شفیعی کدکنی: جاي شناخت نامه شعر انقلاب خالي است
پارسینه: "من نميدانم اين فرهنگ يا تلقي يا برداشت از كجا آمده است كه شاعر و هنرمند بايد شلخته، بينظم و... باشد"
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه پنجشنبه در ديداري صميمي، جمعي از شاعران كشور به منزل دكتر محمدرضا شفيعيكدكني رفتند تا جوياي حال او شوند كه اين روزها به قول خودش كمي «گرفتار دارو و دكتر» است.در اين ديدار شفيعيكدكني پيشنهادها و راهكارهاي جالبي براي جريان شعر امروز داشت كه مهمترين آنها تدوين شناختنامه و هستيشناسي شعر انقلاب بود.
معدل شعر انقلاب خواندني است
به گفته اين شاعر و استاد دانشگاه، پس از پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون بيش از هزار شاعر جدي، آثار خود را منتشر كردهاند؛ شاعراني كه هيچ سابقه ادبي قبل از سال ۵۷ نداشتند و برخي از آنها مانند قيصر امينپور از چهرههاي درخشان شعر معاصر هستند.شفيعيكدكني با بيان اين كه امروز وقتي درباره شعر و ادبيات دوران مشروطه يا بعد از كودتاي ۱۳۲۰ يا دهه ۴۰ صحبت ميشود، ميتوان با توجه به هستيشناسيهاي موجود به قضاوت درباره آن پرداخت، افزود: تدوين چنين اثري در ارتباط با شعر ۳۰ ساله اخير باعث ميشود تا معدل شعر انقلاب و شعر در دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي مشخص شود كه قطعا اثري خواندني خواهد بود.
البته او ويژگيها و شروطي را هم براي تدوين چنين اثري مورد اشاره قرار داد، از جمله اين كه براي انتخاب آثار يك مجموعه از استادان، بايد شاعران و منتقدان با همدلي و به دور از دشمنيها جمع شوند و فقط شعر را مبنا قرار دهند.
شفيعيكدكني تاكيد كرد: انتشار چنين اثري به همان ميزان كه خواندني است، ميتواند دردسرآفرين هم باشد، اما بايد توجه داشت در صورت عبور از مانعهاست كه يك اثر و يك كار ارزش پيدا ميكند و اصلا شعر خوب شعري است كه شاعرش از موانع عبور كرده باشد.
وجود نوعي بحران در ادبيات
بخش ديگري از صحبتهاي شفيعيكدكني در اين ديدار صميمي به وضعيت ادبيات در جامعه بازميگشت. به اعتقاد او با وجود اين كه از نظر جمعيت، سواد و استعداد ادبي نسبت به گذشته رشد داشتهايم، اما نوعي كمسليقگي در ادبيات و شعر كشور وجود دارد.البته استاد بلافاصله تاكيد كرد كه در اين نتيجهگيري بايد استثناها را كنار گذاشت؛ او عوامل متعددي را در اين رابطه تاثيرگذار دانست كه مهمترين آن نقش رسانههاي ديداري، شنيداري و مكتوب در ترويج شعر و ادبيات بود.
به گفته شفيعيكدكني، چاپ برخي شعرهاي ضعيف در روزنامهها باعث شده است تا جوانها شعر را دستكم بگيرند و هركسي به خودش اجازه ميدهد كتابي به نام كتاب شعر منتشر كند.او ادامه داد: متاسفانه من گاهي از زبان گويندگان راديو شنيدهام كه يك متن ضعيف را به اسم شعر براي شنوندگان و مردم ميخوانند و همين باعث ميشود تا سطح سليقه و نگاه مردم هم نسبت به شعر تغيير كند و با خود ميگويند پس اين سطرهايي كه من هم مينويسم لابد شعر است!
شاعر «كوچهباغهاي نيشابور» توصيهاي هم به مديران فرهنگي داشت و اين كه بيشتر به كيفيت فكر كنند تا كميت و گفت: بزرگترين جنايت و توهين به زيبايي هنر و ادبيات، داشتن نگاه كمي و توليد انبوه و برگزاري پشت سر هم جشنوارههاي متعددي است كه گاهي ممكن است بيحاصل باشند.او با ذكر مثالي افزود: وقتي يك كنگره در ژاپن برگزار ميشود، شركتكنندگان حتي پول چاي و بيسكويتشان را هم پرداخت ميكنند و بعد درباره يك موضوع علمي هم سخنراني ميكنند؛ متاسفانه اينجا قضيه به اين شكل نيست.
انتقاد از بينظمي و شلختگي
اما آخرين بخش از سخنان محمدرضا شفيعيكدكني توصيهاي به خود شاعران و اهل قلم و هنر بود؛ او گفت: من نميدانم اين فرهنگ يا تلقي يا برداشت از كجا آمده است كه شاعر و هنرمند بايد شلخته، بينظم و... باشد.او تاكيد كرد: شما نگاه كنيد امثال تي اس اليوت، پل والري، ريلكه و... اينها بزرگان شعر جهان هستند و من زندگي و آثار همه اينها را مطالعه کردهام. پل والري يا اليوت مانند يك ساعت منظم بودند و شبيه يك مدير وزارتخانه براي هر دقيقهشان برنامه داشتند.
ارسال نظر