.svg)
خاتمه جنگ ایران و عراق به روایت آیت الله منتظری
پارسینه: «من از همان وقت (فتح خرمشهر) نظرم اين بود كه جنگ را به يك شكلي خاتمه دهيم، ولي خوب رهبري با امام بود و نظر ايشان مقدم بود، من هم كمك به جبهه ها ميكردم و همكاري هم داشتم؛ ولي وقتي كه فاو را گرفتند من يك نامه پنج صفحه اي به امام نوشتم و باز ضرورت توقف جنگ را يادآور شدم، اين نامه دو سه ماه قبل از پذيرش قطعنامه بود.
... در اين اواخر يك روز آيت الله موسوي اردبيلي آمدند اينجا پيش من، گفتند براي امام ثابت شده كه ما نمي توانيم جنگ را ادامه بدهيم و بناست قطعنامه را قبول كنيم و در جلسه مسئولين صحبت شده است كه فلاني را در جريان بگذاريم - چون آن موقع من هنوز قائم مقام رهبري بودم - حالا ما آمده ايم كه شما را در جريان بگذاريم، من يكدفعه جا خوردم گفتم: "آقاي موسوي! تقريبا يك سال است كه صدام مرتب ميگفت قطعنامه قطعنامه و ما قبول نمي كرديم و مسخره ميكرديم، حالا ما يكدفعه بياييم قطعنامه را بپذيريم! اين صد و هشتاد درجه عقبگرد است، به نظر من به جاي قبول قطعنامه اين كار را بكنيم - تاكنون چند دفعه قذافي براي من پيغام داده است، حافظ اسد هم قطعا بدش نمي آيد - نمايندگاني از ليبي و سوريه و الجزاير در سازمان ملل جريان هواپيماي مسافربري ما را كه توسط آمريكا در خليج فارس سرنگون شده و دويست و نود نفر مسافر آن شهيد شده اند و جريان موشك بارانهاي تهران را مطرح كنند و از ما بخواهند كه براي پيشگيري از اين حوادث آتش بس را بپذيريم و خود اين سه كشور نمايندگانشان را بفرستند براي نظارت بر آتش بس و در اين وسط مصلح بشوند، و به اين ترتيب كشورهاي اسلامي
بين ما و عراق را صلح داده باشند؛ و ضمنا ما به كشورهاي اسلامي بها داده باشيم؛ ولي اگر ما قطعنامه را بپذيريم ريش و قيچي دست سازمان ملل است، به هر شكل كه خواستند عمل ميكنند". این را من براي آقاي موسوي اردبيلي گفتم، ايشان گفت: "پيشنهاد خوبي است، من ميروم اين پيشنهاد را مطرح ميكنم".
یکي دو روز بعد اعلام شد كه قطعنامه پذيرفته شده است! من به آقاي هاشمي تلفن كردم گفتم: "آقاي هاشمي پس پيشنهاد من چطور شد؟!" گفت: "ديگر كار از اين حرفها گذشته بود".
... بالاخره وقتي به مرحوم امام ثابت شد كه ما قدرت بر ادامه جنگ نداريم و ايشان نامه ۲۵ تيرماه ۱۳۶۷ را در رابطه با ختم جنگ مرقوم فرمودند و به تعبير ايشان نوشيدن كاسه زهر بود، من به عنوان حمايت و تجليل از معظم له از مردم دعوت كردم در راهپيمايي بيعت مجدد با ايشان در روز عيد غدير خم كه روز ولايت بود شركت نمايند و از ناحيه مردم راهپيمايي عظيمي در اين روز انجام گرفت.»
کتاب خاطرات آیت الله منتظری» جلد اول، صفحه ۵۸۹
ارسال نظر