.svg)
سیمرغهای لیاقت جایشان را به سیمرغهای سیاست دادند!
پارسینه: روند انتخاب و اعلام بحث بر انگیز لایقان اخذ سیمرغ سی و پنجم به قدری بهت آور بود که صدای منتقدان نام آشنای برنامه هفت را هم درآورد تا جایی که علی معلم لب به شکایت میگشاید و از ناعدالتی سخن میگوید
تحریریه پارسینه | الهام اطیابی طراح و چهره پرداز سینمای ایران در یادداشتی برای پارسینه نوشت: پرنده های افسانه ای سینمای ایران که تنها سالی یکبار قدرت پرواز دارند، بی میل تر از گذشته و اکنون با نحوه قضاوت شگفت انگیز هیأت داوران بالهای خود را شکسته می بینند. سیمرغها که همواره آرزوی پروازی بدون لابی، تنگ نظری و فرمایشی برفراز آسمان سینمای ایران و شانه های هنرمندان واقعی این عرصه را دارند، یارای پریدن ندارند.
سینما امروز ایران آموخته که در قالب فیلم نباید از سیاست حرف زد، چرا که شاید ناخواسته حریم خطوط قرمز نانوشته را رعایت نکند، پس با گذر از آن، سعی در هنر آفرینی کرده و کار سیاست را به دست سیاستمدارانش سپرده است. اما درست زمانی که همه اهالی سینما و رسانه های مرتبط منتظر بودند تا به پاس خلق آثار فاخر هنرهفتم و شایستگی های مجریانش در یکسال گذشته در جشن اختتامیه سی و پنجم فیلم فجر، حاضر شده و به تشویق آثار برگزیده ای بپردازند که حاصل انتخاب عادلانه و منصفانه یِ داوران نام آشنای سینمای ایران است، متأسفانه شاهد رنگ پریدگی "عدالت" در برابر سیاست شدند.
خلوتی سالن اکران کاخ جشنواره بعد از اعلام نامزدان بخش مسابقه سینمای ایران/ FARS ©
اسامی نامزدهای بخش مسابقه سینمای ایران (سودای سیمرغ) درست ۷۲ ساعت قبل از آخرین اکران آثار این دوره موجب حیرت بسیاری از اهالی سینما شد !!!! موج بدفهمی و کج سلیقگی در انتخاب هنرمندان این دوره از سوی داوران هم کم سابقه و هم غیر قابل باور بود!
بعد از دیدن اسامی کاندیداها آنهم سه روز زودتر از موعد مقرر همیشگی این باور قوت گرفت، که فیلمها نه تنها دیده نشده اند، بلکه فقط اسامی از درون یک گوی بلورین و انشاالله به طور کاملاً اتفاقی و بر حسب وظیفه یک به یک بیرون آورده شده اند و در کنار رشته ها و مهارتها قرار گرفتند.
*مگر میشود بازی متفاوت و به دور از خود وجودیِ "الناز شاکردوست" در فیلم "خفگی" را دید و بی تفاوت از کنارش عبور کرد؟؟!!!
*فیلمبرداری پرکنتراست و جذاب مسعود سلامی و طراحی صحنه فیلم "خفگی" را نادیده گرفت؟؟ !!!!
*شخصیتهای فیلم "ماجرای نیمروز" رادید و پی به چهره پردازی رئال و بی نظیر "محسن دارسنج" نبرد؟؟!!!!
*چطور میشود کارگردانی درجه ۱ "منیر قیدی" را دید و در دل وبر زبان، این "فیلم اولی" را تحسین نکرد ؟
*رنگ و نور و حرکت دوربین و صحنه های چشم نواز را در فیلم"کمدی انسانی"را دید وحتی لحظه ای بر نام "مرتضی غفوری" درنگ نکرد ؟؟!!!!
*چطور ممکن است تنها یک کارگردان جسور در جشنواره حضور داشته باشد که خلاقیتی بس عظیم از خود نشان داده باشد و دلت نخواهد حتی نامی از "فریدون جیرانی" ببری ؟؟!!!
*مهم نیست که از فیلمش خوشت نیامده ، اما شما در جایگاهی قرار داشته اید که باید تکنیک و کیفیت را در کفه ترازوهایتان قرار میدادید و نه سلایق شخصی اتان !!!!!
*با چه ترفندی توانستید خود را قانع کنید تا از کنار نام "محمد حسین مهدویان" ، "وحید جلیلوند" ،"دکتر محمد هادی کریمی"، "حمید نعمت الله" و "مازیار میری" ...به آهستگی عبور کنید؟؟!!!
*"حامد بهداد" با ایفای نقشی که کمتر از او دیده بودیم ، با بازیهای درست و به جا و باور پذیر جایش در لیست خالی بود!!!!!!!
*سخت است نام بردن از تمامی همکارانی که در حقشان جفا شد. سخت است امید دادن برای از دست ندادن انگیزه هایشان ، چرا که معتقدیم هر کس در وقت درستش باید ستایش شود ؛ ونه زمانی که برای آنها مساعد است.
آیا همیشه میتوان باور کرد که بعضی از انتخابها سلیقه ای شود و با واقعیت در تضاد، به این بهانه که این اشتباهی قابل چشم پوشی رخ داده و چرا که انسان جایز الخطاست؟!
اما مگر میشود در لیست نامزدهای جشنواره ۳۵ برای بیش از نیمی از انتخابها اشتباه شده باشد و به قولی از دستشان در رفته باشد؟؟؟؟؟!!!!!!!!
چرا که اگر بدینگونه بود صدای وا اسفای هنرمندان و هنر دوستان بر قضاوت ناباورانه و ناعادلانه اینطور بلند نمیشد!!!
چطور می شود مواردی کاندید شده باشد که طبق گفته دست اندر کاران فیلمها حتی این موارد وجود خارجی در فیلم نداشته باشد. مثل موسیقی متن و جلوه های ویژه بصری و میدانی در برخی از فیلمها!!!!! . واینچنین باور دیده نشدن فیلمها قوت میگیرد.
روند انتخاب و اعلام بحث بر انگیز لایقان اخذ سیمرغ سی و پنجم به قدری بهت آور بود که صدای منتقدان نام آشنای برنامه هفت را هم درآورد تا جایی که علی معلم لب به شکایت میگشاید و از ناعدالتی سخن میگوید.مسعود فراستی خسته میشود از اینکه دیگر فیلمی را سرکوب کند و درخود عجب از اینهمه قصور در اعلام کاندیدا بی پروا از فیلمبردای مرتضی غفوری در کمدی انسانی تعریف میکند و اورا یکی بهترینها میخواند و در تاییدشان بهروز افخمی و قطبی زاده هم همسویش میشوند.
در عجبم چطور ممکن است بیرحمانه زحمات و سرمایه عوامل سینمای ایران اینگونه مغرضانه به یغما برود ؟؟؟
و خیلی سخت نبود وقتی "تهیه کنندگان" هم نامشان در لیست داوران به چشم میخورد، میتوان حدس زد که غرض ورزی هم اتفاق بیفتد؟
در سینمایی که اکثرا برای وصول مطالبات باید سختی مضاعفی را متحمل شوی تا بتوانی به حق خود دست پیدا کنی آیا ممکن است در جایی تلافی نشود؟ و چه جایی بهتر از اینجا که سکان قدرت در دست است، جایی که درد دارد و صدایت هم در نطفه خفه میشود.
وقتی برای داوری بهترین "چهره پردازی" از نیروی متخصص بهره نمیبریم، پرکار ترین فیلم جشنواره به لحاظ چهره پردازی اصلا دیده نمیشود.با بهت و حیرت ،نظاره گر پرواز سیمرغهای بلا تکلیف بر فراز سینما، اطمینان پیدا خواهیم کرد که امسال هم سیمرغها را نه بر اساس (( لیاقت)) که بر اساس (( سیاست)) به پرواز درآورده اند.
الناز شاکردوست!!!!!!!!!!!!!!چطور ممکنه این بازیگر خوب بازی کنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سینمایی سیاسی و ....
ماجرای نیمروز فیلم نسبتا خوش ساختی بود ولی دیگه نه تا این حد که تمام سیمرغ ها رو درو کنه!!!!!