وقتی کار به التماس می کشد!

اونی که اینقدر فهم و... نداره که هرجا رفت رو به گند میکشه، با این چیزا که حالیش نمیشه

مطمئن باش که باز هم میریزند کسی که به محیط زیست اهمیتی نمی دهد این چیزا که حالیش نیست فقط باید جریمه های سنگین مانند کشور سنگاپور که برای انداختن یک ادامس جریمه زیادی میکنند

به نام خدا
منطقه لفور یکی از مناطق جنگلی و بسیار زیبای سوادکوه در استان مازندارنه این منطفه از جهات مختلف مشهور است در این دیار سد عظیمی به نام سد آیت الله صالحی مازندرانی احداث شده است.این مرجع بزرگ که از بزرگان حوزه علمیه قم بود و قبر مطهرش در حرم حضرت معصومه سلام الله علیه است، به این منطقه تعلق داشت که دارای آب زلال و بسیار صافی است. لفور محل اطراق و تفریح اهالی شهرهای قایم شهر شیرگاه بابل و دیگر نقاط است.
راه دسترسی به لفور از شهر شیرگاه سوادکوه است که فاصله آن با شیرگاه حدود بیست کیلومتر است. البته از شهر بابل هم می توان به این منطقه با شکوه دست رسی داشت.

عزادار، آشغال نریز لطفا/ رفتگر در لشکر یزید نبوده است !

در روزهای عاشورا و تاسوعا به بهانه عکاسی و تهیه گزارش خیابان های منتهی به حرم امام رضا (ع) را بارها متر کردیم. خیلی چیزها جلب توجه می کردند. از خیمه ها ی کنار خیابان تا دسته های عزاداری، از حضور نیروهای آتش نشانی و پلیس تا پخش نذری های فراوان در گوشه و کنار.

اما تنها کسانی که در این روزهای عزاداری دیده نمی شوند، این رفتگران زحمت کش شهرداری هستند که ظاهرا در روزهای عزای حسینی آنها دو جانبه داغ دار هستند و باید یک عزا ویژه هم برای آشغال ریزی مردم در دل به پا کنند.

به طور مثال همین خیمه های پخش چایی و نذری را در نظر بگیریم. در کنار همه این خیمه ها، هم پلاستیک های بزرگ وهمه سطل آشغال هایی قرار گرفته بود، اما خیلی ها پس از خوردن، لیوان یا ظرف خود را بر کف خیابان رها می کردند.

حالا باید از این افراد پرسید که این رفتگران چه گناهی کردند؟ خب حالا رنگ لباس این رفتگران عزیز با رنگ لباس لشگر یزید یکی بوده، اینکه دلیل نمی شود ما انها را با شامیان اشتباه بگیریم و عذابشان دهیم.

مگر غیر از این است که یک عزادار حسینی برای صوابش به هیات می آید؟ خب چرا می آییم صواب کنیم و در کنارش برای کسی دردسر ایجاد کنیم؟اصلا این فرهنگ حسینی و اسلام با اینگونه رفتارها جور در می آید؟

اگر این رفتگران به خصوص در این روزهای عزاداری نبودند که دیگر خیابان های اطراف حرم، قابل راه رفتن نبود. مگر غیر از این است که هر لیوان یا ظرفی که به زمین می افتد، یک قامت هم خم می شود. این قامت رفتگر خسته با دست های پینه بسته چه قدر باید خم شود؟

هنوز هم تا پایان محرم گاها خیمه ها فعال اند. امیدواریم همه ما درک کرده باشیم که نباید اینگونه برای رفتگر شهرمان دردسر آفرید. البته کم هم نیستند عزادارانی که ظرف و لیوان خود را در دست می گیرند و تا سطل آشغالی پیدا نکنند، آن ظروف را در دست خود نگه می دارند. اما خطاب ما به آن عزادارانی است که در این روزها حسابی از خجالت مامورین زحمت کش شهرداری در آمدند. ما به آنها میگوییم: عزادار عزیز، لطفا آشغال نریز کمی هم به فکر رفتگر باش!

مشکل تازه به دوران رسیده های تازه مرفه شده هستند که مثل نقل و نبات خودرو میخرن و مسافرت میرن در حالی که شعورشون هیچ رشدی نداشته