گوناگون

یک بلاگر حزب‌اللهی: فوکو را به خدمت انقلاب دربیاوریم / باید مرکز خرید بوستان را با بولدوزر خراب کرد

پارسینه: و این را فراموش نکینم که دانشجویای امروزی تا متقاعد نشود که غرب غایت نیست نمی تواند به سمت الترنتیو فکر کردن برود. اگر او سعید رو خوب بفهمد و یک دهم نقد فوکو به مدرنیته را درک کند حتی اگر به مبانی دین پایبند هم نباشد نصف راه فهم نضهت خمینی را درک کرده است. با او میشود همسو شد اما با نمازخون غرب زده نه.

میلاد دخانچی (مجری برنامه گره) در وبلاگ « اپیکباز » نوشت:

چند تا محور کلی چند وقتیه که به ذهنم رسیده،‌ دوست داشتم هر کدامشون رو یه پست اپیکباز بکنم. بعد دیدم اینقدر کار ریخته و اصلا ممکنه هیچ کدومشون رو وقت نکنم به تفصیل دربارش حرف بزنم تصمیم گرفتم به اختصار در باره هر موضوع در یک پست بنویسم



نکته یک منهای یک

فردا پنج شنبه ساعت هشت و نیم نشست نقد گره با حضور عوامل در نمایشگاه قرآن برگزار خواهد شد. من هم حضور خواهم داشت. میتونیم کلی اونجا از حرفای بگیم. خلاصه تونستید حتما بیایید



نکته اول

یک نکته ای که مراسم های افطاری و احیای امسال توجه من رو به خودش جلب کرد استفاده از ضروف یکبار مصرف به شکل مفرط بود. این یک افتضاحه که ما برای انجام یک فریضه دینی و معنوی اینجوری محیط زیست رو آلوده کنیم. اینها با هم تناقض دارند. گذشته از اون این چه فرهنگیه که بعداز هیات غذاتو بگیر تو ظرف برو خونه!‌ یک اندیوجوالیسم پنهان خیلی زشت..قبلا سفره ای بود. ظرفی بود. دور هم نشینی غریبه ها بود. خلاصه خیلی زودتر بچه انقلابی ها باید الترناتیو فکر کنن….کمپین مبارزه با ضروف یکبار مصرف در مراسم های دینی و انقلابی





نکته دوم

چند شب پیش در اتوبان همت به سمت پونک می اومدیم. در این فاصله که می اومدیم حدود ۲۰ بیلبورد تبلیغاتی رو دیدم که هرکدام به شکل های مختلف سبک زندگی آمریکایی رو تبلیغ میکردند. همینطور داشتم به بیلبوردها نگاه میکردم که به خروجی بزرگراه نزدیک شدیم. دیدم آخرین بیلبورد شکلش فرق داشت. تبلیغ شماره وزارت اطلاعات بود و اینکه همکاری کنید

قرائت من:‌ سبک زندگی آمریکایی رو خودمون گسترش میدیم. سبک زندگی آمریکایی با مبانی دینی و انقلابی در تناقض است. جامعه از ارزشها فاصله میگیره، رفتارش عوض میشه ..حربه های فرهنگی برای کنترل کارساز نیست. فضا زیر پوستی امنیتی میشود…و بقیشو برودو





نکته سوم

یکی به من میگفت آقا این گره رو باید ادامه بدید چون تاثیر گذاره..بهش گفتم گره وقتی تاثیر گذاره که این مرکز خرید نزدیک دفتر گره درمیدان پونک که اسمش بوستان هست رو یک روز خود مردم بیان با بلدوزر خرابش کنن…این مرکز خرید نه فضاش ایرانیه!‌ نه اسلامیه!‌نه لامصب غربی!‌ بوستان نه فضای صمیمی بازار سنتی ایرانی رو نمایندگی میکنه نه عدالت و خلوص و راز آلودگی فضای بازرگانی اسلامی رو و نه شاپینگ مال غربی و کاپیتالیسم. تهویه و معماریشم که داغونه. بوستان نماد بی هویتی ایران معاصره. نه اینیم نه اون!‌ چند وقت پیش برای خرید خودکار رفته بودم اونجا از چندتا از بازارچه هاش رد شدم. مغازه ها یا بوتیک بودند یا عینک آفتابی فروشی یا لوازم آرایشی یا کلاه گیس فروشی!‌ تو بخوان حدیث مفصل از این مجمل





نکته چهارم

آنچه در جمهوری اسلامی خطر است در وهله اول نه علوم انسانی غربی بلکه روش تدریس آن است. درست است که ما با مبنای علوم انسانی غربی مواجه انتقادی و مبنایی داریم اما سیطره علوم انسانی غربی همانند همه ساز و کار مدرنند که ما نمیتوانیم یک شبه و با رویکردحذف با آن روبرو شویم. علوم انسانی غربی به همان اندازه که مبانی غربی را در ذهن دانشجو نهادینه میکند به همان اندازه پتانسیل ضد غرب کردن دانشجویان ما را دارد که برای شروع - دقت کنید که میگویم برای شروع- عالی است. من دوستان زیادی در خارج از کشور دارم که بعضی از اینها به ایران برگشتند که به عنوان مثال از فوکو و یا ادوارد سعید به انقلاب اسلامی رسیده اند و انقلابی شده اند. فوکو میتنواند در خدمت انقلاب اسلامی باشد. سعید میتواند در خدمت انقلاب اسلامی باشد. بوردیو و بودریاردو ژیژیک و مواجه انتقادی به فوکویاما هم میتواند در خدمت انقلاب باشد. خلاصه اینکه این علوم انسانی غربی میتواند در لا اله خدمت زیادی بکند و این یک کوروکیلیم هوشمندانه خاص خود را میطلبد. و این را فراموش نکینم که دانشجویای امروزی تا متقاعد نشود که غرب غایت نیست نمی تواند به سمت الترنتیو فکر کردن برود. اگر او سعید رو خوب بفهمد و یک دهم نقد فوکو به مدرنیته را درک کند حتی اگر به مبانی دین پایبند هم نباشد نصف راه فهم نضهت خمینی را درک کرده است. با او میشود همسو شد اما با نمازخون غرب زده نه. این بحث میتواند یه مقاله بشود اما فعلا به همینجا بسنده میکنم و این سوال دوستم رو تکرار میکنم که میگه عجیبه که ما در ایران اصلا پست کلنیال استادیز نداریم. واقعا چرا





نکته پنجم

امیرمسعود در کامنتها پرسیده بود آیا مدلی که شما در ذهن دارید همان "ژاپن اسلامی" است. هرگز! پیشنهادمن اخذ توانایی "دیفرنتیویتی" در همه ساحتهاست.ما باید که در فضای سیطره پارادایم مدرن با مبنای شریعت سازه های جدید بوجود بیاریم. کنارهم قرار گرفتن سازه های جدید با مبنای شریعت جامعه آرمانی ما را رقم خواهد زد. البته این خیلی خیلی خلاصه است. من چندباری که با دانشگاه ها دعوت شدم در این باره به تفصیل حرف زدم. شاید فردا بشه بیشتر در بارش حرف زد



نکته ششم

گره تموم نمیشه..چون گره یک برنامه تلویزیونی نیست و من هم که اصلا قیافم به مجری های تلویزیونی نمیخوره مجریشم. گره یک دغدغه است. گره یک مواجه انتقادی با وضع موجود با مبانی انقلاب اسلامی است. گره کاری کرد که ما با بفهیم این خوب نیست و چرا خوب نیست..متفاوت فکر کردن کافی نیست..بلند شو یه کاری بکنیم و این فردای بعد از گره است…گره همان آرمان ماست..آرمان ما تمومی ندارد و قرارم نیست اخرش بشه اخراجیهای سه و رمان {..}!!!!!!! درست شروع کن که درست ادامه بدی



ارسال نظر

  • مریم

    ما هر چه در بازار و اماکن خرید بگردیم نمی توانیم لباس مناسب پیدا کنیم همه تنگ ،کوتاه ،تیره ویا پر از زلم زیمبو هستند آخه داره چی بسرمون میاد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار