گوناگون

حنجره جَک در گلوی ناصر!

اگر این کمپانی‌های معظم‌هالیوودی‌ها عقل داشتند، حکما مثل فیلم‌های جیمز باند، یواشکی با پالتو و عینک دودی، می‌آمدند ناصر طهماسب را می‌بردند-یا حتی می دزدیدند(!)- و با خودشان می‌بردند،کلاس انگلیسی اختصاصی فشرده برایش می‌گذاشتند، فقط و فقط به این خاطر که او همیشه جای «جک نیکلسون» حرف بزند، در همه فیلم‌های‌هالیوود!

وقتی برای ماها،جک نیکلسون بدون صدای ناصر طهماسب، قابل تصور نباشد، برای هیچ‌کس نیست و نباید باشد، انگار در دایره قسمت، حنجره جک را در گلوی ناصر به امانت گذاشته باشند!


کی باور می‌کند که صدای ناصر، برادر آقای مجری در کلاه قرمزي- ایرج طهماسب - اینقدر عجیب و جادویی باشد؟ آنقدر که بتواند در آن واحد «آرامش، شیطنت، دلهره، آشفتگی، اقتدار» را با هم جمع بزند و مجذورش را بگیرد و از گلوی این مرد میانسال و مغرور و جدی بریزد بیرون؟ هر دیالوگ طهماسب را که می‌شنوی، انگار وارد میدان مین شدی، مین‌هایی از جنس صدا و کاراکتر، منتظری که لحظه‌ای بعد، ناگهان شاهد یک شگفتی باشی، انفجاری از یک صدای جدید و آن صدای جادویی در آنی از لحظه، از آرامش به دلهره یا از اقتدار به آشفتگی نوسان کند.

دوبلورهای دهه چهل و پنجاه، از نظر حرفه‌گری و اخلاقی و متانت و وزانت، با دوبلورهای امروز که هیچ، حتی با هنرپیشه‌های امروزی هم قابل قیاس نیستند و این راز به یک اسم بازمی‌گردد: علی کسمایی، پدر دوبلورهای آن نسل...می‌دونی؟

نیوفولدر/تهران امروز

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار