مگه زمانیکه میخواستیم به دنیا بیاییم برامون مهم بود یا اصلا بهش فکر میکردیم که از کجا میخواییم سر دربیاریم که حالا نگران مرحله بعدیش باشیم؟!
ناشناس
برو بي خيال مشتي
ناشناس
لابد اين پيرمرده خودش رفته و ديده بوده كه اينجور با قاطعيت گفته! در ضمن وقتي مثلا از يك اتاق مي ريم تو اتاق بعدي يعني اينكه تو اتاق قبلي مُرديم و تو اتاق بعدي دوباره زنده شديم؟!!!
ناشناس
هیچ جا. درک ما و قدرت تحلیل ما و خاطرات ما و شخصیت ما همه در مغزمون تعریف شده. برای همینه که گاهی اسیب های مغزی باعث فراموشی میشه. وقتی میمیریم مغز از فعالیت باز می ایسته و همون لحظه تمام چیزهایی که ما رو ما میکنند و بهمون شخصیت میدند از بین میرن و دیگه اثری از ما نیست. البته نباید از مرگ ترسید چرا که چیزهایی که ما رو میترسونند مثل تنهایی و تاریکی و غم و غصه همه نیازمند به یک مغز فعال هستند و بدون یک مغز ما هیچ غم و غصه و درد و رنجی هم نخواهیم داشت.
ای کاش بمیرم ....خسته شدیم به خدا
مگه زمانیکه میخواستیم به دنیا بیاییم برامون مهم بود یا اصلا بهش فکر میکردیم که از کجا میخواییم سر دربیاریم که حالا نگران مرحله بعدیش باشیم؟!
برو بي خيال مشتي
لابد اين پيرمرده خودش رفته و ديده بوده كه اينجور با قاطعيت گفته! در ضمن وقتي مثلا از يك اتاق مي ريم تو اتاق بعدي يعني اينكه تو اتاق قبلي مُرديم و تو اتاق بعدي دوباره زنده شديم؟!!!
هیچ جا. درک ما و قدرت تحلیل ما و خاطرات ما و شخصیت ما همه در مغزمون تعریف شده. برای همینه که گاهی اسیب های مغزی باعث فراموشی میشه. وقتی میمیریم مغز از فعالیت باز می ایسته و همون لحظه تمام چیزهایی که ما رو ما میکنند و بهمون شخصیت میدند از بین میرن و دیگه اثری از ما نیست. البته نباید از مرگ ترسید چرا که چیزهایی که ما رو میترسونند مثل تنهایی و تاریکی و غم و غصه همه نیازمند به یک مغز فعال هستند و بدون یک مغز ما هیچ غم و غصه و درد و رنجی هم نخواهیم داشت.