گوناگون

چرا يمن براي عربستان حياتي است؟

عربستان به خوبي مي داند كه تغيير در هريك از كشورهاي عربي، بي تاثير بر كشور خود نيست اما هرگونه تغيير در يمن، مي تواند موجب تسريع تغييرات در عربستان گردد. ناامني در مرزها و برهم خوردن ثبات مرزي ميان يمن و عربستان پس از سال 2000، از منظر ژئوپليتيكي موجب نگراني عربستان شده است.

عربستان از سال 2000 همواره حامي يمن بوده است و مخالفان آن را به مثابه مخالفان خود انگاشته است. در جنگ هاي شش گانه دولت علي عبدالله صالح با شيعيان زيدي شمال يمن، عربستان همواره در تجهيز دولت يمن مي كوشيد و حتي در جنگ ششم به صورت مستقيم اقدام به اعزام نيرو نمود و با بمب هاي فسفري، تعدادي از حوثي ها را به شهادت رساند. در اعتراضاتي كه اين روزها در يمن صورت مي گيرد، عربستان به عنوان حامي صالح، ظاهر شده است و با استفاده از اهرم شوراي همكاري خليج فارس سعي در كسب راه حلي براي خاتمه دادن اعتراضات مردمي و در قدرت نگه داشتن رئيس جمهور اين كشور را دارد. اما چه چيزي باعث شده است تا عربستان از سال 2000 به عنوان حامي جدي يمن نمايان شود؟ نكات زير را مي توان در پاسخ به اين سوال درنظر گرفت:



1- تغيير در يمن يعني آغاز مشكلات مرزي براي عربستان

در امپراتوري عثماني، ميان دو خاندان آل حميد الدين و آل سعود بر سر برخي از مناطق جنوبي عربستان فعلي يعني عسير و جيزان، اختلافات عميقي وجود داشت. اين مساله باعث شد تا ميان اين دو خاندان مهم جزيره العرب، درگيري صورت پذيرد كه با پيروزي آل سعود و تحميل پيمان طائف به ال حميد الدين به اتمام رسيد. از مفاد اين پيمان كه در سال 1934 منعقد شد، واگذاري مناطق مورد اختلاف به ال سعود بود.

آل حميد الدين گرچه زير بار اين پيمان رفت اما آن را موقتي مي دانست و اين در حقيقت بستري جهت ادامه يافتن مشكلات مرزي دو كشور بعد از فروپاشي عثماني گرديد. عربستان بنا به حفظ تماميت ارضي خود و برقراري امنيت مرزي، همواره سعي در تضعيف يمن داشت. اين مسئله خود را در شكل هاي گوناگوني از جمله ممانعت از شكل گيري قراردادهاي نفتي ميان شركت هاي بين المللي و دولت يمن و تلاش در جهت تقويت مخالفين يمن نشان داد. تنها نكته اي كه موجب برخي حمايت هاي عربستان از يمن شمالي مي شد، استقرار هر دو در ليست كشورهاي متحد امريكا در منطقه بود كه در فضاي جنگ سرد، بايد در مقابل كشورهاي بلوك شرق كه يمن جنوبي نيز عضو آنان بود، بايستند. اما اين مسئله نيز نمي توانست باعث چشم پوشي يمن شمالي از مناطق مورد اختلاف با عربستان گردد.

با اتحاد دو يمن در سال 1990، ترس عربستان مضاعف گشت چرا كه اين مسئله مي توانست موجب شكل گيري يمني واحد با قدرت بيشتر شود و تهديدات بيشتري را معطوف به مرزهاي مورد اختلاف سازد. لذا عربستان در پي كارشكني برآمد. تلاش در جهت تجزيه كردن يمن با كمك به علي سالم البيض، رهبر معترضان جنوبي در سال 94 نيز نتوانست كار به جايي ببرد. در نهايت در سال 2000، عربستان پس از سال ها فشار آوردن، بر دولت يمن و شخص علي عبدالله صالح، بالاخره موفق شد كه پيمان جده را به امضاي وي برساند. بر اساس اين پيمان، قرارداد طائف نيز رسميت مي يافت. اين مسئله يعني ثبات مرزي عربستان و حذف هرگونه تهديد از سوي دولت رسمي يمن. پيمان جده از آن لحاظ حائز اهميت است كه مي توان روابط رياض - صنعا را به دو دوره ي قبل و بعد از اين پيمان تقسيم بندي نمود. پس از اين انعقاد، رويه ي ستيز به همزيستي تبديل گشت. بر همين اساس دولت سعودي از سال 2000 همواره خود را در مقابل تحولات يمن، مسئول دانسته و براي پيشگيري از هرگونه اختلاف نظر مرزي دوباره با اين كشور، به مداخله سياسي و نظامي مي پردازد. در واقع عربستان در يمن از سياست حفظ وضع موجود استفاده مي كند.


2- اتحاد شيعيان شمال يمن و جنوب عربستان

شيعيان در عربستان اصلي ترين گروه معترض به سياست هاي وهابيون را تشكيل مي دهند. اين گروه كه در مناطق شرقي عربستان و كمي هم در جنوب اين كشور واقع شده اند، همواره از سياست هاي سركوب، تبعيض اجتماعي و اقتصادي و خفقان مذهبي ناراضي بوده اند. با توجه به اين كه عمده نفت عربستان از مناطق شرقي اين كشور، استحصال مي گردد اما وضع امكاناتي و رفاهي اين مناطق به شدت ضعيف است.

همجواري شيعيان زيدي يمن در شمال اين كشور با شيعيان جنوب عربستان موجب شده است تا آل سعود از هرگونه ارتباط ارگانيك اين دو گروه واهمه داشته باشد. اهميت اين قضيه زماني بيشتر درك مي شود كه بحث اكتشاف نفت در مناطق جنوب عربستان (جيزان) به اين مسئله افزون گردد. در صورت هرگونه هرج ومرج در يمن و احتمال از ميان رفتن وضع موجود، حوثي ها قدرتمندتر خواهند شد و همين مسئله مي تواند انگيزه اي براي اعتراضات شيعيان جنوب عربستان گردد.


3- قدرت گيري القاعده در يمن

اگرچه تاريخ دقيق شكل گيري القاعده در يمن مشخص نيست، اما مي توان آن را نتيجه ي پيوستن نيروهاي پيكارجوي يمني به القاعده دانست. ريشه ي القاعده در يمن در حقيقت به سال هاي جنگ شوروي با افغانستان بر مي گردد. يمن در حقيقت دومين كشور بعد از عربستان، در تامين نيروهاي اسلامگرايي بود كه بعدها در افغانستان حضور يافته و لقب افغان العرب را به خود اختصاص دادند. پايان جنگ افغانستان مصادف بود با اتحاد دو يمن در سال1990. اما بنا به دلايلي كه در اين يادداشت مجال آن نيست، القاعده به مخالف آمريكا و عربستان و هم پيمانان منطقه اي آن تبديل شد. ورود يمني هاي پيكارجو به وطن همراه بود با نوعي مبارزه مسلحانه عليه منافع اين كشور.

در 12 اكتبر 2000 القاعده يمن طي يك حمله انتحاري توسط يك قايق به ناو جنگي آمريكا در بندر شهر عدن، ناو جنگي مدل USS Cole DDG-67 نابود كرد و 17 نظامي آمريكايي نيز كشته شدند.

القاعده در سال هاي 2003 و 2004 براي كشاندن جنگ به درون عربستان تلاش فراواني كرد و چندين عمليات موفقيت آميز نيز در آن كشور انجام داد، اما در راه انداختن جنگ داخلي عليه نظام سعودي ناكام ماند.

يكي از مهم ترين عمليات هاي القاعده عليه آمريكا در سال 2009 صورت گرفت كه در صورت موفقيت مي توانست تلفات بسياري را برجاي بگذارد. يك جوان نيجريه اي براي منفجر كردن يك هواپيماي مسافربري بر فراز ديترويت در جشن هاي سال نو دسامبر 2009 اقدام كرده بود. اين جوان در يمن آموزش ديده بود و براي انجام عمليات مورد نظر از سوي فعالان محلي القاعده در يمن مجهز و اعزام شده بود. (gurdian. Jan24. 2010)

در سال 2009 و در حين درگيري‌هاي يمن كشورهاي غربي و عربستان سعودي اعلام كرده‌اند كه به دليل درگيري ارتش يمن با شيعيان شورشي اين كشور در شمال و سعودي‌هاي جدايي طلب در جنوب، القاعده مي‌تواند با بهره‌برداري از اين وضعيت دامنه عمليات خود را در يمن گسترش دهد.

در حال حاضر نيز هرگونه ناآرامي مي تواند موجب قدرت گيري القاعده يمن شود و اين مساله اي است كه براي عربستان بسيار خطرناك است. روزنامه نيويورك تايمز چند هفته قبل به نقل از منابع اطلاعاتي آمريكا ادعا كرده بود كه شورشيان القاعده در پاكستان به صورت سيل آسا خود را به يمن مي رسانند تا بتوانند اولا با همراهي با معترضين، باعث سقوط سريع تر علي عبدالله صالح شوند و ثانيا با سازماندهي نيروهاي خود كه تعداد آن ها رو به افزايش است، از خلاء قدرت در يمن در صورت بركناري صالح، استفاده كرده و نيروهاي خود را در ساختار سياسي جديد سامان دهند.

قدرت گيري القاعده در يمن براي عربستان از آن جا كه داراي مرزهاي زميني بسياري با اين كشور است خطرناك محسوب مي شود. از سوي ديگر اين مساله مي تواند موجب ارتباطات پيدا و پنهان اين گروه با نيروهاي القاعده در خود عربستان شود كه در صورت تحقق چنين امري، حركت هاي تروريستي در عربستان بسيار قابل پيش بيني خواهد بود.


نتيجه گيري

تحليل حمايت هاي عربستان از يمن در شرايط فعلي، جداي از نقش پدرگونه اي كه عربستان سعي دارد براي همه ي كشورهاي عربي بازي كند، از منظر ديگري نيز حائز اهميت است. عربستان به خوبي مي داند كه تغيير در هريك از كشورهاي عربي، بي تاثير بر كشور خود نيست اما هرگونه تغيير در يمن، مي تواند موجب تسريع تغييرات در عربستان گردد. ناامني در مرزها و برهم خوردن ثبات مرزي ميان يمن و عربستان پس از سال 2000، از منظر ژئوپليتيكي موجب نگراني عربستان شده است. از سوي ديگر، نزديكي بيش از پيش شيعيان زيدي شمال يمن با شيعيان مناطق جيزان و عسير عربستان در جنوب، در كنار اعتراضات شيعيان شرق اين كشور، مي تواند فشار گاز انبري بر عربستان وارد سازد و منابع و صنايع نفتي اين كشور را با خطر جدي روبرو سازد. از سوي ديگر برهم خوردن نظم موجود در يمن موجب قدرت گيري بيشتر القاعده يمن خواهد شد و اين مساله نيز مشكلات امنيتي بسياري براي عربستان بوجود خواهد آورد. به نظر مي رسد عربستان در شرايط فعلي خواستار در قدرت نگاه داشتن علي عبدالله صالح است چرا كه هنوز به راه حلي كه بتواند باعث حفظ منافع خود و آرامش مردم يمن بشود، نرسيده است. در صورتي كه عربستان به چنين راه حلي برسد، بي شك از رئيس جمهور ديكتاتور يمن عبور خواهد كرد.

_________________________________________
پي نوشتها

1-احمديان، حسين. "دگرگوني جايگاه منطقه اي يمن " فصلنامه راهبرد. سال نوزدهم. شماره 56. پائيز 1389



2-https://www.irna.ir/newsshow.aspx?nid=30323583

3-https://www.fa.wikipedia.org/wiki/القاعده

نويسنده: سعيد ساسانيان

منبع: irdc.ir

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار