گوناگون

«آتش زير خاكستر» در استقلال روشن شد!

پارسینه: شايد كمتر هوادار بدبين استقلال فكر ميكرد كه تيمش در فرصت حساس نقل و انتقالات با چنين مسايل عجيب و نادري رو به رو شود. درگيري دوباره اعضاي هيات مديره با منصوريان و حمايت سرمربی از مديرعاملی كه تا همين چندماه پيش ميخواست اخراجش كند كار را به نقطه حساسی رسانده است. اعتراضات هواداران را نيز به اين حواشی اضافه كنيد!

گزارش - تحريريه پارسينه | شايد كمتر هوادار بدبين استقلال فكر ميكرد كه تيمش در فرصت حساس نقل و انتقالات با چنين مسايل عجيب و نادري رو به رو شود. درگيري دوباره اعضاي هيات مديره با منصوريان و حمايت سرمربی از مديرعاملی كه تا همين چندماه پيش ميخواست اخراجش كند كار را به نقطه حساسی رسانده است. اعتراضات هواداران را نيز به اين حواشی اضافه كنيد!
استقلال فصلی را بدون راهبرد روشن پیش برد. نه جوانگرایی‌اش برنامه‌محور بود و نه حالا که از حضور بازیکنان بین‌المللی خبر می‌دهند از برنامه و بینش جدید خبر می‌دهد. حرف‌ها در استقلال بدون درکی از مفاهیم آن حرف یا آن ایده، گفته و اجرا می‌شوند. استقلال دچار سردرگمی در فلسفه تیمداری است و این فقط یک نشانه از باشگاهی‌ است که همه فکر و نگاه گردانندگانش یافتن راهی برای بقاست‌. هیولای درون همین جا در استقلال دست و پا درمی‌آورد.

بیانیه‌ای که باشگاه استقلال با نام مصاحبه منصوریان شب‌هنگام روی سایتش منتشر کرد، پر بود از مساله، چیزی شبیه همان بازی ۶- یک در لیگ قهرمانان. این بیانیه در بند بندش از هیولای درون خبر می‌داد. بگذریم از اینکه مسوول روابط عمومی در باشگاه استقلال ساختار یک نامه یا بیانیه را از یک مصاحبه تشخیص نمی‌دهد و خود نمی‌داند چه منتشر کرده است. «شب‌نامه» بهترین اسمی است که برای این متن باید انتخاب کرد. استقلال در بیانیه عذرخواهی هم ۶ بر یک باخت.

این متن با تنظیم پر از غلط، لحنی مناسب بعد از فاجعه استقلال مقابل العین نداشت و طلبکارانه بود. ساختن دشمنان فرضی برای استقلال و ادای اغراق‌آمیز استقلالی بودن، حس مالکیت بر هواداران با شعارهای بی‌مفهوم و لو رفته‌. منصوریان یک هفته صبر کرد و سرانجام این بیانیه‌اش نه تنها مساله‌ای را حل نکرد بلکه بیش از پیش یادآور شکست تلخ مقابل العین بود و نشان می‌داد که در باشگاه استقلال چه می‌گذرد.

منصوریان که تکیه بیش از اندازه‌اش به لیدرها و تلاش برای ایجاد محبوبیت بیشتر، وقت مربیگری‌اش را هدر داده، حالا اعتراض عده دیگری از همین لیدرها را دشمنی با استقلال القا می‌کند و قابل درک نیست که چرا دوستداران منصوریان دوستان استقلال‌اند و آنها که ادامه کار افتخاری و منصوریان را نمی‌خواهند اعتبار استقلالی بودن‌شان را از کف می‌دهند؟ در پرطرفدارترین و ریشه‌دارترین تیم‌های ایران هنوز مفهوم واقعی هوادار درک نشده و آنها وقتی از هوادار حرف می‌زنند، در واقع درباره لیدرهایی حرف می‌زنند که یا وابسته به باشگاه‌اند یا رودرروی باشگاه. هیچ وقت آنها انگار نمی‌خواهند درک کنند که هوادار آن چند ده نفری نیستند که فوتبال را عرصه گردن‌کشی فرض کرده‌اند.

منصوریان اگر از این همه سیاست‌ورزی در موضوع هوادار دست برمی‌داشت، اگر رفتاری دور از اغراق داشت و این حس مالکیت‌اش بر هواداران را در خود تقویت نمی‌کرد، چه بسا مربی بهتری با فکری رهاتر برای استقلال می‌شد اما انگار هیچ چیز دست خودش نیست. او شیفته همین بازی‌هاست، بیش از آنکه شیفته مربیگری باشد. در استقلال باید این جنگ برای بقا و این بازی برای کسب محبوبیت با روش‌های نخ‌نما تمام شود، چه با منصوریان و افتخاری و چه با چهره‌هایی تازه‌. این بازی‌ها که تمام شود، تازه می‌توان منتظر بازی دیگری بود که اسمش فوتبال است و خوردن ۶ گل در آن همیشه یک فاجعه فنی است. برای نمایشی موفقیت‌آمیز این همه شامورتی‌بازی لازم نیست.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار