگیهای آن و جنگ در این نوع از مناطق، برای نیروهای مقاومت و زمینهساز لازم میباشد. مسلماً نیروهای حامی حضرت که ایرانیان جزء آنها میباشند، میبایست نسبت به تاکتیکهای جنگی ویژة این مناطق تسلط کافی داشته باشند.
ـ ورود حضرت با هزار مرکب به منطقه قدس و منزل کردن در شام، فلسطین، صور، عکا و غزه گویای این راهبرد است که نظام جمهوری اسلامی به عنوان اُم القُرای نهضت زمینهساز باید مقدمات شکلگیری و سازمان یافتن هزار مرکب نظامی و استقرار آنها در این مناطق را فراهم آورد. اگر هر مرکب را یک واحد نظامی بدانیم، حجم کار لجستیکی، اطلاعاتی و سازمانی که باید انجام شود را متوجه میشویم. هر چند در این مقطع رهبری نهضت بدست حضرت میباشد اما نیروهای ایشان باید آماده چنین سازماندهی را داشته باشند و تا حد امکان دولت ممهد این امور را محیا نماید.
ـ ورود لشکر غرب به جریان و منطقه، گویای سیاست حمایتی غرب از سفیانی و مقابلة آنها با حضرت میباشد. در واقع در عاقبتشناسی جریان آخرالزمان و نهضتهای درگیر در آن ، جایگاه غرب مشخصاً، حمایت از سفیانی و مقابله با نهضتهای حامی حضرت میباشد. با این جایگاه برای غرب، راهبردهای سیاست خارجی ایران مشخص میگردد.
در واقع غرب هیچگاه از در تعامل و دوستی با نهضت زمینهساز وارد نمیشود، بلکه هدف او سلطه بر منطقه میباشد.
ـ در این روایات تأکید فراوانی بر مناطق لبنان ( صور و کوه های لبنان ) و فلسطین ( بیت المقدس، غزه، عکا، دریاچه طبریه ) شده است. این مناطق تحت سیطره سپاهیان حضرت قرار می گیرد. به همین دلیل نهضت زمینه سازی حکومت حضرت نیز باید در این مناطق بیشتر حضور داشته باشد. تمرکز حزب الله لبنان در صور و حماس و جهاد اسلامی در غزه نیز بیشتر میباشد.
ـ آغاز حرکت سفیانی از منطقه شام و وادی یابس ، این ضرورت را برای دولت و نهضت زمینه ساز ایجاب می کند تا برای زمینگیر نمودن و ازبین بردن جریان سفیانی در نطفه باید در این مناطق سرمایه گزاری و فعالیت نمود. دشمن را باید در خانه اش از بین برد.
ـ در این روایات به جغرافیای نهضت مقاومت اشاره شده است، در واقع نهضت زمینه ساز و دولت زمینه ساز برای تکمیل جبهه مقاومت منطقه ای باید در این مناطق سیاست های فرهنگی، رسانه ای و آموزشی خود را پیاده نماید تا جبهه مقاومت در این مناطق حفظ و تقویت گردد.
ـ پیامبر بیان میدارد که خانهای نیست مگر این که اسلام به آن وارد میشود، این راهبرد میتواند یکی از سیاستهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی باشد، که تمام انسانها و خانوادهها را به اشکال مختلف با اسلام آشنا نماید.
ـ تبیین راهبردهای رهبری در راستای نهضت زمینه ساز برای عموم جامعه و انتقال این راهبردها به جوامع زمینه ساز.
ـ استفاده از پتانسیل رسانه ملی در راستای ارتقاء سطح معارف مهدوی و آخرالزمانی با رویکرد استراتژیک و راهبردی و درگیر نمودن جامعه با مؤلفه های نهضت زمینه ساز.
ـ ارتقاء روحیه پایداری و مقاومت و مطالبه حق در میان عموم جامعه در راستای نهضت زمینه ساز.
ـ تبیین عمومی ارتباط میان مطالبه حقوق هستهای و علمی و تکنولوژیک ایران با نهضت زمینه ساز.
خلاصه و نتیجه گیری
در این بخش با پرداختن به برخی از روایات آخرالزمان، پیرامون تقابل جهان اسلام و صهیونیسم جهانی در منطقة خاورمیانه، شام و لبنان و فلسطین، رویکرد ژئوپلیتیک را در آنها به اختصار مورد بررسی قرار دادیم.
با بررسی عناصر قدرت، سیاست و جغرافیا در جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک) آخرالزمان در منابع روایی و آیات، این حقیقت مشخص میگردد که اهل بیت و قرآن مجید، به عنوان منابع و مبانی جبهة حق، در کلام خود، رویکرد ژئوپلیتیک را پیرامون تقابل حق و باطل در آخرالزمان داشتهاند.
در واقع در تعالیم اهل بیت در هدایت جریان ظهور، به زبان دیگر، نیروهای نهضت زمینه ساز ظهور و سازمان شیعه را نسبت به مسلط شدن بر عناصر قدرت، سیاست و جغرافیا با تمام ظرفیتهایش، آگاه ساختهاند.
در میان این روایات، منطقه لبنان، در کنار مناطق ایران، عربستان، عراق، فلسطین، دمشق و یمن، یکی از مناطق ژئوتکنیک در جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک) آخرالزمان نهضت ظهور میباشد.
منطقة خاورمیانه در جایگاه ژئواستراتژیک، در ژئودکترین نهضت ظهور و انتظار قرار دارد، منطقه شام در جایگاه ژئوتاکتیک و منطقه لبنان در جایگاه ژئوتکنیک قرار میگیرد. (93)
با نگاه استراتژیک به روایات آخرالزمانی، میتوان راهبردهای حرکت نهضت زمینهساز ظهور را بدست آورد. در واقع یکی از دلایل بیان روایات، استفاده راهبردی از آنها برای دورة غیبت و بستر سازی ظهور میباشد. بررسی روایات با رویکرد استراتژیک و بعد ژئوپلیتیک، فرصتی دیگر را میطلبد و در این بخش تنها به مطرح نمودن این رویکرد اکتفا نمودیم.
با استفاده از این روایات راهبرهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران را در حوزه بین الملل و جایگاه ژئوکالچر ایران مشخص مینماییم. علاوه بر آن جوامع شیعی در منطقه خاورمیانه و خصوصاً شام، در راستای نهضت زمینه ساز برای مقابله با جریان سفیانی و فراهم نمودن مقدمات ظهور در حوزه سیاست، فرهنگ، رسانه، آموزش، جامعه سازی و... راهبردهای عملیاتی خود را بدست میآورند.
گروههای مقاومت در منطقه بر اساس راهبرها و پیشگوییهایی که در این روایات آمده است میتوانند تعاملات میان خود و ایران را چینش نمایند و در هدفگذاری و سیاستگذاری منطقهای خود و تقابل با جریان زمینهساز سفیانی از این روایات استفاده نمایند.
پی نوشت ها :
93 - در این باره ر.ک: موقعیت ژئودکترین جمهوری اسلامی ایران ، مصاحبه آقای حسن عباسی ( موعود ، ش 106 ، 1388)
این مقاله کپی از سایت حرف آخر است ، اخلاق حکم می کند که نام سایت ذکر شود
( این مقاله در راسخون به این شکل نیامده بلکه بسیار مغشوش و بدون عکس و ویرایش مناسب است و حتی نام نویسنده را درست ذکر نکرده است. زیبایی مقاله بخاطر زحمات کارکنان سایت حرف آخر است. )