گوناگون

میرزا کوچک خان، آزادی‌خواه یا تجزیه‌طلب؟

میرزا کوچک خان، آزادی‌خواه یا تجزیه‌طلب؟

پارسینه: در بارهٔ شخصیت میرزا کوچک خانی جنگلی و ماهیت و اهداف قیام جنگل در بین مورخان اتفاق نظر وجود ندارد. عده‌ای کوچک‌خان را قهرمان ملی و قیام جنگل را «نهضت آزادی‌‌خوهانه» می‌دانند و عده ای دیگر او را یاغی، تجریه‌طلب و وابسته به روس‌ها توصیف می‌کنند. نویسندهٔ کتاب «سردار جنگل» در مقدمهٔ اثر خود برخی از این آرای متناقض را بازگو می‌کند.

به گزارش پارسینه، در بارهٔ شخصیت میرزا کوچک خانی جنگلی و ماهیت و اهداف قیام جنگل در بین مورخان اتفاق نظر وجود ندارد. عده‌ای کوچک‌خان را قهرمان ملی و قیام جنگل را «نهضت آزادی‌‌خوهانه» می‌دانند و عده ای دیگر او را یاغی، تجریه‌طلب و وابسته به روس‌ها توصیف می‌کنند. نویسندهٔ کتاب «سردار جنگل» در مقدمهٔ اثر خود برخی از این آرای متناقض را بازگو می‌کند. ابراهیم فخرایی می‌نویسد:

دربارهٔ جهات و علل پیدایش این نهضت، همچنین هدف و تاکتیک و عملیات و پایان غم‌انگیز آن مطالب بسیار در کتب و مجلات و روزنامه‌های داخلی و خارجی منتشر شده‌ که یا کوتاه و مختصر و یا نادرست و بی‌ارزش و یا آلوده به اغراض و منظورات خاص تنظیم یافته، ماهیت و هدف نهضت را آن طور که شاید و باید نشان نداده، بحث تحلیلی صحیح از جریان حوادث ننموده‌اند و اگر نموده کافی و رسا و مطابق با واقع نبوده‌است.


ابراهیم فخرایی نویسندهٔ کتاب سردار جنگل

مثلا «احمد کسروی» در کتاب «تاریخ مشروطیت ایران» ضمن توضیح این که از داستان جنگل از نزدیک آگاهی نمی‌دارد می‌نویسد: «جنگلی‌ها مردان کوتاه‌بین و ساده‌ای بیش نبوده و راه و روش روشن برای خود نمی‌دانسته‌اند و کارشان نابه‌سامان در آمده‌است.» (تاریخ 18 سالهٔ آذربایجان، جلد 2، صفحهٔ 717)

استاد بهار (ملک‌الشعرا) در «تاریخ احزاب سیاسی» خود میرزا کوچک‌خان و کلنل محمدتقی‌خان پسیان را متهم می‌کند به این که قصدشان تصرف ایران و ایجاد یک حکومت مرکزی صالح نبوده و به همان ولایاتی که در کف داشته قانع بوده‌اند. (جلد اول، صفحهٔ 159)

در روزنامهٔ دنا منطبعهٔ تهران تحت عنوان «بحث تحلیلی از قیام جنگل» مقاله‌ای است مبتنی بر این که کلنل محمدتقی‌خان پسیان و شیخ محمد خیابانی و کوچک جنگلی در تکمیل انقلاب مشروطیت نکوشیده و آن را ناقص گذاشته‌اند. (شمارهٔ 11 و 12 مورخ 15 و 16 آذرماه 1329)

نویسندهٔ کتاب «انقلاب بی‌رنگ» موجد انقلاب جنگل را مردی معرفی می‌کند که معتقد به قضا و قدر بود و غالب کارها را به استخاره محول می‌ساخت. ( صفحهٔ 25 تالیف س.ع. آذری)

«سید مهدی خان فرخ معتصم السلطنه» در مجلهٔ «اطلاعات هفتگی» چنین نوشته‌اند: «من جنگلی‌ها را متوجه کردم که در مقابل دولت انگلیس از پشه در مقابل فیل کوچک‌تر و بی‌اهمیت‌ترند.» (شماره‌های 524 و 525 به تاریخ اول و هشتم شهریور 1330)

مولف «تاریخ بیداری ایران» میرزا کوچک و اعوانش را در ردهٔ اشرار و غارتگران به شمار آورده‌است. (تالیف حبیب‌الله مختاری، صفحهٔ 151)
«سر پرسی سایکس» در کتاب معروف خود به نام «تاریخ ایران» میرزا کوچک را عامل «سپهدار» نامیده و مدعی است که برگشت میرزا به گیلان به منظور ادامه عمل پرسود یعنی گرفتن ایرانیان ثروتمند و نگاه داشتن آنها برای گرفتن خونبها یا باج سبیل بوده است و می‌نویسد که حکومت ایران در مقابل این جنبش تقریبا ناتوان بود و اگر اقدامات بریطانیای کبیر نبود احتمال می‌رفت سلطنت را منقرض کند. (ترجمهٔ فخر داعی گیلانی، جلد 2، صفحات 784 و 749)

مدیر روزنامهٔ «اقدام» آقای «عباس خلیلی» جنگلی‌ها را سرزنش می‌کند از این که نتوانستند در مقابل انگلیس‌ها در تنگهٔ منجیل پایداری کنند و حال آن که با عدهٔ کمتر ولی دلیرتر امکان داشت راه را بر انگلیس‌ها و روس‌ها مسدود ساخت. (مجلهٔ سپید و سیاه، شمارهٔ 208، صفحهٔ 16 به تاریخ 8 مرداد 1338)

«سپهبد امان اله جهانبانی» سناتور و وزیر سابق جنگ زیر عنوان «خاطراتی از اوضاع قبل از کودتای 1299» مقاله‌ای در سالنامهٔ دنیا نوشته‌اند که در آن سطور ذیل دیده می‌شود: «در شمال ایران میرزا کوچک خان علم طغیان و یاغی‌گری برافراشته و دعوی استقلال می‌نمود.» (سال 1340، صفحهٔ 263)

در رسالهٔ کوچکی به نام «تاریخچهٔ جنگلیان» که در طهران نشر یافت جنگلی‌ها افرادی راهزن و «هیئت اتحاد اسلام» مشتی ملانما و «حشمت‌الدوله والاتبار» فرمانداری نالایق معرفی شده و دلیلش آن است که قدرت جنگلی‌ها در زمان این فرماندار گسترش یافته است.

در مجلهٔ «اسپارتاکوس» چاپ پاریس ضمن یادداشت‌هایی که از مکزیک برای مجلهٔ مزبور فرستاده شد این مطلب عنوان گردید که از آثار فعالیت کمونیزم به سال 1919 در آسیا، پیدایش دسته‌ای در شمال ایران به رهبری روس‌ها بود که نفوذشان را در گیلان و مازندران مستقر ساخته و در شماره اول مجلهٰٔ کمونیست بین‌المللی از آن‌ها پشتیبانی شده است. و می‌نویسد که ریاست اسمی این نهضت با میرزا کوچک خان بود ولی نهضت را روس‌ها اداره می‌کردند. کمی بعد میرزا کوچک را مردی صدیق و با وفا نامیده، می‌گوید یک ایرانی عمیق و متفکر و یک مرد ایده‌آل و آرزو بود اما آنهایی که پیرامونش بوده و دعوی همکاریش را داشتند نیمی سرسپردهٔ روسها و نیم دیگر سرسپردهٔ انگلیسها بودند.

«دکتر مهدی‌خان ملک‌زاده» نویسندهٔ کتاب «تاریخ مشروطیت ایران» میرزا کوچک خان را به نام یک مجاهد حقیقی و یک فرد مومن به مسئولیت می‌ستاید و می‌نویسد: «نه فقط یک سرباز آزاده بود و در راه آزادی می‌جنگید، بلکه یک مبلغ آزادی نیز بود و در هر مورد و مقام از تبلیغ مردم به پیروی از حق و عدالت و حقوق انسانیت فروگذار نمی‌کرد. (جلد پنجم، صفحهٔ 149)

کتاب «سیاست شوروی در ایران» میرزا را یکی از آزادی‌خواهان واقعی با مسلک که حقیقتا برای آزادی و نجات ملت ایران قیام کرده و صد در صد دموکرات و ایران‌دوست بوده است معرفی می‌نماید. (تالیف م.ع. منشور گرگانی، صفحهٔ 30)

در «دیوان عارف قزوینی» گردآوردهٔ «سیف آزاد» این طور اظهار نظر شده که: « یکی از تشکیلات به جا و به موقع که خدمات گرانبها به آزادی و استقلال ایران نموده همانا تشکیلات مقدس و سودند و میهن‌پرستانهٔ فداییان جنگل در زیر سرپرستی میهن‌دوست نامی شادروان میرزا کوچک خان جنگلی بوده است.» (صفحهٔ 586)

مسیو «نیکیتین» قنسول سابق روس در ایران در کتابی که به زبان روسی به نام «ایرانی که من شناختم» منتشر کرده و ملک‌الشعرای بهار ترجمهٔ فاضلانه‌ای به ترجمهٔ فارسی آن نوشته میرزا را مردی نامیده که کمال مطلوبش را می‌جست و مقید به جمع‌آوری ثروت نبود. (ترجمهٔ همایون فره‌وشی، صفحهٔ 303)

ژنرال «دنسترویل» فرماندهٔ نیروهای مسلح انگلیس در ایران که از خط عبورش به قفقاز خاطرات خوشی به یاد ندارد و مکرر با جنگلی‌ها جنگیده‌است در کتاب معروفش به نام «امپریالیسم انگلیس در ایران و قفقاز» در چند جا نام جنگل را با احترام برده و می‌نویسد: «نهضت جنگل از طرف میرزا کوچک خان انقلابی معروف که یک ایده‌آلیست با شرف و منصفی است تشکیل یافته.» ( ترجمهٔ میرزا حسین‌خان انصاری، صفحهٔ 41) در جای دیگر می‌گوید: «به عقیدهٔ من میرزا کوچک خان از وطن‌پرستان حقیقی است و امثال او در ایران نادر و کمیاب است و اگر می‌توانستم چند کلمه‌ای به گوش او بخوانم یقین دارم از سقوط قطعی نجات پیدا می‌کرد.» (صفحهٔ 167)

عبدالله مستوفی نویسندهٔ «تاریخ اجتماعی و اداری دورهٔ قاجاریه» معتقد است که میرزا در تمام مدت نهضت جنگل یک قدم بر خلاف دیانت و حب وطن برنداشته و حتی در مواقعی که کابینه‌های صلح روی کار می‌آمده خود را از تماس با دولتیان بر کنار می‌گرفته است. (جلد سوم، صفحهٔ 119)

نویسنده و شاعر فقید «رشید یاسمی» در کتب درسی که به دستور وزارت فرهنگ تالیف نموده میرزا کوچک را فردی یاغی که دعوی استقلال می‌نموده معرفی کرده است.

«جان مارلو» نویسندهٔ کتاب «خلیج فارس در قرن بیستم» ضمن این که انقلاب گیلان را «غائله» نامیده، می‌نویسد: « دولت مرکزی این غائله را در اکتبر 1921 میلادی سرکوب و خود میرزا کوچک خان را تیرباران نمود.» (روزنامهٔ کیهان، شمارهٔ 5695)

در کتاب «ایران در جنگ بزرگ» تالیف «مورخ الدوله سپهر میرزا» میرزا یک مرد روشن‌فکر مذهبی نامیده شده و می‌نویسد که یک میهن پرست واقعی بود. (صفحهٔ 384)

از این نوشته‌های ضد و نقیض که در بعضی از آنها اشتباه فاحش دیده می‌شود و ما جزئی از آن را بر سبیل مثال ذکر کرده‌ایم، بدون این که حقایقی برابر دیدگانمان مجسم شود، بر ابهام داستان جنگل می‌افزاید.

https://www.mahvizan.com/information/tarikh/mirza/mirza2.jpg

ارسال نظر

  • جاويد

    سايت پارسينه براي روشن شدن اذهان خوانندگان سطور فوق مي بايست به اين سئوالات پاسخ دهد:
    1- ميرزاكوچك خان جنگلي مردي فئودال و سرمايه دار نبود پس هزينه عمليات جنگل جز از شوروي از كجا مي توانست تامين شود؟
    2_اگر ميرزا ياغي تجزيه طلب نبود پس چرا در اعلاميه خردادماه 1297 ضمن الغاء اصل سلطنت ايران را جزء جمهوري شوروي كمونيستي اعلام ميكند؟
    3-پرچم هركشور نخستين نماد استقلال آن كشور است چرا ميرزا پرچم سرخ رنگي با نوشته كاوه در گوشه سمت چپ آن معرفي و تمبر پستي مخصوص حكومت گيلان را چاپ ميكند؟
    4-چرا متخصص جنگهاي چريكي ،حيدر خان عمو اوغلي از طرف شوروي به كمك ميرزا آمده و سپس توسط ايشان اعدام مي گردد؟
    5_ چرا تمامي مستشاران ايشان روسي و دو نفر آلماني بودند؟
    اگر خودمان را هم بفريبيم هرگز توان فريب تاريخ را نخواهيم داشت.ملتي كه تاريخ نمي خواند محكوم به تكرار تاريخ است.

  • حمیدی

    همکاری واعتماد به روسها اشتباه میرزا بود.اما این دلیل نمی شود که در اصالت قیام آزادیخواهانه ی این مرد بزرگ تشکیک کنیم.اگر همکاری و پناه بردن به بیگانه حرام باشد.حرکت مشروطه خواهان در پناه بردن به سفارتخانه های انگلیس و عثمانی را باید گناه دانست.آیا می توان چنین برداشتی کرد؟

  • مجتبی قلعه نوئی

    چرا سرکشی میرزا را قیام نام نهاده اند

  • کیوان

    میرزا یک آزاده بود که جان و زندگی مالا مال از عشقش را فدای میهن کرد زمانی که ملت از ترس اجنبی نای نفس کشیدن نداشتند این میرزا بود که حوزه را ترک نمود و با اطرافیانش به مبارزه با اجنبی پرداخت تا به او بفهماند که هستند کسانی که قلبشان برای وطن خود می تپد این یک امر عادی است که امروز بعد از گذشت یک قرن بازماندگان آن اجنبی و وطن فروشان این آزاد مرد را متهم به تجزیه طلبی کنند همانگونه که مولای ما امام حسین را متهم به خروج از دین کردند!

  • رضا

    میرزا کوچک خان یه تجزیه طلب بود به روسها پناه اورد اعلام جمهوری خود مختار کرده بود

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار