گوناگون

انتقال مخفیانه جسد آیت الله سید محمد باقر صدر به مقبره جدید

انتقال مخفیانه جسد آیت الله سید محمد باقر صدر به مقبره جدید

پارسینه: در تاریخ 19 جمادی الاول 1400 برابر با 16 فروردین 1359 ساعت 3 بعدازظهر، عمال رژیم بعث، آیت الله صدر را دستگیر و به زندان منتقل کردند...


در تاریخ 19 جمادی الاول 1400 برابر با 16 فروردین 1359 ساعت 3 بعدازظهر، عمال رژیم بعث، آیت الله صدر را دستگیر و به زندان منتقل کردند. صبح روز بعد نیز با حمله ی دیگری، همشیره ی ایشان، نویسنده معروف «بنت الهدی صدر» را نیز دستگیر و به بغداد بردند.آیت الله صدر در زندان در معرض شدیدترین شکنجه ها قرار گرفت و سرانجام نیز به همراه همشیره ی مکرمه اش در روز سه شنبه 19 فروردین 1359 در زندان عراق به شهادت رسیدند. پس از این که پیکر مطهر شهید به بستگانش تحویل شد، آنها جنازه ایشان را غرق به خون با آثار ضرب و جرح بسیار یافتند. ضمناً محاسن ایشان نیز کاملاً سوخته بود. پیکرهای پاک ومطهر این دو شهید بزرگوار پس از غسل و کفن در جوار مرقد مطهر امیرالمؤمنین علی( علیه السلام) و در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد.


آنچه می خوانید داستانی است از جریان پیدا شدن قبراین بزرگوار که ۱۹ فروردین سالگر شهادت این بزرگمرد تاریخ بوده است.

هنگامی که سید محمد باقر صدر درسال ۱۹۸۰ اعدام شد، سید کامل عمیدی این خبررااز اخبار ساعت ۹ شب رادیو لندن شنید. درآن موقع وی درشهر حله بود. بعداز شروع جنگ میان عراق وایران و احضار وی به خدمت وظیفه سربازی ، به نجف اشرف رفت ودرمقبره های وادی السلام ، مخفی و به اتفاق برادر بزرگش و پسر عمویش (سید محمد رضا) وپسر خواهرش ، سید زهیر عمیدی ، نزدیکی از گورکنان به نام خلیل قزوینی مشغول به کارشد. سید کامل ، داوطلبانه به جستجوی قبر سید صدر پرداخت تااینکه همان سال توانست اوسط گورکن دیگری به نام عباس بلاش خضیر برکاوی ، آن راپیدا کند . چندی بعد سید کامل عمیدی ازنجف اشرف مجددا به شهر حله نقل مکن کرد.

عباس بلاش درسال ۱۹۸۶ ودردوران جنگ ایران وعراق ، برای گذراندن سربازی احضار شد. اوچون می ترسید که دراین جنگ کشته شود ومحل قبر صدر گمنام بماند ، نزد دو نفر که به آنها اعتماد داشت و عبارت بودند ازهلال حسین المختار و پیرمردی به نام رویضی رفت وموضوع رابه آنها اطلاع داد و وادارشان کرددرحرم امام علی (ع) قسم یاد کنند که این رازرافاش نکنند تامحل قبر رابه آنها نشان دهد وپس ازقسم خوردن آنها، درنیمه های شب ، محل قبررابه آنها نشان داد.

با خاک یکسان کردن قبرها پس ازانتفاضه شعبانیه:

پس از انتفاضه شعبانیه در ۱۵ شعبان ۱۴۴۱ هجری قمری مصادف با ۱۹۹۱/۳/۳ میلادی ، یکی از دستیاران صدام حسین به نامبرده پیشنهاد کرد چنانچه بخواهید ازشیعیان انتقام بگیرید قبرهای آنان رانابود کنید، همانطور که انها شما رانارحت کردند. و واضح است که هر خانواده عراقی قبری درقبرستان دارد.درپی این پیشنهاد ، رژیم عراق عملا اقدام به احداث جاده های زیادی دراین قبرستان کرد. این خیابانها باعث تغییر نشانه های مجموعه زیادی ازقبرها ازجمله قبر شهید صدر شدند و قبر این بزرگوار در وسط یکی ازاین خیابانها افتاد.

خیابانی که بری روی قبر شهید محمد باقر صدر کشیده شده بود

طی انتفاضه شعبانیه علیه رژیم صدام ، ماموران امنیتی ، عباس بلاش رادرمنطقه خان المخضر دستگیر و درمورد اینکه آیا درباره قبر صدرباکسی صحبتی کرده است یانه ، ازاو بازجوئی کردند . اومطلقا موضوع راانکار کرد و بعداز تحمل انواع شکنجه ها اززندان آزاد شد.

پیدا کردن مجدد قبر پس از صاف کردن آن:

هنگامی که سید کامل محمد علی رحیم عمیدی موضوع باخاک یکسان کردن گور سید صدررا فهمیدند ، به این فکر افتاد که راهی برای حفظ جسد ایشان پیدا کند ، ازاین رو به قبرکن اولی یعنی عباس بلاش خضیر برکاوی نزدیک شدتا محل گور را به وی نشان دهد و جسد را به جای دیگری منتقل کنند. ازسوی دیگر عباس بلاش توانسته بود مجددا ازطریق گورکن دیگری به نام رسول کواخه ، محل قبر سید صدر راشناسایی کند. رسول کواخه به اتفاق رویضی روی این قبر نشانه ای گذاشته بودند.

درماه مارس ۱۹۹۴ میلادی ( رمضان - شوال ۱۴۱۴ هجری قمری) شخصی به نام حمید علوان خویر که ازدوستان عباس بلاش بود ، برای ای پیغام فرستاد ومحل قبر سید صدر راازاو سئوال کرد. وی نخست ازدادن پاسخ امتناع کردوگفت (ازاین قبرچه می خواهید ؟ ) این شخص در پاسخ پاسخ داد یکی ازدوستان می خواهد آن را زیارت کند.

چند روز بعد سید کامل عمیدی نزد عباس بلاش رفت و موضوع رابا او درمیان گذاشت . عباس پس ازتامل گفت سیدکامل ! این کار شماگردن زدن درپی خواهد داشت . ولی انجام این مهم راپذیرفت وگفت ، شهید صدر درلحدسوی ولایت و شخصی دیگر به سوی بیابان آرامیده اند. و سنگ لحد شهید صدر بسته نشده است بلکه بازمانده و خاک ازهر سوی وارد آن میشود و بر روی ابروی سمت راست وی یک شکاف دیده می شود و محاسن وی نیز سوخته است . اما آن پیکر دیگر برروی لحدش قطعه چوبی قراردارد و دریک قطعه نایلون پیچیده شده است . سپس عباس بلاش پرسید : آیا فتوایی ازعلما گرفته شده است ؟ پاسخ کاملا منفی بود.

اجازه گرفتن انتقال پیکر ازمراجع وهمسر سید صدر

سید کامل عمیدی نزد سیده ام جعفر همسر سید صدر رفت وموضوع انتقال پیکر صدررا باایشان مطرح کرد و ایشان هم موافقت نمودند.

درون قبر شهید محمد باقر صدر برای اولین انتقال

همچنین از شاگر سید حسین بحرالعلوم خواست تا نزدایشان برود و بگوید که قبر یکی ازروحانیون اوسط عوامل بعثی منهدم شده است ودرخیابان قرر گرفته است. آیا اجازه می دهید پیکر ایشان را ازاین مکان خارج نموده ودرجای دیگری دفن کنیم ؟ که سید بحرالعلوم پاسخ داده بودند بقای جسددراین محل ، هتک حرمت ایشان است . برو آن را خارج کن ، حتی اگر جسد سید محمد باقر صدر باشد.

سید عمیدی پس از دریافت اجازه این کار موضوع را به سیدالرحیم الشوکی وسیدمحمد صالح حکیم ، برادرسید محمد سعید حکیم ، مرجع کنونی واز سیدمحمد صالح خواست که ازبرادرش هم اجازه بگیرد ، ولی نام صاحب جسد رابه او فاش نکرد . وی ازسید کامل خواست که نام صاحب پیکر را بگوید ، اماسید کامل نپذیرفت ونامبرده بعدازسقوط رژیم صدام ، نام صاحب پیکر رافهمید.

تهیه تابوت وکفن

قبل ازانتقال جسد برحسب تصادف جسد یکی ازعلمای هند که برای مقبره خصوصی در حرم علوی اورده بودند مورد ممانعت ماموران بعثی صدام قرارگرفت و جسد را در وادی سلام دفن کردند و تابوت ان را درمسجد شیخ طوسی باقی گذاشتند وسید کامل بامشاهده این تابوت پارچه نوشته ای که روی آن جمله لااله الاالله محمد رسول الله نوشته شده بود از حاج حسن متولی مسجد اجازه استفاده ازآن راگرفت.

عملیات نخستین انتقال جسد:

قرار شد انتقال پیکر درروز ۷ صفر ۱۴۱۵ هجری قمری مصادف با ۱۹۹۴/۷/۱۷ میلادی انجام شود. شاهدان این عملیات که از ساعت ۸ صلح اجراشد ، شش نفر وعبارت بودند از : ۱- قبرکن اولی عباس بلاش خضیر رکابی ۲- سید کامل محمد علی رحیم عمیدی ۳- سرهنگ حمزه عباس نسیباوی (ابوهدی) ۴- ابوحیدر ازدوستان ابوهدی ۵- سید فاضل ابوالجسام موسوی ایحاوی ازاهالی کوفه که ازعملیات اخراج جسد عکس گرفت ۶- مرتضی فرزند سید کامل عمیدی

درحال انتقال پیکر شهید محمد باقر صدر

عباس بلاش قبر را که درنزدیکی باجه اطلاعات درکنار درب ورودی غربی قبرستان وادی السلام قرارداشت ، تعریض کرد تا امکان دفن پیکر فراهم شود ، سپس سید کامل عمیدی وارد قبر شد ، ولی به زودی به علت شنیدن صداهایی یا گریه وترس از قبر خارج شد و پس از ازآرام شدن ، همراه عباس بلاش مجددا وارد قبر شد . آنها سید صدر را دیدند که انگار به تازگی دفن شده بود وجسد وی روبه حرم اما علی (ع) قرار داشت و درکنار وی جسد یکی از شهدای که رو به بیابان بود ، قرار داشت . سید کامل خاک رااز روی جسد سد صدر که طبق رو به معمولی دفن نشده بود کنار زد. عباس بلاش ، پس ازقرار دادن کفن زیر جسد، آن رابه طرف چپ برگرداند تابه پشت قرار بگیرد، درصورتی که قبلا به طرف راست قرارداشت. وی به صورت سید صدرنگاه کرد و دید که ازپشت سر ، گردنش رابریده اند وسوراخی را روی ابرو راستش مشاهده کرد که با پنبه پر شده بود و جای سه ضربه چاقو نیز درسینه اش دیده می شد و نصف محاسن وی سوخته بود.

وی قطعه پنبه راازروی ابرویش برداشت .ناگهان قطرات خون خودبه خودجاری شدند. پس ازاینکه جسدرادرلبه قبرگذاشت خونهای خشک شده آغشته به خاک رامشاهده کرد. سید کامل هنوز این خونها راهمراه پنبه و تابوت و قطعه پارچه رانزدخودنگهداری می کند. همچنین مقداری ازمحاسن سید صدر نزد حاج علی حلی نگهداری می شود.(پس ازسقوط صدام دکتر مجاهد هاشمی نمونه ای ازخون به دست امده ازقبر شهید سید صدر ونمونه ای از خون دخترش صبا راگرفت و به ازمایشگاهی درلندن ارسال کرد پاسخ حکایت از مطابقت این دوخون داشت.

پس از بیرون اوردن پیکر شهید صدر ، ان را توسط یک ماشین کرونای سفید رنگ متعلق به سید حسین بحرالعلوم برای طواف به حرم حضرت امیرالمومنین علیه السلام منتقل نمودند.سید کامل قبلا ازپسر خواهر خود(زهیر عمیدی) خواسته بود که جاده منتهی به مرقد امام علی علیه السلام رامراقبت کند.آنها سه بار پیکر شهید صدر رادور حرم شریف طواف دادند و برای او زیارت امین الله خواندند.

پس از آن سید صدر رابه وادی السلام برگرداندندودرقطعه ای که برای او خریداری کرده بودند به خاک سپردند و به منظور پوشش لوحی را روی آن گذاشتند که بروی آن نوشته بود « مرحوم سیدمحمد علی عمیدی : تاریخ وفات ۱۹۸۰/۵/۱۶» این نام پدر سید کامل بود.

پس از انتقال پیکر شهید صدر خانواده صدر ویک سری از مریدان وعلما به زیارت قبر ایشان رفتند

انتقال دوباره پیکر شهیدصدردرسال ۱۹۹۷:

پس ازمدتی قبرکن اولی بلاش همه جا ادرس محل جسدسید صدر را منتشر می کرد و دوستان او به زیارت قبر وی می رفتند، ازجمله تعدادی ازپلیس امدادی ، محصوصا عبدالمنعم کاظم زبرجاوی ویک مامور به نام همزه. این موضوع باعث نگرانی سیدکامل شد و تصمیم گرفت بدون اطلاع عباس بلاش ، مجددا جسدرا به جای دیگری منتقل کند و دراین امر ازکمک پسر خواهرش ، سید زهیر عمیدی و ویک عکاس ودونفردیگر درخواست کمک گرفت. که ۳ نفر اخری نمی دانستند این قبر کیست.

انتقال جسد شهید محمد باقر صدر برای دومین بار

این کاردرتاریخ ۱۹۹۷/۴/۸ ، یعتی ۱۷ سال پس از شهادت سید صدر آغاز شد . آنها جسد رابه مکانی چسبیده به نکان اول ، یعنی حدود یک یا نیم متر دورتر از آن منتقل کردند ولی قبر جدید به صورت یک سرداب کنده شد واین کاردو روز طول کشید آنها در این قبر آب مشاهده ورایحه خوشی را استشمام کردند.

هنگامی که سید زهیر به دنبال اثر به جا مانده ازدستبند درزمان شکنجه شهید صدر بود متوجه انگشترعقیقی درانگشت کوچک دست راست ایشان می شود که برروی آن تعداد گل ونام مبارک محمد نقش بسته بود.

انتقال جسد شهید محمد باقر صدر برای دومین بار

پس از اتمام این کار، قبر رابه صورت نبش شده باقی گذاشتند وعباس بلاش رااحضارکردند وبه اوگفتند که سید حسین اسماعیل صدر جسد رابه مقبره خانوادگی برده است.

پس از به دست اوردن انگشتر سید صدر ، سیدکامل عمیدی ازسید حسین اسماعیل صدر درموردانگشتر عمویش سول کرد و وی گفت که یک انگشتر نقره عقیق یمانی بودکه برروی آن تعداد شش گل که نام پیامبر در وسط آن قرار داشت نقش بسته است که نامبرده تصدیق کرد که این همان انگشتر سید صدر می باشد.همچنین سید کامل نزد خانم جعفر صدر هم که رفته بود ایشان قبل از نشان دادن انگشتر تمامی مشخصات آن رابه به سید کامل عمیدی گفتند.

انگشتر سید محمد باقر صدر که در انتقال جسد برای دومین بار از دستش بیرون آمد

درماه رمضان ۱۴۲۷ هجری قمری ، جسد مطهر به دروازه ورودی شهر نجف اشرف منتقل شدتانهادهای علمی واجتماعی پیرامون آن ایجاد شود. دراین مورد تمامی قطعه زمین پیرامون قبر ، بدون بازکردن قبر به محل جدید انتقال داده شد.

بعدازسقوط صدام این مکان زیارتگاه مریدان ومحبین اهل البیت می باشد.

منبع این روایت :مرصاد امروز






گروهی از دوستداران آیت الله صدر در سال 1370 شمسی جنازه وی را مخفیانه از قبر قبلی خارج کردند و به مکان فعلی منتقل کردند



انگشتري شهيدآيت الله سيدمحمدباقرصدركه17سال پس ازشهادت ودرجريان انتقال مخفيانه پيكر ايشان ازقبراول،ازدستش به درآورده وبه خانواده اش تحويل دادند.

ارسال نظر

  • حمیدی

    خدا رحمت کند این مرد بزرگ را.
    البته علت اصلی شهادت ایشان صدور فتوایی بود که در آن جنگ با ایران و همکاری با حزب بعث صدام ،حرام اعلام شده بود.

  • سعید

    خداوند رحمت کند شهید سعید مارا پیکر پاکشان بعد از این مدت طولانی هنوز سالم مانده است الله اکبر

  • جاويد

    اولا" آيا انتقال جسد كه بالاجبار مي بايست نبش قبر شود صجيح است ياخير؟دوما"طبق گفته خودتان جسد در كنار مقبره امام علي (ع)به خاك سپرده شده بوده است لذا تغيير مكان جسد منطقي نيست.سوما" در پاسخ كامنت اول بايد گفت چگونه ايشان بخاطر فتواي تحريم جنگ ايران و عراق در 19فروردين 1359 به شهادت رسيده در حالي كه جنگ ايران و عراق بطور رسمي در 31شهريور 1359 آغاز شد؟

  • ناشناس

    جنگ سال 1358 شروع شده است.

  • سورنا

    جنگ 31 شهریور شروع شد ، ولی از ماه ها قبل بحث حمله نظامی به ایران توسط عراق مطرح شد و روز به روز در حال شدت گرفتن بود

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار