بررسی روزنامه های چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵

انتخاب رييس و هيئت رييسه مجلس خبرگان پنجم و آخرين جلسه نمايندگان مجلس نهم موضوعي بود كه تيتر و عكس يك غالب روزنامه هاي امروز چهار شنبه ۵ خرداد ۹۵ را به خود اختصاص داده است .

نفر اول از آخر
روزنامه آرمان در گزارشي ، به تفصيل به ذكر ماوقع پرداخته و از واكنش آيت الله هاشمي به انتخاب هيئت رييسه مجلس خبرداده است . اين گزارش نوشته است : ئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و نماينده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبري ديروز پس از مشخص شدن اعضاي هيات رئيسه گفت: انتخابات هيات رئيسه خبرگان، در فضايي آرام، سريع و بدون هيچ گونه مشاجره انجام شد. و ادامه داده است : تركيب هيات رئيسه اين دوره خيلي خوب است.
در ادامه آرمان از دلايل عدم كانديداتوري آيت الله نوشته است و نيامدن ايشان را از خود گذشتگي ناب تعبير كرده است .
شايد برخي گمان مي‌كردند كه روز سه شنبه آيت‌ا... هاشمي با كسب آراي بيشتر اعضاي مجلس خبرگان بر كرسي رياست اين مجلس مي‌نشيند اما او قبل‌تر اعلام كرده بود تمايلي براي رياست بر اين مجلس ندارد كه شايد دليلش پيش بيني او بود. آرمان در ادامه به سخنان سخنگوي حزب كارگزاران درباره مجلس خبرگان پنجم اشاره كرده است و به نقل از وي نوشته است : انتخابات اخير خبرگان پيام‌هاي روشني داشت كه خبرگان بايد بپذيرد كه آقاي هاشمي محبوب‌ترين عضو آن است و دو ميليون و سيصد هزار راي دارد. البته اين بدان معني نيست كه ايشان رئيس مجلس خبرگان شود اما رئيس آينده خبرگان بايد از كشمكش‌هاي سياسي فارغ باشد.
آرمان دليل كانديد نشدن منتخب اول پايتخت را بهانه ندادن به دست آناني كه درك درستي از فلسفه تشكيل اين مجلس را ندارند دانسته و نوشته است : آنچه در روز گذشته همگان شاهد آن بودند اثبات‌كننده از خودگذشتگي دوباره آيت‌ا... هاشمي در مسير اعتلاي كشور بود؛ هاشمي كانديدا نشد تا بهانه‌ای به دست آنان كه درك درستي از فلسفه تشكيل اين مجلس ندارند و بارها آن را ابزاري سياسي براي نيل به اهداف سياسي خود كردند ندهد. هاشمي نيامد تا اگر برخي سعي دارند بار ديگر رنگ سياست به اين مجلس بزنند سهمي در آن نداشته باشند. اين گزارش به هجمه هاي شنيع و كودكانه برخي پس از انتخاب آخرين منتخب مردم تهران اشاره كرده و نوشته است : پيش بيني هاشمي درست بود چون پس از اعلام نتيجه انتخاب رئيس مجلس خبرگان همانهايي كه هنوز پي به اهميت مجلس خبرگان نبرده بودند و در ذهن خود تصور انتخابات سياسي براي آن داشتند هجمه‌هاي دور از منطق خود عليه هاشمي را آغاز كرده و از عنوان بازنده استفاده كردند كه اين برداشت‌هاي كوته‌نظرانه آنها براي هاشمي و آگاهان اين عرصه ذره‌اي اهميت ندارد
در ادامه آرمان به عدم حضور علامه حسن خميني ، يادگار روشن و ارزشمند امام راحل در جلسه ديروز مجلس خبرگان رهبري اشاره كرده و نوشته است : يادگار امام هم كه جزو مدعوان جلسه ديروز بود در آن حضور پيدا نكرد و صندلي در نظر گرفته شده براي او شماره ۱۰ داشت. آرمان عدم حضور يادگار گرانقدر امام را تحت تاثير قرار نگرفتن نشست خبرگان از حضور ايشان در اين نشست دانسته و نوشته است : با توجه به شناختي كه روحيات آيت‌ا... سيد حسن خميني وجود دارد اين احتمال بيش از هر دليل ديگري به واقعيت نزديك است كه او هم براي تحت تاثير قرار نگرفتن نشست خبرگان از حضور در اين نشست خودداري كرد. همگان آگاه هستند كه يادگار امام براي حضور در انتخابات مجلس خبرگان ثبت نام كرده بود كه از سوي شوراي نگهبان راي به عدم حضور او در جايگاه كانديداي مجلس خبرگان داده شد. پيش بيني‌ مي‌شود نيامدن او به نشست خبرگان ارتباطي با اتفاقاتي نداشته باشد كه در جريان انتخابات مجلس خبرگان براي او رخ داد چرا كه در آن برهه واكنشش به اين موضوع چنان بود: «بيت امام راحل براي هميشه خادم مردم خواهد ماند و «جمهوري اسلامي نه يك كلمه كم، نه يك كلمه بيش» را وجهه همت خود قرار داده و خواهد داد و چنين اتفاقاتي نبايد در اميد مردم نسبت به آينده درخشان نظام جمهوري اسلامي خللي ايجاد كند»
آرمان از حضور جليلي و احمدي نژاد ، فرزندان ناقص جبهه پايداري خبر داده است . هم چنين خوش و بش هاي آيت الله هاشمي با دكتر روحاني نيز در طول جلسه از اتفاقاتي بود كه آرمان و اكثر روزنامه هاي اصلاح طلب امروز به آن اشاره كرده اند .
سخن گفتن از ((نادرست ها ))
اما روزنامه وطن امروز ، ذوق زده و مشعوف از نقشه راهي كه آيت الله هاشمي مهندس آن بوده ، با همان سادگي وصف ناپذير دست به تحرير و چاپ گزارشي زده است كه -همانند همه دفعات مشابه- دست به خط كشيدن بر واقعيت هاي روشن زده و با حالتي ذوق زده و باتيتري كه تيترهاي زيباي اين روزهاي روزنامه هاي اصلاح طلب را كه با كلمه ((تكرار با فتحه حرف اول))شروع مي شده است ، به سخره گرفته و از سرخوردگي جريان ضد انقلاب ! سخن گفته است . اين روزنامه در پاراگراف اول گزارش خود با بغضي كه از شكست هاي اين روزها به چشم مي خورد ، هم چون كودكي كه مدام كتك خورده و حال با زدن يك ضربه ي ساده به رقيب ، آن هم با ميل و نقشه از پيش تعيين شده رقيب بزرگ و مقتدر و باهوش ، شروع به هوچي گري و سخن گفتن از ((نادرست ها )) كرده و از گفتن هيچ حرف سخيفي و از زدن هيچ تهمتي به بزرگان نظام و ستون هاي روشن و كامل ناريخ معاصر فروگزار نكرده است .
وطن امروز و روزنامه هاي هم مسلكش آن چنان از فشار شكست هاي پي در پي اين برهه به تنگ آمده است كه اين پيروزي نصفه نيمه و كاملا بي اثر را خاري در چشم انگليس داخلي دانسته و در يك پاراگراف تمام بغض هايش را بر سر جناح پيروز اين روزها خالي كرده است . وطن امروز از پروژه انگليسي مثلث جيم گفته و سيلي خوردن انگليس داخلي و از همه چيز و همه جا . اما وطن امروز بازهم يك نكته را به دست فراموشي سپرده است و آن هم اين كه مردم در انتخابات مجلس خبرگان به فهرست اميد راي داده اند . وطن امروز بايد تكرار كند و بازهم تكرار كند : ليست اميد .

خداحافظي تلخ
آخرين جلسه مجلس نهم نيز موضوعي بود كه غالب روزنامه هاي صبح امروز به آن پرداخته اند . شرق در گزارشي به تيتر (( بالاخره تمام شد )) به تفصيل به تكه هاي برجسته اي از تاريخ چهار ساله مجلس نهم پرداخته است . در ابتداي گزارش ، شرق از بازار داغ عكس هاي يادگاري نمايندگان مجلس نوشته است . شرق در خط رهبري بودن و استكبار ستيزي ! را بعد كوتاهي از مشخصه مجلس نهم دانسته و ابعاد ديگر آن را در چند بند به رشته تحرير درآوزده است : از فیلم مرتضوی تا بدرقه محمود /ماجرای قم/مجلس نهم و انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم/شب‌نامه و کپی برگه بازجویی در رأی اعتماد/استیضاح تلخ فرجی‌دانا / برجام
در پاراگراف پاياني ، شرق به طور خلاصه به احضار ها و اذيت و آزارهاي مجلس نهم پرداخته و نوشته است : نمی‌توان از احضارهای مداوم ظریف و تیم هسته‌ای به مجلس برای پاسخ‌دادن به سؤالات محاکمه‌گونه مخالفانی همچون رسایی و کریمی‌قدوسی در صحن گذشت. همان‌طور که نمی‌توان احضارهای پیاپی علی جنتی به صحن و کمیسیون‌ها و بدرقه او با کارت‌های زرد را فراموش کرد. نمی‌توان از احضارهای طیب‌نیا برای پاسخ‌گویی به سؤالات رسایی درباره بورس عبور کرد و نمی‌توان از یاد برد که در روز بررسی طرح اجرای برجام روح‌الله حسینیان، صالحی را به دفن در زیر بتون تهدید کرده بود. اتفاقاتی که حالا دیگر با پایان‌یافتن عمر مجلس نهم، به عنوان تصاویری ماندگار از این مجلس در خاطره‌ها مانده است. اما مجلس‌نهمی‌ها دیروز ترجیح دادند برای پاک‌کردن این خاطرات از ذهن مردم، در نماهای مختلف از خود عکس‌های تکی و دسته‌جمعی و سلفی بگیرند و بعد از چهار سال فعالیت در مجلسی که خاطرات نه‌چندان خوشی در آن برای مردم رقم خورد، با لبانی خندان بهارستان را به سمت خانه و کاشانه خود ترک کنند.

عمود نظام : اعتماد مردم
روزنامه ابتكار در يادداشتي در صفحه يك خود به قلم حامد وكيلي به اولويت هاي مجلس دهم پرداخته است . اين گزارش در چهار بند الويت هاي كلي مجلس دهم را به چالش كشيده است .
يك - مجلس شوراي اسلامي به عنوان دموكراتيك ترين نهاد نظام مي بايست به انتظارات مردم پاسخ بدهد
دو - حضور امید آسا نباید با عملکرد یاس آور پاسخ داده شودیاس نه تنها امید را مى ستاند بلکه هم ایمان را مى رباید و هم اعتماد را مى ساید. امید و اعتماد، مقومِ هویت " دولت-ملت" است.
سه -حضور مردم در اسفند ۰۴ پیام ِ واضحِ "تغییر خواهى" در برداشت . نباید از نظر دور داشت که کدام تغییر مقبول و منظور ملت است. و کدام آهنگ تغییر هماهنگ با خیز ملى اسفند ماه است. چندان سخت نیست مطالبات و مطلوبات مردم را دریافت. زبان مردم قلق و تکلف ندارد و سخن آنان مدلولات سر راستى دارد. آنان وقتى معیشت و اشتغال را طلب مى کنند حقیقتا نان شب و کار روز را مى خواهند. آنان وقتى از نبود آزادى سخن مى گویند همین محدودیت هاى ملموس را نشانه مى روند. عدم رعایت حقوق شهروندى را آنان با گوشت و پوست چشیده اند. "لگد" هاى غیر قانونى، کم آنان را ننواخته است . اگر رانت و ویژه خوارى را لعن و نفرین مى کنند، به چشم خود کم ندیده اند که چطور نان را از سفره شان ربوده اند! اگر از حقوق نامتوازن مى نالند، حقیقتا تکالیف قانونی مردم بر حقوق قانونى آنان چندین برابر مى چربد. بدنِ مردم از کمبود حقوق نحیف شده است و کمر آنان از بار تکالیف خم شده است. این قانون نامتوازن و دست ِ کوتاه ِ نظارت، جامعه نامتوازن با اختلاف شدید طبقاتى زاییده است. ملت اگر از رشد و ثبات اقتصادى سخن مى گویند ، طعم عدم ثبات را چشیده اند و سفره ى آنان در این دهه ، کم آب نرفته است ! عدالت در ادبیات مردم یک کالاى لوکس و یک سخن فانتزى نیست. آنان حقیقتا از این بى عدالتى رنجورند. لذا نباید در خوانش سخن مردم، راهِ دور رفت. نه تفسیر لازم است و نه تعبیر! همان معناى تحت الفظى مفید مراد است.
چهار - محشر نمایندگان مجلس محضر مردم است. لذا در کارنامه ى آنان مردم نمره مى دهند. در این مدت شرایط به گونه اى پیش رفته است که اگر کارنامه ى نمایندگان مجلس دهم سیاه رقم بخورد، کمترین آسیبش رفوزه شدن مجلس دهم است. این اتفاق مى تواند آسیب هاى جدى ترى در پى داشته باشد. از جمله مى تواند اعتماد را بستاند و امید را بسوزاند. در دومین بند نوشته روشن شد که اگر این دو (اعتماد و امید) از کف رفت نه دولتى مى ماند و نه ملتى؛ و دولت-ملت همه ى آن چیزى است که یک نظام سیاسى در عصر مدرن مى تواند داشته باشد. از همین رو است که مشارکت فعالانه و با امید مردم را ضامن اقتدار نظام می دانند. لذا قباى ریاست مجلسین برآمده از اسفند ۰۴ بر دوش هرکه افتد باید متفطن ِنکات بالا و مطالبات مردم باشد. تا همچنان عمودِ این نظام -که به اعتماد مردم بند است- بر پا بماند.

يادداشتي براي دكتر روحاني
روزنامه دنياي اقتصاد در يادداشتي با عنوان (( آيا بضاعت دولت همين است.؟)) دست به واكاوي اتفاقات پس از برجام زده است . دنياي اقتصاد پس از تمجيد خلاصه اي از دولت دكتر روحاني ، با قلمي منصف به اقدامات و كم كاري هاي پس از برجام اشاره كرده است . اين يادداشت به اين صورت آغاز مي شود : دکتر روحانی و دولتش در موضوع برجام خدمتی بزرگ به کشور کردند که نام نیکشان در تاریخ ثبت خواهد شد. مهم نیست که مذاکرات چگونه شروع شد، مهم آن است که چگونه به پایان رسید. در پی این موفقیت بزرگ همه انتظار گشایشی جدی در زمینه‌های اقتصادی داشتیم؛ زیرا از یک طرف تحریم‌های جدی برداشته می‌شد و از طرف دیگر دولتی توانمند را در حیطه توافق هسته‌ای آزموده بودیم.
در ادامه دنياي اقتصاد در چند بند به موفقيت ها و ناكامي ها ، كارآمدي ها و ناكارآمدي هاي دولت دكتر روحاني پس از برجام اشاره كرده است .
اول - بي برنامگي : این دولت نتوانسته برنامه‌ای برای رشد اقتصادی ارائه دهد تا مردم و جامعه کسب‌و‌کار بدانند که چه آینده‌ای در پیش رو دارند. این بی‌برنامگی (منظورم برنامه‌های پنج ساله نیست) به چه دلیل به وجود آمده است. آیا بضاعت دولت دکتر روحانی همین است؟ به‌نظر می‌رسد این چنین نیست حتی اگر مشکلاتی که می‌دانیم دولت با آنها روبه‌رو است را در نظر بگیریم.
دوم- در اين بند ، نويسنده ي يادداشت به كاهش تورم و افزايش نقدينگي و اثرات آن بر آينده اقتصادي نوشته است : نرخ تورم به‌شدت کاهش یافته است، هر چند حجم نقدینگی حدود ۳۰ درصد در سال گذشته افزایش داشته است؛ بنابراین کاهش تورم نه به‌دلیل کاهش نقدینگی بلکه به دلایل دیگر از جمله نگاه صرفه‌جویانه دولت و کاهش انتظارات و البته کاهش قیمت نفت و کالا‌ها پایین آمده است. ولی آیا این روند ادامه خواهد یافت؟ به‌نظرم جواب روشنی برای آن نداریم، زیرا اگر نقدینگی انباشته شده به تقاضای موثر تبدیل شود، تورم می‌تواند سیر صعودی به خود بگیرد.
سوم - عدم توانايي دولت در تبديل فضاي پرهيجان پس از برجام به فضاي اعتماد براي شروع فعاليت هاي اقتصادي : دنياي اقتصاد در اين بند به يادداشتي از رييس اتاق ايران اشاره كرده و پيش نياز اصلي سرمايه گذاري در كشور را اقتصاد رقابتي دانسته است و سوال كرده است كه : دولت درباره رقابتی کردن اقتصاد چه حرکتی کرده است؟ وي علت اصلي عدم رقابتي شدن اقتصادرا به توانايي يا عدم توانايي دولت مرتبط ندانسته است .
دنياي اقتصاد در خطي كوتاه ،نقدي بزرگ به رها شدن شواري رقابت داشته است : حتی دولت شورای رقابت را که به جای کمک به رقابتی شدن فضای کسب‌و‌کار به سازمانی قیمت‌گذار در کشور تبدیل شده به حال خود رها کرده تا همچنان قیمت‌گذار باقی بماند.
چهارم - سازماندهي نظام بانكي : نويسنده در اين بند از عدم دعوت از حسابرسان خارجي در جهت كمك به ساماندهي ترازنامه هاي بانكي انتقاد كرده و اين را دليل عدم جلب اعتماد بانك هاي خارجي دانسته است .
پنجم - صنعت خودرو : آیا دولت هیچ‌گاه به‌صورت جدی به دنیای اطراف نگاه کرده است که صنعت خودرو چگونه می‌تواند با تعرفه‌های حدود ۱۰۰ درصد با رقبا رقابت کند؟ و آیا به این مهم توجه شده است که قرارداد سرمایه‌گذاری مشترک با خارجی‌ها در صورت باقی ماندن تعرفه‌های فعلی به معنی دادن سوبسیدی بزرگ به شرکت‌های خارجی است؛ زیرا آنها وارد بازاری می‌شوند که می‌توانند محصول خود را به دو برابر قیمت بازارهای بین‌المللی به فروش رسانند.
در پايان ، نويسنده از انتظارات اقتصادي از دولت دكتر روحاني در چند ماهه باقي مانده نوشته است : آنچه از دولت در این یک سال باقیمانده انتظار می‌رود آن است که در درجه اول مسائل سیاسی را در پشت پرده با بزرگان حل کند و سپس مسیر حرکت خود را روشن سازد و مشخص کند که چگونه می‌خواهد اصلاحات اقتصادی را شروع کند. به‌عبارت دیگر طی یک سال آینده در مورد تعرفه‌ها و قیمت‌گذاری و اصلاح بانک‌ها و... و بالاخره درباره رقابتی کردن فضای کسب‌و‌کار ایران چه برنامه‌ای در پیش دارد و اما اگر این قابلیت یا امکان وجود نداشته باشد می‌توان پیش‌بینی کرد که سال‌های سختی در پیش داریم..

ما ذوق زده ها ، ما نخل طلا نديده ها
روزنامه قانون در ضميمه طنز خود در يادداشتي با تيتر (( شوكران در كن)) به موضوع جايزه شهاب حسيني و اصغر فرهادي پرداخته است :
تا حالا از این آدما دیدید که خیلی فاز تفاوت برمیدارن و به شدت احساس میکنن که خاصّن؟ مثلا: طرف چای نمیخوره، حالا چرا؟ -چون چای گیاه بی خاصیتیه. به احتمال زیاد تو این دسته از عزیزان گیاهخواری زیاد مشاهده می‌شه، آخه خیلی تیپ داره وقتی بهش میگی بیف میخوری یا استیک؟ بگه: «من كه گیاهخوارم، حالا واسه اینکه روتو زمین نندازم بیف. والا هفته پیش که استیک خوردم، نیست من گیاهخوارم، معده‌ام به هم ریخت.»... این افراد تصور می‌کنن با ساز مخالف زدن مرزهای روشنفکری رو درمی‌نوردن و نئوروشنفکر میشن. و اگه روم به دیفال بهشون بگید: وای هانی، چقدر مثل ستون کیهان و خوانندگان حرف میزنی، با عصبانیت می‌گن: «من هیچ طرفه غش نمی‌کنم، من مستقلم، میفهمی، مستقل. لطفا دیگه اون بیست و نه نفری که با هم رفتيم تو مجلس ششم، و اون یه نفری که فیلم تبلیغاتی براش ساختم، نیان تو رزومه من، مرسی، اَه.» هیچ وقت با خوشحالی به این قماش نگید که اصغر و شهاب کَن گرفتن؛ چون اول یه مشورتی با آذر و شهدخت و مسعود و رئیس شبکه و وطن امروزو هواشناسی واسه تعیین جهت باد و مهین تاج و آفت میکنن، بعد با لحن بی‌تفاوت میگن: همون که به دگرباشا جایزه میده؟؟؟... اونوقته که شما مجبور میشید از ته دل نعره بزنید: لعنتی، تو خیلی کول و جذابی، ما ذوق زده‌ها، ما جوگیرا، ما نخل طلا ندیده‌ها رو دریاب.