گوناگون

ضرورت احیای منطقه‌گرایی در سیاست خارجی ایران

ضرورت احیای منطقه‌گرایی در سیاست خارجی ایران

پارسینه: انتخاب ترامپ اثرگذاریِ ارتباط منطقه‌ای – بین‌المللی بر منافع و امنیت ملی ایران را آشکارتر کرد. در دورۀ جدید، ایران باید سیاست خارجی خود را بر مبنایِ ضرورت تنش‌زدایی در روابط با کشورهای عربی تنظیم کند.

ضرورت احیای منطقه‌گرایی در سیاست خارجی ایران

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مناظره‌های متعددی به خود دیده است. برخی از این مناظره‌ها به سرانجام رسیده و در قالب سیاست‌های اجماعی، راهنمای دیپلمات ایرانی است. برخی دیگر از این مناظره‌ها اما، به رغم قدمت، همچنان دشواری‌های رسیدن به اجماع داخلی را به دوش می‌کشند. از جمله مناظره های دامنه دار در کشور، اختلاف بر سر ارجحیت‌های تعاملی کشور در عرصۀ خارجی است. مسئلۀ محوری آن است که ایران اولویت را باید به تعامل با کدام کشور و یا مجموعه از کشورها بدهد. دو جهت این مناظره را به اختصار می‌توان چنین خلاصه کرد:

نخست مجموعۀ منطقه‌گراست که طرفدار اولویت دادن به سیاست تنش‌زدایی در تعامل با کشورهای همجوار ایران، به ویژه همسایگان جنوبی است. از دید این مجموعه، تنش‌زدایی به همسایگان، راه ارتقای جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی ایران می‌دانند. این مجموعه، به دوره‌هایی از روابط ایرانی - عربی به مثابۀ الگوی قابل تکرار می‌نگرند که تنش‌زدایی با کشورهای عربی، چالش‌های بین‌المللی تعامل ایران با جامعۀ جهانی را تقلیل داد. دوم مجموعه‌ای بین‌المللی‌گراست که راهکار بهبود شرایط منطقه برای ج. ا. ایران و متحدان آن را رفع چالش‌های بین‌المللی روابط خارجی ایران می‌داند. در این نگاه، کشورهای عربی؛ فاقد استقلال لازم از ساختار قدرت جهانی هستند و در نتیجه، بدون همراهی قدرت‌های بزرگ، نمی‌توانند مبتکر سیاستی مستقل در تعامل با ایران باشند. مجموعۀ سومی به تدریج وارد مناظره شد؛ مجموعه‌ای که قائل به کار با همۀ طرف‌ها در آنِ واحد است. این مجموعه را می‌توان چندجانبه‌گرا نامید.

آغاز ریاست آقای روحانی باری دیگر مناظرۀ یادشده را احیا کرد و منطقه‌گرایان در کنار بین‌الملل‌گرایان همراه با منتقدان چندجانبه‌گرای خود باری دیگر استدلال‌های خود را مطرح کردند. دولت روحانی و وزیر خارجۀ وی، استدلال‌های چندجانبه‌گرایانه مطرح کرده و ارجحیت اصلی را به کار با جامعۀ بین‌المللی برای مرتفع کردن بن‌بست استراتژیک پیش آمده بر محور پروندۀ هسته‌ای تعیین کردند. اما برونداد سیاست خارجی روحانی به هیچ‌وجه چندجانبه نبود. به عبارتی، امضای برجام به عنوان برونداد اصلیِ سیاست خارجی در سطح بین‌المللی، هیچ‌گونه برونداد موازی و اثرگذاری در سطح منطقه‌ای نداشت. بنابراین مسئله آن است که چرا چندجانبه‌گرایی روحانی و ظریف، تحولی در روابط ایرانی - عربی به بار نیاورد. به ویژه آنکه روحانی از اولین سخنرانیِ پس از انتخابات ریاست‌جمهوری، ضرورت بهبود روابط با کشورهای عربی از جمله عربستان را به عنوان یک اولویت مطرح کرده بود.

دو استدلال عمده مطرح شده و می‌شود: نخست آنکه شرایط بحرانیِ منطقه و رقابت‌های کنترل‌ناپذیر میان ایران و عربستان، گفتمان منطقه‌ای و سیاستِ عربی دولت روحانی را در عمل عقیم گذاشت. در این معنا، تلاش‌های منطقه‌ای دولت نمی‌توانست با وجود سطح بی‌سابقه‌ای از رقابت و تنش به نتیجه برسد. استدلال دوم آن است که در قیاس با فعالیت‌های انجام شده در سطح بین‌المللی، دولت حضور و برنامه‌ریزی قابل توجهی در منطقه نداشته است. به عبارتی، رقابت و تنش همواره جزئی از روابط ایرانی - عربی بوده و دولت در این چارچوب تنش‌آلود قدرت را در دست گرفت و وعدۀ تغییر داد. گذشته از دو استدلال یادشده، اثرگذاریِ فضای پرتنش خاورمیانه بر روابط ایرانی - عربی، مبنایی مورد اجماع تمامی طرف‌ها است؛ هرچند در مورد میزان اثرگذاری آن تفاوت‌هایی وجود دارد.

فقدان مؤلفۀ ضروریِ ارادۀ متقابل برای ارتقای روابط را می‌توان مانع اصلی ارتقای روابط ایرانی - عربی دانست. دلایل متعددی برای آن قابل طرح است. در واقع صعود قدرت منطقه‌ای ایران در فضای پرتنش خاورمیانه را عربستان به مثابۀ تهدید نخست خارجی در برابر خود دید. این امر نه تنها بهبود روابط دوجانبه را دشوار کرد بلکه همچنین، منجر به وقوع انقلابی در الگوی روابط ایرانی - عربی شد. بنابر الگوی دیرین، هرگاه روابط ایران با قدرت‌های بین‌المللی رو به تنش‌زدایی می‌رفت، روابط ایرانی - عربی نیز دوره‌ای از آرامش و بهبودی را تجربه می‌کرد و بالعکس. دورۀ روحانی شاهد تحول الگوی دیرین شد. به عبارتی، رسیدن ایران به توافق با جامعۀ جهانی و حتی تشویق بهبود روابط ایرانی - عربی از سوی ایالات متحده، ریاض و همقطاران عرب آن را به «تعامل سازنده» با دولت روحانی نکشاند. در واقع، کشورهای عربی این بار برخلاف گذشته، گرایش بیشتری به اقناع جامعۀ بین‌المللی به زیانبار و حتی خطرناک بودنِ تعامل سازنده با ایران نشان دادند. با صعود ترامپ، این گفتمان به کاخ سفید راه یافت و به نظر می‌رسد باید در انتظار شنیدن استدلال‌های مشابه از سوی برخی دیگر از کشورهای غربی باشیم.

بنابراین، در دورۀ جدید، بین‌الملل‌گرایی نمی‌تواند راهکار رفع چالش‌های منطقه‌ای ایران باشد. بیم ریاض از قدرت‌گیری منطقه‌ای ایران و تصوّر خروج واشنگتن از خاورمیانه، دو بنیانِ انقلاب یادشده در تعامل عربستان و متحدانش با ایران بود. البته اولویت‌دهی به سطح بین‌الملل (بین‌الملل‌گرایی) از سوی دولت از این منظر قابل دفاع است که ایران باید از بن‌بست استراتژیک ناشی از سامان تحریم‌های متمرکز بر برنامۀ هسته‌ای می‌رهید و برنامۀ یادشده باید از دستور کار شورای امنیت خارج می‌شد. اما پس از برجام، استمرار تأکید بر سطح بین‌الملل به رغم استمرار تنش با همسایگان عرب به یک دلیل عمده نمی‌توانست در راستای منافع ملّی ایران قرار بگیرد: پرونده‌های منطقه‌ای و گفتمانِ ایران‌هراسانۀ رقبای منطقه‌ای ایران می‌توانست و تا حدی توانست منافع اقتصادی و ظرفیت‌های بین‌المللی آزادشده توسط برجام را تضعیف کند.

انتخاب ترامپ اثرگذاریِ ارتباط منطقه‌ای - بین‌المللی بر منافع و امنیت ملی ایران را آشکارتر کرد. در دورۀ جدید، ایران باید سیاست خارجی خود را بر مبنایِ ضرورت تنش‌زدایی در روابط با کشورهای عربی تنظیم کند. مرتفع کردن اختلافات با کشورهای عربی یک ضرورت است تا افزون بر ارتقای امنیت و ثبات منطقه‌ای، از اثرگذاری منفی تحولات منطقه‌ای بر بروندادهای مثبت اجرای برجام و خروج ایران از بن‌بست استراتژیک کاسته شود. این البته به معنای گذشتن از تعامل سازنده با جامعۀ جهانی و قدرت‌های بین‌المللی نیست. اما تعریف نسبت روابط منطقه‌ای و بین‌المللی در فضای جدید ناشی از صعود ترامپ اهمیت بیشتری یافته است. در این شرایط ارجحیت‌دهی به سطح بین‌المللی، منافع ملی کشور را تأمین نخواهد کرد. الگوی مناسب سیاست خارجی ایران در دورۀ جدید، چندجانبه‌گرایی با ارجحیت‌دهی به سطح منطقه‌ای است. به عبارتی، سیاست خارجی چندجانبه‌گرا که تاکنون به سطح بین‌الملل متمایل‌تر بود باید به چندجانبه‌گرایی متمایل به سطح منطقه‌ای تغییر جهت دهد. با در پیش گرفتن الگوی یادشده، تأثیر منفیِ تنش و رویارویی در منطقه بر تعامل ایران با جامعۀ بین‌المللی کاسته می‌شود؛ بروندادهای مثبت برجام به ویژه در بُعد اقتصادی تحت تأثیر سیاست‌های ایران‌هراسانه قرار نمی‌گیرد؛ و ایران می‌تواند به زیستن در منطقه‌ای امن‌تر، کم‌هزینه‌تر و سودآورتر امیدوار باشد.

منبع: اینترنشنال

نویسنده: حسین احمدیان

آخرین اخبار، تحلیل‌های ویژه و صفحه نخست نشریه‌های انگلیسی زبان در صفحه بین‌الملل


ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار