سود یا زیان باشگاه پرسپولیس از تغییر اسپانسر؟

پارسینه: شايد بهنظر بسياري، فضاي حاكم بر 2 باشگاه بزرگ پرسپوليس و استقلال، فضايي آرام باشد و تيمها فقط و فقط حواسشان به مسابقات ليگ و جامهاي مختلف است. سرخابيها، حامي مالي جديدي پيدا كردهاند و نام يك اپراتور تلفن همراه ديگر بهجاي حامي مالي قبلي روي پيراهنشان نقش بسته است. اپراتوري كه در واقع ايراني نيست و وابستگي به يك شركت مخابراتي خارجي دارد كه دست بر قضا نام آن شركت هم در كنار شركت ايرانياش بر روي پيراهن هم سرخابيها و هم بهتازگي تراكتورسازي تبريز نقش بسته است.
تركمانچای
ترکمانچای یکی از شهرهای قدیمی و تاریخی ایران واقع در استان آذربایجان شرقی است که در شهرستان میانه واقع شده است. نام اين شهرستان، بهخاطر عهدنامه ننگيني كه در سال 1026 هجري خورشيدي از سوي روسيه تزاري و با حمايت دولت بريتانيا بر ملت ايران تحميل شد، معروف شده است. اما بيشك، نه اين شهرستان زيبا و نه كل ايران، رشادتهاي دليرمرداني را كه تا پاي جان مقابل دشمن ايستادگي كردهاند را فراموش نخواهد كرد. اگرچه همواره يادآوري عهدنامه مذكور، باعث عصبانيت و ناراحتي ايرانيهاست، اما عهدنامه تركمانچاي بهصورت كليدواژهاي مهم در دستور زبان فارسي، خودش كار كلي توضيحات اضافه را انجام ميدهد!
كارشكنی مديرعامل پيشين پرسپولیس
داستان مبارزه مديرعامل پيشين پرسپوليس با حامي مالي اين باشگاه ديگر بر كسي پوشيده نيست. او با نوع مديريت خاص خود و با تصميمگيريهاي ويژه، اختلافاتي را با اسپانسر قبلي بهوجود آورد و تلاش وزارت ورزش براي رفع اين اختلافات هم بهصورت موقتي جواب داد، اما در نهايت كار به حذف حامي مالي و جايگزين كردن اپراتور تلفن همراه ديگري به جاي همراه اول، كشيده شد. مديرعامل پيشين كه با لغو داربي آلمان، جلوي درآمدزايي خوب براي هر دو باشگاه را سد كرد، نهايتا با امضاي تفاهمنامهاي تركمانچايي! زير بار بندها و شرايطي رفت كه كمتر كسي پذيرش آن را باور داشت. البته در ظاهر همه چيز بهسود سرخابيها و بعدتر تراكتورسازي مينمود، اما واقعيت امر چيز ديگري بود.

اسپانسر جديد در ابتداي كار 12 ميليارد تومان به پرسپوليس، 10 ميليارد تومان به استقلال و 6 ميليارد تومان به تراكتورسازي پرداخت كرد. اما طبق تفاهمنامه، این اپراتور در ازای گرفتن یکسری امتیازات از باشگاهها، تنها و تنها بستر فنی و سرشماره 3090 را در اختیار آنها قرار ميداد. یکی از این امتیازها برمیگردد به حق تبلیغات دو باشگاه که شامل، حضور بازیکنان در تبلیغات، تبلیغات بر روی قسمت اصلی پیراهن، تبلیغ بر روی پشتزمینه مصاحبهها و ... . نکته قابلتوجه اینجاست که حرکت برای درآمدزایی در 2 باشگاه بزرگ پایتخت از 2 سال پیش شروع شده و شرایط طبیعتا اینک بهتر از زمان شروع آن بوده است. بنابراین انتظار میرفت که قراردادهایی که در زمان کنونی منعقد میشود، بهتر از قبلیها بوده و در مسیر پیشرفت قرار داشته باشد، اما آن چیزی که در تفاهمنامه با ایرانسل مشاهده میشود، بسان همان عهدنامه ترکمانچای است. اپراتور جدید برای بیرون کردن رقیب از گردونه، ابتدا اقدام به پرداخت مبالغ فوق به باشگاههای استقلال و پرسپولیس کرد. این پولها هم بهصورت علیالحساب در اختیار باشگاهها قرار گرفته و اپراتور از طریق پیامکهایی که مردم ارسال میکنند، پول را به حساب خود برمیگرداند. در مورد استقلال و پرسپولیس طبق تفاهمنامه اگر 55درصد از مبالغ پرداختشده به باشگاهها از طریق پیامکهای مردمی ظرف 5 ماه بازگشت داده شود، 2 تیم با این اپراتور تسویهحساب هستند، یعنی هواداران باید پول بدهند که پول پرداختی اپراتور به باشگاه ها مستهلک شود. اما هر چقدر از این 55 درصد پول پیامک کمتر باشد، باشگاهها باید آن را به ایرانسل برگردانند. در این شرایط استقبال مردم از طرح پیامکی بسیار کم بود و ایرانسل هم تبلیغات تلویزیونی خاصی برای جلب مشارکت یا نتوانست انجام دهد و یا انجام نداد.


اپراتور جدید اسپانسر نیست
کاری که اکنون عملا در 3 باشگاه استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی انجام میدهد، اسپانسرینگ نمیتواند نام بگیرد. درحالی که تبلیغ بر پشت پیراهن پرسپولیس آنهم زیر شماره بازیکنان، قیمت 12 میلیارد تومانی دارد، چگونه است که ایرانسل با 12 میلیارد تومان، قسمت اصلی تبلیغ را بهخود اختصاص داده که تازه آن را هم میخواهد از بستر پیامکی و با مشارکت هواداران به جیب خود بازگرداند، یعنی هیچ پولی بابت اینهمه فضای تبلیغاتی نپردازد! بنابراین بهنظر میرسد که ایرانسلیها در این بخش هم زرنگیهای خاص خود را داشتهاند و یا باشگاه ها ناشیانه عمل کرده اند.
تخلف
بهنظر میرسد، اسپانسر جدید سرخابیها دچار یک تخلف شده که بد نیست در این خصوص دستگاههای نظارتی ورودی به اين ماجرا داشته باشند و آن را مورد بررسی قرار دهند. در یک مورد، این اپراتور، عدهای را با ترفندهای اپراتوری به عضویت سامانه پیامکی طرفداری خود کرده است. بهعنوان مثال، مشترک در مواجه با پیامک تبلیغاتی، هیچ راهی برای گریز از عضویت نداشت، مگر با خاموش و روشن کردن تلفن خود!


داستان AFC
چند سالی میشود که کنفدراسیون فوتبال آسیا تلاش دارد تا وضعیت بدهکاری باشگاههایی را که در لیگهای مختلف این نهاد شرکت میکنند، مشخص کند. همین موضوع باعث شده تا تیمهای ایرانی هم با مشکلات متعددی روبرو شوند. بهدلیل بدهکار بودن هر 3 باشگاه، پرسپولیس، استقلال و تراکتورسازی و به نتیجه نرسیدن تلاشها برای رفع مشکلات مالی، در وزارت ورزش جلسهای تشکیل شد که در آن باشگاههای مذکور از مدیرعامل شرکت همراه اول نیز برای حضور دعوت بهعمل آوردند. باشگاهها با بیان این موضوع که از دست دادن همراه اول یک اشتباه بزرگ برای آنها بوده و حامی مالی جدید هم دیگر پولی به آنها پرداخت نمیکند، خواهان بازگشت مجدد همراه اول شدند. در اين ميان اما همراه اول تمایلی به بازگشت نداشت، ولي با درخواست وزارت ورزش و طرح ملی بودن موضوع، همراه اول قولهای مساعدت داد.
کارشکنی مدیرعامل پیشین پرسپولیس (2)
پس از آنکه همراه اول حاضر به همکاری مجدد شد، مدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیس با علنی کردن موضوع یک شکایت، همراه اول را متهم به عدم پرداخت سهم باشگاهها از پیامکهای سامانه کرد. در طرف مقابل همراه اول با رد این اتهامات، با ارائه اسنادی اعلام کرد که پولها را بهصورت شفاف و تمام و کمال در اختیار باشگاهها گذاشته و این دروغپراکنیها در شرایطی که همراه اول بار دیگر حاضر شده بهخاطر منافع ملی قدم به میدان بگذارد، جای بسی تامل دارد. با تمام این احوال، علی اکبر طاهری سرانجام از باشگاه پرسپولیس استعفا کرد و رفت تا آرامش به این باشگاه پرطرفدار بازگردد. بهدنبال این موضوع و برنامهریزیها و تلاشهای گرشاسبی، سرپرست باشگاه و همچنین وزارت ورزش در بازگرداندن همراه اول به حمایت از باشگاه ها آنهم در شرایط خطرناک حذف از آسیا، سرانجام این اپراتور مبلغ 7 میلیارد تومان (4 میلیارد برای پرسپولیس و 3 میلیارد تومان برای استقلال) را بابت ادامه همکاری و بهصورت قرضی پرداخت کرد.
اپراتور جدید برگشت
در این شرایط و درحالی که مدیران 3 باشگاه خواستار بازگشت همراه اول شده بودند و صورتجلسه ای هم در این خصوص امضا نمودند، ایرانسل که تا آن زمان خود را کنار کشیده و حاضر به پرداخت پولی برای رفع مشکلات مالی 3 باشگاه برای شرکت در لیگ قهرمانان آسیا نشده بود، به میدان آمد تا حریف نتواند جایش را بگیرد. آنها با طرح این موضوع که حاضرند پول بیشتری پرداخت کنند، سعی در جلب رضایت باشگاهها برای تداوم همکاری كردند.
طرح مکالمه رایگان؛ پیچاندن سهم رگولاتوری
این شرکت برای فرار از کسادی بازارشان در جلب نظر هواداران، به یک روش عجیب رو آوردند. روشی که میتوان به آن عبارت «غیرقانونی» را هم اطلاق کرد. آنها برای جلب هواداران طرح مکالمه رایگان را مطرح کردند. بدین ترتیب هوادار بهجای خرید شارژ میتوانست با عضویت در سامانه 3030 که بهجای سرشماره 3090 ارائه شده بود، از مکالمه رایگان بهرهمند شود. اما یک نکته در این میان مغفول مانده بود. 35 درصد از مبلغی که یک مشترک در زمان استفاده از تلفن همراه خود برای مکالمه، پیامک و یا اینترنت هزینه میکند، حق بیتالمال بوده و به دولت تعلق میگیرد که در اصطلاح به آن «سهم رگولاتوری» گفته میشود. مبلغی که در طرح جدید ایرانسل به نام حمایت از باشگاه محبوب به جیب اپراتور واریز میشد. بدین ترتیب هواداران تشویق میشدند که بهجای خرید شارژ، با ارسال اعداد منحصر به باشگاهها به سرشماره 3030، از یک مدت مکالمه نامحدود بهرهمند شوند. با این وصف، برخی بهجای خرید شارژ این کار را کردند و بهجایش مکالمه رایگان جایزه گرفتند و سهم دولت در این میان پرداخت نشد. این داستان باعث شد تا عدهای جلب سامانه 3030 شدند. نکته دیگر اینجاست که ایرانسل مدعی شده که شرکت ایران مبنا را باشگاهها به آنها معرفی کردهاند، در صورتی که پر واضح است که این شرکت از سوی خود ایرانسل به 3 باشگاه مذكور معرفی شده است. شرکتی که 30 درصد حق واسطهگری دریافت میکند؛ یعنی تقریبا همان مقداری که سهم دولت است! و در اینجا بهنظر میرسد که دستگاههای نظارتی باید وارد عمل شده و با دقت این موضوع را مورد تجزیه و تحلیل و همچنین بررسی قرار دهند. این یک دستاندازی علنی به بیتالمال و حق مردم است. ضمن اینکه در اینجا، موضوع، همان 30 درصدی است که باید به جیب دولت برود و بهعنوان بودجه دولتی، خرج مردم شود كه در عوض دارد به جیب یک آقازاده واریز میشود. چرا؟ چون ژن خوب دارد!
قرارداد جدید بدون مزایده
در قرارداد دوم این اپراتور با باشگاهها، برخلاف قرارداد قبلی که تنها در حوزه خدمات اپراتوری بود، تمامی فرصتهای تجاری باشگاههای طرف قرارداد به شرکت ایران مبنا واگذار شد. سوال اینجاست که دو باشگاه دولتی که متعلق به وزارت ورزش و جوانان هستند، چگونه قراردادهای اینچنینیشان را بدون برگزاری مزایده در اختیار یک شرکت که سابق بر این، آن را بهعنوان یک شرکت شارژفروش میشناختیم، قرار دادهاند. شاید اگر مزایدهای گذاشته میشد، درآمد بیشتری نصیب 3 باشگاه بزرگ کشور میشد. البته در مورد اسپانسر قبلی نیز مزایدهای شکل نگرفته بود که خود جای بررسی دارد، اما نکته قابلتوجه در مورد قبلی، این بود که آن قرارداد در اواسط سال و بر اساس ضرورت به امضا رسید. تا آن زمان هیچ برنامه ویژه اقتصادی برای باشگاههای استقلال و پرسپولیس شکل نگرفته بود و همراه اول در این خصوص اولین شرکتی میشد که در این راه بزرگ و پر ریسک قدم برمیداشت. ضمن اینکه شرکتی که در آن زمان حامی مالی و شریک تجاری پرسپولیس و استقلال شد، بزرگترین شرکت در خصوص اسپانسرینگ ورزشی، خصوصا در حوزه فوتبال بوده است. این درحالیست که اکنون بهنظر میرسد، برای عقد قراردادهای اسپانسرینگ باید سوابق ورزشی حامی نیز در نظر گرفته شود؛ ضمن اینکه، معمولا امضای چنین قراردادهایی، تشریفات خاص خود را میطلبد که در این مورد، گویا هیچ مزایده ای وجود نداشته که در اين صورت جا دارد، توضیحاتی درخصوص آن برای شفافسازی موضوع ارائه شود. همچنین نباید فراموش کنیم که حامی مالی قبلی، توانست در کمتر از 2 سال، بیش از 120 میلیارد تومان برای 3 باشگاه درامدزایی ایجاد کند که عدد قابلتوجهی است. عددی که در مقایسه با پرداختی امروزی حامی مالی جدید آنهم با شکل گیری مسیرهای درامدزایی، اصلا قابل قیاس نیست.
ارسال نظر