گوناگون

ضعف رسانه ای دقیقا یعنی همین!

پارسینه: انتقاد سجاد سالك معاون سياسي حزب اصلاح طلب نداي ايرانيان به تيم رسانه اي دولت

- رئیس جمهور روحانی، شش ماه است به صورت زنده و مستقیم با مردم سخن نگفته است. حامیان دولت مدت هاست از رئیس جمهور می خواهند در یک برنامه زنده تلویزیونی حاضر شده و در خصوص پرداخت های نامتعارف اظهار نظر کرده و فضای ملتهب جامعه را آرام کند.

- متاسفانه رئیس جمهور در اوج کشمکش ها از این ابتکار عمل رسانه ای خودداری کرد و عملا این اجازه را به مخالفان داد تا به صورت ویژه روی موضوع حقوق های نجومی مانور داده و دولت را در گوشه رینگ زیر ضربات ناجوانمردانه قرار دهند.

- تیم رسانه ای رئیس جمهور بالاخره زحمت کشیده برای روز یکشنبه دهم مرداد پس از اخبار ساعت 21 برنامه ای تدارک دیده تا دکتر روحانی با مردم صحبت کند. حداقل کاری که از تیم رسانه ای دولت انتظار می رفت این بود که در برنامه ریزی زمان این برنامه به گونه ای عمل کنند که بیشترین تعداد مخاطب را داشته و خانواده های بیشتری پای تلویزیون باشند.

حال آنکه دقیقا زمان گفت و گوی رئیس جمهور با زمان پخش لیگ برتر فوتبال همزمان بوده و به صورت طبیعی بخشی از جوانان و خانواده ها لااقل یک سوم ابتدایی و شاید نیمی از سخنان رئیس جمهور را از دست می دهند. یعنی دولت به خاطر عدم توجه به این همزمانی و نایده گرفتن علاقه مردم، خودش به دست خودش بخشی از جامعه را از پای سخنان روحانی کنار گذاشته است.

-عدم ملاحظه و در نظر گرفتن چنین نکات ساده ای یعنی بی تدبیری، یعنی کم توجهی، یعنی همان چیزی که حامیان دولت به صورت کلی می گویند ضعف رسانه ای دولت. این یک مورد مصداقی و کوچک بود. همین نکات کوچک در سال پایانی دولت گریبان می گیرد اگر به آن توجهی نشود

ارسال نظر

  • ناشناس

    بحث تیم رسانه ای نیست حرف اینه که باند سرخه ای ها و صرافی صفدر حسینی و فیش های حقوقی و ....باعث خجالت و سرافکندگی طرفداران اقای روحانی در برابرجناح مقابل شده حالا برو تیم رسانه ای رو تقوبت کن مشکل حل میشه؟!....

  • ناشناس

    بنام خدا
    نگاهی به چرخ فلک الهی یا فلک چرخ ِخانه سپیدسازی در کشور از طریق رسانه ملی!؟
    کدامش قابل باور تر است ؟ !
    تا قسمت هشتم سریال تازه پخش شده ای به نام چرخ فلک به کارگردانی عزیز‌الله حمیدنژاد و بهرام عظیم‌پور که از شبکه ی یک سیمای ملی کشور در حال پخش است ؛دنبال کننده هرکدام از اپی زودهای جداگانه ی آن بودم و تمام دقایق را روبروی تلویزیون می نشینم و این سریال برخلاف چرخ و فلک ایرانی و اسلامی را دنبال می کنم !دور از ذهن نیست در نبود بودجه و حمایت مسئولین فرهنگی کشور در شبکه های هنری کشور و ترک تازی بسیار شدید شبکه های ماهواره ای در خانه های مردم این سرزمین ؛کارگردانهای کشور ما نیز به سوی روشی مرموز جهت جمع کردن مخاطب مانند میدانهای زنجیر پاره کنی پهلوانان قدیمی نمایند و بخواهند خودی نشان دهند اما خودی که این چرخ و فلک دوار را معکوس خواهد کرد و فرهنگی به طور مکانیزه شده و عکس فرهنگ ایرانی و اسلامی و تاریخی ؛وارد خانه های مخاطبین ما خواهند کرد.هشت قسمت گذشت و ایرادت غریبی را در این سریال خشک و بی مغز می شد دید؛تا اینکه به بخش نسترن و آن خانه عیانی رسید که مگوهای عجیب و زننده ای از فیلمنامه روانه این سریال بسته به آب گردید که مجوز پخش آن را نمی دانم چگونه در این قسمت ها فعلی دریافت کرده بود!؟چرا که کاملا دور از ذهن مخاطبیست که لااقل بیننده شبکه های داخلی و وطنی است و می خواهد آن ساعتی را که صرف این موضوع می کند را دریافتی معقول با درآمدی در چرخ و فلک روز مره ی خود داشته باشد!اما این جا همه ذهن بیننده در هم ریخته و به دنبال جوابهایی خواهد بود که یقینا هیچ کس در این سیستم پر از بیماریهای پر خطر؛جوابگوی آن نخواهد بود .زنی از سوی مردی اجیر شده و به خانه ی عمه آن مرد وارد می شود به عنوان پرستار تا از عمه خانم حمایت کند و از سویی تنهایی او را پر کند.اما در افکار مرد که همایون است ؛اجیر شده تا در کنار عمه ؛مغز بانوی خانه را شستشو دهد تا همایون را به منفعت مالی برساند و با پختن عمه خانم که نمی دانم ارث ایشان در قانون ما چه ربطی به پسر برادر او یعنی همایون دارد!؟!؟!اما دندان تیز شده او برای بردن مال او زن پرستار را به طمع وادار نموده و بازیگری حرفه ای برای فروختن به زور خانه از سوی عمه تشویق کننده مدعی هست !البته تا این موضوع تکراری اما اشتباهی چیدمان کاراکترها در سریال فکر را زیاد مشغول نمی کند!از آنجایی درگیری ذهنی را به سوی تو می کشاند که بانوی پخته ی روزگار ما یعنی عمه خانم یا همان خانم فضل اللهی ؛به نسترن پرستار خود حکم می کند که او دو ماشین آژانس بگیرد و به پشت دربهای ورزشگاه آزادی برود و تعدادی جوان که از شهرستانها آمده اند را به خانه ی باغ مانند او بیاورد تا شب را درآنجا آرام بگیرند و بخورند و حمام نمایند و همانجا بمانند و فردا برای دیدن فوتبال دربی در پایتخت بروند .اینجا جرقه ای در ذهن مخاطب زده می شود که گویا کارگردان خارج از سیستم نظام خانه و خانواده و بومی کشور ما در حال نقشی جدید و توزیع بلامنازع یک تفکر جدیدیست آن هم به نوعی نفوذی و مرموز که جاذب خانه های ایرانی نیست و نخواهد بود و بیشتر این نوع نگرش را که محرم و نامحرمی درآن فرهنگ ها وجود ندارد را فرهنگ غربی و تمایلات اینچنینی را رقم می زند!داستان جلو تر می رود !نسترن که به شهروز که عاشق پیشه ی اوست تماس می گیرد و او به همراه دوستش می روند و جوانانی را که با لهجه جنوبی وارد سکانسهای سریال می شوند را به خانه می آورند.آنها می مانند و با نامحرم در خانه ای تنها!!!!شاید مخاطب نقد بگوید که چرا اینگونه منتقد می نویسد!؟اما به نظر شما با این سوالی که از شما دارم ؛در واقعیت در ایران و سرای خانه ی ما ایرانیان این اتفاق خوشایند است !؟!؟آن هم به طور نشناخته و بدون هیچ آشنایی هشت مرد وارد خانه ای زنی شوند و تا صبح کنار او در خانه اش به سر کنند؟!؟!و در کجای فرهنگ ایرانی ما حتی اگر خارج از اسلامیت آن که عزیزاست برای ما؛این موضوع را در نظر بگیریم !و با خوش بینی خود بخواهیم از کنار آن بگذریم !حال با گذشت سکانسهایی از فیلم بانوی آن خانه یا همان عمه خانم ؛تحت تاثیر آن حمایت کننده های تیم فوتبال قرارگرفته ؛و از سویی هم به همراهی همایون که نقش یک شیاد پنهان را دنبال می نماید؛وارد مجموعه ای از بچه های بیمار سرطانی می شود!ازآنجا این پیر زن عاقل و فهمیده تحت تاثر غریبی قرار می گیرد؛و شما را می خواهد ناموفقانه درگیر این حس بی حسی نماید که موفق نیست !اما مجدد نسترن که طبق امر همایون می خواهد خانه را با کلکی تازه ترک کند به بهانه ی بیماری مادرش ؛و به شهرستان برود؛به همراه شهروز خانم خانه را با کلک تازه تری از سوی شهروز به خاطر کمک خانم ؛او را به شیرخوارگاه نصفه و نیمه کاره ای می برند در دید دوربین که اصلا هیچ سنخیتی در احساس ندارد و هیچ حسی را برای مخاطب ایجاد نمی کند و این خودش هزار بار جای سوال برای مخاطب دارد که در حال دنبال کردن جدی می باشد که اکنون کجای داستان را باید هضم کند و قابل فهم دریابد تا آنجایی که تنها چیزی که می توانی درک نمایی از فهم کارگردان سریال ؛همان نقطه عطفی هست که به نوعی می خواهد آموزش جدید و رایگانی به تو دهد که می توانی جوانان نامحرم را به داخل خانه ات به هر شکلی دور از در نظر گرفتن هر نوع اعتقادات ملی و تاریخی و دینی و فرهنگی ؛وارد کنی و یک روز و شب یا هر چقدر که بخواهی به عنوان مهمان آنها را در خانه ات که هیچ سنخیتی با موضوع ایرانی ما ندارد؛نگاهداری !این یعنی همان آموزش خانه های سفید !بدون هیچ غلو و بزرگنمایی !این همان فرهنگ افسار گسیخته اروپایی و غربی هست که دراین جا شما به راحتی می توانید آن را در بیابید و نگاه مرموز کارگردانی که از ابتدای این سریال که از لباس عروس 26 میلیونی بعدگذشت سه روز از خرید لباس عروس؛آن را در بازار آشفته شهر به قیمت 100 میلیون به بالا نرخ گذاری می کند و اساس و مبنای کارش نیز هیچ معلوم و هویدا نمی شود و تا اکنون همه منتقدان سکوت خاصی را در مورد پخش این مجموعه اتخاذ کرده اند و جالبتر از همه این است که شما با روند همین قسمت پخش شده می توانی مجموعه از باید ها و نبایدها و هنجارشکنی های جدیدی را در پخش این نوع سریالهای نو گرایانه و غربی صفت ؛ در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را مشاهده نمائید.اما در همین قسمت که روی سخن ما بیشتر بر آن معطوف می شود؛عمه خانم عاقله فیلم که در دنیای ارتباطات زندگی می کند و اهل مطالعه نیز هست ؛تحت تاثیر یک روندی در سریال ؛می خواهد خود را فداکار نشان دهد و خانه بفروشد و خود را سوپر زن نشان دهد که اکنون آدم خیری شده و می خواهد به کودکان و بی بزاعتان کمکی درخور کند!خارج از همه این ابعاد خاص و گسترده که جای بحث و گفتگو در نوستالوژی جدیدی در کشور ما دارد؛سوالی که می توان از خود کارگردان پرسید؛این است که شما به عنوان یک ایرانی فرهنگی و مسلمان اجازه همچنین کاری را به مادر جوان خود یا نه اصلا پیر خود!یا همسر خود و یا خواهر و هرکس که محرم شما هست در کشور خواهید دادید که عده ای نامحرم را به داخل خانه حتی اگر بسیار خوب باشند اما بدون هیچ شناختی و آشنایی وارد نمایند و تا صبح و شب و روز و هرساعت کنار ناموس شما باشند و آنجا در خانه ی شما که خانه خصوصی و حریم خصوصیست ؛حمام کنند و ارتباط آزادانه با نوامیس شما جناب کارگردان داشته باشند؟!!این موضوع با تصویری که در حال پخش از شبکه قاب جادویی و ملی کشور هست ؛جدا می طلبد مسئولین امری که بی فکر و تدبیر اجازه پخش این سریال وارداتی را داده اند ؛جدا پاسخگوی این نگاه و رویش تازه باشند تا از هرخطر و آسیب جدی کشور را بیمه نماییم و این تضاد خاص ایجاد شده از شعار تا عمل را مورد بررسی بیشتری انجام دهید .در پایان خدا را شاکریم که درماه مبارک رمضان آماده پخش نشده بود و خدا رحم کرد که هشتاد میلیون ایرانی را درگیر این فساد ذهنی و پنهان و خاموش فعلی درکشور ننمودند.
    ۱۳۹۵/۵/۷
    باسلام و ادب
    تقدیم به سرویس فرهنگی پارسینه

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار