گوناگون

حملۀ موشکی ایران به دیر الزور: یک موازنه الاکلنگی

حملۀ موشکی ایران به دیر الزور: یک موازنه الاکلنگی

پارسینه: حمله موشکی سپاه به دیر الزور در رسانه های مختلف عمدتا از زاویه انتقام ایران از داعش مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، اما این رخداد ابعاد مهم دیگری نیز دارد.

حملۀ موشکی ایران به سوریه: یک موازنه الاکلنگی

دقایقی پیش از بامداد امروز نیروهای سپاه پاسداران ایران با حداقل شش موشک میان برد، مواضع داعش را در منطقۀ دیرالزور مورد هدف قرار دادند. حمله موشکی سپاه پاسداران به داعش را می توان اتفاقی مهم در نبردهای استراتژیک در منطقه دانست. این حمله در رسانه های مختلف عمدتا از زاویه انتقام ایران از داعش مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. اما این رخداد ابعاد مهم دیگری نیز دارد. در برداشتی اولیه می توان چند نکته را در مورد این حمله ذکر کرد:

۱-تغییر رفتار بازیگر خویشتن دار

ایران بی شک تنها بازیگری است که در استفاده از توان نظامی کلاسیک خود در رقابت های استراتژیک خویشتن داری نشان داده است. نگاهی به رقابت های استراتژیک در سالهای اخیر نشان می دهد که تقریبا تمامی بازیگران مهم توان نظامی متعارف خود را برای پیشبرد منافعشان به میان کشیده اند. از آمریکا و روسیه که روزانه به اهدافی در سوریه حمله می کنند تا اسراییل که حد و مرزی برای حمله به مناطق مختلف نمی شناسد و تا ترکیه و عربستان که نیروهای زمینی و هوایی خود را پیوسته به کار می گیرند. حتی کشورهایی مانند امارات نیز به شدت در سالهای اخیر از توان هوایی خود در نقاط مختلف و حتی لیبی بهره برده اند.
بنابراین ایران آخرین بازیگر مهمی است که تغییر رفتار می دهد و توان متعارف خود را به صورت مقطعی به کارمی گیرد. فارغ از اینکه نتایج میان مدت و بلند مدت این حمله چه باشد این نکته روشن است که تنها بازیگر مهم در صحنه خاورمیانه نیز تغییر رفتار داده است. البته هنوز در مورد اینکه رفتار جدید ایران تثبیت شود یا اینکه صرفا در حد یک حمله محدود بماند نمی توان قضاوت کرد.

۲- موازنه های الاکلنگی و تطبیق پذیری دائمی

موازنه قدرت از کلیدی ترین مفاهیم علم روابط بین الملل است، مفهومی که در تبیین و تفسیر تحولات جاری خاورمیانه از توان بالایی برخوردار است. نظم سنتی در این منطقه فروپاشیده و کشورهای مختلف از جمله ایران می کوشند موازنه قدرت جدیدی را شکل دهند. کوشش های طیف وسیعی از بازیگران از قدرت های بزرگ تا قدرت های منطقه ای و تا گروههای تروریستی در شکل دهی و تحول بخشی به این موازنه دخیلند. همین "چندین قطبی" بودن موازنه قدرت آن را بسیار ناپایدار و آلاکلنگی کرده است. ایران بازیگری مهم در این موازنه آلاکلنگی است و به ناگزیر باید برای حفظ موازنه مطلوب خود نبرد کند و دائما خود را با تغییراتی که در آلاکلنگ خاورمیانه ایجاد می شود تطبیق دهد. اگر به تحولات یک ماهه اخیر دقت کنیم این وضعیت به خوبی نمود دارد. ایران انتخاباتی مهم را با موفقیت برگزار کرد و منابع جدیدی از قدرت را به نمایش گذاشت. همزمان عربستان اجلاسی پرنمایش برگزار و کوشید ائتلافی علیه ایران شکل دهد. به فاصله کوتاهی بزرگترین بحران سالهای اخیر در درون شورای همکاری خلیج فارس رخ داد و اندکی بعد تهران مورد حمله تروریستی قرار گرفت و اکنون ایران با موشک پاسخ داده است. روشن است که این وضعیت الاکلنگی و دشوار تا زمانی که نوعی موازنه پایدار شکل گیرد ادامه خواهد یافت. بعید است تا آینده ای میان مدت چنین موازنه ای تشکیل شود.

۳- عادت به شگفتی استراتژیک

اشاره شد که نظم به معنای الگویی با ثبات از کنش میان بازیگران، در محیط پیرامونی ایران فروپاشیده است. این بدان معناست که قواعد بازی روزانه تغییر می کنند و هر لحظه باید منتظر رفتاری جدید از سوی بازیگران بود. وقوع جنگ داخلی در سوریه، ظهور و قدرت یابی داعش، حضور نظامی روسیه در سوریه، جنگ عربستان در یمن و تحریم چندجانبه قطر جملگی از شگفتی های استراتژیک منطقه بوده اند و بازیگران کوشیده اند خود را با این شگفتی ها تطبیق دهند. حمله موشکی بازیگر خویشتن دار به دیر الزور را نیز می توان در تداوم این شگفتی ها تحلیل کرد. بی شک این آخرین شگفتی استراتژیک در این منطقه بحران زا و بحران زی نیست.

۴-انتقام مبهم

حملۀ موشکی ایران اندکی بعد از آن صورت گرفت که نیروی هوایی امریکا در رفتاری کم‌سابقه، یک جنگندۀ سوخوی ارتش سوریه را که برای عملیات به هوا برخاسته بود هدف قرار داد و آن را سرنگون کرد. هنوز اطلاعات زیادی از ارتباط میان این دو عملیات در دست نیست، با این حال اگر ایالات متحده این عملیات ایران را به عنوانِ واکنشی در مقابل حملۀ آن به جنگنده سوری تفسیر کند، وضعیت میدان سوریه پیچیده‌تر از همیشه خواهد شد و احتمال دارد درگیری در این منطقه وارد فاز جدیدی شود.

۵- خروج از موضع دفاعی

ایران احتمالاً برای نخستین بار در چند ماهۀ اخیر از موضع دفاعی خارج شده است. از زمانی که ترامپ سیاست سکوت خود در قبال ایران را شکست و به بهانۀ برنامه‌های موشکی ایران، علیه این کشور سخن گفت تا زمان اجلاس ریاض که در حضور مجمعی از تمامی رقیبان و بعضاً دشمنان منطقه‌ای ایران، نوک پیکان حملات خود را متوجه این کشور ساخت و ایران را کانون ناامنی و بی‍‌ثباتی در منطقه و بزرگترین حامی تروریسم نامید، ایران همواره در موضع دفاعی قرار داشت. نه انتخابات ریاست جمهوری ایران و نه حتی بحرانِ جدی شبه جزیره بین قطر و عربستان باعث نشد ایران ابتکار عمل را در منطقه در دست بگیرد. اما حملۀ موشکی دیشب به دیرالزور پتانسیل اینکه چنین امکانی را برای ایران فراهم بیاورد دارد؛ ایران یک نمایش قدرت داده است که می‌‌تواند آن را در چارچوب «دفاع مشروع» تبلیغ کند. نکتۀ مهم در این مورد این است که امریکا و عربستان را در وضعیت دشواری قرار می‌دهد؛ از یکسو این ابتکار عمل ایران طبیعتاً به مزاج آن‌ها خوش نخواهد آمد و از سوی دیگر، محکوم کردن حملۀ ایران به معنای محکوم کردن حمله به داعش آن هم توسط کشوری است که تنها چند هفته از وقوعِ یک حملۀ تروریستی داعش در پایتخت آن گذشته است.

منبع: اینترنشنال

آخرین اخبار، تحلیل‌های ویژه و صفحه نخست نشریه‌های انگلیسی زبان در صفحه بین‌الملل


ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار