نفت به آتش کشیده شد و به دسته یک سقوط کرد!
پارسینه: نفت تهران هم بالاخره سقوط کرد. تیمی با بدهی چند ده میلیاردی که به نظر میرسد مانند صبا و راه آهن، بیشتر از یکی دو سال در لیگ آزادگان دوام نخواهد آورد. سقوط صبا و پاس همدان به دستههای پایینتر، همه نگاهها را به سمت ایده شهرستانیکردن تیمهای تهرانی معطوف کرد.
به گزارش پارسینه ؛ نفت تهران هم بالاخره سقوط کرد. تیمی با بدهی چند ده میلیاردی که به نظر میرسد مانند صبا و راه آهن، بیشتر از یکی دو سال در لیگ آزادگان دوام نخواهد آورد. سقوط صبا و پاس همدان به دستههای پایینتر، همه نگاهها را به سمت ایده شهرستانیکردن تیمهای تهرانی معطوف کرد.
ایدهای که شامل حال صبا و پیکان و پاس شد. هر سه این تیمها سقوط کردند و با هر سقوط به دسته پایینتر عدهای برای جابجایی آنها مرثیه سوگواری خواندند. البته پیکان بعد از سقوط دوباره به تهران بازگشت و با قرار گرفتن در چارت قبلی خود و ترزیق بودجه مناسب، توانست به لیگ برتر برگردد. اما پاس و صبا در همان همدان و قم ماندند تا جاده سقوط به لیگهای پایینتر را، با همان سرعت انتقال به شهرستانها طی کنند. انتهای داستان این نقل و انتقالاتِ تیمها به نفت تهران ختم شد. تیمی که قرار بود به اراک برود اما با پافشاری رسانهها و علیالخصوص برنامه نود، این انتقال صورت نگرفت و نفت در تهران ماند تا موجی از شادی، اهالی ورزش را بابت جلوگیری از یک حرکت اشتباه، فرا گیرد. اما در نهایت چه شد؟ نفت هم به لیگ آزادگان سقوط کرد. آن هم در سالی که حتی تیمی مثل استقلال خوزستان که از بلاتکلیفی مفرط رنج می برد، توانست خود را از مهلکه سقوط نجات دهد.
حال با این وضعیت میتوان سقوط نفت را به عدم انتقال به اراک ربط داد؟ اگر نابود شدن تیمهای پاس و صبا به دلیل شهرستانیشدنشان بود، آیا نمیتوان این حق را به مدافعان اراکی شدن نفت داد که امروز مدعی شوند؛ اگر نفت به اراک میرفت، با این همه بدهی و اینقدر محقرانه به لیگ آزادگان سقوط نمیکرد؟ آیا کسانیکه آن روزها مشکل نفت را رفتن به اراک میدانستند و به خیال خود با جلوگیری از این انتقال مسئله را حل کرده بودند، پاسخی برای شرایط فعلی این تیم دارند؟
اضمحلال تیم نفت دلیلی بر تایید مدعای شهرستانی کردن تیمها نیست. اما مشکل اصلی پاس و نفت، انتقالشان به شهرستانها نبود. مشکل پاس و نفت این بود که دیگر مالکان آنها رغبتی برای حمایت مالی آنها نداشتند و بعضا مشکلات قانونی بر سر راهشان وجود داشت. مشکل اصلی این تیمها کمبود بودجه بود که در سایه داستان انتقال به شهرستان نادیده گرفته شد تا بلای امروز سر باشگاههای ما بیاید و بعضی از آنها را به یک ابربدهکار تبدیل کند. نفت قرار بود به اراک برود، چون وزارت نفت دیگر تصمیمی برای تیمداری نداشت. اما آن زمان کسی نپرسید: «حالا که نفت تهران مانده، چه کسی خرجش را می دهد؟» ایده انتقال تیمها به استانها دو هدف داشت. هم گسترش فوتبال و هم کم شدن مخارج فوتبالی سازمانها و وزارتخانه هایی مانند وزارت نفت و نیروی انتظامی. البته نباید فراموش کرد که استانداریها هم توان گرداندن یک تیم لیگ برتری نداشتند و مشکلات صبا و پاس این موضوع را تایید میکند. اما ماندن این تیمها در تهران هم کمکی به رفع مشکلات مالی آنها نمیکرد.. شاید اگر آن زمان که انتقال تیم ها به شهرستان، به عنوان دشمن درجه یک فوتبال مطرح میشد، بحث حق پخش پیگری می شد، الان لیگ ما وضعیتش این نبود. اما افسوس که مهمترین رسانه تاثیرگذار در پیگری این موارد، مرتبط با همین مشکل اعظم است و قادر نیست افکار عمومی را برای پیگری این حق، سوق دهد.
اگر رویه فعلی ادامه پیدا کند، دیگر تیمهایی نظیر پارس، سپیدرود، نفت آبادان و استقلال خوزستان هم نمیتوانند در این شرایط دوام بیاورند و احتمالا بعد از سقوط از لیگ برتر، همان اندک سرمایه ممکن را هم نمیتوانند جذب کنند و مستقیم به دستههای پایینتر سقوط خواهند کرد و این بیم برای تیمهای پرقدرت، مدعی و جذاب نفت مسجد سلیمان، نساجی، فجر و ... میرود که با صعود به لیگ برتر، غرق در مشکلات مالی شوند و احتمالا بعد از سقوط دوباره، آرزوی لیگ برتری شدن هم برایشان محال شود.
با توجه به اینکه بخشی از این مشکلات مالی جنبه بینالمللی پیدا کردهاند، نمیتوان با چانهزدن این بدهیها را عقب انداخت و همین موضوع باعث شده تا کوه مشکلات مالی سر از آب بیرون بیاورد و موج درست شده از آن همه فوتبال ما را نابود کند. تنها راه رفع این معضل، ترزیق منابع مالی درست به فوتبال است. بایستی مسئله منابع مالی تیمها که مهمترینشان حق پخش، بلیطفروشی و تبلیغات محیطی هستند، به طور جدی و ویژه پیگری شوند تا دوباره خون تازهای در لیگ جریان پیدا کند.
ارسال نظر