ديدار آيت الله حسن خميني از وزارت خارجه ، رياست احتمالي دكتر عارف بر مركز پژوهش هاي مجلس ، گزارش تكان دهنده وزير كشور به مجلس ، دو تكه شدن فراكسوين ولايت ، و اظهارات باهنر در خصوص انتخابات رياست جمهوري ۹۶ ، موضوعاتي است كه روزنامه هاي امروز صبح سه شنبه ۱۸ خرداد ۹۵ به آن پرداخته اند .
تعارفات شاه عبدالعظيمي
به گزارش پارسينه / روزنامه آرمان در صفحه نخست خود به موضوع رياست مركز پژوهش هاي مجلس پرداخته است . اين گزارش ابتدا به روساي قبلي اين مركز اشاره كرده و نوشته است : پيش از اين، محمدجوادلاريجاني، محمدرضاخاتمي، احمدتوكلي و كاظمجلالي رياست اين مركز را بر عهده داشتهاند. اين گزارش در ادامه ، سر ليست تيم اميد را گزينه احتمالي اين پست دانسته است . آرمان پس از بيان پيشينه علمي و مديريتي دكتر عارف ، و نيز با ذكر اين موضوع كه رياست مركز پژوهش هاي مجلس را مي بايست كسي به عهده بگيرد كه داراي مدارج بالاي علمي و تجربه مديريتي باشد ، دكتر عارف را زيبنده اين پست دانسته و نوشته است : رمبناي شرح وظايف مركز پژوهشهاي مجلس، رياست اين مركز را كسي عهدهدار خواهد شد كه داراي مدارج بالاي علمي و تجربه كافي باشد. محمدرضاعارف با سابقه رياست بر دانشگاهتهران و همچنين رياست بر سازمان مديريت و برنامهريزي كشور، مضاف برسابقه تحصيلات عاليه در دانشگاههاي تهران و استنفورد، از هرجهت براي رياست مركز پژوهشهاي مجلس مناسب است.
محمد رضا تابش و سهيلا جلودارزاده از كساني بودند كه رياست مركز پژوهش هاي مجلس را به دكتر عارف پيشنهاد داده و بر آن تاكيد كرده اند . در آن سو اما دو تن از نزديكان رييس مجلس دهم كه از قضا توسط ليست اصلاح طلبان وارد مجلس شده اند از موضوع رياست دكتر عارف بر اين مركز ابراز بي اطلاعي كرده اند .
كاظم جلالي اما در اين ميان با لحني كه آرمان آن را به تعارف شاه عبدالعظيمي شبيه دانسته است در اين خصوص گفته است : ام آقايعارف زيبنده رياست مركز پژوهشهاي مجلس است و اگر تصميم هياترئيسه مجلس انتخاب ايشان باشد، از هماكنون براي آقايعارف آرزوي موفقيت ميكنم.» نماينده مردم تهران در مجلسدهم گفت: «تا اعلام حكم جديد و تصميمگيري درباره رياست مركز پژوهشها در مجلس دهم با قوت اين مسئوليت را ادامه خواهم داد.» او خاطرنشان كرد: «بر اساس قانون بايد هيات امناي مركز پژوهشها تشكيل جلسه دهد و درباره رياست اين مركز اعلام نظر كند و ما نيز منتظر تشكيل اين جلسه هستيم.» جلالي افزود: «مركز پژوهشها فرصت خدمتي بود كه براي چهار سال بر عهده من قرار گرفت و امروز نيز افراد شايسته زيادي براي حضور در اين مسئوليت وجود دارند، اما تصميم نهايي بر عهده هيات امناي مركز است.»
و در انتها آرمان نوشته است : حال بايد منتظر ماند و ديد كه آيا عارف وقعي به اين تعارف مينهد و بدون رقابت با كاظمجلالي بر كرسي رياست مركز پژوهشهاي مجلس خواهد نشست يا مجبور خواهد بود، اينبار با يكي از ياران لاريجاني، براي رسيدن به اين پست رقابت كند. شايد هم عارف ترجيح دهد، تنها به عنوان رئيس فراكسيون اميد در مجلس دهم فعاليت كند و عطاي هر نوع رياستي در مجلس دهم را به لقايش ببخشد!
رفتارهاي اصلاح طلبانه
اما روزنامه اعتماد نيز در يادداشتي با تيتر ((نجابت لاريجاني)) به رفتارهاي نجيبانه دكتر لاريجاني از ابتداي شروع به كار مجلس دهم پرداخته است . الياس حضرتي ، نماينده مجلس ، دو موضوع را در رفتار دكتر لاريجاني مورد بررسي قرار داده است : اقدام دكتر لاريجاني در تقدير و تشكر از دكتر عارف و اظهارات ايشان در يك گفتوگوي رسانهاي .
اين گزارش در ادامه موضوع اظهارات دكتر لاريجاني را به اين شرح مطرح مي كند : ايشان در اين گفتوگو، مواضع صريح خود در دفاع از دولت را بيان و از به صحنه آمدن مجدد رييس دولت قبل اعلام نارضايتي كرد. وي با مقايسه عملكرد احمدينژاد و روحاني، صراحتا خود را مدافع دولت جديد معرفي كرد كه قانونگراست و با مجلس تعامل بهتري دارد و مانند دولت قبل به آشفتگي سياسي دامن نميزند. وي با اين نظر كه دكتر روحاني نخستين رييسجمهوري يكدورهاي است كاملا مخالفت كرده و در نهايت نتيجه گرفته است كه تفاوت دولت روحاني با دولت احمدينژاد آنقدر زياد است كه او هيچ شباهتي ميان آنها پيدا نميكند. اين اظهارات هم در فضاي سياسي كنوني بسيار راهگشا است زيرا برخي تمايل دارند دوباره به سراغ رييس دولت قبل بروند و تجربه تلخ گذشته را براي مردم تكرار كنند، در حالي كه يقين داريم مردم اجازه اين كار را نخواهند داد. در عين حال اعلام موضع صريح برخي سياسيون از جمله دكتر علي لاريجاني براي روشن شدن ميزان قانونگريزي دولت قبل و حمايت صريح امثال ايشان از دولت دكتر روحاني، فرصت خوبي براي ترسيم خطوط روشن خط اعتدال در جامعه است تا جريانهاي تندرو و افراطي با سوابق
عملكرد منفي نتوانند به نام اصولگرايي به جلب آرا اقدام و نيروهاي عاقل و باسابقه اصولگرا را خرج مطامع سياسي خود كنند.
الياس حضرتي در پايان گزارش خود اميدوار است تا دكتر لاريجاني با نجابتي كه دارد بتواند مسير همه نيروهاي سياسي درون مجلس را هموار سازد .
از هر دري سخني
روزنامه كيهان كه اين روزها ، تلخي هاي بسياري را چشيده جناح مورد حمايتش بارها و بارها از مردم آگاه شكست سنگين خورده اند حالا در رفتاري كودكانه در گزارشي در صفحه يك خود به تخريب ناجوانمردانه استاد آواز ايران و در ادامه با شيوه از هر دري سخني ، دست به تخريب رييس جمهور روحاني زده است . اين گزارش در فراز اول زندگي يك پدر بيكار را به تصوير كشيده و در بخش دوم از ملاقات برادر رييس جمهور با كسي كه كيهان به طرز شنيعي او را آشوبگر و فتنه گر خطاب كرده نوشته است . بخش سوم مقاله يك راست رفته به سراغ استاد آواز ايران و با نگاهي كودكانه به تخريب نماد هنر معاصر ايران پرداخته است . اين گزارش در پايان بخش هايي از وعده هاي رييس جمهور اشاره كرده است .
پايان احمدي نژاديسم !
مازيار خسروي ، دبير گروه سياست روزنامه شرق ، در يادداشتي جذاب ، با نگاهي متفاوت مسير رسيدن احمدي نژاد به پاستور را بررسي كرده است . شرق نوشته است : در ميان سياسيون كمتر كسي بود كه او را بشناسد. آنجا با پيرهن سفيد و شلوار پارچهاي نشسته بود. در سالهاي شهرداري، زمستان و تابستان همان بود بهاضافه يك كاپشن كرمرنگ يا سفيد. در ميان اصلاحطلبان تا زماني كه كار از كار نگذشت، كسي او را جدي نگرفت؛ او و حاميانش اما جدي بودند، كاملا جدي. آنقدر جدي و مصمم كه از مدتها پيش در فرايندي كه «كيهان» آن را «پيچيده و چندلايه» توصيف كرد، از استاندار گمنام اردبيل و نامزد ناكام مجلس، «معجزه هزاره سوم» بسازند. يك ماه مانده به دور نخست انتخابات ۹۵، خبرنگاري از يك تحليلگر ارشد اصلاحطلب كه سابقه نمايندگي مجلس را نيز در كارنامه داشت، خواست درمورد شانس هريك از نامزدهاي موجود براي پيروزي اظهار نظر كند. سياستمدار باتجربه درمورد پايگاه رأي هركدام تحليلي ارائه كرد و وقتي رسيد به نام او، گفت: «سطح بحث را پايين نياوريد، لطفا سؤال بعدي!» در هفته نفسگير منتهي به سوم تير ۹۵ سرودي بيرون آمد با ملودي آشناي «يار دبستاني»، فقط شعرش را به
فراخور اوضاع و احوال روز تغيير داده بودند: «موافق علم و سواد محمود احمدينژاد، دشمن تبعيض و فساد محمود احمدينژاد...» و بعد ميرسيد به سر حرف اصلي: «اومده تا كه جوونا فرصت خدمت بگيرن، تجربهها محترمن مجمع و شورا بشينن».
در پايان ، خسروي در چند خط ، نگراني از ادامه احمدي نژاديسم را به اين صورت به تصوير كشيده است : شايد احمدينژاد به تاريخ پيوسته باشد؛ اما احمدينژاديسم چه؟ برخي پديدهها به بومرنگ ميمانند؛ هرچه با شدت بيشتري به دوردستها پرتابشان كني، با شدتي بيشتر به سويت بازميگردند. راهحل جلوگيري از برخورد جسم سخت با سر، تغيير مكان است... .
جشن تولد هنرمند
روزنامه ايران در بخشي از صفحه يك خود به جشن تولد رضا كيانيان پرداخته است . در اين جشن هنرمندان مطرح كشورمان حضور داشته اند : بيتا فرهي ، كمال تبريزي ، مجيد مظفري ، سيف الله صمديان و ...
ايران در بخشي از اين يادداشت ، به سخنان هنرمندان در مورد شخصيت محبوب رضا كيانيان اشاره كرده است . ايران نوشته است : یتا فرهی کم حرف است و حضورش گویای تمام ناگفتهها. کیانیان طنازانه به خاطره خوش همکاریاش با او در فیلم «کیمیا» اشاره میکند؛ همکاری ای که به قول کیانیان برای او بسیار خوش یمن بوده است. سیفالله صمدیان که اغلب صحبتهایش با مزاح به خنده جمعی ختم میشود هم حسن اول و آخر رضا را نگاه بکر کودکانه او عنوان میکند و میافزاید: «عکاسها میگویند باید عین کودکی که چشمانش را به روی جهان باز میکند، همه چیز تازگی و شگفتی داشته باشد و از روزمرگی به دور باشیم. حسن اول و آخر رضا برای من این تازه دیدن همه رفتارهای انسانی و بازتاب آن در رفتار و تمام کارهایش است.» مجید مظفری هر چند با تأخیر اما به سختی برای حضور در این مراسم خودش را رسانده است. مظفری که در«سگ کشی» و «کفشهایم کو» با کیانیان همبازی بوده از اولین دیدارش در فیلم «سایههای هجوم» یاد میکند که کیانیان با عنوان طراح صحنه و لباس حضور داشته: «از آن روز به بعد رضا همیشه برایم بود و آنچه این میان برای من اتفاق افتاد این بود که رضا هیچوقت عوض نشد.»
احمد طالبینژاد با لحن شوخطبعانه دعا میکند که خدا این خوشیهای کوچک را از ما نگیرد و دیگران نیز قول میگیرند که این سنت را ادامه بدهیم؛ دورهمیهایی که بهانهاش شادباش روز میلاد است و مرور دوستیها.
فراكسيون سوم / انشقاق در جبهه شكست خورده
روزنامه قانون در خبري كوتاه از انشقاق در ميان اصول گرايان خبر داده است . قانون به ايجاد فراكسيون اعتدال اشاره كرده و نوشته است : چند روزي بيشتر از شروع به كار مجلس دهم نگذشته است كه خبر از انشقاق ميان فراكسيون اصولگراي ولايت به گوش ميرسد.برخي از رسانهها ميگويند،اصولگرایان نزدیک به دولت و نمایندگان اعتدالی از اعضای فراکسیون اعتدال هستند.اعتدال در مجلس دهم به ریاست کاظم جلالی برای اولین بار روز گذشته در تالار آیینه برگزار شد. این فراکسیون با حضور لاریجانی و در غیاب عارف برگزار شد.فراکسیون ولایت( اصولگرایان) و امید ( اصلاح طلبان) دو فراکسیون اصلی مجلس دهم بودند و به نظر میرسد فراکسیون اعتدال سومین فراکسیون مجلس دهم است که متشکل از اعضای این دو فراکسیون است. گفته ميشود اين اقدام، بازي سياسي جرياني است كه تلاش كرد تا راي عدهاي را براي رياست مجلس به دست آورد ولي در ادامه با توجه به دوگانگي رويكرد جريانهاي حاضر در فراكسيون ولايت،راه خود را از راديكالهاي مجلس جدا و به سمت ديگري رفت.
ضميمه طنز روزنامه قانون : بهار ...باران، نگار .
در تهران، همین نود سال پیش، زن و شوهری به نام خسرو و باران زندگی میکردند که رابطه بینشان خیلی شبیه رابطه بین سیاستمداران و مردم بود!
خسرو هجده ساله بود که پدر و مادرش، باران را برایش عقد کردند. قدیما رسم بود که زن اول را خانواده برای طرف میگرفتند و زنهای بعدی را خودش دست به کار میشد! رفتن به سوی همسر دوم (نگار) برای خسرو از لحظهای استارت خورد که با باران دیگر همهچی عادی شده بود و دو طرف همه حرفهایی که حتی در مخفیانهترین پستوهای ذهنشان مستتر بود را هم بههم زده بودند. طبعا خسرو نمیتوانست باران را طلاق دهد، چون آنوقتها طلاق اصلا توی در و همسایه تصویرخوشی نداشت! همین اتفاق خیلی زود در مورد همسر دوم هم افتاد که در نتیجه پای همسر سوم (بهار) به منزل باز شد. با ورود بهار، دو هوو برعليه هووي سوم با هم متحد شدند. دو معتقد بودند شوهرشان خیلی عوضی است! یعنی باور کنید اگر این منزل تحت رصد رسانهها بود، الان توی دانشگاهها وقتی از اتحاد چرچیل و روزولت و استالین صحبت میشد، حتما حرفی از باران و نگار هم به میان میآمد!
یکی از روزها که بهار از یکسو لحظه به لحظه مورد طعنه و کنایه هووهایش بود و از سوی دیگر، مدتها بود که روی خوش خسرو را هم دیگر ندیده بود، بهقول مهدي استاداحمد مثل ابر بهار، High High مشغول گریه شد. بهار برای حال بدش حداقل صد تا ترانه میتوانست بسراید. گاهی در مطبخ پیاز پوست میکند و میخواند: «خسرو جان، تو رفتی از پیشم، دنیامو غم برداشت، برداشت ما از عشق، با هم تفاوت داشت»
گاهی توی پنجدری دراز میکشید و زیر لب زمزمه میکرد: «خسرو نامهربون، خسرو برگ خزون، خسرو عاشقت شدم، خسرو من نفهمیدم. خسرو تو که منو دوست نداشتی، چرا پا روی قلبم گذاشتی؟»
باران آنطرف پوزخندزنان به نگار میگفت: «اینو بپا... بچه جون، من با اینهمه خوشگلی، قدیما خسرو برام ترانه میخوند: «ای دختر صحرا، باران!» آخر عاقبتم این شد، وای به حال تو که خودت داری براش میخونی!»
اما بهار عاشق خسرو بود. کسی نمیدانست دقیقا عاشقِ چیِ خسرو بود، خسرو به بهار توهین میکرد و بهار به او عشق میورزید. شبها روی بام به آسمان زُل میزد و میگفت: «یعنی بازم میشه بشیم مثل قدیما، روی هم نداشته باشیم هیچ حس بدی ما؟ توی مشکلاتم بکنی منو آروم، با وجودت به زندگیم بدی سر و سامون؟ میدونم بهتر از همه صدامو میشنوی، خب به تو محتاجم چرا دلمو میشکنی؟»
پاک خل شده بود. به حدی که یک لحظه نگار، دلش برایش سوخت و خواست دشمنی را کنار بگذارد اما با سُقلمههای باران روبرو شد. باران خیال نداشت به این زودیها دست از تخلیه ریزگردها بر پیکره بهار بردارد. (وای مثلا چقدر ادبی بود این جمله آخر! یخ کردم) برای باران خیلی سخت بود که نگار دیگر همپیمانش نباشد. ظاهرا همهچی آماده ورود همسر جدیدِ خسرو بود اما از آنسو جامعه کمی تغییر کرده بود. دیگر مردها مجبور بودند برای گرفتن همسرهای بعدی، دلایل قانعکننده بیاورند. دلایلی مثل بچهدار نشدن، پسر دار نشدن، دختر دار نشدن و...
پس شد آنچه باید میشد... بهار خودکشی کرد، همسر چهارم آمد، نگار و باران با هم علیه او متحد شدند و همه از وضعیت جدید راضی بودند!
ارسال نظر